دو پاسخ به شکافِ میان اصولگرایان در 1400
/گفتوگو با ترقی و ایمانی/
زهرا منصوری، انصاف نیوز: ناصر ایمانی میگوید اینکه اصولگرایان نامزدهای متعددی دارند، به این دلیل است که فکر میکنند انتخابات آتی از آن آنهاست، از سوی دیگر حمیدرضا ترقی در حال حاضر وجود این شکافها را طبیعی میداند و معتقد است باید این روند طی شود و در نهایت به جمعبندی خواهند رسید.
سال 96 بود، چند ماه مانده به انتخابات؛ جبهه پایداری در بیانیهای اعلام کرد تشکلهای اصولگرا با تشکلی موسوم به «جبهه مردمی نیروهای انقلاب /جمنا» همراهی نخواهد کرد، از طرفی عزتالله ضرغامی از نامزدهای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری، از جمنا خواسته است نامزدهای دیگری را جایگزین ابراهیم رئیسی و پرویز فتاح کند. در انتخابات مجلس سال 98 هم اختلافی میان جبهه پایداری و دیگر طیفهای اصولگرا وجود داشت که نمیخواستند با محمدباقر قالیباف در یک لیست باشند. اما آیا این شکافها در انتخابات آتی (1400) ادامه خواهد داشت؟ آیا جریان اصولگرا با نامزدهای متعدد حضور پیدا خواهد کرد؟ حمیدرضا ترقی-عضو حزب موتلفه اسلامی و ناصر ایمانی-دیگر فعال سیاسی اصولگرا- به این پرسشها پاسخ دادهاند:
ایمانی: ترکیب کاندیدها هم در اصولگراها و هم اصلاحطلبان مهمتر است
انصاف نیوز: نزدیک به انتخابات چه در مجلس و چه الان برای 1400 شکاف میان طیفهای مختلف اصولگرا بیشتر میشود، ریشهی این شکافها چیست؟
ناصر ایمانی: شکاف در میان اصولگرایان بیشتر است چون احساس میکنند شانس بیشتری دارند تا یک اصولگرا در سال 1400 رئیسجمهور شود. اما اینکه این مسئله چقدر به واقعیت نزدیک است، حرف دیگری است. علت اینکه کاندیدها زیاد شده این است که فکر میکنند شاید کبوتر خوشبختی روی شانهی آنها بنشیند.
آیا اینکه گزینههای زیادی داشته باشند، به ضرر آنها نیست؟
همیشه این سؤال مطرح میشود و سؤال درستی هم است. تعدد کاندیدها باعث تفرقهی بیشتر میشود و مردم را سردرگم میکند. معلوم نیست چه کسی میتواند از آن صندوق بیرون بیاید. اما دقت کنید یک تعداد محدودی تأیید صلاحیت میشوند. در نهایت چهار پنج تا کاندید تایید میشوند. اینکه الان چندتا کاندیدا داری، درست نیست چون الان من هم دوست دارم رئیس جمهور شوم؛ اما در نهایت آنچه شورای نگهبان تایید صلاحیت میکند، مهم است. از این چهار پنج نفر تعدادی اصولگرا و تعدادی هم اصلاحطلب یا مستقل هستند. فرض کنید از این افراد سه-چهار نفر اصولگرا هستند، همه چیز به این بستگی دارد که آن کاندیدها چه کسانی هستند. اگر بگویید مثلا آقای قالیباف یا رئیسی است، پاسخ به این سوال خیلی متفاوت میشود. چون اجماع اکثریت بر سر این نمایندهها راحتتر به دست میآید، اگر در بین این کاندیدها آقای رئیسی و قالیباف کاندید نشود، آن کسانی که میآیند کمی اجماع را مشکلتر میکنند. ترکیب کاندیدها هم در اصولگراها و هم اصلاحطلبان مهمتر است.
گاهی حتی در زمان انتخابات هم این شکاف وجود داشته است مثلا در سال 96 جبهه پایداری اعلام کرد که از آقای رئیسی حمایت نحواهد کرد یا نمونهای مثل معرفی کاندیدایی مثل باقری لنکرانی؟
جبهه پایداری نظراتش در مسائل اجرایی سیاسی کمی با اصولگرایان متفاوت است. البته از زمانی که این مجلس تشکیل شده جبهه پایداری نزدیکی بیشتری با اصولگرایان پیدا کرده است. الان در مجلس فعلی کمتر اثری از اظهار نظرهای یک سویه جبهه پایداری میبینید.
