از اول تا آخر «گاندو» راست بود!
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «از اول تا آخر «گاندو» راست بود!» به بهانهی حاشیههای فصل دوم سریال تلویزیونی «گاندو» نوشت:
«از اول تا آخر «گاندو» دروغ بود»؛ این اظهارنظر جواد ظریف، وزیر امور خارجه دربارهی سریال گاندو در چند روز اخیر خبرساز شده است. آقای ظریف که پیش از این نیز گلایههای خود از اتهامزنیهای گاندوسازان را به شکل خصوصی با مقامهای عالی نظام و پس از آن بهطور علنی با مردم در میان گذاشته، یکبار دیگر صدای اعتراضش از اتهامها و دروغها علیه خود و همکارانش بلند شده است. او که از پشت بلندگو، «امین» نظام و رهبری خوانده شده گلهمند است که چرا همکارانش را که «از آنها جز خدمت ندیده است» جاسوس مینامند و مسئولان دستگاه سیاست خارجی را احمقهای بیدستوپایی نمایش میدهند که یا در حال همکاری و بگوبخند با جاسوسها هستند و یا تحت نفوذ کامل آنها!
اما آیا بهواقع «از اول تا آخر «گاندو» دروغ بود»؛ بر اساس آنچه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران گفته است یک نهاد امنیتی این سریال را ساخته است؛ ادعایی که تا امروز نه از سوی مسئولان آن نهاد و نه تهیهکنندهی گاندو تکذیب نشده است. حتی کارگردان «گاندو» خبر جلسات خود و نویسندهی سریال با نهادهای امنیتی را تایید کرده است. بر این اساس بهنظر میآید نگاه حاکم بر فصل اول و دوم «گاندو» نه تنها دروغ نیست، بلکه کاملاً منطبق بر واقعیت بوده و آیینه تمامنمایی از الگوی عملکرد نهاد امنیتی مورد اشارهی ظریف است!
توضیح بیشتر آنکه مبنای بیشتر قصههای «گاندو۲» پروندههایی است که هنوز در دادگاه تعیین تکلیف نشده و تنها در نهادی امنیتی طرح و بررسی شده است. و همین تحقیقات پیش از آنکه در دادگاهی مورد بررسی قرار بگیرد و پس از استماع دفاعیات متهم حکمی صادر شود مبنای قصهپردازی گاندوسازان شده است. به استثناء پروندهی عبدالرسول دری اصفهانی که پروندهاش در ظاهر به سرانجام حقوقی رسیده برای هیچیک از دیگر افرادی که در «گاندو» بهعنوان جاسوسِ همکارِ ظریف و وزارت امور خارجه معرفی شدهاند به دلیل این اتهام دادگاهی تشکیل نشده است. (نکتهی تأملبرانگیز آنکه حتی در مورد آقای درّیاصفهانی نیز بر اساس اعلام معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات، او نه تنها مرتکب جاسوسی نشده بلکه با این وزارتخانه نیز همکاری داشته است!)
این همان بخش واقعی «گاندو» است؛ نهاد امنیتی مورد اشارهی وزیر امور خارجه، رسانههای منتسب به آن و فعالان سیاسی اصولگرای مورد علاقهی آن اساساً با همین شیوه مشغول فعالیت هستند. شیوهای که بر مبنای آن اگر کارشناسان در پروندهای به این نتیجه برسند که فردی مرتکب عملی خلاف امنیت ملی شده است، این موضوع بهعنوان امری قطعی و غیرقابل خدشه تصور میشود و پیش از آنکه دفاعیهای از جانب متهم در دادگاه مطرح و یا حکمی از سوی عدلیه صادر شود مورد استناد رسانهها و سیاسیون یک جریان قرار میگیرد.
خسارت این الگوی رفتاری امنیتی آنجا خود را نشان میدهد که پس از گذشت مدتزمانی، دیگر جامعه هم همین شیوه و روش را پی میگیرد و بدون آنکه دفاع کسی را بشنود و یا مبنای ادعاهایش احکام دستگاه قضایی باشد و یا حداقل اساس سخنانش مستندات باشد، همین که از فردی نظامی یا نهادی امنیتی یا جریانی اجتماعی یا سازمانی دولتی یا نظامی سیاسی خوشش نیاید آن را به هزار و یک کار کرده و نکرده متهم خواهد کرد.
یکی بر سر شاخ، بن میبرید / خداوند بستان نگه کرد و دید
بگفتا گر این مرد بد میکند / نه با من، که با نفس خود میکند
سخن پایانی نیز پیشنهادی به گاندوسازان است؛ چه خوب است که آنان در جلسات خود با نهاد امنیتی مورد اشارهی کارگردان سریال این بار سراغ پروندههای پیچیدهای را بگیرند که در دادگاه هم به سرانجام رسیده است و اتفاقا بررسی کارشناسی آن نیز بر عهدهی گمنامهای ایثارگری از همین نهاد بوده است؛ پروندههایی مثل پروندهی اکبر طبری که دو دهه «اقدامات مجرمانهی بسیار» در نزدیکترین جایگاه به دو رئیس قوه قضاییه مرتکب شده و ظاهراً هیچکس از مرحوم شاهرودی تا آیتالله آملی لاریجانی تا محسنیاژهای و ابراهیم رئیسی متوجه آن نشدهاند یا پروندهی جاسوسی که خود را چنان به مقامهای عالی نیروی قدس سپاه پاسداران نزدیک کرد که به گفتهی سخنگوی قوه قضاییه «محلهای تردد» سردارِ شهید قاسم سلیمانی را میدانست و «در اختیار دشمن قرار داده بود» یا پروندهی هلدینگ یاس، محمود سیف و عیسی شریفی که احتمالا از دو پروندهی دیگر جذابیتهای سینمایی و ناگفتههای بیشتری هم داشته باشد!
انتهای پیام
عااالی.
سلام من که اثری از انصاف تو مقاله هاتون نمیبینم …
شما انصاف را چی معنی میکنید :؟
آقای علیرضا ! کور که خورشید را انکار می کند از حال چشم خود خبر می دهد نه حال خورشید
اشتباه منفی دادم.
همينقدر كه صداى شما رو در اورده حتما كار درسته. حتما همه قسمتهاشو نگاه ميكنم.
شاخه اى كه افت زده است را بايد بريد. حالا يا “بر سر شاخ” يا بر بن شاخ.