مردم سلیمانی را مخالف خواست اکثریت نمیدیدند
گفتوگو با سردار حسین علایی:
همشهری در سالگرد سردار سلیمانی نوشت: اگرچه یگان خدمتی مشترکی نداشتند و یکی در نیروی دریایی فرمانده بود و دیگری در لشکر نیروی زمینی سپاه ولی بسیاری از عملیاتهای جنگ تحمیلی ۸ساله خاطرات حسین علایی را به یاد و نام سردار شهید قاسم سلیمانی گره زده است. عملیات والفجر۸ در فاو شاخصترین دوره این همکاریها بوده و لشکر ثارالله کرمان به فرماندهی سردار سلیمانی یکی از یگانهای عملکننده قرارگاه دریایی نوح سپاه به مسئولیت سردار علایی. توضیح میدهد که چطور شهید سلیمانی یک گروه رزمی از رزمندگان استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان را در عملیات فتحالمبین سامان میدهد و از آنها یک تیپ در عملیات بیتالمقدس میسازد و پلهپله تا فرماندهی لشکر ثارالله در عملیاتهای والفجر۸ و کربلای۵ پیش میرود هر دو فرماندهان استراتژیست پس از جنگ میشوند و از اینجا به بعد روایت سردار علایی رنگ و بوی دیگری از فعالیتهای منطقهای سردار سلیمانی در ماموریتهای برونمرزی سپاه و جبهه مقاومت منطقهای به خود میگیرد. روایت حسین علایی از فرماندهان ارشد سابق سپاه را درباره این خط سیر مبارزه سرلشکر شهید قاسم سلیمانی میخوانید.
سردار سلیمانی یک شخصیت منطقهای و در تعامل با جبهه مقاومت داشتند و یک بازوی مشورتی سیاسی نیز در داخل بودند. اعتماد نظام و مردم به ایشان چگونه بهدست آمده بود؟
شهید حاجقاسم سلیمانی، یک انسان مجاهد و سرداری متعلق به ایران و همه آحاد مردم کشور بود. برداشتی که اکثر مردم از وی داشتند، چهرهای فداکار برای جمهوری اسلامی ایران بود که تمام زندگی خود را وقف ایجاد امنیت پایدار برای مردم و کشور کرده است. مردم معتقد بودند که او برای توسعه و افزایش ضریب امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تلاش و عمر خود را در این راه صرف کرده است. حاجقاسم در تمام دوران جنگ تحمیلی در جبههها حضور داشت و این سعادت را یافت تا حدود 10سال پس از خاتمه جنگ نیز نیروی قدس سپاه را به اوج بهرهدهی مؤثر برساند؛ بهگونهای که در دور کردن تهدیدات نظامی و امنیتی از مرزهای ایران با موفقیت عمل کرد. کار بزرگ حاجقاسم بهرهگیری از تجربیات دوره جنگ تحمیلی برای ایجاد یک نوع سازماندهی مردمی با استفاده از تفکر بسیجی در کشورهایی مانند عراق و سوریه بود که هدف تروریسم داعش و گروههای تکفیری قرار گرفته بودند. تشکیلاتی مانند انصارالله در یمن، حشدالشعبی در عراق و فاطمیون در سوریه از باقیاتالصالحات مکتب حاجقاسم است و درواقع هدیه جمهوری اسلامی به کشورهای خط مقاومت برای حفظ استقلال و سربلندی آنهاست.
