همه حق دارند كه نگران باشند
صفدر دوام، روزنامهنگار فرهنگی، اجتماعی از شیراز در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «همه حق دارند كه نگران باشند؛ جناب دهباشى» نوشت:
در شامگاه ٢٦ مهرماه ١٣٩٦ با همت نگارخانه سرو شيراز “شب بخارا” در چند قدمى فلكه قصردشت برگزار شد.
شبهاى بخارا پيش چشم اهالى آبادى ادبيات و هنر با نام على دهباشى گره خورده است. اصلأ بخارايى كه روزگارى حاكمان اين كهن بوموبر با بىعرضگى تمام از ايران واگذار كردند، على دهباشى با كلك جادويى خويش و همراهانى چون ايرج افشار، محمدرضا شفيعى كدكنى، ژاله آموزگار، محمدعلى موحد، سيد مصطفى محقق داماد و… بسيارى ديگر از اصحاب ادب، انديشه و هنر دوباره به جغرافياى معنوى ايران افزوده است و ساز شعر رودكى سمرقندى در ستايش او بر آسمان ادبيات همروزگار ما طنينانداز شده است.
شب بخاراى شيراز هم از جنس فرهنگ و تمدن ايرانى بود؛ محفلى با حضور دكتر منصور رستگار فسايى، سيد احمد محيط طباطبايى، كوروش كمالى سروستانى، منصور اوجى، زنده ياد پرويز خائفى، مهدى فقيه، رحيم هودى و ديگران، از فعالان ادبى گرفته تا هنرمندان رشته هاى مختلف همه به شب بخاراى شيراز آمده بودند. على دهباشى بسيار از شيراز گفت و البته بسيار در ستايش سيدابوالقاسم انجوى شيرازى بدون تعارفات و تملقات مرسوم سخن گفت و شايسته هم بود كه قدر زرى چون سيد ابوالقاسم شيرازى را بايد زرگرى همانند على دهباشى بدانَد و از او بگويد.
على دهباشى اين روزها در كارزارى سخت با بيمارى كرونا و در بخش مراقبت هاى ويژه دست و پنجه نرم مى كند و صدها نه بلكه به پهناى اقيانوس ادبيات ايران زمين قافله دلها همره اوست و دست بر دعا كه خدايا بسلامت دارش. على دهباشى فقط فرهنگور است، اصلأ تجارت بلد نيست آن هم در عرصه فرهنگ و هنر، از گذشتگان مىنويسد و مىخواهد كه بنويسند، افتخارش معاشرت با شجريان، اخوان، شفيعى كدكنى، انجوى شيرازى و… بسيارى ديگر از نقش آفرينان ادب و فرهنگ است.
اين روزها همه برايش نوشتند از مولوىشناس و تحليلگر نفت همروزگار ما جناب مستطاب محمد على موحد گرفته تا ديگر دغدغه مندان فرهنگى. همگى حق دارند كه دلواپس على دهباشى باشند، مگر در كشور چند نفر مثل دهباشى داريم كه براى انتشار مجلهاى كه وزانتش برهيچكس پوشيده نيست از جيب مايه گذارد.
همين چند روز پيش بود كه آخرين غزل لطيف سايه توسط دهباشى در بخاراى ارجمندش در ويژه نامه نوروزى منتشر شد و بسيارى رايگان با تكيه بر فضاى مجازى اين شعر وزين را دست به دست كردند؛ اين جريان سازى نشريه بخاراى على دهباشى است كه هر فصلى مثل ترم دانشگاهى تشنگان ادب و هنر و انديشه را سيراب مى كند.
آقاى دهباشى عيدانه خود را با انتشار مجله و با هزينه شخصىات و فروش عزيزترين مكان يك نويسنده، يعنى كتابخانهات به اهالى ادبيات و فرهنگ و هنر هديه دادهاى و خودت در گوشه بيمارستانى در شهرپرهياهوى تهران آرام خوابيدهاى؛ برخيز كه فرهنگ و رسانه اين مرزو بوم با وجود همه مشكلات و فراز و نشيبها به شما محتاج است كه سرسلسه شاعران اين كهن مرز و بوم سرود:
اى بخارا شادباش و ديرزى
انتهای پیام