گزینه های هیات رییسه از نظر «بادامچیان»
متن گفت و گوی اسدالله بادامچیان، سیاستمدار اصولگرا و عضو مرکزی حزب موتلفه اسلامی با نامه نیوز در پی می آید:
دور دوم انتخابات مجلس دهم به پایان رسیده است و مهمترین بحث اینروزها موضوع ریاست مجلس است، ارزیابی شما در مورد ریاست مجلس دهم چیست؟
اختیار انتخاب هئیترئیسه به عهده نمایندگان مجلس است که بررسیهای لازم را انجام میدهند و میبینند که چه کسانی برای این سمت مناسب است و شرایط را دارد ، آن را انتخاب میکنند.
طبیعتا از خارج از مجلس نمیشود برای داخل آن تصمیم گرفت، میتوان نظریههای را در این خصوص ارائه داد اما این نظریهها آنقدر موثر واقع نخواهد بود. در انتخابات دور دوم با توجه به اینکه مجلس آینده به نوعی یکدست نیست و تقریبا میتوان گفت دو جریان اصولگرا و دیگری که اسم خودش را اصلاحطلب-اعتدالی گذاشته است برابر هم هستند. یعنی آرا نزدیک به هم را دارند و حتی اصولگرایان چند نفر بیشتر هستند. این جریانات وارد مجلس که شدند باید در کنارهم بنشینند و در خصوص مستقلها به یک تفاهم برسند و بررسی کنند که هئیترئیسه را چگونه انتخاب کنند.
برای ریاست مجلس ویژگیهای خاصی لازم است، همینطور یک نفر که نمیتواند بیاید و رئیسمجلس شود. رئیسمجلس باید فردی توانمند، چهره و مدیر باشد؛ به نوعی که بتواند مجلس و نمایندگان را به خوبی اداره کند. در مقابل نمایندگان نیز باید پذیرای وی باشند و توانایی مقابله با مشکلات و مسائل را داشته باشد. از میان گزینههای مانند آقای لاریجانی و عارف که این روزها در مورد آن صحبت میکنند معتقدم بهترین گزینه آقای لاریجانی است.
در حاشیه بحث ریاستمجلس و موضوع نواب رئیس، گزینههای احتمالی هم مطرح میشوند، دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
این روزها که صحبتهای در خصوص نواب رئیسی میشود، مانند مطهری، جلالی، پزشکیان و غیره باید گفت این مسائل را اصلا نباید اینگونه بررسی کرد. در خصوص نواب نیز خود مجلسیان تصمیم گیرنده نهایی خواهند بود. رئیس و نوابرئیس مجلس را نمیتوان از طریق مسائل سیاسی انتخاب کرد و باید ویژگیهای خاصی داشته باشد. وی با مقامات و مسئولینی که میآیند و میروند در ارتباط است، لذا نمییابم که اینگونه از خارج بخواهند برای درون مجلس تصمیمگیری کنند. اینها گمانهزنی سیاسی است. برخی دلشان میخواهند فردی رئیس شود، برخی دیگر دلشان فردی دیگر را میخواهد. اینگونه که رئیس و نواب انتخاب نمیشوند.
در نبود محمدرضا باهنر در مجلس دهم، چه کسی میتواند جایگزین نقش لابیگر وی در مجلس باشد؟
در خصوص جایگزین باهنر زود است که بخواهیم صحبت کنیم، هنوز نمایندگان به مجلس وارد نشدهاند. چیزی که اکنون مطرح است این است که اصلاحطلبان نگرانی دارند و خودشان میگویند برای این نمایندگانی که به مجلس فرستادهایم یک “پارلمان در سایه” و اتاق فکر بگذاریم، که این موضوعی اشتباه و دلیلش هم این است که این نمایندگان را قبول ندارند و باید از بیرون به آنها خط داده شود. این یک نوع کار “قیممعابانه” است. ما این افکار اصلاحطلبان را نداریم و معتقدیم در مجلس خود نمایندگان به امور مسلط و نماینده مردم هستند و باید با هم به تفاهم و یک نتیجه کلی برسند.
اکثر گروهها و احزاب فعالیت انتخاباتی خود برای ریاست جمهوری 96 دهم را آغاز کرده اند، ارزیابی شما در این مورد چیست؟ آیا موتلفه برنامهای برای انتخابات ریاستجهمهوری 96 دارد یا نه؟
طبیعی است در انتخابات سال آینده عناصر گوناگون سیاسی وارد صحنه خواهند شد. آقای روحانی هم که به طبع برای دومین بار وارد عرصه رقابت خواهد شد. احمدی نژاد هم فعالیتش را شروع کرده است و به طبع طرفدارانی را هم برای خود دارد.
البته افراد دیگری هم برای رقابت وارد صحنه میشوند؛ اکنون دوران مطرح شدن است و احزاب خودشان را در معرض عموم قرار میدهند.
ما نیز در حزبموتلفه برنامههای برای انتخابات داریم و قصد داریم یک نامزد موتلفهای را معرفی کنیم. معتقدیم حزب موتلفه با بیش از 50 سال فعالیت سالم، پشتوانه مردمی و تشکیلات سالم، پاک و قوی میتواند یکی از مجموعههای باشد که فقط یک شخص معرفی نکند! بلکه یک شخص با پشتوانه مردمی معرفی کند. امام (ره) هم در مورد موتلفه نظر دادهاند و حتی در انقلاب هم حضوری فعال داشته است و هیچکس از این نهاد فساد مالی و فردی سراغ ندارد.
کاندید مطلوب و مناسب خودش را به مردم عرضه میدارد و طبیعی است در این مباحث و گفتوگوها به تدریج مشخص خواهد شد چه کسانی دارای موقعیت هستند. بعد از آن مشخص میشود که چه کسی میتواند به عنوان فرد و کاندید مناسب از این جریان در انتخابات حضور پیدا کند. اینکه آیا باید ائتلافی صورت بگیرد یا نه؟ نظر نهایی به آینده موکول خواهد شد. کاندید مورد نظر ما نامزد موتلفهای است؛ اما هنوز نام فرد خاصی مشخص نشده است .
انتهای پیام
انصاف عزيز ، من بعيد ميدانم چنين مصحابه هائى مورد اقبال خوانندگان سايت قرار بگيرد. اينگونه افراد ” تمام شده ” محسوب ميشوند و ديگر حرفى براى گفتن ندارند. هين سخن تازه بيار …