بازخوانی زلزله بم
فرهاد بنی زمان، کارشناس مدیریت ریسک و بحران، در یادداشتی برای انصاف نیوز به مناسبت سالگرد زلزلهی بم نوشت:
زمینلرزه ۵ دیماه ۱۳۸۲ بم در ساعت ۵:۲۸ به وقت محلی (ساعت ۱:۲۶.۲۶ روز ۲۶ دسامبر ۲۰۰۳ به وقت بین المللیGMT) در شهر تاریخی بم در جنوب شرقی کشور و در جنوب شرقی کرمان بهوقوع پیوست. کانون زمینلرزه بر اساس اطلاعات کسب شده از لرزه اصلی و پسلرزهها توسط لرزهنگارها و شتابنگارهای مستقر در بم در محدوده شهر بم واقع بوده است. بر اساس بررسیهای انجام شده بخشی از گسل بم که از کنار شهر بم عبور میکند در این زلزله فعال شده است.
شهر بم در استان کرمان، یکی از بزرگترین استانهای کشور با مساحت ۱۸۶۴۲۲ کیلومتر مربع واقع است. جمعیت بم هنگام زلزله ۱۳۸۲ حدود ۱۰۰۰۰۰ نفر تخمین زده میشود. شهر بم با ارگ تاریخی بم با بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت شناخته میشود. ارگ بم با مساحت ۶کیلومتر مربع بزرگترین مجموعه خشتی گلی در جهان محسوب میشود که بر روی تپهای از ماسه سنگی در کنار جاده ابریشم قرار گرفته است. گرچه اطلاعات دقیقی از زمان ساخت ارگ بم در دسترس نیست ولی بر اساس متون تاریخی قدمت آن به بیش از ۲۰۰۰ سال پیش میرسد. برخلاف اینکه این بنا چندین بار در طی تاریخ به صورت موضعی مورد تعمییرات جزئی قرار گرفته است این اولین بار بود که در اثر وقوع یک زمینلرزه به این صورت ویران گردید. ارگ تاریخی بم تا حدود ۱۵۰ سال پیش مسکونی بوده است.
این زلزله در ساعات آغازین بامداد که اکثر ساکنان بم خواب بودند تنها به مدت 12 ثانیه زمین را لرزاند اما وقوع آن در زمانی که بیشتر مردم در خواب صبحگاهی بودند باعث شد تلفات جانی زلزله بسیار بالا باشد. تا به امروز، آمار کشتهها و مجروحین زلزله بسیار متفاوت گزارش شده است، اما طبق آمار رسمی در این زلزله در حدود 34 هزار نفر کشته، بیش از 19 هزار نفر مجروح و بیش از ۱۰ هزار نفر بیخانمان شدند. بر اساس آمارهای جمعیت هلال احمر، حدود ۸۵ درصد شهر تخریب شد و ۱.۵ میلیارد دلار معادل ۱۲۴۵ میلیارد تومان (برحسب نرخ دلار برابر با ۸۳۰ تومانی در سال ۸۲) ضرر اقتصادی برجای ماند وبیش از 000,100 نفر نیز بیخانمان شدند.
وضعیت لرزهخیزی محدوده وقوع زلزله بم
منطقه زلزله زده بم در جنوب شرقی ایران در یک پهنه فعال لرزه خيز واقع است اما از خود شهر بم هيچ زمينلرزه تاریخی تا پيش از تاریخ وقوع زلزله بم گزارش نشده است. به سمت شمال غرب بم، 4 زمینلرزه بزرگ با بزرگای بیش از 6/5 بین سالهای 1360 تا 1377 در ناحيه گلباف و سایرچ رخ داده است.
منطقه زلزله زده بم در جنوب شرقی ایران در یک پهنه فعال لرزهخیز واقع است اما از خود شهر بم هیچ زمینلرزه تاریخی تا پیش از تاریخ وقوع زلزله بم گزارش نشده است. به سمت شمال غرب بم، ۴ زمینلرزه بزرگ با بزرگای بیش از ۶/۵ بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۷ در ناحیه گلباف و سایرچ رخ داد.
روند عمومی گسلهای اصلی (از جمله گسل بم با طول کلی حدود ۱۰۰ کیلومتر) شمالی – جنوبی با کمی تمایل به سوی غرب، و همچنین شمال غربی – جنوب شرقی است. این دو سامانه گسله در ناحیه غربی دشت لوت با هم تلاقی میکنند. گسلهای با روند شمالغربی جنوب شرقی (گسلهای کوهبنان و راور) با گسلهای با راستای شمالی – جنوبی (گسلهای گلباف، نیبند، چهار فرسخ، گوک، سروستان و بم) مرز غربی ناحیه لوت را مشخص مینمایند. گسل گوک در همین ناحیه در رخداد زمینلرزههای ۱۳۶۰ گلباف و سایر فعال گردید. این گسل زلزههای دیگری را در سالهای ۱۳۶۸ و ۱۳۷۷ موجب شد. سامانه گسلهای غرب دشت لوت موجب یک اختلاف ارتفاع ساختاری قائم در حدود ۴۰۰۰ متر ایجاد نموده اند. اکثر زمینلرزههای یاد شده در فوق با گسیختگی سطحی نیز همراه بوده اند. سازو کار ژرفی این زلزلهها به صورت راستالغز و فشاری گزارش شده است.
داستان فاجعه زلزله بم
داستان زلزلهی بم آنقدر غمانگیز است که امروز پس از گذشت هفده سال از آن، درد و رنج آن همچنان احساس میشود. همه چیز به شب قبل از زلزله ختم میشود. پیشلرزههای آخر در بم در حدود ساعتهای ۲۲:۰۰ و ۲۲:۳۰ شب قبل از زلزله اصلی و همچنین ساعت ۴:۴۰ بامداد یعنی حدود ۴۵ دقیقه قبل از رخداد لرزه اصلی باقدرت کم آخرین هشدارها را دادند ولی عدهی بسیار کمی از مردم این هشدارها را جدی گرفتند و به بیرون خانههای خود رفتند. سرمای هوا حدود منفی ۹ درجه بود و البته خواب بودن افراد نیز در جدی نگرفتن هشدار و تخلیه منزلها تأثیرگذار بوده است. ساعت ۵:۲۶ دقیقهی بامداد جمعه پنجم دیماه ۱۳۸۲ زمینلرزهای بهشدت ۶/۶ ریشتر و به مدت دوازده ثانیه در شهر بم و با منشأ گسل بم رخ داد. با وجود آنکه بعضی از مردم به خاطر چند پیشلرزه که شب قبل رخداده بود بیدار مانده بودند، ولی حدود یکسوم از جمعیت شهر بم در این رخداد کشته شدند.
مرگ ایرج بسطامی زیر آوار زلزله
در بین جانباختهها، یک شخصیت هنری مشهور نیز حضور داشت؛ ایرج بسطامی، خواننده محبوب ایران که روز حادثه در بم بود. در آنزمان، تلویزیون بارها آهنگ «گلپونه ها»ی او را روی پخش کرد. در بخشی از آهنگ آمده است: «من مانده ام تنهای تنها… میان سیل غم ها… حبیبم…» مردم بم اما تنها نبودند؛ تمام ایران در کنارشان بود…..
کمکرسانی به زلزلهزدگان بم
به سبب ضعف شبکهی لرزهنگاری و همچنین قطع ارتباط مخابراتی و کشته شدن بسیاری از مسئولان شهر، خبر حادثه و بهتبع آن خبر فاجعه با تأخیر به مدیران و نهادهای مسئول رسید. بیسیمها با قطع برق و یا تخریب دکلها از کار افتادند، نخستین امدادگران خود مردم محل بودند که با دست تقریباً خالی به مشغول به امدادگری شدند. اولین تیم امدادگر رسمی از کرمان به قولی پس از گذشت حدود چهار ساعت از حادثه و به قولی دیگر پس از دو ساعت، به بم وارد شد. نجات گرفتار شده ها زیر آوار، نخستین هدف امدادگران بود. 10 تیم سگ های آنست موفق شدند حدود 157 نفر را زنده از زیر آوار بیرون بکشند. تیم های آنست خارجی هم در بم حضور داشتند که 22 نفر را نجات دادند.
