جامعه در آستانه سونامی اختلالات اضطرابی!
فهیمه باهنر، دانشجوی دکتری مشاوره در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «جامعه در آستانه سونامی اختلالات اضطرابی!» نوشت:
انسانها از زمانی که خلق شدند با اضطراب دست به گریبان بودهاند. سیستم اضطراب بخشی ذاتی از وجود انسان است که به راهاندازی سیستم حیاتی جنگ یا گریز کمک میکند. همانطورکه فروید سالها پیش بهدرستی هشدار داد، اضطراب یک بیماری پیچیده و مرموز است.
اضطراب زمانی اختلال محسوب میشود که میزان اضطراب با اتفاقی که در حال تجربه کردناش هستیم، تناسب منطقی نداشته، همراه با تنش فیزیولوژیکی باشد و عملکرد شغلی، تحصیلی و اجتماعی فرد را مختل سازد. اضطراب تاثیرات بسیار مخربی بر روان، جسم، روابط اجتماعی، شغل و تحصیل ما میگذارد و یا منجر به مشکلات جدیتری مانند افسردگی و وسواس میشود.
باتوجه به موارد گفته شده، مشاهده میکنیم که اضطراب حالت خوشایندی نیست، اما در زندگی شلوغ و پردغدغه این روزها، تجربه استرس و اضطراب اجتنابناپذیر است. این روزها اکثر جوامع و از جمله مردم ایران به دلیل پاندمی ویروس کرونا و مشکلات اقتصادی، اضطراب بسیاری را تجربه میکنند بهنحویکه بخش قابلتوجهی از جوامع بشری، با معضل «اختلال اضطراب» یا درگیر شده و یا دیر یا زود و بهویژه بهشرط عدم کنترل، مبتلا خواهند شد. از سوی دیگر، برخی از افراد قبل از پاندمی کرونا در زمینۀ روانی آسیبپذیر بودهاند و همهگیری کرونا جرقهای شد تا بسیاری از اختلالات روانی و از جمله اضطرابهای خفتهشان، آشکار شود.
بررسی این موضوع از این جهت دارای اهمیت است که امروزه در مراکز روانشناسی و مشاوره و یا مشاورههای آنلاین شاهد آن هستیم که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی کووید-19 از جمله بیکاری، تداوم خانهنشینی، بازار عرضه و تقاضا و غیره بر روی زندگی فردی و زناشویی افراد نه تنها تاثیرگذار بوده بلکه دچار تغییر و تحولاتی هم شده است. مراجعه کنندگان درگیر با این وضعیت ناخوشایند روانی، عموماً دچار علائمی همچون اشتغال ذهنی هستند و اضطراب از دست دادن خود و عزیزانشان را دارند -اگر نگوییم که سوگوار مرگ عزیزانشان نشدهاند- این افراد انرژی هیجانی تخلیه نشده را به دوش میکشند بهنحوی که تراکم آن، هزینههای سنگین فکری و روانی را بر فرد تحمیل میکند. این معضل همچنین شامل افرادی نیز میشود که به دلیل خانهنشینی همسر و فرزندانشان دچار دعوا و کشمکش شدهاند و همین امر رضایت زندگی و زناشویی آنان را کاهش داده است.
افرادی که به دلیل رعایت بسیار زیاد پروتکلها و اضطراب نهانیشان دچار وسواس فکری و عملی شده اند، گروه دیگری از مراجعهکنندگان میباشند. میتوان با قاطعیت گفت از مجموعه علل مراجعه کردنها میتوان به این نتیجه رسید که یا افراد اضطراب و اختلالات اضطرابی دارند و یا در آیندهای نه چندان دور دچار اختلالات اضطرابی و روانی میشوند که ریشه در همان اضطرابشان دارد. طبق آخرین آمارهای به دست آمده از میزان شیوع اختلالات روانی نیز، اختلالات اضطرابی شایعترین بیماری روانی برشمرده شده است که در زنان بیشتر از مردان وجود دارد. به همین دلیل میتوان گفت که سلامت روان افراد جامعه در خطر است و اگر سیاستگذاری و برنامهریزی برای بهبود آن انجام نشود، آیندۀ خطرناکی در انتظار است. چراکه مادران به عنوان تربیتکنندگان نسل آتی جامعه، اگر اضطراب داشته باشند، فرزندانی مضطرب تربیت میکنند.
در مجموع میتوان گفت، سایه این ویروس مرگبار بر روی زندگی آدمی، بسیاری از نگاهها و تفکرات را تغییر داده و به تبع آن سبک زندگیها عوض شده است. روشن است که افزایش اطلاعات جامعه یکی از عوامل موثر در بهبود سلامت روانی است و استفاده از متخصصین و رواندرمانگران باصلاحیت به منظور درمان اختلالات اضطرابی کمککننده است؛ چراکه مدیریت اضطراب به تنهایی کار آسانی نیست و برای کنترل علائم آن نیاز به همراهی درمانگر احساس میشود. آموزش نحوه کنترل و مدیریت اضطراب به تکتک افراد جامعه، گام بلندی جهت کاهش میزان شیوع آن و مقابله با این سونامی قبل از تحقق تبعات خطرناک آن است.
انتهای پیام