فاطمه(س)؛ حجت بالغه هستی در تمام اعصار
حجتالاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «فاطمه(س)؛ حجت بالغه هستی در تمام اعصار» نوشت:
در میان زنان برجسته ای که الگوی همه زنان و مردان حقیقت جوی قرار گرفتند نام نامیِ مریم مقدسه می درخشد، و این نیست مگر اینکه او بعنوان “حجت الهیه” در عالَم هستی قرار گرفت و امروز میبینیم؛ شرق و غرب عالَم را تحت نورانیت خود قرار داده است.
این درحالی است که “مریم قدیسه”، سرور زنانِ زمان خود بود و نه بیشتر.
اما در “میان موجودات هستی” زنی دیگر با “اوصاف قدسیه” بسیار جامع تر و والاتر؛ سرورِ همه زنان و همه مردان در همه زمان ها تا قیام قیامت است، و او نیست مگر “صدیقه شهیده، حوراء انسیه، فاطمةالزهراء” (س) .
ادعا و باور ما بر این است؛ چنین شخصیت مقدسه ای با این عناوین عرشیه حتما؛ “حجت بالغه الهیه” در تمام اعصار میباشد.
آنچه بهترین ثمره حجت بالغه بودن فاطمه است این است که؛ دامن والا و پاک “فاطمه”؛ مادر دو عیسای بدون واسطه ( امام حسن و امام حسین) و نُه عیسای دیگر (از امام سجاد تا امام زمان) مع الواسطه است، در حالیکه دامن پاک “مریم”؛ نهایتاً مادر یک عیسی شد.
پس فاطمه (س) که حجت بالغه الهیه است، خیلی فراتر از مریم قدیسه (س) قرار دارد.
پس اگر مریم شرق و غرب جهان را گرفته ولی شخصیت فاطمه برای جهانیان در حجاب و خفاء است! نشانه این حقیقت تلخ است که ما به عنوان محبیین و معتقدین او نتوانسته ایم رسالت و مسئولیت خود را در جهان نسبت به آن “یگانه زن هستی” انجام دهیم!
باری؛ مهم این است که فاطمه همه نصاب های ضروری برای حجیتش بر کل عالَم، یعنی “حجت بالغه” بودن را، داراست.
پاکی و قداست، نهایت خلوص و معرفت، مقام استجابت دعا، ارتباط با عالَم غیب و فرشتگان و اخذ پیام های غیبی و بهرمندی از طعام بهشتی، دانش وسیع، شجاعت، واسطه فیض الهی بودن و… جملگی نشان از “حجت بالغه” بودن آن سرور کائنات است.
این باور، با این شواهد نیاز به مختصری شرح و بسط دارد که تقدیم میشود.
در لغت اصیل عرب «حجت» بمعنای دلیل و برهان روشن و رسا است.
و اگر دلیل؛ چنان دارای وضوح باشد که راهی برای انکار و یا تردید نگذاشته و بر هر اندیشه ای به راحتی بنشیند “حجت بالغه” نامیده میشود؛ «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ، [انعام/۱۴۹] بگو: دلیل روشن و رسا تنها براى خداوند است».
برای ایفاء این نقش بزرگ؛ یعنی به منصه ظهور رساندن این “آیت رسا خدایی”، باید اصول ذیل را به شکل روشن و مبرهن و نیز جذاب تثبیت و تنشیر نماییم.
اصل عصمت و مراتب آن:
اولین قدم در راستای شناخت و شناساندن آن “یگانه زن هستی”؛ مقام نهایت پاکی اوست که از آن تعبیر به عصمت میشود.
“عصمت” آن حالت درونی شخص است که بر اساس مراتب بالای تقوای، باعث ارتباط و اتصال به عالَم قدس شده و از حقائق امور آگاه میشود و هیچ گاه آلوده به هیچ نقطه منفی نخواهد شد.
