اصلاحات، انتخابات ۱۴۰۰ و آیندهی کشور در گفتگو با کرباسچی
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگویی زنده در اینستاگرام با انصاف نیوز به پرسشهایی دربارهی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و حواشی آن پرداخت.
او در این گفتوگو به دلایل رای دادن، چگونگی و وظایف حکومت و دیگران برای انتخابات پیش رو، مواضع حزب کارگزاران و اختلاف برداشت از اصلاحات با دیگر اصلاح طلبان، مکانیزم شورای اجماع ساز اصلاح طلبان برای انتخاب کاندیدای نهایی، ظرفیت و تاثیر نهاد دولت در امور کشور، مهمترین مسالهی کنونی ایران، دلیل اختلاف با تاجزاده، سهم احمدی نژاد در بهوجود آمدن وضعیت کنونی کشور، آیندهی روحانی و شرایط رهبر آینده و ارزیابی کاندیداهای مطرح این جریان از جمله مطهری، عارف، پزشکیان، سیدحسن خمینی، محسن هاشمی، جهانگیری، ظریف، زنگنه و همچنین لاریجانی، ضرورت گفتوگوی ملی و همچنین ضرورت تشکیل حزب واحد اصلاحات گفته است.
آقای کرباسچی میگوید که برجام جبران عملکرد دولت احمدی نژاد بود. او گفت که هیچ وقت نگفته که باید از خاتمی عبور کرد و در این باره توضیح میدهد. کرباسچی البته تاکید کرد که اصلاحات باید تعریف مجدد شود. کرباسچی از دو شرط محسن هاشمی برای کاندیداتوری در انتخابات آینده گفت.
فیلم این مصاحبهی حدود دو ساعته را میبینید.
[لینک دیدن فیلم در اینستاگرام]
[لینک فایل صوتی این مصاحبه در تلگرام]
انتهای پیام
در حال حاضر و با توجه به حکومت حداکثری ویروس کرونا بر فضای سلامت و بهداشت کشور و مهم تر عدم اعتماد اکثریت ملت نسبت به تزریق حتی اجباری واکسن کرونا خارجی یا حتی ایرانی صحبت از حضور و ایجاد مشارکت حد اکثری شاید خوش خیالی بیش نباشد
مهم تر از هر چیز تلاش حد اکثری برای بقای اجتماعی = سیاسی یعنی مشروط به اعتماد و اقبال به رای صرفا ملت نسبت به مجموعه ی جریان اصلاح طلب در کل کشور و یا حذف همیشگی از فضای قدرت سیاسی در نظام و کشور
گزینه های اصلی و حالا رای آور جریان اصلاح طلب به ترتیب میزان محبوبیت در بین ملت:
1 – محمد رضا عارف
2 – اسحاق جهانگیری
و دیگر هیچ یعنی کاندیداهایی که از این جریان در سایر انتخابات های ادوار شرکت کردند و مورد اقبال ملت قرار نگرفتند هرگز شانصی برای حتی پیروزی نسبی هم ندارند و نخواهند داشت.
گزینه های اصلی و حالا رای آور جریان اصول گرا به ترتیب میزان محبوبیت در بین ملت:
1 – سید ابراهیم رئیسی
2 – محمد باقر قالیباف
3 – حمید رضا حاجی بابایی
4 – سعید محمد
و دیگر هیچ یعنی کاندیداهایی که از این جریان در سایر انتخابات های ادوار شرکت کردند و مورد اقبال ملت قرار نگرفتند هرگز شانصی برای حتی پیروزی نسبی هم ندارند و نخواهند داشت.
