اصلاح طلبان و دشواریهای انتخابات ١٤٠٠
سیدعلی موسوی، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه مفید، در یادداشتی تلگرامی دربارهی دشواریهای انتخابات ١٤٠٠ برای اصلاح طلبان نوشت:
جریان اصلاحات همواره با نگاهی کم و بیش خوش بینانه و محافظه کارانه به انتخابات نگریسته است. از دیدگاه این جریان انتخابات با وجود محدودیت هایی همچون نظارت استصوابی، دست کم فرصتی برای طرح گفتمان اصلاحات و مطالبات اجتماعی است، از این رو نادیده گرفتن آن شایسته نیست. این جریان همچنین با هدف بهبود خواهی حکومتی و مرز بندی با براندازان، خود را موظف به مشارکت در انتخابات می داند. از این رو استراتژی این جریان در اصل انتخابات مدار بوده است و بر اساس آن به مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ می اندیشد. صرف نظر از انتقادهای وارد بر این راهبرد، در انتخابات فرارو جریان اصلاحات با دشواری هایی روبرو است که توجه به آن ضرورت دارد.
نخست؛ گفتمان اصلاحات شکاف و تعارضی آشکار با گفتمان رسمی و حاکم، در تفسیر آرمان ها و ارزش های انقلاب و قانون اساسی دارد. مقاومت در برابر اصلاحات و کوشش برای به حاشیه راندن آن در چند دهه گذشته نیز ریشه در این تعارض دارد. از دیدگاه جریان حاکم مطالبات اصلاح طلبان به ویژه در حوزه های سیاسی و فرهنگی تضعیف ارزش ها و آرمان های انقلاب را در پی دارد و زمینه ساز نوعی براندازی نرم است. بنابراین مادام که آنان ناسازگاری با ایدئولوژی رسمی را برطرف و گذشته خویش را جبران نکنند، از فرصت حضور در نهادهای تصمیم ساز و موثر در حاکمیت محروم خواهند بود.
دوم؛ جامعه با تجربه ناکامی های گذشته به طور جدی سرخورده شده و انگیزه آن برای مشارکت به شدت کاهش یافته است. سطح پایین مشارکت در انتخابات ۹۸ به روشنی نشان داد که اکثریت مردم امید خود به تغییر از راه نهادهای انتخاباتی را از دست داده اند. با این نومیدی راهکارهای گذشته برای ایجاد انگیزش پاسخ گو نیست. به ویژه این که دوگانه اصلاح طلبی و اصول گرایی برای بسیاری بی معنا شده است. از دیدگاه عموم جامعه فرد منتخب تنها رای خود را از مردم می گیرد، ولی در برنامه و سیاست های خود توجهی به نیازها و مشکلات آنان ندارد.
سوم؛ ورود کاندیدایی، که جریان اصلاح طلبی را نمایندگی کند و از توان بسیج اجتماعی خوبی برخوردار باشد، به عرصه رقابت های انتخاباتی بعید به نظر می رسد. با حضور موثر جریان تندرو در نهادهای نظارتی به ویژه شورای نگهبان، احتمال تایید صلاحیت چنین نامزدی بسیار پایین است. شیوه تایید صلاحیت ها در انتخابات مجلس نشان داد که این جریان برای به قدرت رساندن «جوانان مومن انقلابی» تیغ رد صلاحیت ها را نسبت به گذشته بسیار تیزتر کرده است.
چهارم؛ ساختار قدرت در سال های اخیر تصلب بیشتری یافته و شرایط برای فعالیت یک رییس جمهور همسو با اصلاح طلبان نیز بسیار دشوارتر شده است. مجلس دوازدهم با ترکیبی که نیروهای تندرو در آن دست بالا را دارند، راه را حتی برای اقداماتی که به اجماع نخبگان در راستای منافع ملی است، مسدود می سازد. این مجلس با هدف به کرسی نشستن فردی همسو با این جریان آرایش یافته است و برهم زدن این برنامه بسیار دشوار است. حتی اگر در خوشبینانه ترین فرض نامزدی اصلاح طلب به قدرت برسد، برنامه های او در مواجهه با این سدّ به بن بست خواهد رسید.
پنجم؛ در وضعیت کنونی نظام و حاکمیت با بحران هایی جدی در عرصه داخلی و خارجی روبرو است که خروج از آن به دولتی مقتدر نیاز دارد؛ دولتی که نه تنها با مانع تراشی روبرو نباشد، بلکه از اجماع و پشتیبانی جدی قوای اصلی حاکمیت برخوردار باشد. با توجه به تعارض گفتمان إصلاحات با گفتمان حاکم، بی تردید رییس جمهوری که حتی اندک همسویی با اصلاح طلبان داشته باشد، از این پشتیبانی برخوردار نخواهد بود. بنابراین حتی اگر همه شرایط برای روی کار آمدن چنین فردی فراهم باشد، کارآمدی لازم برای حل مشکلات و پاسخ گویی انتظارات مردم را نخواهد داشت. در نتیجه همچون گذشته نارضایتی عمومی را در پی دارد و سیل ناسزا و بدگویی مردم به سوی او و طرفدارانش روان خواهد شد.
راهبرد انتخاباتی جریان إصلاحات نمی تواند بدون توجه به این دشواری ها و ارائه راه حلی برای آن ها تدوین شود. بی تردید سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان در سایه ناکامی دولت در تحقق خواسته های مردم و بهبود أوضاع معیشتی طبقات ضعیف جامعه، بسیار آسیب دیده است. آنان از یک سو به تعامل با قدرت سیاسی و اعتماد سازی نزد آن می اندیشند. از سوی دیگر نگران کاهش اعتبار خود در پایگاه اجتماعی و بین طرفداران خویش اند. هرچند گروه های اصلاح طلب برای نشان دادن حسن نیت به حاکمیت خود را ناگزیر از مشارکت در انتخابات می بینند، ولی نمی توانند به پایگاه اجتماعی و خواسته های آن بی توجه باشند. در این وضعیت بغرنج و معما گونه، که قدرت سیاسی و مردم چندان چشم اقبالی به اصلاح طلبان ندارند، شاید راه حل تعدیل این راهبرد در راستای نوعی اصلاحات جامعه محور باشد.
انتهای پیام