یک خاطره از عملیات زندهیابی
بر اساس خاطره یکی از امدادگران، بعد از چند روز، سگ زندهیاب او متوجه وجود مصدوم زیر آوار یک خانه شد. همه امدادگران خارجی می گفتند این اتفاق امکان ندارد و حتما سگ اشتباه میکند. در این فاصله، سگ مقداری از آوار را کنار زد و به یک یخچال رسید. بقیه شوخی کردند و گفتند سگ گشنه بوده! اما امدادگر روایتگر به سگش مطمئن بود. جست و جو را ادامه داد و سرانجام از زیر همان آوار، یک مصدوم را پیدا کرد و با کمک دیگر امدادگران او را زنده بیرون آوردند.
اتفاق جالب و دور از انتظار
پنج روز پس از زمين لرزه مرگبار بم، طی 24 ساعت گذشته پنج نفر در اين شهر زنده از زير آوار بيرون آورده شدند. اين پنج نفر اعضای دو خانواده بودند.
آغاز عملیات ستادی بهصورت رسمی
نخستین جلسهی ستاد حوادث غیرمترقبه کشور، حدود ۱۰ ساعت پس از حادثه تشکیل شد و رئیس جمعیت هلالاحمر عصر حادثه در منطقه حضور یافت. در آن زمان موسسهی ژئوفیزیک دانشگاه تهران محل رخداد زمینلرزه را حدود ۱۵۰ کیلومتر دورتر از کانون زلزله اعلام کرد بهطوریکه تا بعدازظهر آن روز اطلاع دقیقی از بیشترین مناطق آسیبدیده در دست نبود، اطلاع پیدا کردن از مرکز دقیق و میزان خسارات توسط نخستین افرادی صورت گرفت که توانسته بودند خود را به شهرهای اطراف بم بهخصوص کرمان برسانند.
در ساعات ابتدایی پس از زلزله، نیازهای فوری تنها بیل بود و کلنگ، مردم از هر جا خود را به بم رساندند و سعی داشتند زندهها را پیدا کنند، در ابتدا زخمیها را به مراکز درمانی که البته تخریبشده بودند و فرودگاه بم میرساندند. در مرحلهی بعد همگی سعی داشتند کشتههای خود را از زیرخاک خارج و جمعآوری و دفن کنند. بیشتر میدانها و چهارراهها مملو بود از کامیونهایی که کفن توزیع میکردند. به دلیل تعداد بالای تلفات و خانوادههایی که همگی باهم درگذشته بودند امکان شناسایی بسیاری از جنازهها نبود وعدهای در گورهای دستهجمعی دفن شدند. در مرحلهی بعد بازماندگان تنها به دنبال سرپناه، گرم نگاهداشتن و خوراک و پوشاک بودند.
باوجود تلاشهای فراوان بهعملآمده توسط مسئولان و امدادگران و نجات تعداد قابلتوجهی از حادثهدیدگان، بنا بر گفتههای بسیاری از مسئولان کشور و حاضران در صحنه، عدم آمادگی، ضعف هماهنگی بین سازمانهای امداد و نیروهای اعزامی و فقدان رهبری واحد عملیات امداد و نجات موجب از دست رفتن ساعتهای طلایی(72 ساعت برابر با 3 روز) امداد و نجات در بم شد.
شرح مختصر عملیات امداد و نجات در زلزله بم
جمعیت هلال احمر در مجموع برای کمک به زلزله زده های بم، بیش از 16 هزار امدادگر اعزام کرده بود که در قالب 95 تیم امدادی عملیاتی و 50 تیم درمانی شامل 2410 پزشک و پرستار به زلزله زده ها خدمات دادند. 44 کشور دنیا هم امدادگران خود را اعزام کرده بودند که حدود 1800 نفر می شدند و در قالب 95 تیم عملیاتی در منطقه فعال بودند. بیشترین نیاز زلزله زدهها، دریافت خدمات درمانی و اسکان اضطراری بود؛ حدود 114 هزار دستگاه چادر، 552 هزار تخته پتو، 145 هزار تخته موکت بین مردم توزیع و اسکان 214 هزار نفر هم انجام شد. همچنین حدود یک میلیون سبد کالا شامل اقلام اساسی در اختیار زلزله زدهها قرار گرفت. 3168 دستگاه آمبولانس و خودروی امدادی به همراه دو فروند بالگرد نیز وظیفه انتقال مصدومان را برعهده داشتند. همچنین 13 اردوگاه مجهز در شهر بم راه اندازی شد تا خدمت رسانی به زلزله زده ها با نظم بیشتری همراه باشد.
وضعیت کمکهای مردمی
مردم ایران برای کمک به زلزله زدهها شتاب بالایی داشتند به نحوی که براساس آمارهای هلال احمر، حدود 15 میلیارد و 431 میلیون تومان کمک نقدی مردمی جمع آوری شد. بخش عمده کمک گرداوری شده صرف بازسازی بم و کمک نقدی به مردم شد؛ 12 میلیارد و 660 میلیون تومان در مجموع به ازای هر فوت شده پرداخت شد و 7 میلیارد و 219 میلیون تومان نیز به عنوان جیره نقدی به جای سبد کالا در اختیار زلزله زده ها قرار گرفت.
کمکهای خارجی به زلزلهزدگان بم
یکی از مواردی که برای نخستین بار در زلزله بم رخ داد صدور مجوز ورود به آسمان ایران از هر کشور و هرجایی برای کمک به آسیبدیدگان بود، برای اولین بار در تاریخ حوادث جهان فدراسیون بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر و بخش بشردوستانه سازمان ملل استمداد مشترک بینالمللی انجام دادند و یک مرکز هماهنگی مشترک در منطقه و با همکاری اداره کل بینالمللی جمعیت هلالاحمر ایران تشکیل دادند.
خبرهایی مبنی بر رسیدن تیمهای امدادی خارجی پیش از حضور نیروهای امدادی ایران وجود داشت که مسئولان ایرانی آن را تکذیب کردند و اعلام کردند تا بیستوچهار ساعت اول هیچ نیروی خارجی وارد بم نشد.
پس از وقوع زلزله بم، کمک های مالی جهانی نیز در اختیار ایران قرار گرفت که بانک جهانی در راس آن قرار داشت؛ این سازمان حدود 300 میلیون دلار معادل 249 میلیارد تومان وام برای بازسازی بم در اختیار ایران قرار داد. عمده این وام برای بازسازی خانه ها و ادارات صرف شد که حدود 140 میلیون دلار معادل 116 میلیارد تومان است. 42 میلیون دلار هم برای بهبود وضعیت اقتصادی و 15 میلیون دلار دیگر نیز برای تعمیر زیرساخت ها صرف شد.
