چرا سلبریتیها روی آنتن هستند؟
سعید ابراهیمی، پژوهشگر اجتماعی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «چرا سلبریتیها روی آنتن هستند؟» نوشت:
یکی از خبرهای مهم این روزها فوت «علی انصاریان»، بازیکن نام آشنای فوتبال و بازیگر سینما بود. خبری که با فاصلهای کوتاه از فوت دیگر بازیکن مشهور، «مهرداد میناوند» منتشر شد. همزمانی این حادثه با روز مادر و احترام ویژه انصاریان به مادر نوعی فضای احساسی را شدت بخشید. اما در نگاهی کلانتر شدت تاثر جامعه به حدی بالا بود که می توان آن را با تاثر عمومی از فوت مرتضی پاشایی مقایسه کرد.
چرا سالهاست که سلبریتیها روی آنتن هستند و نقش مهمی در جامعه ایفا میکنند؟ آیا این پدیده منحصر به کشور ما و شرایط آن است یا خیر؟ با نظر به اوضاع جهانی مشخص میشود، تاثیرپذیری مردم از افراد مشهور نه پدیده ای تازه است و نه منحصر به ایران. اما واضح است که «فرهنگ شهرت» هیچگاه به اندازه امروز بر عموم جامعه و رفتارهای آن نفوذ نداشته است. امروزه آدمهای معروف یا همان سلبریتیها نقش موثری در مسائل سلامت، زیبایی فرهنگ و حتی سیاست ایفا می کنند. (در دهه های اخیر کم نبوده اند سلبریتیهایی که در اقصی نقاط جهان به پست سیاسی دست یافتند)
در زمان فوت پاشایی (سال ۹۳) که عده ای از جامعهشناسان آن را «پدیده پاشایی» نامیدند، برخی به پدیده سلبریتیها نگاه دقیقتری کردند. یوسف اباذری گفت: «وقتی قرار است سیاستزدایی انجام شود، لاجرم چنین وقایعی پیش می آید»
بنظر می رسد عواملی بوده که سلبریتیها در ایران محبوبیت ویژهای داشته باشند:
یک. جامعه ما سابقه تاریخی مدیدی در نگاه منفی به اصحاب قدرت و مسئولان دارد.که این نگاه مختص به این دولت و آن دولت هم نیست. این گزاره امروز هم بین بسیاری دهان به دهان میشود که: «جای اصحاب سیاست بنشانید درخت، تا هوا تازه شود»!
دو. از فضای بعد انتخابات سال ۸۸ که فضای سیاسی بسته شد تا فضای دو سه سال اخیر که باز هم احساس بی تاثیری به مردم دست داده است، مردم به دنبال حنجرهای میگردند که صدایشان و سلیقهشان را بازتاب دهد. لازم هم نیست هیچ سخنی از مسائل اجتماعی به میان بیاید، همین که هنرمند یا بازیکنی خوش سابقه باشد به عنوان یک خدمتگزار به مردم شناخته میشود که مردم برای او احترام جمعی قائلند و او را نماینده ارزشهای خود میدانند. حمایت افکار عمومی از تیم ملی فوتبال در جام جهانی اخیر، با وجود شکست آن نمودی بارز از این قضیه است.
سه. گروه های مرجع مردم عوض شده اند. امروزه به جای نهادهای سنتی چون حوزه و دانشگاه و روشهای سنتی چون مطالعه کتاب، مردم به شیوه نوینی زیست میکنند. از طرفی شبکههای اجتماعی، انقلابی در شیوه ارتباطات و الگوگیری ایجاد کردهاند، هم چنین تمایل به ارتباطات آسان، سطحی، تصویری و مخاطبپسند به اوجگیری سلبریتیها در این شبکهها دامن زده است. حتی میتوان گفت نهادهای مرجع در بین مردم مذهبی نیز تغییر نموده است. امروزه بیشتر از آنکه روحانیت در مسند باشد، مداحان در مسند هستند. طوری که معمولا میپرسند فلان جلسه از کدام مداح دعوت کرده نه اینکه از واعظ آن پرسوجو کنند. محبوبیت مجریان تلویزیونی، چون یامینپور، هم نوعی دیگر از سلبریتیسازی از طرف اصولگرایان بهشمار میرود. نکته جالب همینجاست که اصولگرایان طوری از پدیده سلبریتیها انتقاد میکنند که گویی خودشان به دنبال همین پدیده نبوده اند!
در پایان باید گفت با تجربه اوجگیری سلبریتیها در سالیان اخیر، مردم نیز تجربههای خوبی پیدا کردهاند. مردم از آنان انتظار ندارند وارد امور غیر تخصصی دارویی، اجرائی یا سیاسی شوند. (مانند ماجرای انتقادها به مهناز افشار برای تجویز یک دارو به معتادان) انتقادهای افکار عمومی از سلبریتیها نیز کم تاثیر نبوده است، چنانکه هنوز هم سلبریتیها چوب حمایت از حسن روحانی در سال ۹۶ را میخورند و همین باعث میشود آنان در آینده مراعات بیشتری در اظهار نظرها داشته باشند.
انتهای پیام