وجه پنهانماندهی کارنامهی بهرام بیضایی
روزنامه اعتماد نوشت: «برخی از مهمترین چهرههای شاخص نسل پیشین سینماگران ایرانی به گواهی آثاری که پدید آوردهاند، آگاهی و شناخت عمیقی از ادبیات و فلسفه دارند. ابراهیم گلستان، یکی از برجستهترین نویسندگان صاحب سبک معاصر ایران به حساب میآید. داریوش مهرجویی، فلسفه خوانده و غیر از آثاری که در این زمینه تالیف یا ترجمه کرده، رمان و قصه نیز نوشته است و در آثار موفق اقتباسی خودش نشان داده که تا چه میزان با ادبیات معاصر ایران و جهان آشنایی دارد. عباس کیارستمی با شاعران معاصر و کلاسیک ایران آشنایی گستردهای داشت و روایتهایش از سعدی و حافظ و نیما نشان میدهد که به خوبی با شعر فارسی آشناست و در بسیاری از گفتوگوهایش اشعاری از شاملو، فروغ، نیما و سهراب را از بر میخواند. علی حاتمی، تسلطی شگفتانگیز بر زبان فارسی و آداب و رسوم ایرانیان بهویژه در دوره قاجار داشت و دیالوگهای مسجع و شعرگونهاش باعث شده بود، بهحق لقب سعدی سینمای ایران را از آن خود کند و در نهایت مسعود کیمیایی که در کارنامهاش چندین رمان و داستان با نثر و شیوه نوشتار منحصر به خودش دارد.
اما در میان این اسامی انگشتشمار، بهرام بیضایی جایگاه ویژه و ممتازی دارد. بیضایی نویسندهای قدرتمند و صاحب قلم است که پیش از ۲۰ سالگی با نگارش متن گیرا و جذاب آرش، استعداد و توانایی خودش را ثابت کرده و در شمار کثیر نمایشنامهها، جستارها، داستانها و نوشتههایش بهخوبی سواد بالا و توان نویسندگی خود را در زمینههای مختلف نشان داده است. نثر محکم، استوار، آهنگین و زیبای بیضایی یکی از ممیزات انکارناپذیر اوست. بیضایی همچنین محققی پرکار و پیگیر و روشمند است که در ۲۴ سالگی، کتابی چون نمایش در ایران را عرضه کرده که هنوز با گذشت ۵۵ سال، یکی از مهمترین متون مورد مراجعه پژوهشگران و دانشجویان سینما و تئاتر است.
نکته جالبتر، کارهای پژوهشی او، مطالعاتی ژرف و عمیق و گسترده در تاریخ ادبیات و اسطورهشناسی ایران است. کسانی که سخنرانیها و درسگفتارهای او در زمینه شاهنامه و اساطیر ایرانی را شنیدهاند با عمق و گستردگی شناخت او از متون کهن فارسی، اسطورهشناسی ایرانی بهویژه شاهنامه فردوسی آشنایی دارند. بیضایی در این درسگفتارها به واکاوی و شرح و بسط نکتههای پنهان و مستور اسطورهشناسانه ابیات فردوسی میپردازد و غوامضی در ظاهر نادیدنی را آشکار و عیان میکند. او با نشانهشناسی و معناشناسی شاهنامه، میزان تسلط خود را نه فقط به اساطیر ایران بلکه به تاریخ باستانی و سدههای میانه ایران نشان میدهد. پژوهش مفصل «هزار افسان کجاست؟» در مقایسه شاهنامه فردوسی با هزار و یک شب، تنها یکی از این آثار است که نشاندهنده میزان آشنایی او با تاریخ و ادبیات ایران است که البته برای یک مولف سینما و تئاتر حیرتانگیز است. اما مساله بسیار مهمتر آن است که این شناخت و آگاهی گسترده و عمیق در آثار نمایشی و سینمایی او اعم از نمایشنامهها، فیلمنامهها، داستانها، فیلمها و تئاترهایی که روی صحنه برده، بازتاب یافته است.
متاسفانه وجه پژوهشی کارنامه بیضایی در زمینه کاوشهایش در حوزه تاریخ و ادبیات ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته و درباره آنها تنها چند تن از پژوهشگران ادبیات و تاریخ جسته و گریخته اظهار نظر کردهاند. در حالی که بایسته است در این باره، صاحبنظرانی بحث کنند که ضمن آگاهی از ادبیات و تاریخ ایران با سینما و تئاتر نیز آشنایی دارند تا بتوانند به اهمیت سواد تاریخی و ادبی و اسطوره شناختی بیضایی در آفرینشهای هنری او در هنرهای دیداری بپردازند. متاسفانه چنان که اشاره شد در میان سینماگران ایرانی این میزان فرهیختگی و آگاهی معدود و انگشتشمار است. حال آن که بدون شک فرهیختگی هنرمندانی چون بیضایی، حاتمی و مهرجویی، نقش موثری در ژرفابخشی و عمق به آثار ماندگار و درخشان ایشان دارد.»
انتهای پیام