– علاوه بر بانک جهانی، ۶۰ کشور به ایران پیشنهاد کمک دادند و ۴۴ کشور، هزار و 800 نفر نیروهای خود را در قالب ۹۵ تیم عملیاتی برای کمک به عملیات امداد به ایران ارسال کردند و ازجمله آنها آمریکا بود که بعد از ۲۰ سال با هواپیمای نظامی خود به یاری زلزلهزدگان شتافت؛
– دولت لهستان یک فروند هواپیمای حامل یک تیم امدادرسانی به همراه چند خبرنگار، تجهیزات و سگ زندهیاب به کرمان اعزام کرد؛
– دولت ژاپن یک تیم پنج نفرهی پزشکی به همراه اقلامی به ارزش ۲۳۰ هزار دلار جهت کمک به زلزلهزدگان بم ارسال نمود؛
– دو فروند هواپیمای ۱۳۰ پاکستانی هرکدام حامل ۱۲ تن اقلام موردنیاز زلزلهزدگان وارد کرمان شدند، مؤسسات خیریه و مردم کراچی حدود ۱۲۰ هزار دلار کمک نقدی خود را در اختیار سرکنسولگری کشورمان در کراچی گذاشتند و یک تیم پزشکی شش نفره به همراه مقداری دارو و کمکهای اولیه را از طریق مرز زمینی عازم ایران شد؛
– دولت استرالیا چند فروند هواپیمای ۱۳۰ حاوی کمک را به کرمان اعزام کرد؛
– صلیب سرخ و یک سازمان غیردولتی نیوزیلند هرکدام ۵۰ هزار دلار به امر کمکرسانی به زلزلهزدگان اختصاص دادند؛
– دولت پرتقال یک گروه ۳۷ نفره آتشنشانی و نجات را توسط یک فروند هواپیمای ۱۳۰ به کرمان اعزام نمود؛
– دو گروه از امدادگران مکزیکی جهت کمک به زلزلهزدگان عازم ایران شدند؛
– چهار هواپیما حاصل کمکهای امدادی دولت ایتالیا شامل دارو، غذا، چادر و سایر کالاهای امدادی به ایران اعزام شد؛
– فرانسه چندین گروه امدادگر و پزشک عازم ایران کرد. چین، یونان، آلمان، مصر، ارمنستان، مجارستان نیز از دیگر کشورهایی بودند که کمکرسانی انجام دادند؛
– سازمان بهداشت جهانی (WHO) مبلغ ۱۴۵ هزار دلار را جهت فعالیتهای این سازمان در شهر بم تخصیص داد؛
ارزیابی زمینلرزه بم ازدیگاه تلفات انسانی و خسارتهای فیزیکی
بررسی زلزله بم نشان میدهد که نسبت کشتهها به کل جمعیت شهر تقریبا ۳۰٪ ساکنین و تعداد کشته شدگان تقریباً دوبرابر تعداد مجروحین گزارش شد. در حالی که در بیشتر زلزلههای بزرگ دنیا (بزرگای بیش از ۷ در مقیاس ریشتر) در بدترین شرایط تعداد کشته شدگان به یک سوم میزان مجروحین میرسد. همچنین درصد تخریب ساختمانها و زیرساختها همانگونه که پیش از این بهآن اشاره شد 85% گزارش شد.
دلایل وقوع خسارت بالا در زلزله بم
شماری از دلایل بالا بودن تلفات انسانی در زلزله بم بهشرح زير هستند:
1-زلزله درساعات اوليه روز و بعد از زمان اذان صبح اتفاق افتاد و در اين زمان بيشتر افراد خواب بودند.
2-بر اساس توزيع جمعيتي ، تقريبا ٤٦ درصد افراد شهر کمتر از ١٠ سال و يا بيش از ٥٠ سال سن داشتند. اين دسته از افراد در مواقع بحراني مانند زلزله بسيار آسيب پذير مي باشند و احتمال فرار آنها کم بود.
3-از طرف ديگر نزدیک به ٨٠% ساختمانها از نوع غير مهندسي و خشتي و گلي بود و با توجه به شتاب زياد زلزله خرابي آنها تقريبا ١٠٠ درصد بوده است و حالت خرابي آنها بصورت تخريب کامل بود، لذا زمان و فضاي کافي براي فرار از آوار بسيار کم بود. از طرف ديگر کساني که در اثر ضربه ناشي از ریزش اوار بصورت آني فوت نکرده بودند و يا در حالت اغما بودند، در اثر کندی عمليات جستجو و نجات جان باختند.
4-به علت خشتي بودن بسياري از خانه ها و تخريب آنها و همچنين تخريب ديوارهاي پرکننده در ديگر انواع ساختمانها احتمالا شمار زيادي از مردم به علت خفگي ناشي از گرد و غبار حاصل از آوار فوت شدند. بيشتر کشته هاي شهر بم و نقاط اطراف مربوط به ساختمانهاي قديمي و خشت وگلي و آجري است. بر اساس برآورد صورتگرفته که بيش از ٩٠% کشته ها مربوط به چنين ساختمانهايي است که بطور کامل تخريب شده اند.
