خرید تور نوروزی

زمان خداحافظی پرویز مظلومی

«احمد هاشمی» در یادداشتی برای انصاف نیوز درباره ی عملکرد مربی تیم فوتبال استقلال در لیک برتر 94 – 95 نوشت:

1. زمین گرد است و قرار نیست دنیا همیشه شبیه آرزوهای ما باشد و بر مدار رؤیاهایمان بگردد. تنها کاری که می‌توانیم بکنیم این است که در لحظه‌ی درست، در جای درست بایستیم. بگذارید همین‌جا تکلیفم را با این نوشته روشن کنم. برای حرفی که می‌خواهم بزنم، مقدمه‌چینی زیادی لازم نیست. اینکه پرویز مظلومی، در جای اشتباه تاریخ ایستاده است. هزار و یک دلیل روشن برای این گفته وجود دارد. هزار و یکمینش این است که مظلومیِ حالا، محبوب‌تر از مظلومی اول فصل نیست. این را خود پرویزخان هم می‌داند، وگرنه این‌قدر روی قرارداد دوساله‌اش تأکید نمی‌کرد. شاید حالا خود مظلومی، آخرین باری که لقب سوبله چوبله را شنید، یادش نیاید. مظلومی روزگاری پرویز سوبله چوبله بود.

2. برای کنار هم بودن، باید رؤیای مشترک داشت. وقتی توی خیال کسی نباشی، دیر یا زود رفتنی هستی. اینجاست که وقت‌شناسی بیشتر از هر ویژگی دیگری به کار می‌آید. نباید بگذاری همه‌چیز خراب شود. پرویزخان و هواداران استقلال دو خط موازی هستند. سال‌ها هم بگذرد، نمی‌توانند درباره‌ی رؤیاهایشان باهم حرف بزنند. این موضوع ربطی به تاکتیک و نتیجه‌گیری ندارد، شاید به سن و سال مربوط باشد، شاید به گذر تند زمانه و عوض شدن آدم‌ها.

تماشاگران این تیم را دوست ندارند. هیچ‌وقت استقلال در نظرسنجی تعداد هواداران، این‌گونه از رقیب عقب نمانده بود. هواداران دل‌ودماغ ندارند یک پیامک بفرستند. تعداد تماشاگران هم که معلوم است، اصلاً نمی‌شود با پرسپولیسی‌ها مقایسه‌اش کرد؛ اما آیا همیشه همین‌طور بوده؟ معلوم است که نه. لازم نیست خیلی از سال تولدت گذشته باشد تا شهرآوردهایی را به یاد بیاوری که تعداد تماشاگران استقلال از پرسپولیسی‌ها بیشتر بوده.

3. مظلومی نباید بگذارد همه‌چیز خراب شود. نباید بگذارد به آدمی تبدیل شود که برای توجیه شکست‌هایش آسمان را به زمین می‌دوزد. نباید مانند «آقای مربی» باشد که بیست سال پیش موفقیت‌هایی داشته و حالا هر تیمی را تحویل می‌گیرد، اگر به دسته‌ی پایین‌تر هدایت نکند، چند پله پایین‌تر از فصل پیش، تحویل صاحبانش می‌دهد. این‌جور آدم‌ها مجبورند برای دیگران لقب بسازند و هر جا میکروفن دیدند، ناسزا ببافند تا هرطور شده به چشم بیایند. پرویزخان مجبور نیست از این کارها بکند. فقط کافی است در زمان مناسب، در جای مناسب بایستد. پرویزخان هنوز هم محبوب است.

4. اگر «رحمتی» نبود تیم پرویزخان، حالا کجای جدول بود؟ در این فصل، چند بار رحمتی توپ را از توی دروازه بیرون کشیده است؟ بازیکنان استقلال در زمین سردرگم هستند و این ایراد مطلقاً به بازیکنان برنمی‌گردد؛ این تیم برنامه ندارد. درست است که کمبود بازیکن دارد، اما دلیل واقعی این موضوع، خریدهای اشتباهی مظلومی است. پروپیچ که با بوق و کرنا به استقلال آمد، به‌جز بازی سایپا که توپ به پایش خورد و توی گل رفت، چه کار مثبتی در طول فصل انجام داد؟ خریدهای نیم‌فصل که فاجعه بود. عادل شیحی که از بی‌تیمی سر از ایران درآورد و مهدی مؤمنی هم که روزگاری مهره‌ی مؤثری در تیم خودش بود، به کابوس استقلال تبدیل شد.

مقام سومی در لیگ برتر، بهترین مقامی است که مظلومی تا سال‌ها در استقلال به دست خواهد آورد. امید چندانی هم به فتح جام حذفی نیست. چه‌بهتر که حضور در فینال جام حذفی را هم در کارنامه‌اش حفظ کند. حالا بهترین زمان برای خداحافظی است.

ahmadhashemi5. مخاطب این حرف‌ها پرویز مظلومی است، چون او بیشتر از مدیران استقلال شرایط را درک می‌کند. پرویزخان از جنس استقلال است و آمدن و رفتن خیلی از مدیران را دیده. او می‌داند مدیری که موقع انتخاب مربی، به‌جای اینکه به سابقه‌ی چند سال اخیر افراد نگاه کند، از چند نفر برنامه می‌خواهد، لابد تیم را دست کسی می‌دهد که کمتر بر مدیران سخت بگیرد و خواسته‌های کمتری داشته باشد. پرویزخان اگر بخواهد می‌داند چطور حرف بزند که بماند. شاید راه‌حل این مشکلات این باشد که خود پرویزخان بزرگی کند و کنار جوان‌ترها بایستد. این‌گونه شاید مدیران تصمیمات بهتری بگیرند.

6. همه‌ی این‌ها که گفته شد، کنار بگذارید. استقلال فقط یک مشکل دارد؛ روح زندگی در ساق‌های بازیکنانش جریان ندارد. این را بیشتر از همه، تماشاگر نوجوانی که پای پیاده از اسلامشهر به استادیوم می‌آید، می‌فهمد. استقلال به کسی مانند منصوریان نیاز دارد. علی منصوریان، هم جوان است، هم باتجربه. پیش از همه‌ی این‌ها آن‌قدر باتعصب هست که هیجان را به سکوها برگرداند و البته آن‌قدر مؤدب هست که بداند احترام به خانواده‌ی استقلال و بزرگ‌ترهایش، یعنی احترام به خود او. شاید اگر کسی مانند او بالاسر تیم باشد، بشود درباره‌ی کدورت‌هایی هم که بین قدیمی‌های تیم پیش آمده صحبت کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا