پیامد نیامدن چهرههای شاخص اصولگرایی
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «پیامد نیامدن چهرههای شاخص اصولگرایی» دربارهی چگونگی حضور جریان اصولگرا در انتخابات ۱۴۰۰ نوشت:
اصولگرایان قصد واگذار کردن نتیجه رقابت انتخابات سال آینده را به دیگر رقبای خود ندارند. اما برای رسیدن به کرسی ریاستجمهوری راه نسبتا طولانی و حاشیههای زیادی را به همراه خواهند داشت.
با توجه به تجربه سالهای اخیر، اصولگرایان به این نتیجه رسیدهاند روی فردی سرمایهگذاری کنند که شانس او را بیشتر از سایر چهرههای سیاسی آزموده باشند، به عبارتی خیلی مشخصتر، امکان رای آوری وی را در مقایسه با سایر کاندیداها با اطمینان بالا بدانند. تاکید آنان روی حضور یافتن رییسی و رضایت دادن به این نکته که سکان یک قوه تاثیرگذار را به فرد دیگری واگذار و برای کسب کرسی ریاست جمهوری اقدام نماید، به میزان آرایی بازمیگردد که در سال 96 به سبد رای ایشان واریز شده است. آقای رییسی با کسب اندکی بیش از 15 میلیون آرای شهروندان در مقایسه با سایر کاندیدای جریان اصولگرایی در انتخابات سالهای گذشته نشان داده قابلیت رای آوری به نسبت بالایی را دارد. بنابراین تمام تلاش جریان اصولگرایی به حمایت و ورود ایشان به گردونه رقابتها خواهد بود.
چنانچه اصولگرایان به هر دلیلی درباره آمدن رییسی به نتیجه مشخصی نرسند و با توجه به این نکته که قالیباف نیز تصمیمی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ندارد، احتمالا تعداد نامزدهای اصولگرا بیش از 5 الی 6 چهره منجر گردد، چهرههایی که به احتمال بسیار زیاد قصد کنارهگیری به نفع دیگری را نخواهند داشت و هر کدام راه خویش را طی خواهد کرد.
شخصیتهایی مانند؛ سعید جلیلی، عزتالله ضرغامی، سعید محمد، رستم قاسمی، مهرداد بذرپاش و حسین دهقان. ورود هر کدام از این چهرهها به دلیل پتانسیلهای متفاوت حمایتی که از سوی طیفهای مختلف اصولگرایی دارند به گونهای رقم خواهد خورد که شماری از این افراد تا انتهای رقابتها در میدان انتخابات باقی خواهند ماند. تعدد شخصیتهای اصولگرا در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا به عنوان امتیاز به حساب خواهد آمد، ولی حضور چشمگیر چهرههای وامدار جریان اصولگرایی در زمان انتخابات ریاست جمهوری نه تنها حامل دستاوردی نیست، بلکه بخش گستردهای از اختلافات درون گروهی این جریان سیاسی را به سطح رسانهها میکشاند و بیش از گذشته باعث جدایی و شکلگیری دستههای متفاوت در داخل این طیف سیاسی خواهد شد.
جریان اصولگرایی به دلیل از دست دادن شخصیتهای دینی و سیاسی که در گذشته نه چندان دور حرف آخر را برای اجماع نیروهای مختلف بیان میکردند و دیگران لاجرم سخنان آن را با توجه به اختلاف دیدگاهها به مرحله اجرا میگذاشتند، در زمان حال این پتانسیل از میان رفته و حلقههای نسبتا پرشماری در میان آنان در حال نواختن سازهای متفاوت برای کسب قدرت ریاست جمهوری هستند، نواهایی که در نهایت امر منجر به چند دستگی و نرسیدن به توافق نهایی میشود.
انتهای پیام
سلام….جنابمحسنرضائیفرماندهسپاهبودندسالهادر
شورایمصلحتنظارهگرکارهابودندازآنبختیاریهایآزاده
منشهستمندرموضعگیریهایایشاناحساساتپانفارسی
انصافاندیدمطرحفدراتیواقتصادیخوبیارائهکردهبودند
اگرجنابرئیسیکهانصافاخداترسوباانصافنشان داده
رئیسجمهورشوندوجنابرضاییمعاونایشانبرایکشور
درشرایطفعلیبهترینگزینههستآقایقالیبافجزاحساسات
وروزمرگیچیزینیستخوددانیدحتیاگرانتخاباتمهندسی
همشودبهجهتایندوتنبهصلاحکشوراستخدامیداند
جزصداقتنیتینداشتم