خرید تور تابستان

آیا منطق قرآن با کافه‌نشینی مشکل دارد؟

گروه جامعه ــ رایزن سابق فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای تونس و سنگال با وصفی خواندنی از وضعیت کافه‌نشینی در برخی کشورهای اسلامی،راهکارها و راهبردهایی ویژه را برای معنادهی دینی به کافه‌ها و پیوند این فضا با فرهنگ قرآنی در ایران مطرح کرد.

عصمتیرشد تعداد کافه‌ها در دهه اخیر می‌تواند تأثیرات فرهنگی و اجتماعی بر جامعه ما داشته باشد که ابعاد آن نیاز به بررسی دارد. چگونگی مواجهه با این فضا، که پیوندهایی عمیقی با زندگی طبقه متوسط شهری دارد، خود حائز اهمیت است. از این جهت که رویکرد منفی به آن می‌تواند موجب نادیده‌ گرفتن بخشی از نیازها، علایق و اوقات فراغت نسل جوان باشد. از جهتی دیگر نیز اتخاذ رویکرد مسامحه‌گر و بی‌تفاوت به آسیب‌شناسی کافه‌ها می‌تواند تبعات غیرقابل جبرانی داشته باشد و فرصت‌سوزی تاریخی محسوب شود.

خبرگزاری ایکنا، در راستای این دغدغه سلسله‌ مصاحبه‌هایی را با صاحب‌نظران عرصه فرهنگ و جامعه تدارک دیده است. این هفته با سیدحسن عصمتی، رایزن سابق فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای تونس و سنگال، به گفت‌وگو پرداختیم. عصمتی که دکترای علوم قرآن و حدیث و سابقه تدریس در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) را در کارنامه خود دارد، به توصیفی از وضعیت کافه‌ها در برخی کشورهای اسلامی می‌پردازد و در ادامه پیشنهادهایی راهبردی برای جریان‌سازی قرآنی در کافه‌ها مطرح می‌کند. آنچه از نظر می‌گذرد، حاصل این گفت‌وگوست:

ارتباط منطق قرآن با منطق کافه‌نشینی

بحث را با آیه‌ای از قرآن کریم آغاز می‌کنم که می‌فرماید: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا (سبأ، ۲۸)، یعنی ای پیامبر، ما تو را نفرستادیم مگر اینکه بشارت‌دهنده و انذاردهنده برای همه مردم باشی، واژه «کافَّه» در معنای لغوی عربی، به معنای «همه» است، پیامبر(ص) مبعوث شده است که همه مردم اعم از دیندار و بی‌دین، زن و مرد و پیر و جوان را هدایت کند و با آن‌ها به گفت‌وگو بپردازد. خواستم با این مقدمه، پیوندی استحسانی میان «کافَّه» و کافه(coffe) برقرار کنم، چرا که کافه هم اتفاقاً محل هم‌نشینی همه اقشار مردم است.

بشر امروز پیگیر گفت‌وگوست، انسان امروز صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز را دنبال می‌کند، کافه هم می‌تواند یکی از بهترین راه‌های تحقق این اهداف باشد. قرآن هم از جنس سخن و اساساً اعجاز آن به خاطر سخن‌بودنش است. پس این دو می‌توانند از نظر منطقی که درون خود دارند، با یکدیگر پیوندی پیدا کرده و هر دو به گفت‌وگو که نیاز و علاقه اصلی امروز بشریت است، کمک کنند. البته محورهای این گفت‌وگو مهم است که در جهت تعالی‌ بخشیدن به زندگی انسان باشد نه در جهت هوا و هوس یا مثلاً روابط ناسالمی که آرامش را از زندگی جوانان می‌گیرد.

وضعیت فعلی کافه‌نشینی در جهان اسلام/ راهبردهایی برای پیوند کافه با فرهنگ قرآنی

وضعیت کافه‌نشینی در کشورهای اسلامی

بیش از ۲۰ سال است که در حوزه فرهنگ بین‌الملل توفیق خدمت دارم و اکنون در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مشغول فعالیت هستم، این سازمان متولی رسمی دیپلماسی قرآنی در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی است، ما تلاش می‌کنیم فعالیت‌های قرآنی را در خارج کشور هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمّی افزایش دهیم. همچنین در ذیل دیپلماسی قرآنی جهان اسلام، موضوع «حِوار» را دنبال می‌کنیم که منطق گفت‌وگومحوری قرآن را نشان می‌دهد.

