چقدر امکان رقابتهای درون جناحی در ایران وجود دارد؟
سرویس سیاسی انصاف نیوز: محمد هاشمی میگوید اگر رقابت درون جناحی باشد، به دست رقیب و شورای نگهبان سوژه دادهاند و در ایران مکانیزمهای انتخاباتی آمریکا وجود ندارد؛ وی دربارهی بسترسازی برای این مسئله نیز میگوید باید شورای نگهبانی نباشد تا هرکسی توانایی داشت و خواست، رئیس جمهور شود.
رضا شریفی از سوی دیگر معتقد است یکی از دلایل شکل نگرفتن گفتگوهای درون جناحی هم همین «تصویر هیولاگونه» از قبیله رقیب باشد که در مقابل او لازم است همه اختلافها به کناری نهاده شوند تا قبیله آسیب نبیند و انتقادات درونی موجب سوء استفاده رقیب نشود.
واعظ آشتیانی -عضو حزب موتلفه- میگوید مهمترین نکته برای انتخاب فرد برای کاندیداتوری مقبولیت مردمی و کارآمدی و پاکدستی است. او همچنین تاکید میکند شورای ائتلاف و وحدت در نهایت به یکپارچگی خواهند رسید و انتخابات ریاست جمهوری جای تعارفات و ریسک کردن نیست.
سخنگوی حزب اتحاد ملت-حسین نورانی نژاد- هم دربارهی وجود مکانزیم در جبههی اصلاحطلبان میگوید ساز و کار مکانزیم رقابت درون جناحی باید در دستور کار نهاد اجماعساز که تشکیل شده قرار گیرد اما معلوم نیست به آن فکر شده یا خیر. در حزب اتحاد هم با توجه به اینکه گزینههایی که معرفی شدند اغلب شاخص و دارای اقبال اجتماعی هستند خودشان تمایلی به کاندیداتوری ندارند.
در برخی از کشورها مثل ایالات متحده آمریکا نامزد ریاست جمهوری هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه طی روند رقابتهای درون حزبی ایالتی انتخاب میشود. رقابتهای درون حزبی معمولا در دو ماه نخست سالی که انتخابات در آن برگزار میشودِ، آغاز میشود و تا تابستان ادامه دارد. در طول برگزاری این رقابتها، بعضی از داوطلبان به تدریج از این انتخابات کناره گیری میکنند و در نهایت نامزد حزب مشخص شود. رقابتهای درون حزبی به دو صورت برگزار میشود. در بیشتر ایالتها، رایدهندگان به پای صندوق رای میروند. در بعضی دیگر از ایالتها مانند آیووا، رایگیری از طریق برگزاری مجامع محلی در مدارس، شهرداریها، ورزشگاهها، عبادت گاهها و حتی خانههای صورت میگیرد. در ایالت آیووا پت پودجیج پیروز شد اما به دنبال ناکامی در سایر ایالتها او از دور رقابتها کنارهگیری کرده است.
منبع: بی بی سی فارسی
آیا با وجود ساختار سیاسی موجود در ایران، نظارت استصوابی و شورای نگهبان و نبود احزاب قدرتمند امکان رقابتهای درون حزبی و جناحی وجود دارد و چه بسترهایی نیاز دارد؟ محمد هاشمی-عضو حزب سازندگی-رضا شریفی -عضو حزب ندا- حسین نورانی نژاد -سخنگوی حزب اتحادملت- و امیر واعظ آشتیانی عضو حزب موتلفه به این پرسشها پاسخ میدهند؛ متن کامل این گفتوگوها در پی میآید:
هاشمی: اگر رقابت درون جناحی باشد، به دست رقیب و شورای نگهبان سوژه دادهاند
محمد هاشمی دربارهی مکانیزم رقابتهای درون جناحی در ایران به انصاف نیوز گفت: «در ایران رقابتهای درون جناحی کمتر وجود داردY جناحها و احزاب معمولاً خودشان یک نفر را به صورت توافقی انتخاب میکنند، کمتر نیازی به این نوع از مناظرهها وجود دارد. اینکه در آمریکا رقابت درون حزبی وجود دارد، کاندیدها خود را عرضه میکنند و تعداد آنها بیشتر از یک نفر و دو نفر است. آنها به صورت جدی وارد مناظرات انتخاباتی برای خودشان میشوند و در نهایت حزب با مکانیزمی که دارد، یک نفر را انتخاب میکند.
