به یاد محسن قاضی مرادی
بر اساس اعلام روابط عمومی معاونت سیما، محسن قاضی مرادی بازیگر سینما و تلویزیون شامگاه چهارشنبه 25 فروردین ماه دار فانی را وداع گفت.
زنده یاد قاضی مرادی سالها از بیماری پارکینسون رنج میبرد و در نهایت شب گذشته -چهارشنبه 25 فروردین ماه- در منزل شخصی خود جان به جان آفرین تسلیم کرد.
قاضی مرادی در سینما و تلویزیون نقشهای مختلفی را ایفا کرد و سریال «هیولا» به کارگردانی مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی از آخرین نقش آفرینیهای اوست.
او همچنین در سریالهایی مثل «هفت سنگ»، «شمعدونی»، «من یک مستاجرم»، «دندون طلا» و… حضور داشته است.
تسنیم نوشت: بازیگر بسیاری از سریالهای قدیمی تلویزیون در حالی دارفانی را وداع گفت که سالها به اتهام بیماری از دور خارج شد اما هیچوقت یادگاریهایش فراموش نمیشوند.
چهرهاش صلابت گذشته را از دست داده بود و زنگ آهنگ صدایش طراوت همیشگی خودش را از دست داده بود. ویلچر محسن را اسیر خودش کرده و دیگر خبری از آن هنرمندیهای باشکوه نبود. بازیگری که بسیاری او را با سریالها و فیلمهای طنز میشناسند و خیلی انتظار نداشتند او مونولوگهای بلند در سریال “صاحبدلان” بگوید چرا که به تعبیر محمدحسین لطیفی تا آن موقع مفهوم دیالوگها را در میزانسن فریاد میکرد.
البته بازیهای درخشان از محسن قاضی مرادی زیاد دیدهایم چه در نقش یدالله گدای “کت جادویی” که جزو کارهای فراموش نشدنی این بازیگر محسوب میشود و یا نقش استثنایی او در “ما همه خوبیم”، “زیر پوست شهر” و “قطعه ناتمام” از یادها نمیرود. اما شاید قدیمترها قاضیمرادی بیشتر تئاتری دیدهاند مخصوصاً نمایش “دندون طلا” که در دهه 1370، 160 میلیون تومان به فروش رسید و نقش “صاحبدلان” هم نقطه عطفی در کارنامه قاضی مرادی ایجاد کرد؛ شاید تا آن موقع این بازیگر را با شوخیهایش در سریالهای طنز دیده بودند و خیلی برای مخاطب قابل باور نبود آنقدر جدّی و خلاقانه و در عین حال هنرمندیاش را به رخ خیلیها کشاند.
محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون که تجربه متفاوتی را با محسن قاضیمرادی تجربه کرد؛ او هم در مراسم تجلیل از این بازیگر قدیمی حضور داشت و حرفها و اتفاقات قابل تأملی در این جلسه رقم خورد که ویدئو و بخشی از این گپ و گفتها را در ادامه بخوانید. البته نیمنگاهی به آثار رمضانی مرحوم قاضیمرادی داشتیم که ساعاتی قبل بعد از سالها تحمل بیماری، دارفانی را وداع گفتند.
ساعتی قبل خبر درگذشت محسن قاضی مرادی، بازیگری قدیمی که در بیش از 40 سریال تلویزیونی ایفای نقش کرده بود، منتشر شد. قاضی مرادی حضور در قاب تلویزیون را با ایفای نقش در تله تئاتر آغاز کرد. او در ادامه به این حضور، وجوه دیگری هم بخشید و البته به ژانر کمدی بیش از همه تمایل نشان داد. در میانِ سریال هایی که قاضی مرادی در آنها بازی کرده است، نام چهار سریال رمضانی و چند مجموعه نوروزی هم دیده میشود.
آخرین مجموعهای که محسن قاضی مرادی در آن بازی کرد، “هیولا” ساخته مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی بود که به سال 1397 برمی گردد. در حقیقت این سریال، آخرین نقش آفرینی قاضی مرادی مقابل دوربین پروژههای تصویری هم محسوب میشود. اما بازی در آخرین سریال تلویزیونی برای این بازیگر فقید، در سال 1394 و با ایفای نقش در پروژه “شمعدونی” سروش صحت رقم خورد. او که در اواخر عمر از بیماری پارکینسون رنج میبرد، در این سالهای آخر نتوانست به دلیل عوارض آن، ایفای نقش کند و در نهایت هم به دلیل همین بیماری جانش را از دست داد.
