سیدجواد هاشمی یا حاج سید جواد هاشمی
علیرضا احمدی، فیلمساز، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز به مسئلهی عذرخواهی سیدجواد هاشمی پرداخته و در انتقاد از این عذرخواهی مینویسد:
نباید با هر پاسخی هیجان تاثیرگذاری داشت
شخصا از اینکه جواد هاشمی ویدئوی عذرخواهی برای تبلیغ اخیرش در مورد لایف استایل ساختمانهای دوبی منتشر کرده، ناراحتم. عذرخواهی بدون تغییر در آینده، یعنی قبول این موضع که من بازیگر ارزشی بوده و میخواهم همچنان باشم و دوست دارم شما مخاطبان همان چهره قبلیام را در خاطر داشته باشید. نفس این کار منفعت طلبی است و در جهت از دست ندادن پایگاه اجتماعی سابق. برای همه طرفین این کش و قوس بهتر است که چنین فرض شود؛ جواد هاشمی هم بازیگر است و دوست دارد مانند همه دیگر بازیگران از مواهب شهرت کاملا بهرهمند باشد، میخواهد او را شهید یا بسیجی بیگناه نپندارند و لااقل اگر روزگاری نگاهی اشتباه به حرفه بازیگری داشته حالا متوجه امر درستتری شده است.
دقیقا مخاطبی هم که به عنوان هدف تبلیغ هاشمی است اگرچه دارد از حاج سید جواد نصیحت خرید خانهای در خارج از کشور را میشنود (که چنین خریدی آسیبهای خودش را دارد و مورد نظر این بحث نیست) اما او هم خاکستری بودن بازیگر را درک کرده و تیم تبلیغاتی که جواد هاشمی را انتخاب کرده هم همینطور. نهایتا همه قبول کردهاند که بطور کلی جواد هاشمی بازیگری است مثل بقیه. این ویدئوی عذرخواهی غلط بود و انگار تیم مشاورهای (چه تبلیغاتی و چه برند شخصیت) میخواهد ما از جواد هاشمیِ شهید و رزمنده بیخطا دور نشویم.
باید برای چندمین بار به نگرانی از تاثیراتی که رسانه ممکن است در جامعه ایجاد کند چنین پاسخ داد که رسانه بیشتر آینه است و اندک رسانههای پیشرویی هستند که شکل دهنده جامعهاند که تقریبا ما در کشور دیگر آنها را نمیبینیم، پس جای نگرانی وجود ندارد و باید گذاشت آینه کار خودش را بکند.
به مثالهای دیگری رجوع کنیم: در حالی که جامعه خیلی راحت قبول کرده مثلا در تلویزیون ملی یک روحانی به شخصی (حال هرکه باشد حتی رئیس جمهور) بدون سند تهمت مصرف مواد مخدر بزند و یا نماینده مجلسی بدون حق قانونی در تلاش برای عدول از قانون باشد، باید علاوه بر نگرانی برای بحرانهای اخلاقی (که صد البته مهم است) توجه کرد که فضای فرهنگی کشور دیگر درگیر سیاه و سفیدهای هیجانزده نیست و قبول کرده است که یک فرد هرچند درس دین خوانده برای اهداف سیاسی میتواند غیر از آنچه آموخته عمل کند و یا یک قانونگذار از آنچه خودش ایجاد میکند سرپیچی. پس در ذهن مخاطبِ رسانه انجام یک خطا توسط فردی مهم اهمیت خطا را کاهش نمیدهد.
قطعا قدم بعدی پس از این باور تلاش برای نهادینه کردن نظارت و پاسخگویی است. در مورد جواد هاشمی نظارت اتفاق افتاده و مخاطب میگوید چرا کسی که مدتها خواسته ما او را در نقش یک سفیدی مطلق باور کنیم حالا انقدر خاکستری شده (چرا که او از مواهب سفیدی بهرهمند شده و حالا باید بگوید بالاخره کداموری است)، هر چند تصمیم به اتخاذ این سفیدی مطلق بخشی از خواست خود هاشمی باشد و یا چهرهسازان عرصه فرهنگی کشور. ولی معذرتخواهی پاسخی ناقص است و قبول بیپشتوانهی آن فرو رفتن به لاک و نقش قبلی و همینطور دوباره گمراه کردن اذهان عمومی است. یعنی تلاش همه طرفین به برگشت به حالت سفید و سیاه و پاسخ از آن جایگاه.
به نظر میآید برای امروز جامعه، طرح شرایط جدید و خاکستری مناسبتر و البته نزدیک به واقعتر است، پس باید پاسخ داد «من هم بازیگرم و برای تبلیغ پول میگیرم و فرقی ندارد چه چیز را تبلیغ میکنم!». همانطور که نماینده مجلس باید بگوید «من هم شهروند خسته از ترافیکی هستم که برای تحمل روزهای سخت و پر فشار پایتخت آموزش ندیدهام و میتوانم همه را نادیده بگیرم!» و یا جملهای شبیه اینکه «من هم سیاستمداری هستم که در تلاش برای کسب قدرت میتوانم اخلاق را زیر پا بگذارم و نیاز به کمک دارم!».
این یک پیام برای مردم است که در کنار قدرت نظارتی که به لطف رسانههای مجازی کسب کردهاند نباید در پاسخگویی به عذرخواهی بسنده کنند. جبران اشتباه یعنی تحمل خسارت. قبول عذرخواهی به تنهایی یعنی برگشت به باور و اعتماد مجدد. مثلا عذرخواهی رئیس تلویزیون ملی بسیار ارزشمند است اما ترس اینکه چنین فرض شود که دستاندرکاران نمایشهای تلویزیون جانبدارانه موضوع برنامه، سوالات پیامکی و مهمانهای دعوت شده را انتخاب نمیکنند، پیامی است که ممکن است در ادامه این عذرخواهی به مخاطب داده شود و سیگنالی غلط است. افراد ناراحت از پیش آمدهای اخیر باید درک کنند عذرخواهیهایی از این جنس و پذیرش آن به راحتی هنوز بر وجود چیزهایی به نام بازیگر ارزشی و برنامههای تلویزیونی بدون جهتگیری با چاشنی اشتباهات اجتنابناپذیر صحه میگذارد که هر یک به طریقی تا الان محقق نشدهاند ( توجه کنید که سالهاست تلویزیونهای خبری و برنامههای سیاسی و حتی مجریهای درست و درمان، خط مشی خود را عیان میگویند و تنها در ایران است که مجریهای ورزشی هم میترسند بگویند طرفدار آبی هستند یا قرمز). شکی نیست که عذرخواهی کاری بسیار پسندیده است ولی نباید با پشتوانه سادهباوری اتفاق بیافتد.
انتهای پیام
برادر من در این بحران دنبال یه لقمه نون حلاله وقتی کشور در تعطبلاته بره بمیره؟