آیا ابعاد فعالیتهای ایشان بهدرستی معرفی شده است؟
خوشبختانه صداوسیمای جمهوری اسلامی و رسانههای مختلف نیز در دوران حیات ایشان توانسته بودند گزارشهایی از فعالیتهای تعیینکننده حاجقاسم بهویژه در حمایت از حزبالله در جنگ ۳۳روزه در مقابل تهاجم اسرائیل به لبنان و نیز نجات مردم کرد عراق از دست داعش و همچنین جلوگیری از سقوط سوریه را منعکس کنند که باعث آشنایی بیشتر مردم با فداکاریهای ایشان و سایر حماسهسازان امنیت امت اسلامی شده بود. در مجموع چنین ویژگیهایی باعث شده بود که بسیاری از مردم، حاجقاسم را یک سرباز وطن و یک بسیجی تکبعدی تلقی نکنند و او را در خدمت آرمانهای اسلامی مردم ایران ببینند و او را سردار واقعا ملی بدانند و دوست داشته باشند.
مهمترین عملیاتهای جنگ تحمیلی که نقش و حضور سردار سلیمانی در آنها برایتان تصویرسازی شده، کدامها بودند؟ چه روایت و خاطرهای از آن عملیاتها برایتان حک و ثبت شده است؟
شهید حاجقاسم سلیمانی از عملیات فتحالمبین تا انتهای جنگ در اکثر عملیاتهای مهمی که برای آزادسازی خاک ایران عزیز انجام شد، نقش مؤثر و فعالی داشت. او توانست بنیان لشکر۴۱ثارالله را در جبهه جنگ پیریزی کند. در عملیات فتحالمبین او رزمندگان استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان را در قالب یک گروه رزمی مستقل سازماندهی کرد و در حمله به عقبه ارتش عراق در دشت عباس در کنار تیپ۱۴ امامحسین علیهالسلام به فرماندهی شهید حاج حسین خرازی شرکت داشت. موفقیت در عملیات فتحالمبین باعث شد تا تیپ ثارالله رسما برای انجام عملیات بیتالمقدس تشکیل شود و توسعه یابد. طی عملیات بیتالمقدس که پس از ۲۴شبانهروز جنگ تمامعیار منجر به آزادسازی خرمشهر شد، تمامی یگانهای رزمی سپاه و اکثر واحدهای ارتش حضوری فعال داشتند. اما نیروهای تیپ ثارالله در جبهه شمالی عملیات بیتالمقدس و برای عبور از رودخانه کرخه کور مأموریت داشتند و از خرمشهر حدود ۱۲۰کیلومتر دور بودند، ولی باید گفت که عملکرد همه یگانها در جریان عملیات بیتالمقدس در آزادسازی خرمشهر نقش داشته است. گرچه رزمندگان تیپهای نجف و امام حسین ازجمله نخستین افرادی بودند که توانستند عقبه دشمن در جاده شلمچه را ببندند و با قدرت تمام وارد خرمشهر شوند، ولی همه فرماندهان و رزمندگانی که در عملیات بیتالمقدس شرکت داشتند، توانستند فشاری عظیم را بر ارتش عراق وارد کنند؛ بهطوریکه حدود ۱۲هزار نظامی عراقی فقط در خرمشهر به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند و ارتش عراق مجبور به خروج از سرزمین ایران عزیز شد. به هر حال حاجقاسم در اکثر عملیاتهای سخت و تعیینکننده دوران دفاعمقدس مثل والفجر۸ و کربلای۵ بهعنوان فرمانده لشکر ثارالله حضور داشت و رزمندگان این لشکر حماسههای زیادی را در دوران دفاعمقدس آفریدند. حاجقاسم را میتوان جزو 15فرمانده برتر لشکرهای خطشکن سپاه دانست. او در کنار فرماندهانی مثل شهیدان حسین خرازی، مهدی باکری، احمد کاظمی، ابراهیم همت، احمد متوسلیان، حسن باقری، مهدی زینالدین، حمید باکری، عباس کریمی، سیدرضا دستواره، محمود کاوه و نورعلی شوشتری قرار میگرفت که همگی از ستونهای ستبر و محکم قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران بودند.
مسائل زیادی پس از یک سال همچنان در ارتباط با نحوه پاسخ ایران به ترور سردار مطرح میشود. واکنش ایران چگونه باید باشد؟
واکنش به ترور و ضربت متقابل باید متوجه تصمیمگیرندگان به ترور حاجقاسم و یاران شهیدش باشد. باید لبه تیز انتقام سخت رو به افرادی مثل ترامپ، نتانیاهو، پمپئو، برایان هوک، وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش آمریکا باشد که همگی نقش اول و اساسی را در برنامهریزی، طراحی و سازماندهی ترورهای هدفمند داشتهاند. در عین حال بهتر است که مسئولان کشور و فرماندهان نظامی کمتر حرفی از انتقام سخت بزنند تا مردم را منتظر اقدام فوری نگذارند. طبیعی است هر زمان که انتقام گرفته و ضربه متقابل به دشمن وارد شود، مردم مطلع خواهند شد. باید توجه داشت که ترامپ با ترور حاجقاسم و پذیرفتن رسمی مسئولیت آن میخواست فضایی را در کشورهای همجوار ایران به نفع آن جنایت هولناک بهوجود آورد، ولی تشییع پیکر باشکوه حاجقاسم و ابومهدی المهندس و سایر شهدا در شهرهای مختلف عراق و ایران تمام برنامههای تبلیغاتی آمریکا را بههم ریخت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران را در افکار عمومی جهان به نمایش گذاشت. درواقع نخستین ضربت متقابل را مردم ایران و عراق و بسیاری از ایرانیان خارج از کشور به دولت آمریکا وارد کردند و نشان دادند که اکثر مردم ایران از راه و مکتب حاجقاسم حمایت میکنند. با اقدام به ترور حاجقاسم و سایر شهدای ایرانی و عراقی، ترامپ منفورترین رئیسجمهور در افکار عمومی ایرانیان و بسیاری از عراقیها شد و چهره یک تروریست جنایتکار را بهخود گرفت. از این پس، مردم و دولت عراق خواستار اخراج نظامیان آمریکا از خاک خود شدند و آمریکا تاکنون مجبور شده است شمار زیادی از قوای خود را از عراق و از منطقه خاورمیانه خارج کند. درواقع خروج کامل نظامیان آمریکایی از خاورمیانه میتواند انتقام اصلی از ترور حاجقاسم و همراهانش باشد. خداوند هم با دست مردم آمریکا انتقام دیگری را از ترامپ گرفت و نگذاشت او طعم دوره دوم ریاستجمهوری را بچشد و ترامپ و یارانش را از اریکه قدرت با خفت و خواری به زیر کشید. اما شاید مهمترین انتقام، شکست دادن آمریکا در برقراری تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران باشد. توسعه اقتصاد ملی، پیشرفت کشور با تکیه بر قابلیتهای ملی، دوری کردن از توطئه آمریکا برای برپایی جنگ، تلاش برای کشف شبکههای جاسوسی اسرائیل و آمریکا در ایران و جلوگیری از ترورهای احتمالی بعدی دانشمندان هستهای میتواند مهمترین ضربت متقابل ایران باشد.
ترور سردار سلیمانی ظاهرا بخشی از تغییر برنامههای امنیتی آمریکا در منطقه است. مهمترین اقدام ایران در این شرایط چه میتواند باشد؟
با ترور سبعانه حاجقاسم، جمهوری اسلامی ایران باید سعی کند بهگونهای برنامهریزی و اقدام کند تا آمریکا نتواند بهسادگی توطئههای خود علیه مردم ایران و به نفع اسرائیل را به مرحله اجرا درآورد. مشخص است که آمریکا بهدنبال ترور فرماندهان نیروی قدس و فرماندهان جبهه مقاومت و تداوم فشارهای حداکثری به ایران از طریق اعمال تحریمهای گسترده و همهجانبه و درنهایت ضربه زدن به اقتدار جمهوری اسلامی ایران است. افزایش هوشیاری اطلاعاتی نسبت به نیات و مقاصد آمریکا و نیفتادن در دام برنامههای شیطان بزرگ، میتواند یک اقدام هوشمندانه و بازدارنده برای ایران باشد. باید بهگونهای اقدام کرد که آمریکا در تلاشهای خود علیه ایران با ناکامی و شکستهای بزرگ مواجه شده و از تداوم دشمنی مأیوس شود. از طرفی باید مراقبت کرد تا آمریکا نتواند مزیتهای ژئوپلیتیک ایران در حوزههای نفت، گاز، ترانزیت، فرهنگ و گردشگری را بهسادگی تخلیه کرده و آنها را به کشورهای همجوار ایران منتقل کند. بر همین اساس میتوان با تعریف سیاست «همگرایی» و «وابستگی متقابل» امکان بهرهگیری کشورهای همسایه را از انواع ظرفیتهای ژئوپلیتیک ایران تسهیل کرد؛ بهگونهای که آنان نیاز به استفاده از قابلیتها و تواناییهای ایران برای پیشرفت کشور خویش داشته باشند. در این صورت، تداوم امنیت ایران، باعث افزایش ضریب امنیتی آن کشورها خواهد شد و برنامه آمریکا برای وابسته کردن امنیت کشورهای همسایه ایران به پایگاههای نظامی و تسلیحات آمریکایی بههم خواهد ریخت. بهنظر میرسد که مصلحت ایران بر آن است که در منطقه خاورمیانه، ثبات و آرامش برقرار شود تا آمریکا نتواند بهراحتی سلاحهای خود را به کشورهای عربی منطقه بفروشد و پایگاههای خود را در این کشورها توسعه دهد. هرچه جمهوری اسلامی بتواند نقش فعالتری در حل و فصل مسائل و مشکلات منطقهای پیدا کند از میزان نفوذ آمریکا کاسته خواهد شد. تلاش آمریکا برای ایجاد و برقراری رابطه سیاسی و اقتصادی اسرائیل با کشورهای عربی برای جلوگیری از تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران قابل ارزیابی است. بر همین اساس باید ایران همچنان بر سیاست همگرایی و همکاری با کشورهای همسایه بهویژه کشورهای عربی اصرار بورزد.
اوج شکوفایی دوره مسئولیت سردار سلیمانی در مقابله با فتنه امنیتی داعش در منطقه خاورمیانه بود. نگاه و روش ایشان به مدیریت این مسئله در منطقه چگونه بود؟
حاجقاسم برای مقابله با داعش در عراق و سوریه تلاش زیادی کرد. داعش قویترین جریان تروریستی در عراق و سوریه بود. چگونگی ظهور داعش جای تأمل بسیار دارد. بهنظر میرسد که خلأ قدرت ایجاد شده در عراق پس از اشغال آن کشور توسط آمریکا و ظهور گروههای مختلف سیاسی واگرا، باعث تقویت جریانات تکفیری و بهوجود آمدن داعش در مناطق سنینشین عراق شد. ناراحتی و نگرانی عربستان از سقوط صدام و پشتیبانی آن کشور از انواع جریانات تکفیری باعث تقویت و مسلح شدن آنان شد. داعش که پس از افول القاعده پا به عرصه گذاشت