بالاترین و کامل ترین مراتب در حدیث امام صادق (ع) آمده که فرمود:
“شیطان گفت: پنج نفرند که هیچ راهی به آنها ندارم اما دیگر مردم در مشت من هستند:
۱-هر کس با نیت درست به خدا پناه ببرد و در همه کارهایش بر او توکل کند،
۲-کسی که شب و روز بسیار تسبیح خدا گوید،
۳-کسی که برای برادر مومنش آن پسندید که برای خود می پسندد،
۴-کسی که هر گاه مصیبتی به او می رسد، بی تابی نمی کند،
۵-و هر کس که به آنچه خداوند قسمتش کرده، خرسند است و غم روزیش را نمی خورد؛
قال ابلیس: خمسة لیس لی فیهن حیلة وسائر الناس فی قبضتی:
من اعتصم بالله عن نیة صادقة واتکل علیه فی جمیع أموره ،و من کثر تسبیحه فی لیله ونهاره ،ومن رضی لاخیه جمیع اموره ،ومن کثر تسبیحه فی لیله ونهاره
ومن رضی لاخیه المومن بما یرضاه لنفسه ،ومن لم یجزع علی المصیبة حین تصیبه ومن رضی بما قسم الله له ولم یهتم لرزقه.”[خصال صدوق]
شعاع دیگری از “عصمت” در این حدیث آمده که امام صادق (ع) فرمود:
معصوم کسی است که ذره ای نافرمانی خدا در حریم او راه ندارد؛
الإمام الصادق (ع)لما سأله هشام عن معنى المعصوم؟قال:المعصوم هو الممتنع بالله من جميع محارم الله، وقال الله تبارك وتعالى: ومن يعتصم بالله فقد هدي إلى صراط مستقيم”.[معانی الاخبار،صدوق]
و نوع نافرمانی را که صاحب مقام عصمت از آن مبرا میباشد را امام رضا(ع) تبیین نمود و فرمود: «او، معصوم است و مؤیّد و موفّق و مستقیم و آگاه از حق، و ایمن از خطاها و لغزش ها و انحرافها؛ چرا که خداوند، او را به این صفت مخصوص کرده تا حجّت او بر بندگانش و شاهد او بر خلقش باشد؛
هو معصومٌ مؤیّدٌ موفّقٌ مسدّدٌ قد آمَنَ مِن الخطایا و الزّلل و العِثار یَخُصُّهُ اللّهُ بذلک لیکون حجّته علی عباده و شاهده علی خلقه.» [بحار ، ج۱۱/ص۹]
در مورد عصمت نکته ای است که عصمت در “دین و تلقی و ابلاغ” آن به دلیل عقلی است ولی در سایر امورمربوط به انبیاء و اولیا به دلیل نقلی ثابت است.
امام راحل، عصمت را دارای مراتب و درجاتی دانسته و بالاترین مراتب “عصمت مطلقه” است و هر اشتباه و سهو را هم میگیرد از آن پیامبر دانسته و ائمه هم از مراتب وجودی پیامبراند چنین عصمتی را دارند
همه حقیقت عصمت بر اساس قرآن این است که صاحب مقام عصمت مشمول هدایت خاص خداست؛ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ(آل عمران/۱۰۱)
واین هدایت خاص ، بوسیله ارتباط غیبی به او میرسد؛
كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْري مَا الْكِتابُ وَ لاَ الْإيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدي إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ(شوری/۵۴)
از نشانه های عصمت و معصوم این است که از او نشان خدا را میتوانین بیابیم.
متن جان او در بالاترین مرتبه “انقطاع الی الله” باشد و به مقام “فناء” راه پیدا کرده باشد بگونه ای که تمام جذب و دفع او، خواستن ها و نخواستن هایش، رضایت و غضبش، نشان از خدای متعال باشد.
عصمت حضرت فاطمه را باید در اینجا جستجوی کردکه فاطمه مظهر “رضایت وغضب” خداست.
اینکه رضایت و غضب او رضایت و غضب الهی باشد، روشن ترین دلیل بر عصمت فاطمه است که در جان نورانی نقش بسته است، شیعه و سنی به وفور نقل کرده اند که پیامبر (ص) فرمود:
«انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَغضِبُ لِغَضِبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها؛ خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه، خشمگین؛ و برای خشنودی و رضایت او ،راضی و خشنود میگردد.»[کنزالعمال ج۱۲ص۱۱۱]
در باب مراتب عصمت صدیقه شهیده (س) در انبوهی از روایات بصورت منصوص و به صراحت آمده.
نسبت به انبیاء گذشته؛ فاطمه ولایت تکوینی دارد.
رسول اکرم (ص)فرمود:
« نبوّت و پیامبرى براى هیچ پیغمبرى کامل نمیشود مگر اینکه به محبّت و فضیلت فاطمه زهرا (س) اقرار داشته باشد. ما تَکامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبِىِّ حَتّى أَقَرَّ بِفَضْلِها وَ مُحَبَّتِها»[مدینه المعاجز]
از حضرت باقر (ع) رسیده؛ « امر فاطمه بر همه کائنات از جن و انس و پرندگان و حیوانات و.. انسانها و انبیاء و فرشتگان مطاع است ؛ – لَقَدْ كَانَتَ علیها السلام مَفْرُوضَة الطَّاعَة عَلَى جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس وَ الطَّیْرِ وَ الْوَحْشِ وَ اَلاَنبیا وَ الْمَلَائِكَةُ». [دلائل الإمامه/۲۷]
اطلاق و وسعت مفاد این نمونه روایات حاکی از حجت بالغه بودن حضرت زهرای اطهر (س) در تمام اعصار، و حتی در تمام عوالم است.
انتهای پیام