پزشکیان: مثل استخوان در گلوی مردم گیر کردهایم
یک مدیر رسانهای که در ستاد میرحسین موسوی هم مسئولیت داشته است میگوید برحسب همان دغدغههای سال 88 تصمیم گرفتهاند با کاندیداهایی که نزدیک و همسو و سلامت هستند دیدار کنند و ببینند که چه کمکی میتوانند بکنند.
دیدار مدیران رسانه با دکتر پزشکیان پیش از روشن شدن نتایج بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان و ردصلاحیتهای گستردهی کاندیدهای اصلاح طلب بوده است.
آیا میتوان نام آنچه در پیش رو داریم را انتخابات گذاشت؟
یکی از این فعالین رسانهای میگوید از طریق یکی دیگر از نمایندگان در جریان دیدگاههای کارگری دکتر پزشکیان و سلامت نفسش قرار گرفتهاند. او همچنین درمورد نگرانیهای خود که مایل است برنامهی پزشکیان را درموردشان بداند به موضوع فشارها در مورد مذاکرات اشاره میکند و تاکید دارد که «حتما برای اعمال این فشارها به تیم مذاکره کننده اجازه دارند».
در ادامه میپرسد آیا باتوجه به وضعیت موجود میتوان نام آنچه در پیش رو داریم را انتخابات بگذاریم؟ او مثالی میزند و میگوید یکی از دوستانم که رفت و آمدی به عراق دارد میگوید که تنها 10-15 درصد کنترل بغداد در دست دولت است و فکر میکند که دارد حاکمیت خود را اعمال میکند؛ نکند که ما هم در این وضع هستیم و آگاه نیستیم؛ و سوال میکند که شما در این عرصه تاکجا خواهید ایستاد.
پزشکیان در جواب به این مدیر رسانهای گفت آنچه که من را -چه برای مجلس و چه ریاست جمهوری- دارای انگیزه کرد این بود که بیایم مسائلی که به آنها معتقدم را بگویم و همچنین حرف مردمی که سالهاست به اسم دین و مذهب به آنها زور میگوییم بزنم. آنچه ما ساختهایم اسلامی نیست. مردم از من ناراضیاند و نه اسلام و وقتی عملکرد من را میبینند از اسلام هم روی میگردانند.
در همهی زمینهها داریم سقوط میکنیم، حاکمیت میتواند رانت و فساد و… را در عرض شش ماه تا یکسال درست کند. اگر همان FATF درست کنند خیلی مسائل حل میشود. در بانک قوامین 70 هزار میلیارد پول گم است! چرا رهبری دستور ادغام دادند؟ اگر او نمیگفت اصلا قبول هم نمیکردند، اسلحه هم که داشتند.
پالرمو معنیاش این است که اگر کسی مالیات نداد هرجای دنیا هم که باشد بگیرندش و برش گردانند. آدم دلش نمیخواهد ساکت بنشیند.
تابحال در کشور اجازه ندادیم یک جریان مخالف نظرش را بگوید
او همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: ما گفتگو بلد نیستیم، تابحال در کشور اجازه ندادیم یک جریان مخالف برود و نظرش را بگوید. در آذربایجان بچهها به کنار دریا رفته بودند و آب ریخته بودند، یک کار نمادینی بود که دریا خشک است. رفته بودند و گرفته بودندشان. برای چه میگیرید؟!
پزشکیان در پاسخ سوال یکی دیگر از مدیران رسانههت که «مگر مجلس ظرفیت نداشته که حرفهایش را بزند؟»، میگوید: من در نائب رئیسی، مجلس را اداره میکردم اما تلویزیون کسی دیگر را نشان میداد. مجلس یک نماینده است اما دولت یک زیرمجموعهی گسترده دارد. یک ساختار بزرگ است. اگر دولت اراده میکرد همان زیرمجموعهی خودش درست به مردم خدمت کند، حتما میتوانست. کار دولت چیست؟
اصلا من را هم تلویزیون نشان ندهد و رئیس قوه قضاییه را نشان دهد در کارخانه، اما خدمتی که من به مردم میکنم، رفتارم با دانشجویان و دادن امکانات و… به کی ربط دارد؟ میتوانند بیایند و بگویند چرا این کارها را کردی؟ همه اینها را میتوان اصلاح کرد. در این مدت بجای اینکه به محدوده کاری خود بپردازیم به حوزه کاری بقیه تعرض کردهایم، مثل کاری که قوه قضاییه کرده است.
اما دیگر فعال رسانهای در انتقاد به صحبتهای پزشکیان میگوید که آقای روحانی هم مثل شما فکر میکرده است اما در عمل نشدنی است. مجلس یک مرکز دلالی بزرگ است و اکثریت روسای کل و مدیران میانی را مجلسیون انتخاب میکنند.
پزشکیان به روزهای وزارتش اشاره میکند و میگوید: بدترین روزهای وزارتم روزهایی بود که به مجلس میرفتم. باید حرف مفت میشنیدم، نماینده هم بودند و نمیشد حرفی زد. من حرف زور را نمیپذیرم و در عین حال میتوانم تعامل کنم.
مهندسی انتخابات امروز تبدیل به مهندسی ساختارها شده
اما یکی دیگر از حاضران در این جلسه تاکید کرد که مهندسی انتخابات امروز تبدیل به مهندسی ساختارها شده است. او اشاره کرد که حداقل 8 وزارتخانه باید با مشورت انتخاب شوند. جلسهی سران قوا و جلسه اقتصادی قوا و انواع نهادهای قانونگذار در کنار دولت شکل گرفته است. اگر هم آدمی آمد که میتوانست اقتدار را به دولت بازگرداند بایکوت شد.