قبل از “شمعدونی”، قاضی مرادی در سریال ماه رمضانی “هفت سنگ” به عنوان بازیگر مهمان حاضر شده بود. این مجموعه تلویزیونی رمضان سال 1393 از شبکه سه پخش شد و کارگردانی آن را علیرضا بذرافشان عهدهدار بود. او پیشتر در سریال رمضانی “پشت کنکوریها” ایفای نقش کرده بود و قاضی مرادی در آن نقش پدر محسن (با بازی برزو ارجمند) را ایفا میکرد.
“چمدان” دیگر سریال ماه رمضانی است که مرحوم قاضی مرادی حدود 9 سال قبل، مقابل دوربین آن رفته بود. این سریال رمضان 1391 روی آنتن رفت و داستان یک “چمدان” را دنبال میکرد که دست به دست میچرخید و ماجراهای جالبی را پشت سر میگذاشت. شاید حضور در “صاحبدلان” سریال رمضانی دیگری که محمدحسین لطیفی کارگردانی کرد، جزو متفاوتترین آثار کارنامه او به شمار میرود.
«عید امسال» ساخته سعید آقاخانی (1388)، «قرارگاه مسکونی» به کارگردانی سید جواد رضویان (1387) و مهمان پذیر طوبی (1381) از جمله سریالهای نوروزیاند که در سالهای گذشته با نقش آفرینی محسن قاضی مرادی همراه شدند.
توجه شما را به مشروح مراسم تجلیل از قاضیمرادی در جلب میکنیم:
روایتهای کارگردان “صاحبدلان” از مونولوگ گفتن محسن قاضیمرادی
محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون در این مراسم تجلیل درباره حضور محسن قاضیمرادی در سریال “صاحبدلان” و “کت جادویی” صحبت کرد و گفت:
“آغاز کار ما با محسن قاضی مرادی در “کت جادویی” شکل گرفت. آن موقع من جوانتر بودم و سومین تجربهای بود که با وجود این بزرگان هنر به سرمنزل میرسید. قرار بود محسن قاضی مرادی نقش همان مستخدمی را بازی کند که در نهایت مهدی فقیه نقشآفرینی کرد. ابتدا این نقش را با محسن تمرین کردیم که دیدیم واقعاً آبدارچی درنمیآید. خیلی ناراحت شد اما من به او گفتم تو یدالله گدا را بهتر بازی میکنی!
محسن از این پیشنهاد ناراحت شد. وقتی قبول کرد چنان یدالله گدایی شد که خودش هم گفت از ابتدا باید این نقش را انتخاب میکردم. اتفاقاً بعد از “کت جادویی” و درخشش در این نقش، “زیر پوست شهر” را بازی کرد و دوباره گونهای از این نقش را به مرحله اجرا رساند. در کار “صاحبدلان” یکی از بهترین نقشهایش را به رخ کشید؛ چنان مونولوگ میگفت که کمتر کسی تا به حال دیده بود. چرا که او بیشتر دوست دارد مفهوم دیالوگ را بگیرد و بازی کند اما اینجا مخاطب اعتقادش به دیالوگ را دید و نقطه عطفی در کارنامه کاریاش به شمار میرود.”
او همچنین درباره کوتاهی که نسبت به این بازیگران پیشکسوت میشود چنین گفت: “من مرزی بین نمایش تئاتر، سینما و تلویزیون در کارهای محسن قاضی مرادی ندیدم او هرجا باشد چه جدی و چه طنز، بازیگر توانایی است. هنرمندان دستمال کاغذی نیستند که هر طور خواستیم با آنها رفتار کنیم. آنها همیشه به کار میآیند و بایستی از آنها استفاده کنیم. آنها زندهاند با کار کردن و مطمئناً این دست از بازیگران قدیمی و با سابقه دنیای هنر به کار بیشتر میاندیشند.”
یادم میآید با همان صدای گرفته به سختی جملاتی را بر زبان آورد: «من با لطیفی همیشه رفاقتی کار میکردم؛ او را به عنوان یک کارگردان بزرگ قبول داشتم. هیچوقت فکر نمیکردم نقش یدالله گدا(کت جادویی) آنقدر درخشان دربیاید و ماندگار بشود. بعدها فهمیدم لطیفی چه خدمتی به من کرد، چون نهایت خدمتکار هیچ اتفاقی برای من نمیافتاد.