وی دربارهی اینکه رقابتهای درون جناحی میتواند بر رای شورای نگهبان تاثیر بگذارد، معتقد است: اولا شورای نگهبان به این حرفها توجهی ندارد، ثانیا در مبارزهی انتخاباتی یکمقداری چالش وجود دارد و عیب و ایرادهای رقیب خود را مطرح میکند، پس این رقابتهای درون جناحی اثر منفی دارد. مثلاً مناظرههای انتخاباتی را در تلویزیونها قبل از روز انتخابات ببینید، هرکسی علیه دیگری یا دیگرانی حرف میزند، اینها منجر به سوژهسازی میشود. نه تنها کابرد ندارد بلکه اثری منفی به جا میگذارد.
نظارت استصوابی شورای نگهبان نباشد
رئیس اسبق صدا و سیما دربارهی اینکه برای راهاندازی این رقابتهای درون جناحی چه مکانیزمی نیاز داریم، تصریح کرد: اینکه نظارت استصوابی شورای نگهبان نباشد، هر کس که توانایی دارد و بخواهد کاندید شود. فرض کنید من به عنوان یک حزب بخواهم برای انتخابات کاندید شوم و کلی هزینه کنم و در نهایت ببینیم شورای نگهبان مرا رد صلاحیت کرد. اگر اطمینان حضور وجود ندارد، یک کار عبث میشود. دوم اینکه واقعاً یک برنامه وجود داشته باشد تا کسی که کاندید است بر اساس برنامهای که دارد صحبت کند.
مثلا الان برنامه پنج ساله ششم تصویب شده؛ رئیسجمهور هر که باشد باید آن را اجرا کند بنابراین رئیس جمهور حرفی برای گفتن به آن معنا ندارد اگر آن را قبول داشته باشد، در چارچوب همان باید کار کنند اگر هم قبول ندارد مجلس میتواند با آن تذکر بدهد. این مسائل به بسترسازی نیاز دارد که در ایران این شرایط را نداریم. موضوع ضعف احزاب و شورای نگهبان هم یک بحث اساسی است، اگر یک نفر بیاید و جناح خود را به چالش بکشاند، اینکار به نفع رقیب است. یعنی به رقیب خدمت میکند، نه جناح خودش.
او در ادامه به این مسئله پرداخت که انتخابات در ایران بیش از اینکه جناح محور باشد، شخصیت محور است و توضیح داد: تجربهای که در این سالها در انتخابات مختلف داشتیم؛ نشان میدهد که انتخابات شخصیت محور بوده است. مثلا بعد از جنگ آقای هاشمی شخصیت مقبولی داشت و در میان مردم طرفدار داشت. در آن زمان حزب و جناحی هم به این شکل نبود. بعد از او هم آقای خاتمی آمد که خودش حرکت میکرد، یک اتوبوس گرفته بود و به سراسر ایران میرفت. آقای احمدینژاد هم که آمد، به تخریب دیگران پرداخت و بعد آقای روحانی تقریبا جناحی نداشت. در زمان انتخابات اصلاح طلبان خودشان آقای عارف را داشتند و طی یک تعاملاتی آقای روحانی انتخاب شد.
شریفی: دلیل شکل نگرفتن گفتگوهای درون جناحی تصویر هیولاگونه از رقیب
رضا شریفی- عضو حزب ندای ایرانیان- دربارهی مکانیزمهای رقابتهای درون جناحی و حزبی ضمن بیان مقدمهای به انصاف نیوز گفت: ابتدا باید به این نکته دقت کرد شکلگیری جناحها در ایران بیشتر متکی به یک پیشینهی تاریخی است. نه لزوما تفاوتهای دیدگاههای مستمر اقتصادی یا حتی سیاسی که ریشه آن به اختلاف دو جناح موسوم به راست و چپ در برخی مسائل اقتصادی مانند محدودهی دخالت دولت در اقتصاد برمیگردد. در حالی که الان نظرات فعالان آن دو جناح لااقل در حوزه اقتصاد کوچکترین شباهتی به دیدگاههای قبلی خود ندارند. در دهه شصت اتفاقا جناح راست حاکمیت، بیشتر مدافع قانون و حق اظهار نظر اقلیتها بود و افراطیگری و تمامیتخواهی عموما توسط جناح چپ ترویج میشد اما به تدریج تحولاتی در دیدگاه جریانهای سیاسی ایجاد شد که برخی از فعالان آنها را در مقابل آنچه در دهه شصت نمایندگی میکردند، قرار داد.
وی با پرداختن به این موضوع که یکی از دلایل شکل نگرفتن گفتگوهای درون جناحی همین تصویر هیولاگونه از قبیله رقیب است، توضیح داد: وقتی شاهد چنین سیّالیت و جابجایی فکری در بین فعالان سیاسی هستیم، سخن گفتن از جناحها برمبنای اصول وچارچوبهای مشخص کمی اغراق آمیز و کاریکاتوری به نظر میرسد. شخصا معتقدم بیشتر این گروهبندیها ناشی از رفاقتهای سیاسی و جبر موقعیت بوده و بار کردن مرزبندیهای فکری بر این اختلافات چندان درست نیست. با این حال بخواهیم یا نخواهیم این دو جناح در سیر تطوری خویش امروز اصلاحطلب و اصولگرا نامیده میشوند و همه ویژگیهای دو قبیله مقابل هم را برای توجیه هواداران خودشان دارند. شاید یکی از دلایل شکل نگرفتن گفتگوهای درون جناحی هم همین تصویر هیولاگونه از قبیله رقیب باشد که در مقابل او لازم است همه اختلافها به کناری نهاده شود تا قبیله آسیب نبیند و انتقادات درونی موجب سوء استفاده رقیب نشود.
او در ادامه تصریح کرد: در سیستمهای چند حزبی البته چندان نمیشود حرف از دو جناح زد چرا که در نهایت ائتلافهای مقطعی و چند جانبه تعیین کننده مرزبندیها هستند. این بیشتر ذات سیستمهای دو حزبی است که نیروهای سیاسی را ناچار میکند در مقابل هم به شکل دو طیف دائمی صفآرایی کنند و مثل دو قبیله از مرزهای هویتی خود محافظت کنند. در ایران به دلایل تاریخی و بیپناهی نیروهای سیاسی البته تنوع داخلی دو قبیله بیشتر هم هست و این دو طیف منهای برخی اختلافات تاریخی، برشهای متعدد دیدگاهی دارند که نیروهای داخلی دو طیف را گاهی خیلی نزدیک و گاهی خیلی دور میکند.
به همین دلیل میبینید در موضوعاتی مثل عدالتخواهی، مقابله با فساد، توجه به ارزشهای فرهنگی و جوانگرایی بین بخشهای متقاطعی از دو جناح نزدیکی فکری وجود دارد و از آن طرف هم در باندبازی، توجیه فساد، قانونگریزی و پیرسالاری برخی از افراد دو جناح با هم تفاهم کامل دارند. بنابراین با این همه تضادهای درونی بین دو جناح سخن گفتن از مناظرههای درون جناحی کمی دور از واقعیت جلوه میکند. چون به شرط شکلگیری احتمالا چیزی از ساختار قبیلهای فعلی باقی نخواهد نماند و ائتلافها و گروهبندیهای تازهای شکل خواهد گرفت که به نفع مدافعان وضع موجود نیست.