موانعی که در انجام صحیح عملیات امداد و نجات و آوار برداری اخلال نمودند و بهطور غیرمستقیم بر افزایش تلفات تأثیر گذاشتند عبارتند از:
1-آشنا نبودن سازمانها در حد لازم و کافی با مدیریت بحران و مدیریت عمليات جست و جو و نجات؛
2-کمبود گروههاي نظام یافته ی آموزش ديده و تجهيزات کافي در سازمان هاي مسئول عمليات جست و جو ونجات در کشور و در منطقه زلزله زده؛
3-نداشتن اطلاع دقيق از مرکز زلزله و ابعاد آن تا ساعتها بعد از زلزله که عمليات نجات را با کندی مواجه کرد؛
4-فاصله زیاد فاصله محل زلزلهزده با مراکز شهري و روستایی ديگر که باعث افزايش زمان رسيدن نيروهاي امدادي شد. با اينکه شهر بم فرودگاه داشت بسياري از نيروهاي امدادي داخلي از طريق زمين به مناطق زلزله زده منتقل شدند و فرودگاه در روز اول براي انتقال نيروهاي امدادي آموزش ديده،آماده نشد؛
5-تعداد افراد کم محلی باقي مانده در منطقه زلزله زده و عدم آشنايي آنها با امداد و نجات و نداشتن ابزارها و تجهيزات لازم و در کل عدم توجه به مقوله ی مهم لزوم جامعه محوربودن مدیریت بحران و لزوم تقویت توان جوامع با آموزش های صحیح و گسترده و استفاده از ظرفیت کنشگران محلی؛
6-کشته و يا زخمي شدن مقامات رسمي شهر مانند شهردار که به عنوان مدير بحران بايد هدايت عمليات را در ساعات اوليه بعهده گيرند و عدم وجود سامانه ی فرماندهی بحران در کلان و در جمعیت هلال احمر؛
7-تخريب محل هاي کليدي مانند شهرداري ، آتش نشاني ، بيمارستانها، مراکز درماني و مراکز نيروي انتظامي که باعث سردرگمي و عدم هماهنگي مناسب شد؛
8-ابعاد وسيع تخريب که برنامه ريزي و اولويت بندي عمليات جستجو و نجات را مشکل کرد؛
9-نداشتن اطلاع از تمامي محل هاي تخريب شده و ابعاد هريک در ساعات اوليه پس از وقوع زلزله؛
10-کافی نبودن نيروهاي امدادي آموزش ديده در ساعات اوليه پس از وقوع زلزله؛
11-حضور افراد آموزش نديده در منطقه و شرکت در عملیات جست و جو و نجات که باعث آسيب ديدگي بيشتر مصدومين مي شد؛
12-در برخی نقاط در اختيار نداشتن وسائل اوليه نجات و امداد مانند بيل و کلنگ در محل بطوري که در رسانه ها از مردم خواسته مي شد همراه خود بيل و کلنگ؛
13-در اختيار نداشتن وسائل مناسب جست و جو در شب؛
14-در اختيار نداشتن وسائل مناسب جهت برش و قطع تير هاي آهني و چوبي که عمليات نجات را متوقف مي کرد؛
15-استفاده نامناسب از وسائل سنگين در عمليات جست و جو ( بجاي اينکه در ابتدا معابر شهر جهت عبور و مرور و رساندن عمليات جستجو و نجات انجام گيرد مشغول خاکبرداري از خانه هاي خراب شده بودند)؛
16-در اختيار نداشتن وسائل آوار برداري براي آوارهاي سنگين مانند جرثقيل؛
ارزیابی کوتاه از خسارتهای وارد بر ساختمان و زیرساختها ناشی از زلزله بم
در منطقه زلزله زده تنها 15% از ساختمانها بر مبنای اصول ساختمانی ابتدایی تا مناسب ساخته شده بودند و آسیب کمتری دیدند و بقیه در زمره ساختمانهای سست، آسیبپذیر و ناپایدار در برابر زلزله محسوب میشدند. تصویر کلی از ساختمانهای منطقه چنین بود که ساختمانها از دامنه متنوعی شامل ساختمانهای بسیار سست، ساختمانهای سست، ساختمانهای معمولی، بناهای با پایداری خوب، بناهای با پایداری خوب، بناهای با پایداری نسبتاً خوب، خوب و بسیار خوب بسته به نوع و کیفیت مصالح، عمر بنا و اصول طراحی مقاوم در برابر زلزله تشکیل شده بودند. بیشتر ساختمانهای موجود از نوع خشت و گلی و درصد محدودی از آنها از مصالح بنایی معمولی، بنایی مقاوم، نیمه مصلح، اسکلتدار و با اصول بالای مهندسی ساخته شده بودند.
آسیبهای وارد بر شریانهای حیاتی
شریانهای حیاتی شامل برق، آب و سیستم ارتباطات تلفنی به کلی آسیبدیدند بهطوری که دست کم تا یک هفته قطع بودند. آب مورد نیاز از طریق تانکر تأمین میشد. برق در شماری از مناطق شهری پس از یکهفته وصل شد همچنین در بعضی از نقاط شهری ارتباطات از طریق تلفن عمومی برقرار شد.
نکات کلیدی و درسآموخته های زلزله بم
زلزله بم در زمره یکی از ناگوارترین زمینلرزههای ایران بهشمار میآید و عوامل متعددی دست به دست هم دادند تا به این درجه از فاجعه برسد. شماری از مهمترین عوامل کلیدی عبارتند از:
1-انگارههای مردم و مسئولان بم با توجه به پایدارای درازمدت ارگ بم بهعنوان یک بنای خشتی و گلی باعث شد برخلاف این واقعیت که شهر بم بر روی گسلبم احداث شده بود، در وضعیت کیفی پایین ساختمانها و زیرساختهای مهندسی هیچ توسعهای ایجاد نشود و در زمان وقوع زلزله بم بهایجاد سطح بالایی از خسارت و تلفات جانی بیانجامد.
2-توجه نکردن به پیشلرزههای زلزله توسط مسئولان محلی، استانی و کشوری در دستگاههای اجرایی، پژوهشی و ستادی و ضعف موجود در شبکه لرزهسنجی در منطقه جنوبشرقی کشور باعث شد که هشداری محلی در زمینه احتمال وقوع زلزلهای با این شدت داده نشود و با وقوع زمینلرزهای با این شدت، تلفات جانی قابل توجهی به وقوع پیوست.
3-غافلگیر شدن سامانه مدیریت بحران در سطوح محلی، استانی و ملی بهدلیل نبود برنامهریزی برای شرایط بحرانی برای ایجاد هماهنگی بین مولفههای مدیریت بحران در منطقه باعث پیچیده شدن عملیات امدادی و مدیریتی شد که به افزایش تلفات جانی و نارضایتی بازماندگان زلزله انجامید.
4-وجود ناهماهنگیهای زیاد و ضعف در زمینه مدیریت نیروهای امدادی، نیروهای داوطلب، داوطلبین خارجی باعث شد از پتانسیل نیروهای موجود نتوان در حد مطلوبی بهرهبرداری شود و با در اختیار داشتن بیشترین منابع نیروی انسانی همچنان فعالیتهای اجرایی در صحنه زلزله با مشکل روبرو شوند.
5-مدیریت کمکهای مردمی بر خلاف روانه شدن سیل کمکهای مردمی به بم از ضعف قابل توجهی برخوردار بود و باعث تأثیرگذاری بر توزیع جنس و کالا و دیگر کمکهای مردمی شد.
6-ضعف وجود آمار و ارقام و سرشماری بازماندگان باعث بهرهبرداری افراد سودجو از کمکهای صورتگرفته در بم شد و خود باعث تاثیر بالا بر عملیات کمکرسانی و توزیع شد.
7-برخوردار نبودن مردم از آموزشهای اولیه برخورد با بلایا، خودامدادی و اسکانگزینی، سبب افزایش تلفات جانی و تشدید ناراحتی جمعیت ساکن در بم شد.
8-در اختیار نداشتن اطلاعات، نقشه، بانک اطلاعاتی و کمبود تخصص بسرگردانی بسیاری از امدادگران غیربومی به دلیل ناآشنایی با محیط و فرهنگ مردم بم را سبب شد که در مجموع به راندمان پایینتر کار نیروهای عملیاتی انجامید.
منابع:
گزارشهای فنی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی کشور، دکتر مهدی زارع
کتاب گزارش زلزله بم، دکتر حمیدرضا رمضیف 1382
گزارشهای جمعیت هلال احمر ایران از زلزله بم
مقاله درسهایی که از زلزله بم میتوان آموخت، اردشیر اروجی، مدیرکل دفتر برنامهریزی و آمار و اطلاعات سازمان میراث فرهنگی
شعری از حامد عسکری
داغ داريم نه داغـی كه بر آن اخم كنيم
مرد آن است كه از نسل سياوش باشد
چند قرن است كه زخمی متوالی دارند
بنويسيد گلــــو هــــای شما راه بهشت
مرگمان باد اگر شكوه ای از زخم كنيم
“عاشقی شيوهی رندان بلا كش باشد ”
از كويــر آمدهها بغض سفالـــــــی دارند
بنويسيد مرا شهر مرا خشت به خشت
بنويسيد زنـی مُرد كــــه زنبيل نداشت
بنويسيد كه با عطر وضو آوردند
زلفها گرچه پر از خاک و لبش گرچه كبود
خوب داند كه به اين سينه چه ها می گذرد
پسری زير زمين بود و پدر بيل نداشت
نعش دلدار مرا لای پتــو آوردند
“دوش مــیآمد و رخساره بر افروخته بود
هر كه از كوچه ی معشوقه ما می گذرد
بنويسيد غـــم و خشت و تگرگ آمده بود
شهر آنقدر پريشان شده بود از تاريخ
با دلی پر شده از زخـــم نمک میخورديم
بنويسيد كـــه بم مظهر گمنامی هاست
از در و پنجره ها ضجـــهی مرگ آمده بود
شاه قاجار بـــه دلداری ارگ آمده بود
دوش وقت سحر از غصه ترک میخورديم
سرزمين نفس زخمی بسطامیهاست
ننويسيد كـــه بـــم تلـــی از آواره شده است
مثل وقتی كه دل چلچلهای میشكند
زير بارِ غــم شهرم جگـرم می سوزد
مثل مرغی شده دل در قفسی از آتش
بم به خال لب يک دوست گرفتار شده است
مرد هـــم زير غــــم زلزلهای میشكند
به خدا بال و پرم بال و پرم میسوزد
هــــر قدر اين ور آن ور بپرم مـــیسوزد
بوی نارنج و حناهای نكـــوبيده بخيـــــــر!
چارهای نيست گلم قسمت من هم اين است
الغرض از غـــــم دنيــا گلهای نيست عزيز!
ياد دادند به ما نخل ِ كمر تا نكنيم
که در اين شهر ِ پر از دود سرم میسوزد
دل بـــــه هـــر سرو قدی مـیسپرم میسوزد
گلهای هست اگر، حوصلهای نيست عزيز!
آنچــــه داريــم ز بيگانه تمنا نكنيم
آسمان هست، غزل هست، كبوتر داريم
تن ِ ترد ِ همه ی چلچله ها در خاك و
مشتی از خاک تو را باد كه پاشيد به شهر
مثل ققنــــوس ز ما باز شرر خواهد خاست
بايد اين چـــادر ماتـــــــــــم زده را برداريم
پای هــــر گور، چهل نخل تنـاور داريم
پشت هــر حنجــــــــره يک ايرج ديگر داريم
بم همين طور نمیماند و بر خواهد خاست
داغ ديديم شما داغ نبينبد قبول!
هيـــچ جای دل آباد شما بـــــم نشود
گاه گاهی به لب عشق صدامان بكنيد
بــم به اميد خدا شاد و جوان خواهد شد
تبــری همنفس باغ نبينيد قبول!
سايهی لطف خدا از سر ما كم نشود
داغ ديديــــم اميــد است دعامان بكنيد
“نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد ”
انتهای پیام