با این توضیح و رویکرد، سال‌هایی که در کشورهای تونس و سنگال مسئولیت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی را به عهده داشتم به کافه‌ها سر می‌زدم. کافه در بیشتر کشورهای عربی به «المقهی»(محل خوردن قهوه) معروف و جمع آن، «المقاهی»(کافه‌ها) است. انجمن‌های گفت‌وگوی جمعی همواره در تاریخ بشر وجود داشته است، این انجمن‌ها در جامعه صدر اسلام هم وجود داشته است که به آن «نادی» می‌گفتند، البته چون این محل‌ها در زمان ظهور پیامبر اسلام(ص) محلی برای نقشه‌کشیدن علیه پیامبر شده بود، قرآن از نادی با بار معنایی منفی یاد می‌کند اما به هرحال چنین مکان‌هایی وجود داشته است. در ایران نیز از دوران صفویه قهوه‌خانه‌ها و چایخانه‌ها برای گفت‌وگوی جمعی شکل گرفتند، همانطور که پیش‌تر دکتر کاموس در ‌گفت‌وگو با ایکنا مطرح کردند، فرهنگ کافه‌نشینی از شرق به غرب رفته و دوباره به شکلی دیگر از غرب به شرق وارد شده است.

دو کشور تونس و سنگال که در آن‌ها مسئولیت فرهنگی عهده‌دار بودم، عرب و فرانسوی‌‌زبان هستند و همانطور که می‌دانید یکی از خاستگاه‌های مهم تاریخی کافه‌نشینی به شکل مدرن، کشور فرانسه است. به نظر می‌رسد ارتباط فرانسه با این دو کشور موجب شده است که کافه‌نشینی در این کشورها اقدامی رایج میان مردم باشد. تاریخ معاصر و دو، سه سده اخیر در کشورهای عربی، از تونس و الجزایر گرفته تا مصر و لبنان و سوریه، نشان می‌دهد که مقاهی پایگاه‌هایی برای حضور روشنفکران و ادیبان بوده‌اند، با وجود حضور پررنگ جوانان در کافه‌ها، که بنا به اقتضای سن‌شان بحث‌ها را دونفره و شخصی می‌کنند، اما هنوز هم گفت‌وگوهای ادبی و فرهنگی و حتی رویکردهایی دینی در کافه‌های کشورهای عربی برقرار است، اما به هرحال نمی‌شود کتمان کرد که این رویکردهای ادبی، فرهنگی و دینی در کافه‌های کشورهای عربی کم‌رنگ‌تر شده است.

اما جالب است که با وجود گسترش رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی، کافه همچنان یکی از فضاهای مهم برای انتقال و تحلیل بسیاری از اخبار سیاسی و اجتماعی در کشورهای عربی است، من در ایام انقلاب تونس از نزدیک شاهد بودم که مردم در این مقاهی اخبار انقلاب را پیگیری و دریافت می‌کردند.

تونسی‌ها و کافه‌نشینی

در کشور تونس، کافه‌نشینی بسیار زیاد است؛ مردم آنجا اصطلاحی داشتند و می‌گفتند ما به قهوه‌خانه و مقها می‌رویم تا «نقتل‌الوقت» یعنی اوقات فراغت داشته باشیم. یکی از مهم‌ترین راه‌های سپری‌کردن اوقات فراغت در تونس حضور در مقاهی است. مقاهی تونس حالتی شبیه به قهوه‌خانه‌های سنتی خودمان دارد با این تفاوت که خانم‌ها آزادانه به آن رفت‌وآمد دارند و برخی مظاهر مدرن هم در آن دیده می‌شود.