در چنین فضایی سخن گفتن از رقابت داخلی چه معنایی دارد؟
این فعال سیاسی اصلاحطلب دربارهی اینکه امکان مناظره میان همجناحی و همحزبی وجود دارد، اذعان کرد: «در شرایط فعلی بعید میدانم چنین امری ممکن باشد. الان صرف نظر از دعوای اصولگرا/ اصلاحطلب میبینیم که جریان اعتدالگرایان که نه خود را به معنای رایج امروز اصولگرا میداند و نه اصلاحطلب بر سر کار آمده و دولت را در اختیار گرفته است. این جریان با اینکه ریشه در جناح راست دارد اما با حمایت اصلاحطلبان توانسته بر رقبای داخلی خودش در جریان محافظهکار پیروز شود و البته امروز کمتر از اصلاحطلبان هم مورد طعنه و دشنام اصولگرایان نیست. در چنین فضایی سخن گفتن از رقابت داخلی چه معنایی دارد؟
او افزود: به تدریج از دل دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب نسلهای جدیدی متولد میشوند که چندان این ساختار دو قطبی فعلی را قبول ندارند و برای آنها فلان کارگزار حکومتی ظاهراً همجناح خودشان فرقی با کارگزار متعلق به جناح مقابل ندارد و به همان اندازه و شاید هم بیشتر مورد انتقاد است. بنابراین شخصا معتقدم نه تنها در چنین ساختارهایی گفتگوهای داخلی شکل نمیگیرد که اساسا خیلی هم این مرزبندیهای قبیلهای قابل دوام نیست و بالاخره دیر یا زود فرو میپاشد.
مهمتر از ضعف احزاب و نظارت استصوابی، مسئولیتگریزی نیروهای سیاسی است
شریفی در پاسخ به این پرسش که «آیا ضعف احزاب در ایران و مسائلی مثل نظارت استصوابی این امکان را میدهد تا رقابت واقعی درون جناحی در ایران رخ بدهد؟» گفت: به نظرم مهمتر از ضعف احزاب و نظارت استصوابی، مسئولیتگریزی نیروهای سیاسی است که استمرار وضعیت فعلی را برای آنها خوشایند کرده است. نتیجه حزبگریزی مسئولیتناپذیری است که چندان هم به مذاق سران هر دو قبیله ناخوشایند نیست. به علاوه نظارت استصوابی هم تا حد زیادی به این مسئولیتگریزی دامن زده است.
او گفت: متاسفانه جریان اصولگرا به مدد نفعی که در این سالها از حذف شدن رقیبش برده به تنبلی و تنپروری عادت کرده و نیازی به فسفر سوزاندن برای ارائه راه حل برای مشکلات کشور و کسب رای مردم براساس برنامههای تدوین شده نمیبیند. دوستان اصلاحطلب هم به مدد نظارت استصوابی همواره از پذیرش مسئولیت انتخابهای خود با این توجیه که انتخاب اصلی ما نبوده شانه خالی کردهاند. در چنین فضایی که هیچکس تمایلی به پذیرش مسئولیت اقدامات خود ندارد گفتوگوهای درون جناحی چیزی جز فرافکنی متقابل نخواهد بود.
شورای نگهبان بیشتر تکلیفگراست تا نتیجهگرا
این عضو حزب ندا دربارهی اینکه اگر رقابتهای درون جناحی باشد، رفتار شورای نگهبان در برابر بررسی صلاحیتها تغییر میکند، به انصاف نیوز توضیح داد: به نظرم شورای نگهبان بیشتر تکلیفگراست تا نتیجهگرا و بعید میدانم مصلحتاندیشی یا جبر شرایط در تصمیمات آنها تاثیری داشته باشد. اگر بخواهیم فرض کنیم مثلا چون اصلاحطلبان یا حتی اصولگرایان در رقابتهای درونی به دو گزینه مشخص رسیدند شورای نگهبان هم ناچار است برای تضمین رقابت آنها را تایید صلاحیت کند، به خطا رفتهایم.