اما وقتی مجلس هم تشکیل شد اختلافاتی وجود داشت، برخی از کاندیدها گفتند در لیست آقای قالیباف نخواهند رفت و اینکه بر سر ریاست مجلس هم اختلافاتی بود؟
اینها مربوط به آن زمان بود، هر چیزی را در زمان خود نگاه کنیم. الان برداشت بنده این است اکثریت قاطع نمایندگان مجلس از ریاست آقای قالیباف راضی هستند البته ممکن است انتقادهایی هم داشته باشند اما در مجموع راضی هستند، حتی جبهه پایداری.
به نظر شما این اجماع و اتحادی که میگویید تا سال 1400 ادامه پیدا میکند؟
بله ممکن است ادامه پیدا کند، همانطور که قبلا هم گفتم ترکیب کاندیدها در میان اصولگرایان و اصلاحطلبان مهم است. جبهه پایداری یکی از طیفهای اصولگرا است. طیفهای دیگر هم داریم که اکثریت است و طیفهای دیگری هم هستند که در اقلیت هستند. این مسئله در اصلاح طلبان وجود دارد، مثلا نظر کارگزاران با طیفهای دیگر اصلاحطلب متفاوت است.
ممکن است بازهم برای 1400 جمنایی شکل بگیرد؟
بله ممکن است چون الان هم جلساتی برگزار میشود، برنامه دارند. البته بازهم اینکه چه کسانی کاندید هستند در پررنگ یا کمرنگ بودن جمنا مؤثر است، اگر فرض کنیم آقای رئیسی کاندید شود جمنا دیگر کارایی ندارد.
یعنی اجماع بر سر رئیسی راحتتر است؟
بهاحتمال بسیار قوی بله اینطور است. اگر آقای قالیباف کاندید شود، کمی کار جمنای جدید سختتر خواهد شد. اما بازهم به نسبت سالهای قبل کارشان راحتتر است.
تحلیلی وجود دارد که آقای قالیباف قرار است رئیسجمهور شود، آقای سعید جلیلی در انتخابات میاندورهای شرکت کند و رئیس مجلس شود و آقای رئیسی هم در قوه قضاییه بماند، این تحلیل چقدر درست است؟
اینها نظرات شخصی است و برخی از افراد این ترکیبها را پیشنهاد میکنند. اینها گمانهزنیهای فردی است و خیلی ارزش ندارد. از این حرفها دربارهی آقای رضایی هم زیاد میزنند که کاندید میاندورهای مجلس میشود و بعد رئیس مجلس شود. این چینشها مدنظر برخی از افراد است و معلوم نیست چقدر به واقعیت نزدیک است.
ترقی: شکاف فعلی در میان اصولگرایان طبیعی است
حمیدرضا ترقی-عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی- دربارهی شکاف میان اصولگرایان برای انتخابات 1400 گفت: «فرصتی باید فراهم شود که اشخاص حقیقی و حقوقی بتوانند دیدگاهها و نقطهنظرات خود را برای مجموعهی اصولگرایی و نیروهای انقلاب مطرح کنند، چه ارائهی مصداق مناسب برای انتخاب شدن و چه به لحاظ برنامه و دیدگاههایی که باید موردتوجه منتخبین قرار بگیرد؛ بنابراین اینکه الان نامزدهای متعددی مطرح میشوند و افرادی را مورد تأکید قرار میدهند، طبیعی است. تا قبل از رسیدن به وحدت و شکلگیری بحثهایی برای ارزیابی شاخصها نمیتوان آن را شکاف تلقی کرد. دقیقاً در حقیقت این روند باید وجود داشته باشد.
در واقع جبهه اصولگرایان نمیخواهند دستوری عمل کنند و بقیه هم تبعیت کنند. همیشه بین این جریان فضای آزادی برای طرح دیدگاهها وجود داشته است. اینکه تعداد زیادی کاندید داریم نشاندهندهی این است که دست نیروهای انقلاب برای این انتخابات خالی نیست. در روزهای آخر این شکاف از بین میرود و به جمعبندی میرسند که روی یک نامزد به توافق میرسند، در چند دورهی گذشته این مشکل را داشتیم که بعضی از نامزدها از نظر جمع تبعیت نمیکردند اما الان همگی از یک انسجامی تبعیت میکنند و طبیعتاً به نتیجه رساندن این خیلی امکانپذیرتر است. کاملاً تصور میکنیم با این روند پس از اینکه شورای نگهبان دیدگاههای خود را نسبت به نامزدها مطرح داد، رسیدن به یک نامزد واحد راحت و امکان پذیر است.