در کتاب «جامعه و فرهنگ تونس» که درباره عادت‌های اجتماعی مردم این کشور نگاشته‌ام، مطلبی درباره مقاهی نوشته‌ام که بازخوانی آن خالی از وجه نیست: «مقاهی یا همان قهوه‌خانه‌ها که از قرن ۱۷ میلادی در تونس رواج یافته است، مهم‌ترین مکان برای گذران اوقات فراغت عموم مردم تونس است، طبقات سنی مختلف و جوانان دختر و پسر در این مکان حاضر می‌شوند و همراه با نوشیدن قهوه یا چای سبز به گفت‌وگو و تبادل اخبار با یکدیگر می‌پردازند، تماشای تلویزیون در مقاهی به طور دسته‌جمعی برای تماشای فوتبال یا پیگیری اخبار مهم رایج است. مناطق ساحلی تونس در فصل تابستان نیز بخش مهمی از تفریح و اوقات فراغت در تونس است»

 

پیوند معنای دینی با کافه در فرهنگ تونس

در کشور تونس، مقاهی ارتباط مهمی با تصوف دارند، در شمال آفریقا واژه «سیدی» به اقطاب و شیوخ تصوف گفته می‌شود، برخی از مقاهی تونس را در کنار مقابر شیوخ صوفی و قطب‌های معنوی این کشور ساخته شده است. برای مثال در پایتخت تونس، کافه‌ای با نام «مقها سیدی شعبان» در منطقه «سیدی بوسعید» وجود دارد، قبر بسیاری از شیوخ صوفیه تونس در این منطقه قرار دارد و مردم همه روزه برای عبادت به آنجا می‌روند. لذا نزدیکی «المقهی» به «الضریح»(مضجع اولیاءالله) نکته‌ای معنابخش برای کافه‌های تونسی است به گونه‌ای که اگر به کافه‌های تونس تشریف ببرید، آن بی‌بند و باری‌ای که شاید در برخی کافه‌های دنیا وجود داشته باشد، کمتر به چشم می‌خورد.

کافه‌های تونس تقریباً مثل قهوه‌خانه‌های ایران قدیم ایران است اما همانطور که گفته شد، خانم‌ها آزادانه به آن رفت‌وآمد دارند و برخی مظاهر مدرن هم در آن دیده می‌شود. در قهوه‌خانه‌های قدیمی ایران در کنار خوردن قهوه، شاهنامه‌خوانی یا برخی آئین‌های مذهبی در ایام محرم وجود داشت. در مقاهی معروف تونس، در کنار پخش موسیقی‌های مدرن، پخش موسیقی سنتی عربی و تونسی جایگاه ویژه‌ای دارد.

حضور گروه‌های قرآنی در کافه‌های تونس

در تونس گروه‌هایی به نام «الانشاد الصوفی» یا «الانشاد الدینی» وجود دارند که با لباس‌های محلی خودشان تواشیح اجرا می‌کنند، این گروه‌ها در ماه مبارک رمضان حضور فعالی در کافه‌ها دارند و برنامه‌هایی شاد و معنوی اجرا می‌کنند. ماه مبارک رمضان در کشورهای عربی ماه شادی است و بیشتر جشنواره‌های مردمی این کشورها به ویژه تونس در این ماه برگزار می‌شود، باید توجه کنیم ماه رمضان را ماه غم و سوگواری صرف نبینیم، همانطور که از اسم «مبارک» هم پیداست این ماه باید ماه شادی و شعف هم باشد.

هر کسی که در تونس قرآن بلد باشد یا بر یک ساز موسیقی سنتی مسلط باشد، به نوعی در کافه آن را بروز می‌دهد و مردم خیلی لذت می‌برند. من نیز چندین بار در کافه‌های تونس قرآن خواندم که بسیار موقع پسند واقع شد. آقای شاهمیوه، از اساتید پیشکسوت قرآنی نیز تعریف می‌کردند که چند سال پیش در سفری به تونس در کافه‌ای قرآن خوانده‌اند و مردم استقبال کرده‌اند. ذکر این نکته ضروری است که بسیاری از مردمان کشورهای اسلامی متأسفانه هنوز این ذهنیت غلط را دارند که قرآن شیعیان با قرآن آن‌ها تفاوت دارد، بعضی از آن‌ها نیز ما را مسلمان نمی‌دانند اما به محض اینکه برایشان با صوت خوش قرآن می‌خوانیم نظرشان عوض می‌شود.

