ادبیات زننده در خطبهای که باید دعوت به تقوا باشد!
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «ادبیات زننده یک امام جمعه در خطبهای که باید دعوت به تقوا باشد!» به بهانهی سخنان اخیر یکی از خطیبان نماز جمعه نوشت:
غایت بعثت پیامبر(ص) به تمام و کمال رساندن «مکارم اخلاق» بود(16/210) و غایت حکومت اسلامی هم باید همین باشد و طبیعی است که حاکمان و عالمان باید در ترویج اخلاق، بیشترین نقش را داشته باشند و عملاً الگوی اخلاق نیکوی انسانی- اسلامی باشند ولی متأسفانه در جمهوری اسلامی ما شاهد بداخلاقی در سطح وسیع آن هم در بین مدعیان و داعیان دینداری میباشیم. به جملات زیر توجه کنید:
«برخی افراد هرزه سیاسی که بوی تعفن رفتارهای غلط و زشت آنها مشام انسان را میآزارد، برای رسیدن به مطامع خود در حوزههای سیاسی و فرهنگی از هیچ تلاشی برای آدرس دادن غلط به جوانان فروگذار نمیکنند، … اکنون و با نزدیک شدن به انتخابات نیز بعید نیست سر و کله عدهای هنرمندنما پیدا شود، اگرچه هنوز رفتارهای زشت سلبریتیهای بی بصیرت و بعضاً بیهویت در گذشته فراموش نشده است.»
این سخنان یک فرد سیاسی و یا یک فرد لاقید و … نمیباشد بلکه سخنان یک امام جمعه (آقای محمودی امام جمعه ورامین) و عضو شورای فرهنگ عمومی مهمترین استان کشور[تهران] است آن هم در خطبه نماز جمعه که باید خطیبش مظهر تقوا، خداترسی و اخلاق انسانی-اسلامی و خطبهاش «دعوت به تقوا» باشد. در ارتباط با این سخنان موهن چند نکته قابل توجه است:
1. سلبریتیها یعنی افراد برجسته و شناخته شده و مورد توجه بخصوص قشر جوان که غالبا در حوزه ورزش و هنر فعال هستند، مانند دیگر افراد اجتماع از حق شهروندی برخوردارند و مجازند در حوزههای سیاسی-فرهنگی- اجتماعی- اقتصادی و … نظر بدهند. آنها هم حق دارند مانند روحانیون و سیاسیون به رأی دادن به یک حزب یا فرد دعوت کنند و … . البته جامعه ما از سلبریتیها انتظارات فوق العاده دارد. یک زن یا مرد هنرمند یا ورزشکار که در زمینه ورزشی یا هنری خود برجسته شده و چشمگیر و محبوب گردیده است، تمام زوایای زندگی او زیر ذرهبین قرار میگیرد و انتظار دارند اسوه اخلاق، دیانت، تقوا و …شود که البته بسیاری از آنان در این زمینهها هم الحق و الانصاف جلو هستند ولی بسیاری دیگر عادی هستند و هیچ ادعای اسوه بودن هم ندارند و نمیخواهند زندگی شخصیشان در مرأی و منظر دیگران طرح گردد.
2. به بیان امام، در گذشته استعمار و عوامل پیدا و پنهان و آگاه و ناآگاهش قصد داشتند القا کنند دین از سیاست جداست و آخوند سیاسی یعنی آخوند بیدین. وقتی در این نقشه شکست خوردند، در صدد برآمدند القا کنند «سياست حق مجتهدين است يعنى، در امور سياسى در ايران پانصد نفر دخالت كنند، باقيشان بروند سراغ كارشان. يعنى مردم بروند سراغ كارشان، هيچ كار به مسائل اجتماعى نداشته باشند، و چند نفر پيرمرد ملّا بيايند دخالت بكنند. اين از آن توطئه سابق بدتر است»(صحیفه امام 18/368). سخنان فوق بوی این تفکر خطرناک را میدهد و گرنه دخالت سلبریتیها در مسائل سیاسی چه منعی دارد؟
3. چطور اگر سلبریتی آقای «تتلّو» باشد و به پشتیبانی از آقای رئیسی وارد صحنه شود، خوب و شایسته تقدیر و .. است ولی اگر دیگران و در پشتیبانی از کاندیدایی که مورد نظر آقایان نیست، باشند میشوند «هرزه سیاسی که بوی تعفن رفتارهای غلط و زشت آنها مشام انسان را میآزارد، هنرمندنما و سلبریتیهای بی بصیرت و بعضاً بیهویت»؛ آیا این یک بام و دو هوایی از دین و عدالت و انصاف است؟
4. این خطیب در ابتدای خطبهاش تصریح دارد: «تربیت براساس فرهنگ دینی، نسبت به آموزش اولویت دارد، … در شرایط موجود فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، هرچه در حوزه تربیت کار کنیم، کم است؛ امروز ما در جنگ نرم و هجمههای مبارزه با مظاهر ضد اخلاق و ضد دین هستیم». آیا این است تربیت بر اساس فرهنگ دینی؟ این است تربیتی که بر آموزش تقدم دارد؟ این مبارزه با مظاهر ضد اخلاق است یا مبارزه با اخلاق؟ این است عمل به توصیه امام صادق(ع) که فرمود مردم را با رفتارتان به سوی ما فرابخوانید!(کافی 2/78) این است عمل به آن توصیه که فرمود باید مردم ورع و خداترسی را در رفتار شما ببینند که تأثیر دعوت عملی به مراتب فراتر از دعوت زبانی است؟ کاش دبیرخانه امامان جمعه بر رفتار امامان جمعه نظارت دقیقتر داشته و حداقل عنوان امام جمعگی و تریبون جمعه را از چنین کسانی پس بگیرد تا از تخریب دین و فرهنگ عمومی بیش از این جلوگیری شود.
انتهای پیام