«مارمولک» و کج فهمیها و کمی تأمل
کبری آسوپار، فعال رسانهای اصولگرا در یادداشتی تلگرامی با عنوان «مارمولک و کج فهمیها و کمی تأمل» نوشت:
فیلم سینمایی “مارمولک” ساختهی کمال تبریزی، صرفنظر از همهی حواشی عمومیاش، برای من یادآور دو اتفاق است. امشب که نظر صریح رهبری دربارهاش در خلال مستندی از سیما پخش شد، یادشان افتادم.
اول/ آن روزها -اوایل دههی ۸۰- جوانی بودم در آغاز کار نویسندگی برای رسانه؛ دو سه سالی میشد برای هفتهنامه یالثارات الحسین -ارگان رسمی انصار حزبالله- گاهی چیزی مینوشتم و با پست میفرستادم. اختلاف مواضع زیاد بود، اما من با ادبیات خودم از رهبر و انقلاب مینوشتم و علیه خاتمی، رییسجمهور وقت؛ و طبیعتاً پذیرفته میشد، تا رسیدیم به اکران عمومی مارمولک؛ نوشتهام تایید نشد. مباحثهای طولانی و تلفنی بین من و آقای محتشم -دبیرکل انصار حزبالله- انجام گرفت و هیچ یک از موضع خود کوتاه نیامدیم و تمام. البته چه انتظاری داشتم من؛ زمانی که من در مدح “مارمولک” مینوشتم و بحث میکردم، زیرمجموعهی آقای محتشم با حمله و شلوغکاری مشغول پایین کشیدن فیلم از پردهی سینماها بودند!
دوم/ مارمولک را با دو سه نفر از دوستان طلبهام در سینمایی پر تماشاگر دیدیم. سه نفرمان فیلم را پسندیدیم. من و فاطمه و زینب. در حوزه هم که بحث فیلم داغ بود و همه هم مخالف؛ فیلم را توهین به روحانیت میدانستند. فکر کردم حوزه جای مباحثهست و نظرات ما هم شنیده میشود، اما علاقه چندانی نبود و حتی برچسب حوالهمان شد به طعنه که روشنفکر شدهاید، حرمت روحانیت برای شما مهم نیست و… سر کلاس حرفم قطع شد تا استادمان که معمم هم بود، بتواند همهی توضیحاتش علیه مارمولک را بدهد. کسی نمیخواست ما را بشنود؛ همه یک صدا علیه نفوذ عوامل لیبرال و ضد روحانیت در سینما!
در بخشی از مستند “غیررسمی” که از تلویزیون پخش شد و در خلال دیدار رهبری با اهالی سینما، ایشان پس از اعتراض یکی از حاضرین به عدم سعه صدر مسئولین پیرامون ساختههای انتقادی، گفتند که به همه گفتهام و میگویم که نباید از نقد ناراحت شوند و بعد فرمودند: “در مورد آن فیلمی که تبریزی ساخته بود، فیلم مارمولک، به آقایون علما گفتم بجای اعتراض، استقبال کنید. بگید دستت درد نکنه که نشون دادی افرادی لباس ما را میدزدند. این کار خوبیست.”
نه که حالا بگویم کسی حق ندارد مخالف آقا فکر کند؛ نه، کسانی میتوانند خلاف نظر رهبری، نظری داشته باشند، نقد فیلم که دیگر بماند؛ اما نمیشود موافقانِ فیلمی را که ولیفقیه خوب میداند، آنها با طعنه روشنفکری و بی توجهی به لیبرالیسم برچسب بزنند. نمیشود خود را پرچمدار دین و انقلاب و ولایت بدانند و بعد کاشف به عمل بیاید که نظرشان مخالف نظر عالیترین مقام دینی و سیاسی کشور بوده است. خصوص که میدانیم رهبری به رعایت حرمت حوزه و روحانیت حساس هستند. حال بماند که آیا حقِ مخالف رهبری بودن را، برای دیگران هم قائل هستند یا نه، و باز بماند که حمله به سینماها اصلاً نه وجهی دارد و نه بحثی.
بعدتر سر اکران عمومی “من مادر هستم” از فریدون جیرانی هم، انصار حزبالله با همین کج فهمیِ سینماییاش جنجال راه انداخت؛ در سرمقالهی وطن امروز مطلبی نوشتم با تیتر “دایههای نامهربان” در مدح فیلم و تقبیح کار آنان. سر فیلم “آدم برفی” از داود میرباقری هم قبلاً چنین شده بود و نظر آقا چیز دیگری بود. کاش برخیها کمی در فهم سینمایی خود شک کنند؛ کاش شک کنند که شاید تصمیم سازان ما و مشاوران ما نفوذی باشند.
انتهای پیام