بهدنبال تسلط بر عراق و سوریه بود و میخواست امارت شام و عراق را تشکیل دهد. شیوه و منش داعش، ایجاد رعب و وحشت و قتل و کشتار برای پیشروی به سوی اهداف خود بود. داعش به پیروزی خود خیلی امیدوار بود؛ زیرا دولت عراق گرفتار مسائل مختلف حاکمیتی بود؛ بهطوری که امکان فراهم آوردن یک نیروی مسلح هوشمند و مقتدر را نداشت. در چنین شرایطی بود که داعش بر موصل مسلط شد و آن شهر را محل حکومت ابوبکر البغدادی قرار داد و بهدنبال تصرف بغداد بود. در چنین وضعیتی نیروی قدس سپاه به فرماندهی حاجقاسم توانست حشدالشعبی عراق را سازماندهی کرده و افراد آن را آموزش دهد و با فتوای آیتالله العظمی سیستانی آنها را در مقابل داعش حمایت کند. هر جا هم اوضاع عراق و سوریه بحرانی میشد، حاجقاسم به سرعت خود را به صحنه درگیری میرساند. نیفتادن اقلیم کردستان بهدست داعش مرهون اقدام بهموقع حاجقاسم و حضور او در صحنه عملیات مقابله با داعش بود. در سوریه هم حاجقاسم به دولت سوریه روحیه بخشید و قوت قلب داد و حمایت جمهوری اسلامی را برای جلوگیری از افتادن سوریه بهدست داعش و النصره در صحنه عمل نشان داد. حاجقاسم خیلی سریع هماهنگ کرد تا نیروهای حزبالله لبنان به کمک مردم سوریه بشتابند و مانع از به ثمر رسیدن طرح آمریکا، اروپا، عربستان و ترکیه در سوریه شد. کمکهای ایران به سوریه باعث شد تا با دعوت حاجقاسم، روسیه نیز در سوریه وارد عمل شود و نقشی را در حمایت از بشار اسد بر عهده بگیرد. گرچه روابط روسیه با اسرائیل خوب است و روسیه مانع اقدامات و حملات اسرائیل به مواضع گروههای حامی ایران در سوریه ازجمله حزبالله نمیشود، ولی همین حضور باعث شده تا گروههایی مانند داعش و النصره از پیروزی سریع در آن کشور مأیوس شوند. به هر حال، غربیها بر این باورند که نیروی قدس سپاه به فرماندهی حاجقاسم توانسته است هم مانع تسلط داعش بر عراق و سوریه شود و هم باعث کاهش نفوذ آمریکا در این کشورها شده است.
نگرش سیاسی سردار سلیمانی به سیاست داخلی و جبههبندیهای گروهها چه بود؟
بسیاری از مردم ایران، شهید حاجقاسم سلیمانی را فردی دارای گرایش سیاسی خاص و مخالف خواست اکثریت نمیدانستند و احساس میکردند او در مسائل مبتلابه کشور، جناحی فکر نمیکند، بلکه ملی میاندیشد و ابایی از تماس با شخصیتهای مختلف کشور که دارای گرایشهای مختلف سیاسی هستند ندارد. او سعی میکرد که به همه شخصیتهای ملی و انقلابیون طرفدار امام خمینی(ره) از هر جناحی احترام بگذارد و خود را وارد بازیهای سیاسی و جناحی نکند. بر همین اساس بود که خیلیها از او انتظار داشتند که در اختلافات داخلی کشور، حاجقاسم بتواند نقشی برای تألیف قلوب و همگرایی بین جریانات مختلف ایفا کند. او هرگز تلاش نمیکرد تا با موضعگیریهای خود، افراد وفادار به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی را برنجاند و آنها را از قطار انقلاب پیاده کند و خود را معیار انقلابی بودن بداند. او به کلام امام خمینی(ره) که همواره میفرمود: «همه با هم» نه «همه با من» عملا وفادار بود و به کسی انگ و اتهام نمیزد و همه تلاشگران نظام جمهوری اسلامی را زیر چتر انقلاب اسلامی جای میداد.