گزینه های اصلی مستقل که اگر بر روی هر یک از آن ها از طرف دو جریان اصلاح طلب و یا اصول گرا ائتلاف واقعی و حقیقی صورت پذیرد حتی می توانند رقیب بسیار جدی هم باشند:
1 – علی مطهری
2 – علی لاریجانی
و دیگر هیچ
اما در صورتاعتماد به نفس جریان اصلاح طلب به خصوص شخص محمد رضا عارف و اسحاق جهانگیری و در صورت نیاز علی مطهری قطعا بر خلاف پیش بینی های مطرح مبنی بر شکست احتمالی جریان اصلاح طلب اما می تواند انتخاب بین خوب از خوب تر هم باشد که کاملا متفاوت از موضوع انتخاب و ائتلاف با حسن روحانی در سال 1392 و 1396 بود و هست چون علی مطهری قطعا اصلاح طلب تر از حسن روحانی بود و هست و خواهد بود
اما پیش بینی ها:
اصلا هم مهم نیست که چند نفر دیگر هم شرکت کنند چون شانصی برای جلب اعتماد و اقبال به رای ملت نخواهند داشت.
لازم است که در جریان اصلاح طلب به طور قطعی یک نظم و انسجام و وحدت سیاسی حاکم باشد و رهبر جریان اصلاح طلب یعنی حضرت استاد سید محمد خاتمی به عنوان محور اصلی و موثر نقش خود را به خوبی ایفا کند و حتی فکر عبور از او به فکر هیچ یک از افراد اصلاح طلب در سایر احزاب زیر مجموعه خطور نکند و یک نظم و انسجام و وحدت از طرف ملت احساس گردد تا آثار موثر و خوبی را به وجود آورد
محمد رضا عارف و اسحاق جهانگیری به عنوان کاندیدای اصلی و کاندیدای پوششی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 ثبت نام کنند
علی مطهری هم به عنوان کاندیدای اصلی مستقل در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 ثبت نام کند
از آن طرف یه سیاست قطعی از طرف ملت در این دوره ی حساس وجود دارد و آن عبور و حذف کاندیداهای روحانی و نظامی حالا بر هر میزان تجربیات حتی مثبتی که داشتند و دارند پس از طرف جریان اصول گرا حمید رضا حاجی بابایی به عنوان کاندیدای اصلی و سعید محمد به عنوان کاندیدای پوششی ثبت نام خواهند کرد
سید ابراهیم رئیسی و محمد باقر قالیباف به عنوان دو شخصیت مسئول فعلی بر دو قوه ی حساس کشور قطعا در انتخابات سال 1400 ثبت نام نخواهند کرد چون از نظر ملت امتحان خود را پس دادند و اگر قرار بود که اعتماد و اقبالی نسبت به آن ها بشود که پیش تر ها می شد و جدای از آن ملت تصمیم گرفتند که از کاندیداهای روحانی و نظامی عبور کنند و اعتنایی نکنند و حتی رهبر نظام هم احتمالا با ترک پست های حساس آن ها در این شرایط حساس کشور و نظام موافقت نخواهند کرد و حتی خود آن ها هم خطر نمی کنند چون دیگر هیچ
قطعا احزاب زیر مجموعه ی جریان اصول گرا به شدت دچار اختلاف و چند قطبی هستند و هر یک نامزد های واحد خاص خود را معرفی خواهند کرد و ائتلافی در کار نخواهد بود چون فاقد نامزد اصلی حداکثری یعنی رئیسی و قالیباف هستند اما قطعا حتی بنا بر هر دلیلی که مشارکت هم پایین باشد و آرای خاکستری نسبت به مجموعه ی نظام یعنی مخالف و منتقد سیاست های نظام بیش تر از دوره ی قبلی خواهد شد اما گرایش آن ها نسبت به کاندیداهای اصول گرا تقریبا صفر است و با هیچ ترفند شعاری نمی توانند آن موج موثر نهایی را به نفع خود اثر بگذارند اما آن موج بسیار قوی و نهایی و موثر و سرنوشت ساز هم چون انتخابات ریاست جمهوری سال 1376 و سال 1392 قطعا به نفع جریان اصلاح طلب و کاندیداهای آن ها خواهد بود اگر یک صدا و با هم و ائتلاف کنند و با توجه به کارنامه ی محمد رضا عارف در مجلس دهم و کارنامه ی اسحاق جهانگیری در دولت های یازدهم و دوازدهم به علی مطهری اعتماد کنند و بعد از اتمام مناظرات تلویزیونی و پایان زمان تبلیغات و گفتگو صریح با ملت در خصوص جلب اعتماد مجدد انصراف دهند و علی مطهری به عنوان کاندیدای اصلی و مورد اعتماد و انتخاب و ائتلاف جریان اصلاح طلب به ملت معرفی شود البته ضمن مستقل بودن او تا جریان رقیب نتوانند مجددا از حمایت اجباری جریان اصلاح طلب در سال 92 از حسن روحانی به نفع خود سود ببرند.
باید کاندیداهای دیگر از زیر مجموعه ی جریان اصلاح طلب هم منصرف شوند و فقط به سیاست برد – برد ائتلافی فکر کنند چون قطعا شخص علی مطهری احترام خاصی برای حضرت استاد سید محمد خاتمی قائل بود و هست و خواهد بود و ضمن این که مجموعه ی جریان محافظه کار و اعتدال هم از علی مطهری حمایت خواهند کرد
اگر کاندیدای نهایی جریان اصول گرا احتمالا رئیسی یا قایباف باشد پس شانصی برای محمد رضا عارف و اسحاق جهانگیری وجود ندارد اما اگر حمید رضا حاجی بابایی و سعید محمد باشد شانص نسبی حتی با حضور علی مطهری صرفا برای محمد رضا عارف وجود دارد
اگر رئیسی یا قالیباف با یکی از حمید رضا حاجی بابایی یا سعید محمد حضور یابند باز شانص محمد رضا عارف نسبی خواهد بود
اسحاق جهانگیری قطعا شانصی برای پیروزی حتی نسبی نخواهد داشت
بیاید و با مردم گفتگو کند اما در آخر به نفع کاندیدای نهایی جریان اصلاح طلب انصراف دهد.
از جریان اصلاح طلب هم فقط محمد رضا عارف و اسحاق جهانگیری ثبت نام کنند اما با توجه به گزینه ی نهایی و پوششی کاندیداهای جریان اصول گرا محمد رضا عارف باشد یا او هم به نفع علی مطهری انصراف دهد
این سیاست موفق خواهد شد البته فقط با نظم و وحدت ملی
اما اصل کار تسلط کامل بر مناظرات تلویزیونی و مستند های محمد رضا عارف و اسحاق جهانگیری و علی مطهری است که باید بسیار موثر واقع شود و باید موج های انحرافی مبنی بر تخریب را خیلی زود و با شدت خنثی کنند
باید محمد رضا عارف و اسحاق جهانگیری از کارنامه ی خود حتی حمایت مصلحتی خود از حسن روحانی در سال های 92 و 96 و از کارنامه ی مسئولیتی خود در دوران خدمت به خوبی دفاع کنند و موج مثبتی را در بین افکار عمومی ملت به نفع خود ایجاد کنند و حتی حضور کاندیداهای روحانی و نظامی بر قدرت سیاسی نظام و کشور را و آسیب ها و تبعات ناشی از آن را برای ملت به خوبی تشریح کنند
رنگ هم باید همان سبز و بنفش و خاکستری باشد.
فراموش نشود که حتی شائبه ی وجود جنگ بر سر قدرت سیاسی در جریان اصلاح طلب تاثیر منفی در حتی وجود این جریان در سال 1404 به بعد خواهد داشت ولو این که ملت خود به خود تمایل خود را به رنگ خاکستری نشان دادند و خواهند داد…
این انتخابات بر خلاف سایر انتخابات ها بقا یا حذف از قدرت اجتماعی و سیاسی برای جریان اصلاح طلب هست و اگر سرد بر خورد کنند یا تحریم کنند قطعا دود آن به چشم خود آن ها خواهد رفت.
اندکی صبر…
سحر بسیار نزدیک است…