هر چند در سال ۸۴ شورای نگهبان مجبور شد بنا بر حکم حکومتی و برای افزایش رقابت تن به تایید صلاحیت برخی کاندیداها بدهد اما سیر تحولات بعدی و رد صلاحیت حداقل دو رییس جمهور قبلی نشان داد این شورا تحت تاثیر فضاسازی خارجی نظرش را تغییر نمیدهد. از طرف دیگر چون هیچ کاندیدایی نمیتواند اطمینان داشته باشد که صلاحیت وی در انتخابات قطعا احراز میشود و صحنه رقابتها تا زمان اعلام نظر شورای نگهبان کاملا مبهم است همیشه این احتمال هم هست که کاندیداها بخواهند به دلایل رد صلاحیت یا تجمیع آرا یک طیف از رقیب خود حمایت کنند. بنابراین؛ رقابتهای درونی در شکل فعلی فقط تا جایی ادامه خواهد یافت که به احتمال پیوستن کاندیدا به کمپین کاندیدای همجناح خللی وارد نکند.
نورانینژاد: در رقابت درون جناحی نهاد اجماعساز باید تصمیم بگیرد
حسین نورانینژاد سخنگوی حزب اتحاد هم دربارهی مکانزیم رقایت درون جناحی در جبههی اصلاحات هم میگوید: «با توجه به اینکه در درون اصلاح طلبان جبههی جدیدی شکل گرفته، ساز و کار رقابت درون جناحی را باید نهاد اجماعساز که احتمالا از مکانزیمهایی مثل نظرسنجی یا انتخابات مقدماتی است، طراحی کند. این موارد میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اما من چون ارتباط مستقیمی با این نهاد ندارم، نمیدانم چه سمت و سویی دارند یا اصلا به این موضوع در زمانی که از تشکیل این نهاد گذشته فکر کردهاند یا نه. قاعدتا باید آنجا ساز و کارش طراحی شود.
سخنگوی حزب اتحاد دربارهی وجود مکانزیم رقابت درون جناحی در حزب اتحاد هم میگوید: «ما فکری برای این مکانیزم نکردیم چون ما یک جزئی در مجموعهی اصلاحات هستیم. ممکن است ما هم بعدها دربارهی کاندیدایی که هنوز به نتیجه نرسیدیم به نظر مشخصی برسیم. اگر به گزینهای برسیم، به نهاد اجماعساز پیشنهاد میدهیم و آنها در ساز و کاری که طراحی خواهند کرد تصمیم خواهند گرفت و اگر ما چند کاندیدا داشته باشیم، از بین آنها گزینه مشخص را انتخاب خواهیم کرد.»
نورانینژاد دربارهی وجود مکانزیم مشخص در حزب اتحاد برای معرفی کاندیدا به نهاد اجماعساز هم میگوید: «ما تا الان به گزینهای که به نهاد اجماعساز معرفی کنیم نرسیدیم. گزینههایی که مطرح شدهاند اغلب کاندیداهای شاخصی میتوانند باشند که معمولا خیلی تمایلی به کاندیداتوری ندارند. مشکلی که ما در این دوره از انتخابات در بین اصلاح طلبان داریم این است که اصلاح طلبان شاخصی که اقبال اجتماعی خوبی هم دارند، تمایل چندانی برای کاندیداتوری ندارند.»
واعظ آشتیانی: مقبولیت مردمی مهمترین نکته مکانزیم رقابت درونجناحی است
امیر +
واعظ آشتیانی عضو حزب موتلفه دربارهی مکانزیم درون جناحی در جریان اصولگرا میگوید: « نکتهی مهم برای اینکه هر فردی میخواهد کاندید شود یا تشکیلات سیاسی میخواهد آن فرد را کاندید کند، ابتدا مقبولیت مردمی است. یعنی مردم یک شناخت نسبی به او و عملکردش داشته باشند و آن را فردی میشناسند که به او رای دهند. قطعا یکی از فاکتورهایی که گروههای سیاسی مورد نظر قرار میدهند، مقبولیت فرد مورد نظر و عملکرد او در هر عرصهای که بود برای مردم بسیار حائز اهمیت است. از این رو احزاب این موضوع را توجه دارند. ولی آن چیزی که بسیار مهم است، انتخابات ریاست جمهوری جای ریسک کردن برای گروههای سیاسی نیست، پس باید گروهها تلاششان بر این باشد، فردی را پیدا کنند که ویژگیهای لازم برای رایآوری داشته باشد. هرچند که مبحث رسانه و تبلیغات بسیار مهم است و نمیتوانیم این موضوع را نادیده بگیریم. البته هستند گروههای سیاسی که در بخش تبلیغات و مسائل پیرامون آن بی انصافی میکنند و هم به توهین، اتهام و یکسری بداخلاقیهای سیاسی دست میزنند. ما این موارد را در ادوار گذشته شاهد بودیم. ولی در هر صورت باور و اعتقادم این است که برای مردم مقبولیت فرد بسیار اهمیت دارد.»