فکر میکنید چه عواملی باعث شد رئیسجمهور آمریکا دستور به ترور سردار سلیمانی بدهد؟
فعالیت حاجقاسم در تمامی حوزههای جبهه مقاومت گسترش داشت. هماکنون جبهه مقاومت از یمن تا لبنان را دربرمیگیرد. تقویت حوثیها در یمن باعث شده تا مداخله نظامی عربستان و امارات در یمن و تلاشهای آنها برای تسلط بر آن کشور، ناکام بماند. حوثیها با استمداد از نیروی قدس توانستهاند تشکیلات قدرتمند انصارالله را در حمایت از مردم یمن بهوجود آورند و بر بخشی از دریای سرخ نیز مسلط شوند. توسعه توان مقاومت انصارالله باعث میشود که آمریکا نتواند در آینده تنگه بابالمندب را در کنترل خود داشته باشد. از طرفی حزبالله لبنان در این سالها با بهرهگیری از مکتب دفاعی اسلام و با کمکهای فکری حاجقاسم توانسته در برابر حملات اسرائیل به لبنان مقاومت کند و نگذارد دوباره سرزمینهای لبنان به اشغال ارتش اسرائیل درآید. ایستادگی حزبالله در جنگ ۳۳روزه از افتخارات فراموشنشدنی جبهه مقاومت در برابر اسرائیل است. اگر حزبالله در لبنان وجود نداشت، هماکنون هنوز هم بخشهایی از جنوب لبنان در اشغال اسرائیل باقی مانده بود و شاید همانطور که آمریکا بلندیهای جولان از خاک سوریه را به اسرائیل بخشید، جنوب لبنان هم منضم به اراضی فلسطین اشغالی میشد. باید توجه داشت که آمریکا بهدنبال افزایش امنیت و بقای اسرائیل است و سالانه میلیاردها دلار برای تقویت توان نظامی اسرائیل هزینه میکند. اگر جبهه مقاومت نبود اسرائیل هنوز هم هر شب خواب گسترش سلطه خود را در کشورهای همجوار میدید، ولی با توسعه اندیشه مقاومت، نوار غزه از سلطه اسرائیل رهایی یافته است و مردم کرانه باختری نیز در فکر چگونگی بیرون راندن ارتش اشغالگر از سرزمین خود هستند؛ بنابراین تصور آمریکا بر این بود که با وجود افرادی مثل حاجقاسم نمیتواند بهراحتی برنامههای خود را برای مسلط کردن اسرائیل بر مقدرات کشورهای عربی تحقق بخشد و دست به ترور علنی او زد.
چرا پس از یکسال با وجود وعده پیگیریهای دولت عراق، پیگیری جدی در رسیدگی به این پرونده وجود ندارد؟
حاجقاسم در حالی توسط پهپادهای آمریکایی ترور شد که مهمان رسمی دولت عراق بود. البته سالهاست که عراق در اشغال نظامیان آمریکاست. کنترل آسمان و فرودگاههای عراق عملا در اختیار ارتش آمریکاست. آمریکا پایگاههای نظامی بزرگی در عراق احداث کرده است و برای رفتوآمد به عراق از دولت این کشور اجازه نمیگیرد. البته گاهی بعضی از ورود و خروج نظامیان و سلاحها و تجهیزات نظامی خود را به اطلاع مقامات دولت عراق میرساند، ولی این به مفهوم کسب مجوز از دولت عراق برای ورود تجهیزات و نفرات نظامی به آن کشور نیست؛ بنابراین احتمال اینکه دولت عراق از ورود پهپادهای ترور به عراق مطلع بوده است، وجود دارد، ولی معلوم نیست که نخستوزیر آن کشور از قصد آمریکا برای ترور فرماندهان ایرانی و عراقی اطلاع داشته است. اما واضح است که دولت عراق خبر برنامه حمله ایران به پایگاه عینالاسد را از قبل به آمریکاییها اطلاع داده و موجب شده تا نظامیان آمریکایی قبل از شروع حمله موشکی به پناهگاههای امن بروند و از آسیب در امان باشند. الان هم دولت عراق با اشاره آمریکا قرارداد بزرگی را با عربستان امضا کرده است و در عین حال از پرداخت پولهای ایران خودداری میکند. شاید این طبیعت رفتار دولتهای تحت اشغال بیگانه باشد. در هر صورت لازم است تا هدفهای حاجقاسم پس از شهادت وی نیز دنبال شود و همکاریها با عراق افزایش یابد.
انتهای پیام