حضرت یوسف؛ الگوی دفاع از حیثیّت خود و جذب و هدایت ستمکاران
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «حضرت یوسف؛ الگوی دفاع از حیثیّت خود و جذب و هدایت ستمکاران» نوشت:
انسان باید بر صراط بندگی، کسب رضای خدا و انجام وظیفه پای بفشرد و اگر در این مسیر مورد تهمت و ستم قرار گرفت، با توکّل بر خدا، در دفاع از خود در حدّ توان، به اندازه لازم و با خودداری از افراط، همّت نماید. این که خدای تعالی به مؤمنان وعده صریح داده که: «إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا»(حج/38)[خدا به یقین از مؤمنان دفاع خواهد کرد]؛ به هیچ وجه نفی کننده وظیفه دفاع از خود و نفی تهمتها و اثبات برائت و بیگناهی نمیباشد لذا در آیه بعد از این وعده، مؤمنان را به دفاع از خویش فرامیخواند.
حضرت یوسف از جانب خویشاوندان و اطرافیان ستمپیشه به دو گناه ناکرده متهم شد: 1. دزدی؛ 2. فحشاء و دست درازی به همسر عزیز؛ حضرت با این که از هر دو اتّهام مبرّا بود و خداوند بر این برائت آگاه، ولی از هر فرصتی برای دفاع از حیثیّت خود بهره جست از جمله:
1. وقتی تلاش زلیخا برای واداشتن یوسف به کام دادن، نتیجه نبخشید، یوسف را به اتهام «شکستن حریم همسر عزیز» به زندان انداختند. بعد از مدتی تحمّل زندان، یوسف خواب دو زندانی را تأویل کرد و هنگام خروج آنان از زندان، به آن یکی که از ندیمان پادشاه بود و به مقام سابقش بازمیگشت سفارش کرد که محکومیت مظلومانه مرا به پادشاه یادآوری کن. بعضی از مفسران این اقدام حضرت را نوعی توسّل به غیر برای آزادی شمرده و زندانی شدن طولانی مدت او را تنبیه خدا برای این اقدام غیرموحدانه پنداشتهاند؛ حال آن که حضرت نه برای آزاد شدن، بلکه برای دفاع از حیثیت خود اقدام کرد و این اقدام او نکوهیده نبود و از آن هم پشیمان نگشت لذا بعد از چندین سال، وقتی خواب پادشاه را تعبیر کرد و فرمان آزادیاش صادر گشت، قبل از این که دستور آزادی را بپذیرد، از پادشاه خواست در باره جریان مهمانی زنان درباری و بریدن دستانشان تحقیق کند و تنها زمانی که به خواست او و با تحقیق پادشاه و بعد هم اعتراف زنان و زلیخا، بیگناهیاش اثبات شد، آزادی را پذیرفت.
- بعد از این که با تدبیر سایه شوم قحطی را از مصر دور کرد و کنعانیان برای تهیه آذوقه به مصر آمدند و با برادران خود مواجه گشت، برای دفع تهمت دزدی از خویش و متنبّه ساختن برادران به ظلم و خطا، با توافق برادرش بنیامین، ظرف آبخوری را در بار و بنه او نهاد و مأموران مصری که در پی «پیمانه سلطنتی» گمشده، بودند[توجه کنید آنچه گم شد، «صواع الملک= پیمانه پادشاهی» بود و آنچه در بار بنیامین یافتند، «السقایه= ظرف آبخوری»؛ و به احتمال قوی این دو غیر هم بودند و گم شدن صواع الملک با پنهان سازی جام آبخوری، مقارن درآمد]، جام را از بار بنیامین درآوردند تا برادران بفهمند همچنان که بنیامین به جهت این اقدام هماهنگ شده و تدبیریِ یوسف که جام را در بار او قرار داده بود تا بتواند او را به عنوان دزد مال خود، به عنوان «برده و خادم» نزد خویش نگه دارد؛ دزد به حساب نمیآید، یوسف هم به جهت همراه داشتن کمربند جدشان اسحاق، که عمهاش با هماهنگی و همراهی یوسف، به کمر وی بسته بود تا به عنوان دزد مال خودش، او را به عنوان برده و خدمتگزار نزد خود نگه دارد؛ هم دزد نبوده است. در این دو جریان یک نکته بسیار مهم دیگر هم قابل توجه و درسآموز است:
یوسف سعی در جذب و هدایت حتی خطاکاران ستمپیشه داشت و در قاموس او انتقام، رسوا سازی و شکستن خطاکاران جایی نداشت از این رو تا نهایت امکان سعی داشت آبروی آنان را حفظ کند. در اقدام برای اثبات پاکی خود و اثبات کامطلبی همسر عزیز، اصلا نام زلیخا و اقدام خطای او را نبرد بلکه خطاب به فرستاده پادشاه به صورت کلی گفت: «از پادشاه بخواه جریان زنان مصری که در آن مهمانی کذایی دستان خود را بریدند، چه بود؟»
در مورد برادران هم برای توجه دادن آنان به خطایشان، پرسید: «آیا میدانید «ناآگاهانه» با یوسف و بردارش چه کردید؟». هم ستمشان را به صراحت نگفت و هم با قید «ناآگاهانه»، ستمشان را توجیه کرد و همین که آنان به خطای خود اعتراف کردند، با نهایت محبت از خطایشان درگذشت و حتی به آنان وعده آمرزش خداوند را هم داد! و در نهایت داستان هم وقتی به یادآوری نعمتهای خدا بر خودش پرداخت، از بیرون آمدنش از زندان شروع کرد و قبل از آن را که به چاه انداختن توسط برادران و به زندان انداختن توسط زلیخا بود، به فراموشی سپرد.
چون در قاموس یوسف انتقام گرفتن و رسوا ساختن جایی نداشت و با توجه به صفای باطنش، در هر دو مورد موفق شد ضمن اثبات برائت و بیگناهی خود، خطاکاران را پشیمان ساخته و به توبه سوق دهد. امید که در ماه رمضان به حضرت یوسف اقتدا کرده و ضمن دفاع از حیثیت خویش، به جذب و هدایت خطاکاران همّت کنیم.
انتهای پیام
سلام…حضرتیوسف.ع.توسط
خداوندبهواسطهفرشتهوحی
هدایتمیشدوعلمتعبیرخواب
بهایشاناعطاشدهبودو…دفاعحق
مشروعهرانساناستوباوجودنرم
افزارهایخبریکنونیبهتانزنندگان
وتشکیلاتیکهکارشانتخریب
شخصیتافرادهدفاستبهراحتیوبدوناینکهشناختهشونداقدام
میکنندودینخودرابهجهتدنیا
میفروشند