پزشکیان پاسخ داد: خب آدمشان را بیاورند، اما اگر در موعد مقرر به هدف اعلامی نرسید من هم برخورد میکنم و جریمه میکنم.
در اینجا آن فعال رسانهای با مثالی گفت، شما آقای پزشکیان، رئیس جمهور میشود، مصلحی را برکنار میکنید اما برش میگرانند، یا نمکی را.
پزشکیان در جواب تاکید کرد: من قرار نیست در تعارض با رهبری کار کنم. باید اویدنس دهیم که فلانی کار نمیکند. میدان برای تغییر باز است و خیلی کارها میشود کرد. درمورد سران قوا و جلساتشان، این یک فرصت است و نه تهدید. یک تعامل است.
با سپاه و بسیج هم اگر چیزی را منطقی بگویند و منطقی باشد میپذیرم و اگر هم منطقی نباشد، من با آنها منطقی صحبت میکنم و نمیپذیرم.
او در پاسخ به یکی از رسانهایها که تاکید کرد «دخالت در ساختار زیاد شده» گفت: شکی نیست اما درصدی از زیرمجموعههای خودمان را میتوانیم اصلاح کنیم. آنها که دیگر دست خودمان است. پزشکیان در این مورد مصائب وزارت سمت و وزارت کار را مثال زد.
یکی از رسانهایها در اینجا دوباره تاکید کرد که یکی از دلایلی که بخش عمده مدیران میانی ضعیفاند این است که آنهایی را که مثل شما قرار است بایستند، برمیدارند.
پزشکیان به این موضوع پاسخ داد: حرف را قبول دارم اما با اما و اگری که اشکالش دولت است. موضوع این است که آن مدیران اکشن پلن ندارند. اصلا ما در کلان نقشهای نداریم که در فرهنگ و اقتصاد و اجتماع چه باید بکنیم.
یکی از رسانهایها در این مورد میگوید: سیستم مدیری که در پروندهاش انقلت هست را راحتتر میپذیرد چون میتواند به خطشان کند. مردم میگویند در این 40 سال هر کسی را که رئیس جمهور کردید یا در حبس و حصر است و یا مغضوب.
پزشکیان پاسخ داد: ما دلمان میخواهد مملکت را درست کنیم و آن دخالتها هم وجود دارد، ولی میتوانیم آن دخالتها را محدود کنیم. رئیس دولت باید جوری با بدنهی دولت برخورد کند که اگر نبود ناراحت شوند.
نظر رسانهایهای حاضر درمورد این موضوع اما حاکی از نگرانی بود که: کسی که اینگونه کار کند را میسوزانند.
ما بیشتریم اما جدا جدا
پزشکیان پاسخ داد: در آنسو تمامیتخواهان اندکی هستند که میخواهند با قدرتی که دارند همهجا را بدست گیرند، در اینسو افراد بیشترند اما تنها و جدا. دولت میتوانست آدمهای دلسوز را جمع کند تا صدای ملت شوند.
یکی از رسانهایها با انتقاد از اینکه در نظرسنجیها میزان رای و شناخته شدگی پزشکیان ثابت است پیشنهاد میدهد که باید نگاهها را جلب کرد.
پزشکیان به این موضوع پاسخ میدهد: من که اهل شلوغی نیستم، ولی حرفم را میزنم. در مورد جناحها آنچه میدانم اصولگراها که با ما موضع دارند -اگرچه که در این دورهی اخیر از بین اصولگرایان رای آوردم چون اصلاح طلبان اصلا انتخابات را تحریم کردند- الان هم یک تعدادی از اصلاح طلبان هم با من مشکل دارند، من هم با آنها، با نگاه اقتصادی و نوع برخورد و …
من حتی وزیر که بودم هم اینها میخواستند من را رد کنند و هم آنها. آنطرف میگفتند که این اصولگراست و نفوذی آمده و اینطرف هم میگفتند این اصلاح طلب است آمده. خود دولت میگفت این اصولگراست ولی در دولت بودم.
تصور میکنم اگر به مناظرات برسیم وضعیت نظرسنجیها تغییر میکند. اصولگرایانی که مطرح هستند که اکثرا سبد رایشان از بین همان اصولگراهاست؛ اما من هم از اینطرف رای دارم و از آنطرف هم کمی رای دارم. فعلا با مردم عادی بحثی نیست که یک تعدادیشان میخواهند رای ندهند و یک تعدادی هم مخالفند و اصلا از ریشه ما را قبول ندارند و گیر کردهاند که میخواهند چه کنند و ما هم مثل استخوان در گلوی همهشان گیر کردهایم.
من اصلا قدم اولم این نیست که کاری کنم تا مردم رای دهند، دلم میخواهد آنچه را که حق است بگویم. به دنبال این نیستم که جوری حرف بزنم تا در آن جایگاه قرار گیرم یا آنجا که رسیدم تلاش کنم جوری کار میکنم که آنجا را از دست ندهم یا با آن قدرتهای پنهانی که از آنها گلایه دارید همکاری کنم و مردم را از یاد ببرم.
انتهای پیام
به گمانم مثال خوبی نیست
چوب دو سر … بهتر است