نقد علی علیزاده به انحلال جمعیت امام علی
علی علیزاده در یادداشتی تلگرامی با عنوان «درباره سیاست «آش با جاش» یا نقدی بر بسته شدن جمعیت امام علی» نوشت:
در دوره اصلاحات فضای رسانهای ایران بعد از شانزده سال انسداد نسبی به یکباره باز شد و در عرض یکی دو سال مطبوعات رشد انفجاری کرد. نظام احساس خطر وجودی کرد. دوره، دوره انقلابهای مخملی لیبرالهای همسو با آمریکا در اطراف جهان بود. پس احساس نظام چندان هم متوهمانه نبود.
اما راه حل نظام برای مقابله با این خطر واقعی چه بود؟ نظام جای آنکه صاحبان مطبوعات را متقاعد به تن دادن به خطوط قرمز امنیت ملی کند راه آسان، سریع، جهان سومی و کلنگی را انتخاب کرد: «بستن فلهای مطبوعات» در اردیبهشت هفتاد و نه و زندانی کردن روزنامهنگاران و هل دادنشان به مهاجرت و تبعید از آن زمان به بعد.
نابودی سیستماتیک مطبوعات بخشهایی از جامعه را بدون تریبون گذاشت و خلا رسانهای بوجود آورد که در بیست سال گذشته لندن و واشنگتن و بعد ریاض آن را پر کردند. همینطور هم تعداد زیادی خبرنگار را بیکار و تبعیدی و پر از کینه کرد که بعدها بدنه اصلی بیبیسی و بقیه رسانههای بیگانه را شکل دادند
نگاه امنیتی به رسانه در کوتاه مدت مساله را حل کرد اما باعث شد در درازمدت ایران، حکمرانی ملی بواسطه رسانه را تا حدی از دست بدهد و لندن محل رسانه ملی بخشی از ایرانیان شود. حالا دیگر کسانی که اخبار راست و دروغ علیه ایران را با هم تلفیق میکردند دیگر داخل ایران هم نبودند که بشود تلفن را برداشت و به انها تذکر داد یا برای توبیخ صدایشان کرد یا تهدید به بستن روزنامهشان کرد یا حتی زندانشان کرد. کمرنگ شدن نقش حاکمیت ملی در رسانه و پررنگ شدن حاکمیت استعماری همان دلیلی است که امروز بخشی از جامعه ایرانی بدون آنکه بداند حامل ارزشها و نگاه استعمارزده و خود-ستیزانه و ایران-ستیزانه شده
اتفاقی که با جمعیت امام علی افتاد هم دقیقا از همین الگو تبعیت میکند. بزرگترین سازمان مردمنهاد مستقل، خطاهایی امنیتی کرده یا اصلا فرض میگیریم تبدیل به شبکهای برای فعالیتهای ضدامنیتی شده. راحتترین کاری که به ذهن امنیت-زده میرسد «حذف کامل و یکباره» و پاک کردن صورت مساله است
اما ذهن امنیت-زده تصمیم گیران نمیپرسد با حذف جمعیت امام علی تکلیف هزاران فعال اجتماعی آن چه میشود؟ آیا سربراه میشوند و در خیریههای مقبول آقایان فعال میشوند؟ یا افسرده به کنجی میخزند و فعالیت را رها میکنند؟
یا در شبکههای غیررسمی و غیرمشخص فعالیتی به مراتب رادیکاتر میکنند؟
جمعیت امام علی دو کارکرد مهم داشت: بخشی از بار نظام در مقوله اسیبهای اجتماعی را برداشته بود و بخشی از پتانسیل جوانان دغدغهمند را از فعالیتهای سیاسی به اجتماعی هدایت کرده بود. براحتی میشد مدیران این جمعیت را ضابطه مند کرد، مجبور به تن دادن به قواعد کرد، برد، آورد، یا اصلا جمعیت را به انتخاب مدیران محافظهکارتری ترغیب کرد.
اما نگاه امنیتزده، «آش را با جاش» میبرد. آنهم بدون توضیح به افکار عمومی. الان هم احساس پیروزی میکند و گمان میکند حال هزاران فعال را گرفته و یک شبکه ضدامنیتی را را خرد کرده و به شبکه های مشابه هم پیام اقتدارآمیزی داده و آنها را به وحشت انداخته.
غافل از اینکه هزینه حذف جمعیت را نظام و ایران دهسال دیگر میدهند.
همانطور که هزینه حذف فلهای مطبوعات در سال هفتاد و نه را سالها بعد و به ویژه در جنگ هیبریدی با ترامپ دادند.
مساله ما مقابله با حفظ امنیت نیست. مساله این است که امنیتیهای سال نود و نه همچنان مثل امنیتیهای سال شصت نگاهی تک بعدی و زودگذر و کوتاه مدت به مقوله امنیت دارند و و درکی از تبعات دهساله و بیست ساله و سی ساله تصمیماتشان ندارند.
انتهای پیام
بازهم گفته اقای پورنجاتی را باید تکرار کرد..کوگوش شنوا؟؟؟؟