نقد اکبر اعلمی به نهاد اجماعساز اصلاحطلبان
اکبر اعلمی، حقوقدان و نمایندهی ادوار مجلس در کانال تلگرامی خود نوشت:
رسانهها: «کمیته تعامل، لیست ۱۵ نفره اعضای حقیقی نهاد اجماعساز اصلاحطلبان را به بحث و بررسی گذاشته و در نهایت فهرست اسامی ۱۵ نفرهای که این نهاد را تشکیل میدهند معرفی کرد».
پس از از بدعتگذاریهای غیردموکراتیک و مخلّ یک جامعه مدنی و شکلگیری محافل قبیلهای خلقالساعه مانند؛ «شورای هماهنگی اصلاح طلبان» و «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» که افرادی در راس آنها قرار گرفته و منویات خود را بنام جامعه اصلاحطلبان به دیگران تحمیل میکردند، باز در آستانه فصل نمایشهای انتخاباتی، یک لوییجرگه قبیلهای جدید دیگر برای سهمخواهی از حاکمیت، مشابه آنچه قبلا رخ داده، بصورت خلقالساعه در پستوخانههای قبیلهای تشکیل شد که عنوان «نهاد اجماعساز اصلاحطلبان» را برای خود انتخاب کرده تا دوباره درجهت تثبیت وضع موجود، به روشهای پوپولیستی و تبلیغات پروپاگاندا، پراید را رنگ کرده و به نام مازراتی به مردم قالب کنند!
گرچه بنظر میرسد که مردم پس از آزمون و خطاهایی که در گذشته تجربه کردهاند، به آن درجه از بلوغ سیاسی رسیدهاند که دیگر اسیر این قبیل شامورتیبازیها سیاسی نشوند و عقل و اراده خود را در اختیار افراد قبیلههایی قرار ندهند که تاکنون مسئولیت هیچیک از تصمیمات و اقدامات خود را نپذیرفتهاند، ذکر چند نکته خالی از فایده نیست؛
۱. خود را برتر از دیگران دانستن و مردم را صغیر و فاقد قدرت تشخیص پنداشتن و در نمایشهای انتخاباتی بدون اینکه برنامه و کارنامهای ارائه شود، برای آنان نسخه “به چه کسی رای بدهید” تجویز کردن، دقیقا مرام اقتدارگرایان است که جریان فکری و اصیل اصلاحات در مقام مقابله با آن است.
۲. عنوان اصلاحطلبان، یک واژه عام است که دایره شمول آن همه افراد یک جریان فکری بزرگ و اصلاحطلبان(رفرمیستها) جامعه را در بر میگیرد و لذا قابلیت انحصارسازی ندارد.
در واقع غفلت از این واقعیت و بکارگیری انحصاری و عام این برند توسط برخی گروهها و قبیلههای سیاسی، سبب لوث شدن واژگان اصلاحات و اصلاحطلبی و بدبینی مردم به آن و همه اصلاحطلبان شده است تا جایی که بسیاری از مردم غیرسیاسی، اصلاحات و اصلاحطلبی را با مواضع و عملکرد نادرست برخی اشخاص و گروههای بدسابقه، مطرود و فاقد پایگاه اجتماعی معادل دانسته و چه بسا نسبت به آن اعلام انزجار میکنند.
بنابراین از آنجا که اصلاحات و اصلاحطلبان در قالب احزاب و گروهها نمیگنجد، از اینرو هیچ قبیله و باند و گروه سیاسی حق ندارد بطور مطلق و انحصاری از این واژه استفاده و آنرا در مالکیت معنوی خود درآورده و بویژه مدعی نمایندگی این طیف فکری وسیع در جامعه شود.
۳. اگر افراد یک یا چند قبیله خاص باز فیلشان یاد هندوستان کرده و در سال ۱۴۰۰ میخواهند در جهت استمراربخشیدن به وضع موجود، بنام اصلاحات و اصلاحطلبی مردم را بپای صندوقهایی بکشانند که طبق برنامهریزیهای قبلی، خروجی آن هرچه باشد با خواست و اراده امثال آقای جنتی زاویه معناداری ندارد، به این دوستان توصیه میشود که در قالب یک حزب خاص عمل کرده و صادقانه و شرافتمندانه، ابتدا کارنامه عملکرد و نتیجه تشخیص و تصمیمات چند دهه گذشته خود را منتشر و آنگاه اگر میخواهند از برند اصلاحات استفاده کنند، حتما قیدی به آن افزوده و آنرا از اطلاق خارج کنند.
و اگر این گروهها و قبایل سیاسی، قصد اجماع سازی در میان احزاب و قبایل پراکنده را هم دارند، در یک پروسه دموکراتیک، لوییجرگه مورد نظر خود را انتخاب و از عناوینی مانند؛ “نهاد اجماعساز برخی احزاب اصلاحطلب” استفاده و مشخصا با ذکر اسامی احزاب و گروههایی که آنها را نمایندگی میکنند، بیانیههای انتخاباتی خود را صادر و منتشر کنند تا هم مصداق عمل فضولی نباشد و هم بیش از این بر پیکره اصلاحات آسیب وارد نشود.
انتهای پیام
سلام….حزبینیستلذاهرکسبیایدطبعامجبوراست
درراساینسیستممتمرکزادارهکشوربایستد.و
یکجوری.دورانریاستجمهوریشرابگذراند..مگر
اینکهشانسییکشخصیتمدیربهمعنایواقعیکلمه
پیداشودودستوراتکاربردیخاصازهمانروزاول
نسبتبهوضعیتهراستانصادرنمایدآریکارنشد
ندارد ولیمننمیدانم
چنینشخصیتکیستچهفرقیدارداصولگراباشد
یااصلاحطلب