بهترین نقش محسن قاضی مرادی
محمدحسین لطیفی در پاسخ به این سؤال که بهترین نقش محسن قاضی مرادی به کدام فیلم یا سریال برمیگردد، گفت: من در کار “ما همه خوبیم” بیژن میرباقری نقشآفرینی استثنایی و درخشانی از او دیدیم. یا یدالله گدا در “کت جادویی” و نقش بسیار ماندگارش در “صاحبدلان” را جزو بهترین کارهای محسن قاضی مرادی میدانم. من معتقدم فیلم زمانی خون دارد که در درون آن زندگی باشد. محسن قاضی مرادی نقشی نبوده که زندگی را تزریق نکند. هرچه را بازی کرده باور کرده و براساس آن باور نقش را ایفا کرده است. به دل نشسته چه طنز و جدی بوده است.
ماجرای دعوت نشدن به “خندوانه” و “دورهمی”
مهوش وقاری همسر قاضیمرادی که در این مراسم حضور داشت و البته چند بارِ دیگر هم بابِ گفتوگو فراهم شد به ماجرای دعوت نشدن به “دورهمی” و “خندوانه” اشاره شد؛ او چنین گفت: “خیلی راجع به این مسئله صحبت شد؛ مثلاً میگفتند تو که با رامبد ارتباط صمیمانهای داری چرا دعوت نمیشوید. چرا در برنامه “دورهمی” مهران مدیری دعوت نشدید؟! همه خانمهایی که اصلاً نمیشناسیم دعوت شدند. اوایل فکر میکردم خیلی خصوصیات خاصی میخواهد در این برنامهها باشیم بعد دیدیم ویژگی خاصی هم لازم ندارد.”
در این هنگام قاضی مرادی دوباره به سختی صحبت کرد و گفت: در “کت جادویی” و “اسپاگتی در هشت و بیست دقیقه” با رامبد جوان کار کردم.
منصفانه نیست که به اتهام بیماری از دور خارج شویم
*در بخش دیگری از این مراسم؛ محسن قاضی مرادی خطاب به کسانی که حال او را نمیپرسند و نمیدانند چه سختی را خود و خانوادهاش میگذراند این چنین گفت: بیماری برای همه است و روزگار این طور نمیماند. دعا میکنم هیچوقت دوستانم به چنین دردهایی دچار نشوند اما منصفانه نیست که به اتهام بیماری از دور خارج شویم. چراغ از بهر تاریکی نگهدار؛ چون میوه سیر خوردی شاخ مشکن؛ چو به بودی طبیب از خود میازار؛ که بیماری توان بودن دگر بار.
ایسنا نوشت: شامگاه ۲۵ فروردین ماه سال 1400 محسن قاضی مرادی بعد از مدتها تحمل رنج بیماری، آغوش خود را به روی فرشته مرگ گشود تا برای همیشه به آرامش برسد.
او که بیش از 30 سال سابقه حضور در عرصه بازیگری را داشت، مقابل دوربین بسیاری از نامآوران سینما و تلویزیون رفت.
چنانکه در کارنامه هنری او همکاری با هنرمندانی همچون بهرام بیضایی (سگ کشی)، بهمن فرمان آرا (خانهای روی آب)، رخشان بنی اعتماد (زیر پوست شهر)، پریسا بختآور (دایره زنگی)، مازیار میری (قطعه ناتمام)، ابوالحسن داودی (تقاطع و مرد بارانی)، داود میرباقری (مسافر ری)، سیروس الوند (یک بار برای همیشه)، شهرام اسدی (اوینار)، مجتبی راعی (غزال)، ایرج طهماسب (دختر شیرینی فروش)، خسرو معصومی (رسم عاشق کشی)، مهدی صباغزاده (صبحانهای برای دو نفر ) به چشم میخورد که البته این بخشی از کارنامه اوست.
همانطور که در تلویزیون نیز با کارگردانهایی همچون داود میرباقری، مرضیه برومند، پریسا بخت آور و … همکاری داشت.
قاضی مرادی اما با وجود کارنامه هنری پر و پیمان خود و با وجود جایزهای مانند تندیس بهترین بازیگر دوم مرد برای فیلم «ما همه خوبیم» به کارگردانی بیژن میرباقری، دنبال جار و جنجال نبود. شاید اگر در بستر بیماری نمیافتاد هرگز به موضوعی مانند نشانهای هنری نمیاندیشید.
اما بعد از اینکه بیماری بی رحم پارکینسون او را بدجوری در بستر انداخت، همسرش مهوش وقاری، دیگر بازیگر بیحاشیه ، در گفتگویی که سال گذشته با ایسنا داشت، به این موضوع اشارهای گذرا کرد.
وقاری با وجود سالها تیمارداری نه گلهای داشت و نه شکایتی. نه آن چنان از تنگناهای مالی شکوه کرد و نه نوک انتقادات خود را به سمت کسی نشانه گرفت.
هرچند این نوشتار هم رنگی از آه و افسوس دارد ولی ما هم میکوشیم شیوه او را پیش بگیریم و پای را از دایره انصاف بیرون نگذاریم و قضاوتی نکنیم.
قاضی مرادی از بازیگرانی نبود که مدارک هنری خود را گردآوری کند. او نیز مانند برخی از همکاران خود شاید چندان حال و حوصلهای برای این گونه کارها نداشت.
کم توجهی به امور اداری شاید نقطه ضعف بخش زیادی از هنرمندان ما باشد که چندان در قید و بند آن نیستند و تنها زمانی که کارشان به دارو و درمان بیفتد، به اهمیت چنین موضوعاتی پی ببرند.
اما این پرسش هم وجود دارد که آیا هچ بخشی هم در بدنه دولت یا اصناف هنری در این زمینه مسئول نیست؟!
مهوش وقاری عنوان کرده بود که چون خود و همسرش عضو موسسه هنرمندان پیشکسوت نیستند، نمیتوانند از مزایای این موسسه همچون بیمه تکمیلی و … بهرهمند شوند. برای عضویت در این موسسه هم داشتن درجه هنری ضروری است.
اما وقاری که عموما به تنهایی عهدهدار پرستاری از همسر بیمار خود بود، دیگر توش و توانی برای پیگیری این امور نداشت بویژه اینکه نیاز بود تا سی دی کارها را ارایه دهد.
این زوج هنری که گویا روحیاتی شبیه یکدیگر داشتند، تصور میکردند نشانهای هنری همچون عنوان «دکتر» و … به ژستی تبدیل شده است و اهمیتی به قبیل عنوانها نمیدادند ولی در کوران بیماری بود که دریافتند بعضی امتیازها تنها شامل حال کسانی میشود که این عنوان و درجه را داشته باشند.
وقاری در آن گفتگو عنوان کرده بود:« واقعا برایم سوال است که فرق محسن با آقا یا خانم ایکس که این درجهها را دارند چیست؟! و مهمتر اینکه صحت و سقم مدارک لازم برای چنین درجههایی چطور بررسی میشود؟ چون مثلا دوستی را میشناسم که به سختی مدرک تحصیلی خود را گرفته ولی الان مدرک درجه یک هنری دارد. همه اینها را که میبینم برایم عجیب میشود که آیا من و محسن بعد از این همه سال سابقه باید دنبال سیدی بازیهای خود باشیم تا برای گرفتن درجه هنری اقدام کنیم؟»
پرسش مهوش وقاری البته ممکن است پرسش برخی دیگر هم باشد.
بی توجهی هنرمندان به امور اداری سر جای خود. این نکته هم به جای خود که ما علاقه چندانی به گردآوری اسناد و مدارک خود نداریم و هنوز منبع بسیاری از اطلاعات ما ویکی پدیا است و هیچ بانک اطلاعاتی جامع و مستندی درباره هنرمندان خود گردآوری نکردهایم. با این همه این انتظار شاید چندان بیجا نباشد که در وزارتخانهای مانند وزارت ارشاد با آن همه کارمند، هیچ کس نمیتواند مسئول گردآوری اسناد و مدارک هنرمندانی باشد که در وضعیتی مانند محسن قاضی مرادی گرفتار شدهاند.
آیا اساسا لازم نیست این وزارتخانه خود دست به کار گردآوری اسناد و مدارک افراد باشد تا شایبهای که وقاری در زمینه صحت و سقم این مدارک از آن سخن گفته، رخ ندهد.
درگذشت محسن قاضی مرادی با همه غمبار بودنش شاید تلنگری باشد هم برای هنرمندان که در روزگار پر توانی، بخشی از وقت و انرژی خود را صرف امور اداری و شخصی کنند و از آینده خود غافل نمانند که تجربه نشان داده فردا روز کسی به فکر ما نیست و هم هشداری باشد برای مسئولان و مدیران و همین طور اصناف هنری که گردآوری اطلاعات اعضای خود را کم اهمیت نشمارند.
انتهای پیام