وی دربارهی وجود مکانزیم مشخص در حزب موتله هم میگوید: «تمام گروههای سیاسی اعم از مجموعه اصولگرایی و اصلاح طلبان، قطعا موضوعات مختلفی که تشکیل دهندهی شاخصها باشد وجود دارد. مگر میشود گروههای سیاسی برای حضور در ریاست جمهوری بدون شاخص باشند؟ لذا در حزب موتلفه هم اگر بنا بر این باشد که فرد یا افرادی از درون حزب و چه خارج از حزب یا به صورت ائتلافی که عمدتا اصولگرایان به این موضوع واقف هستند، سعی میکنند شاخصهایی داشته باشند و براساس این شاخصها به جمع بندی برسند.
وی دربارهی شاخصهای درون جناحی در حزب موتله هم میگوید: «عوامل مختلفی از جمله کارآمدی، پاکدستی، توانایی اداره کشور و بصیرت است. البته هرکس میخواهد کاندید شود باید به اصل ولایت فقیه پایبند باشد. هرچند برخیها از این موضوع عبور کردند و برای خودشان تئوری تعریف کردند. ولی درکل شاخصههای متعددی وجود دارد که من به گوشهای از آن اشاره کردم.»
واعظ آشتیانی دربارهی وجود مکانزیم مشخص میان دو شورای ائتلاف و وحدت برای انتخاب کاندید مشخص هم میگوید:« تحلیلم این است که نهایتا جریان مرتبط با اصولگرایی به یک وحدت میرسند و قطعا این اتفاق خواهد افتاد. انتخابات ریاست جمهوری جای ریسک کردن و تعارفات سیاسی نیست و لذا باید گروههای سیاسی در مجموعه اصولگرایی اعم از ائتلاف و وحدت که هردو نشانههای بارزی را به عنوان تیتر عنوان خودشان انتخاب کردند، این ائتلاف و وحدت شکل بگیرد و اگر این اتفاق نیافتد ما با یک چالش جدی در انتخابات مواجه خواهیم بود.
عضو حزب موتله دربارهی رسیدن جریان اصولگرا به یک گزینه مشخص هم میگوید: «خانوادهی اصولگرا نیروهایی که مقبولیت مردمی داشته باشند و در عین حال توانایی اینکه روزی رئیس جمهور شوند و به وعدهها عمل کند، دارد. الان اصلاح طلبها به کسادی افتادهاند و هر روز از افرادی یاد میکنند که خودشان هم میدانند در شرایط امروز جایگاهی ندارند و نمیتوانند رایآوری داشته باشند و لذا بیشتر صحبت یا ائتلاف با افراد مختلف را یاد میکنند. اتفاقا در اصولگرایی این پتانسیل وجود دارد ولی باید از این پتانسیل و ظرفیتی که هست به درستی استفاده کنند و تصمیم درستی را بگیرند تا منجر به اتفاقی شوند که منجر به منافع کشور و در عین حال ارزشهای انقلاب و اسلام باشد.»
انتهای پیام
اتفاقا نظارت استصوابی رقابت را معنی دار کرده، مثلا ابتدا با فشار مرعشی و جهانگیری شورای نگهبان کلیه اصلاح طلبان را رد می کنند بعد می آیند چمباتمه می زنند در میان اصلاح طلبان که حالا راهی جز حمایت از فلانی نداریم.
این میشه فشار از بالا چانه زنی از پایین کارگزاران