او در پاسخ به این پرسش که در سال 96 جبهه پایداری با اجماع اصولگرایان بر سر آقای رئیسی مخالفت کرد، گفت: «یک مقداری نگاه جبهه پایداری به شاخصها صددرصدی است اما در دیگر احزاب اصولگرا این شاخص ها تعدیل شده است و حتی تا 60در صد هم قانع هستند. جبهه پایداری کمی سخت گیر است و این برای مجمع ضرری ندارد. چون آثار آن در مجموع مثبت است و شاخصگرایی را تقویت میکند و همه را مقید میکند که به این شاخصها بیشتر توجه کنند تا کیفیت فردی که در نهایت انتخاب میشود؛ بالاتر برود.
هنوز بر روی شخص خاصی به توافق نرسیدهایم
این فعال سیاسی اصولگرا دربارهی اینکه این شکافها میان اصولگرایان پس از جریان احمدی نژاد افزایش یافت، اینگونه شرح داد: «طیف آقای احمدینژاد چند گروه هستند، یک گروهی که خیلی متعصبانه از ایشان حمایت میکند، آنها در مجموعه نیروهای اصولگرا جایی ندارند. گروه دیگر هم قبلاً از ایشان حمایت میکردند و الان از آنها فاصله گرفتند و به او نقد دارند. اینها همراه هستند و مشکلی در ارتباط با آنها وجود ندارد، آنها هم با نظرات کل جمع نیروهای انقلاب همراهی میکنند. من فکر نمیکنم از اصولگرایان کسی از او حمایت کند و هیچ نشانه و علامتی از اینکه کمترین گرایشی در بین اصولگرایان وجود داشته باشد، ندیدم و نشنیدم.
اما قطعاً چند نامزد مقدمهی شکست است و بههیچوجه نمیتوان ریسک کرد، درحالیکه حتماً باید به وحدت برسند. به طور مرتب جلساتی بین اصولگرایان در حال برگزاری است و تبادل نظر میشود. تمام تلاش ما این است وحدت مستحکمتری بین نیروهای انقلاب باشد. در واقع جلوی هرگونه اختلاف و تکروی را بگیرد.به لحاظ دولت حزبی با هرکدام از نامزدها که دیدگاههای ما را بپذیرند، سعی میکنیم ارتباط برقرار کنیم و از آنها در جمع نیروهای انقلاب حمایت کنیم. در نهایت بازهم تابع نظر خرد جمعی نیروهای انقلاب هستیم اما هنوز بر روی شخص خاصی به توافق نرسیدهایم.»
ترقی دربارهی اجماع اصولگرایان بر روی آقای رئیسی تصریح کرد: «بههرحال اجماع روی بعضی از افراد راحتتر صورت میگیرد. سادهترین آن اجماع روی آقای رئیسی است. اما بقیه نامزدها نیاز به کار بیشتری دارد. آقای رئیسی زمینههایی دارد که برای مردم محسوستر است. همان 16 میلیون رایی که داشت کار را جلوتر میبرد. الان از دیدگاه و تعریف شورای نگهبان نسبت به رجال سیاسی و مذهبی اطلاعی نداریم. هنوز اصلاح قانون انتخابات به پایان نرسیده است و در دست بررسی است و اگر این شاخصها قانونمند شوند، طبیعتاً آن زمان شاخصها را میتوان با افرادتطبیق داد.»
انتهای پیام
رئیسجمهور آینده باید صدای اهالی غیزانیه، خوزستان، کولبران کردستان و کپرنشینان سیستان و بلوچستان باشد
باید اصلاح طلب واقعی و متناسب شرایط فقر معیشتی باشد
در گام آخر استراتژی اصلاح طلبان در پسا 88 باید :
0. به مردم بگوییم وضع منطقه و سیاست خارجی کشور چیست و عامل فقر چه می باشد.
1. به مردم بگوییم آلترناتیوی به غیر از رای به افرادی که اصلاح طلبان نشان می دهند نداریم.
2. بگوییم دشمن جریان اصلاحات الف.ضدانقلاب ب.تندروهای داخلی هستند.
3. جز با رای نمیشه دو دشمن اصلاحات را از کار انداخت و متوقف کرد. باید به هر قیمت و در هر وضعی رای داد. رای ناموس اصلاحات است!×××××
تکیه ی جریان اصلاحات بر رای دادن به هر قیمت و شرایطی و قانع کردن مردم بر اثرگذاری بر انتخابات به هر روش یعنی نزدیکی این جریان به مردم به شکلی که یک خانواده را تشکیل داده اند و اصلاحات می میرد تا مصلحت مردمش حفظ شوند