کافه‌نشینی در سنگال

تقریباً از جمعیت ۱۵ میلیونی سنگال حدود ۱۴ میلیون نفر مسلمان هستند، کافه‌نشینی در سنگال نیز رایج است. در کافه‌های سنگال، ناهنجاری‌های اجتماعی کمتری نسبت به سایر کشورهای اسلامی می‌بینیم، حتی کمتر از تونس؛ دلیلی اصلی آن هم تربیت قرآنی مردم سنگال است. در سنگال، به رغم اینکه کشوری آزاد و جمهوری لائیک است مظاهر دینی بروز بیشتری از تونس دارد، تعداد قاریان حافظانی که قرآن را وارد سبک زندگی خود کرده‌اند در این کشور بسیار زیاد است و این فرهنگ به کافه‌ها نیز کشیده شده است. در کافه‌های سنگال بی‌حجابی و شرب خمر بسیار کمتر از کافه‌های تونس است.

رفت‌وآمد قاریان سودانی به کافه‌ها

به نظر می‌رسد در سودان، میان مراکز قرآنی این کشور با کافه‌ها ارتباطی وجود دارد، چون تعداد زیادی از قاریان و حافظان سودانی به کافه‌های این کشور رفت‌وآمد دارند و به تلاوت و گعده دینی می‌پردازند، به نظرم توجه به این ارتباط نیاز به پژوهشی عینی و تحلیلی دارد که مجموعه‌ای مثل ایکنا می‌تواند به آن بپردازد. خلایا (خلوت‌ها) جایی است که سودانی‌ها در آن به حفظ و انس با قرآن مشغول می‌شوند، هم در منازل وجود دارد و هم در مؤسسات، حمایت مالی دولتی هم چندان ندارند و بیشتر با کمک‌های مردمی اداره می‌شوند. البته نظارت دولتی برای جلوگیری از ظهور افراطی‌گری وجود دارد اما مجوزدهی آنان مثل کشور ما نیست.

لزوم استفاده از تجارب سایر کشورها در کافه‌داری

ما باید از تجارب دیگر کشورهای اسلامی در کافه‌داری استفاده کنیم و خوب نیست که تکبر بورزیم و خود را بی‌نیاز ببینیم، توجه کنیم تونس و الجزایر و مصر خط مقدم مقابله کشورهای اسلامی با جریان غرب‌گرایی بوده‌اند و خواهند بود، بیشتر جریان‌های فکری و فرهنگی که در غرب مطرح می‌‌شد، پیش از اینکه به ایران برسد، در این کشورها مطرح می‌شد، یا برای آن فکر، پاسخی یافته و یا به شکلی که متناسب با فرهنگ اسلامی باشد، تئوریزه می‌شد. مثلاً بحث اصلاحات در جهان اسلام، بیداری اسلامی و بازگشت به قرآن، سال‌‌ها پیش از سیدجمال‌الدین اسدآبادی، نخستین‌بار در تونس توسط افرادی همچون شیخ بوحاجب مطرح شد.

جهان اسلام به شکل کلی از چالش سنت و تجدد، قدیم و جدید رنج می‌برد، غرب هم همین چالش را در هویت دارد، به عقیده من این دو بحران در جهان به شکل عمده وجود دارد، جامعه ایرانی به پشتوانه فرهنگ غنی و اصیلی که دارد، تقریباً در مواجهه با این چالش در مجموع موفق بوده است. فرهنگ ایرانی و اسلامی قابلیت و ظرفیت پاسخگویی صحیح و مواجهه عاقلانه با دنیای مدرن را دارد اما مدیریت این چالش در حوزه‌هایی مثل کافه‌نشینی دقت زیادی لازم دارد و من معتقدم ما می‌توانیم از پس آن برآییم.

وضعیت فعلی کافه‌نشینی در جهان اسلام/ راهبردهایی برای پیوند کافه با فرهنگ قرآنی

راهکارها و راهبردهایی برای معنادهی دینی به کافه‌

یکی از کارهایی که شورای توسعه فرهنگ قرآنی به عنوان اتاق فکر فعالیت‌های قرآنی می‌تواند برنامه‌ریزی کند این است گروه‌های تواشیح خوش‌صدا را برای حضور در برخی کافه‌های معروف کشور ساماندهی کند.

ماه مبارک رمضان که دل‌های عموم مردم آمادگی پذیرش برنامه‌های قرآنی را بیش از هر زمان دیگری دارد، فرصت بسیار مناسبی است که گروه‌های تواشیح با هماهنگی مدیران کافه‌ها در آن فضا به اجرای برنامه بپردازند، بسیاری از مردم از تواشیح‌هایی که تلویزیون در آستانه اذان پخش می‌کند لذت می‌برند و دوست دارند با آن زمزمه کنند، حالا فرض کنید در شب‌های ماه رمضان که بسیاری از کافه‌ها تا اذان صبح باز است و جوانان زیادی به این آنجا می‌روند، یک گروه تواشیح به اجرای زنده بپردازد، به نظر من استقبال بسیار خوبی می‌شود و تأثیر معنوی زیادی بر جای می‌گذارد.

جای خالی هنر خوش‌نویسی و خط‌ نقاشی در کافه‌ها

من اخیراً بازدیدی از مؤسسه استاد غلامرضا راه‌پیما داشتم، ایشان خوش‌نویس هستند و محل کارشان در میدان فردوسی است، واقعاً برای واردکردن هنر قرآنی در کافه‌ها از هنر و آرای چنین افرادی می‌توان استفاده کرد، ایشان به من گفتند خط‌نقاشی‌هایی بر پنجره‌های رنگی کار کنیم که وقتی آفتاب به این پنجره می‌تابد، سایه این پنجره، آیات قرآن را بر دیوار نشان می‌دهد. دریای هنرهای قرآنی بی‌انتهاست و تاابد می‌توان از این دریای بی‌کران، درّ گران‌بها استخراج کرد، پس چه خوب است که دست به کار شویم و در سبک زندگی خود از این هنرها استفاده کنیم، به خصوص در کافه‌ها که امروز یکی از فضاهای مهم شهری است.

اگر ادبیات مناسبی برای تعامل با مدیران کافه‌ها شناسایی شود، به نظرم اکثر کافه‌داران از اینکه هنرهای اصیل در فضای تحت نظر آن‌ها به کار گرفته شود، استقبال می‌کنند، اگر دقت کرده باشید مردم کشورمان با هر سلیقه و عقیده‌ای وقتی به حرم امام رضا(ع) یا هر جایی که در آن نقوش اسلیمی وجود دارد، وارد می‌شوند مجذوب این هنر می‌شوند و حال خوشی پیدا می‌کنند.

اهمیت مکان‌یابی کافه‌ها در فضای شهری

مکان‌یابی و جانمایی کافه در فضای شهری خود یکی از عوامل تأثیرگذار بر جریان‌های فرهنگی درون کافه است، مثلاً شاید برای ما چندان قابل درک نباشد که در کنار «جامعة الزیتونه» که یکی از مساجد مهم تونس محسوب می‌شود، کافه‌ای مشهور وجود دارد، هم‌نشینی میان مسجد و بازار و کافه در تونس زیاد به چشم می‌خورد و پیوند خوبی میان این سه ضلع برقرار می‌کند. نیاز به جست‌‌وجوی معنا در زندگی، امروز مسئله مهمی است و این‌ها راه‌هایی است که می‌تواند به شکل غیرمستقیم به زندگی معنا دهد و بر سبک زندگی تأثیر گذارد.

از معماری کافه‌ها نباید غافل شد، کافه‌ای به نام «دارالجلد» در تونس کاملاً معماری سنتی اسلامی دارد. به عقیده من اگر از معماری ایرانی و اسلامی خودمان در ساخت کافه‌ استفاده شود، قدم بزرگی در معنادهی به کافه برداشته می‌شود.

طرح فرهنگ قرآنی با ایجاد یک کارگروه

ماه محرم نیز یکی از موقعیت‌هایی است که در آن می‌توان از ظرفیت برخی کافه‌ها برای تبیین چهره قرآنی اباعبدالله‌الحسین(ع) و تعمیق پیوند نسل جوان با ارزش‌های عاشورایی استفاده کرد. ما نمی‌خواهیم بگوییم فضای کافه‌ها را سراسر قرآنی و مذهبی کنیم، این هم دافعه و دلزدگی ایجاد می‌کند بحث این است که می‌توانیم فرهنگ قرآنی را به کافه‌ها ببریم، هزاران هزار قاری و حافظ قرآن در کشور ما فعالیت می‌کنند، این افراد می‌توانند با کافه محله خود ارتباط بگیرند و هر از گاهی در موقعیتی مناسب، برنامه‌ای داشته باشند. صدها گروه تواشیح خوش‌‌خوان در کشور داریم، هر کدام از این گروه‌ها می‌توانند در موقعیت‌های مناسب در کافه‌ها به اجرای برنامه بپردازند، سؤال مهم این است که چرا تاکنون کسی برای این امر فکری نکرده و کاری انجام نداده است؟

وضعیت فعلی کافه‌نشینی در جهان اسلام/ راهبردهایی برای پیوند کافه با فرهنگ قرآنی

من پیشنهاد می‌کنم که سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور و خبرگزاری ایکنا، یک کارگروه برای طرح فرهنگ قرآنی در کافه‌ها تشکیل دهند، در این کارگروه، کارشناس روابط بین‌الملل، جامعه‌شناس، روانشناس، کارشناس قرآنی، کارشناس معماری و جوانانی که با فضای کافه‌ها ارتباط جدی دارند، در آن عضو شوند. این کارگروه می‌تواند با انجام پژوهش‌های لازم، تولید ادبیات دینی متناسب با کافه‌ها را پیش ببرد و با مجموعه‌های فرهنگی و قرآنی مختلف کشور برای ورود فرهنگ قرآنی به کافه‌ها وارد تعامل شود.

دوقطبی‌سازی در موضوع کافه‌ها به صلاح نیست

کافه‌ها می‌تواند جایی برای معنادهی به زندگی باشد، اما متأسفانه امروز شاهدیم که فضای بعضی کافه‌ها معنا را از زندگی می‌گیرد و انسان را به سمت پوچ‌گرایی و بطالت سوق می‌دهد، تولید ادبیات برای کار فرهنگی و قرآنی در کافه‌ها اهمیت دارد. جوانان به دنبال معنا و آرامش هستند، بخشی از جوانان که به دین توجه ندارند، دین‌ستیز نیستند، بلکه دین‌گریز هستند و این دین‌گریزی هم دلایلی اجتماعی و اقتصادی دارد. تجربه واقعی تاریخی بشر نشان داده است که آرامش واقعی بشر در دین است، پس چه خوب است که از ظرفیت‌های قرآن کریم که بهترین نوا برای آرامش بشریت است، بیشتر استفاده کنیم و زیبایی‌های آن را با شیوه‌های گوناگون به سبک زندگی وارد کنیم.

انقلاب ما در حقیقت یک انقلاب قرآنی بود اما متأسفانه امروز در ساحت‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از این کتاب فاصله گرفته‌ایم. در عرصه اقتصادی، ربا یکی از منهیات قرآن کریم و جنگ با خدا معرفی شده است اما نتوانسته‌ایم قباحت این عمل را به خوبی در جامعه تبیین کنم. همچنین مباحث اخلاقی قرآن کریم که پیامبر اکرم(ص) به حکم آیه «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ» طلایه‌دار آن بوده است، در جامعه امروز ایرانی وضعیت خوبی ندارد. پس کار برای تبیین محتوای اخلاقی قرآن، جای کار بیشتری دارد.

وضعیت فعلی کافه‌نشینی در جهان اسلام/ راهبردهایی برای پیوند کافه با فرهنگ قرآنی
سخن پایانی در مورد کافه‌ها اینکه ما نباید خودمان را از قشری که به ظاهر با ما تفاوت دارند، جدا کنیم. بودنِ با دیگری و سخن‌گفتن با اقشار مختلف مردم جامعه را زنده و پویا نگاه می‌دارد. برخی‌ها برای فرهنگسازی، رستوران‌ها و کافه‌های مذهبی تأسیس کرده‌اند، این جداسازی‌ها و دوقطبی‌سازی‌ها به نظر من خوب نیست. در کشورهای عربی شمال آفریقا هرگز این دوقطبی‌سازی‌ها وجود ندارد، یک همزیستی و هم‌افزایی وجود دارد و بین بی‌دین و دیندار بدبینی و نفرتی وجود ندارد.

گفت‌وگو از مجتبی اصغری

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا