خرید تور نوروزی

آنچه تاچر پس از جنگ ۷۴ روزه گفت

به گزارش ایسنا؛شاید شما هم اگر بخواهید از یک زن قدرتمند و قاطع تعریف و تمجید کنید، او را «بانوی آهنین» بخوانید اما شاید ندانید که این صفت برای نخستین بار به بانوی سیاست‌مداری نسبت داده شد که توازن مردسالارانه در عرصه قدرت را بر هم زد و در زمانه‌ای که مردان حرف اول و آخر را در عرصه سیاست می‌زدند، فارغ از تمام تشویق‌ها و تشویش‌ها، آنچنان درخشید که نامش به یک مَثَل تبدیل شد.

مارگارت تاچر (Margaret Hilda Thatcher)، بانوی سیاست‌مداری است که اولین‌ها را در تاریخ انگلستان تجربه کرد. او که نمایندگی مجلس عوام انگلیس را برعهده داشت، سال ۱۹۷۰ در دولت حزب محافظه‌کار به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی شد. سرآغاز تصمیم‌های جنجالی تاچر از همین دوره بود؛ از پخش رایگان شیر در مدارس جلوگیری کرد و با واکنش‌های زیادی مواجه شد و حتی حزب کارگر لقب «مارگارت تاچر، دزد شیر کودکان» را به او داد.

تاچر پنج سال بعد و در سال ۱۹۷۵، برای اولین بار در تاریخ انگلستان، جا پای مردان گذاشت و رهبری یک حزب سیاسی مهم یعنی حزب محافظه‌کار را برعهده گرفت. او که معتقد بود صدایش آنگونه که باید در مجلس بریتانیا شنیده نمی‌شود، سفرهای خارجی خود را آغاز کرد تا هم عقایدش را گسترش دهد و هم اینکه به چهره‌ای بین‌المللی تبدیل شود. بین سفرهای تاچر، دو دیدار سیاسی او بیش از همه مورد توجه قرار گرفت؛ اول سفر به آمریکا و دیدار با جیمی کارتر و دوم سفر به ایران و دیدار با محمدرضا پهلوی. آنتونی پارسونز – سفیر وقت بریتانیا در ایران – در خاطراتش می‌گوید: «تاچر به شاه ایران گفت خریدهای نظامی‌تان از بریتانیا باعث ایجاد هزار شغل برای ما شده است.»

اما این تازه آغاز راه برای بانوی سیاست‌مدار بود. مدتی نگذشت که با پیروزی محافظه‌کاران در انتخابات پارلمانی، تاچر به سمت نخست‌وزیری انگلستان انتخاب شد و تا دو دوره دیگر نیز در این سمت باقی ماند. تاچر با سخنرانی مشهوری که در سال ۱۹۷۶ علیه اتحاد جماهیر شوروی و رهبرانش انجام داد، لقب «بانوی آهنین» را – مشابه «صدر اعظم آهنین» که لقب بیسمارک بود و ژوزف استالین که او را «مرد آهنین» می‌نامیدند – به دست آورد و در سال ۱۹۷۹ که حزب محافظه‌کار اکثریت را در مجلس عوام بدست آورد با شعار «کوچک‌کردن دولت و خصوصی‌سازی» اولین نخست‌وزیر زن بریتانیا شد.

یکی از مهم‌ترین اقدامات تاچر در دوران نخست‌وزیری، خصوصی‌سازی گسترده و اجرای سیاست‌های نئولیبرالی بود. می‌توان گفت که تقریبا تمام اصلاحات و دستاوردهای طبقه کارگر توسط تاچر نابود شد؛ خدمات بهداشتی، رفاهی و آموزشی که تامین‌کردن آنها بر عهده دولت بود، از وظایف دولت کنار زده و اکثر صنایع بزرگ انگلستان به بخش خصوصی واگذار شد.

اما یکی از مهم‌ترین دوره‌های نخست‌وزیری تاچر، جنگ میان آرژانتین و انگلیس بود؛ جنگ ۷۴ روزه‌ای که سال ۱۹۸۲ بر سر مالکیت جزایر فالکلند درگرفت و با حمله آرژانتین به این جزیره آغاز شد و با تسلیم این کشور پایان یافت. طعم پیروزی برای انگلستانی که امید چندانی به سربلندی نداشت، بسیار شیرین بود و سخنرانی معروف تاچر بعد از این پیروزی، آن را برای انگلیسی‌ها شیرین‌تر هم کرد؛ سخنرانی‌ای که وطن‌پرستی تاچر در تمام کلمات آن خودنمایی می‌کند و یکی از تاثیرگذارترین و معروف‌ترین سخنرانی‌های سیاسی در تاریخ معاصر جهان به شمار می‌رود.

او سخنان خود را در جشن پیروزی انگلستان اینگونه آغاز کرد: «امروز شاهد نتیجه جنگ جزایر فالکلند هستیم. کشور ما پیروزی شگفت‌آوری به دست آورد و ما مستحق این هستیم که به خودمان مغرور باشیم. این ملت این عزم و قدرت را داشت که بداند چه کاری را باید انجام دهد و چه کاری درست است. ما در این جنگ با حمایتی از سراسر دنیا شرکت کردیم؛ شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا در این جنگ ما را همراهی کردند اما از سوی دیگر در این جنگ تنها بودیم تا بتوانیم از خودمان و قلمرو سلطنتی دفاع کنیم.»

او ادامه داد: «حالا جنگ تمام شده است و دیگر هیچ چیزی نمی‌تواند همانند سابق باشد چراکه ما درس‌های جدیدی درباره خودمان آموخته‌ایم؛ درس‌هایی که شدیداً نیاز به آموزش آنها داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد عده‌ای از ما حمایت کردند و حامی بودند و برخی هم به پیروزی ما باور نداشتند؛ کسانی که تصور می‌کردند انگلیس دیگر نمی‌تواند حتی نیازهای اولیه خود را برآورده کند؛ کسانی که باور داشتند این کشور دیگر نمی‌تواند کارهای بزرگی که قبلا انجام داده بود را انجام دهد، اینکه دیگر هیچ‌گاه همانند سابق نمی‌شود! از سوی دیگر کسانی هم بودند که البته شاید الان قبول نکنند اما در اعماق قلبشان ترس‌هایی داشتند؛ اینکه انگلیس که در حال مبارزه با آرژانتین بود، همان کشوری نیست که سلطنتش را با اقتدار راه‌اندازی کرد و بر یک‌چهارم جهان حکومت می‌کرد. فرقی نمی‌کند، همه آنها در اشتباه بودند.»

بانوی آهنین بار دیگر در میان سخنانش از ارزشمندبودن پیروزی سخن گفت و تاکید کرد: «درسی که باید از جنگ فالکلند بیاموزیم این است که انگلستان همچنان مهارت‌های تمام‌عیار خود را دارد و در تاریخ می‌درخشد. نسل‌های بعدی از پدران و پدربزرگ‌هایشان با شجاعت یاد می‌کنند چون وقتی جنگ و خطرهای ناشی از آن، مردم ما را به سمت ارتش‌ فرا می‌خواند، بار دیگر انگلستان همانند همیشه مملو از مردمی شایسته، شجاع و مصمم شد … قطعاً درسی که از جنگ گرفته‌ایم را در زمان صلح نیز استفاده خواهیم کرد. تملق و عدم اعتماد به نفس، راهی به سوی پیشرفت باز نخواهد کرد. ما در آینده از اعتماد به نفس خود استفاده می‌کنیم.»

او در پایان سخنرانی مشهور خود، بار دیگر با مردم انگلیس اتمام حجت کرد و از آنها خواست که مقتدر، مغرور و مصمم باشند: «فالکلند به خاطر کم‌شمردن خطرات یا به جان خریدن ریسک‌ها پیروز نشد. این جنگ به خاطر تمام مردان و زنانی که هیچ ترسی از سختی‌ها نداشتند، پیروز شد. ما مصمم به پیروزی بودیم و این دقیقاً صفت انگلستان است! این اعتماد به نفس از یک بازنگری دوباره به خودمان به دست آمده و با احترامی دوباره به خودمان، پرورش می‌یابد … انگلستان بار دیگر خودش را پیدا کرد و هیچگاه به دوران قبل از پیروزی خود باز نخواهد گشت.»

پی‌نوشت: در این نوشتار از نسخه سال ۲۰۱۰ کتاب Speeches that Shaped Our World تدوین Chris Abbott که توسط انتشارات Rider در ۳۲۲ صفحه منتشر شده، استفاده شده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا