خرید تور نوروزی

مردان جديد بنشانيد تا هوا تازه شود!

احسان رستگار، روزنامه نگار در شماره ی چهارشنبه ی روزنامه ی قانون نوشت:
«سرانجام عارف رئیس مجلس می‌شود یا لاریجانی؟». این سوال ذهن بيشتر تحلیلگران، رجال سیاسی و حتي مردم كوچه و بازار را به خود مشغول کرده است. رسانه‌ها نيز در حال گمانه زنی‌اند. آن یکی می‌گوید که فراکسیون امید ما، فراکسیون اکثریت است و دیگری مدعی است که فراکسیون اصولگرایان ما، اکثریت را در اختيار دارد. بعضی می‌گویند چون تعداد اصلاح طلبان مجلس از اصولگرایان بیشتر است، پس عارف رئیس مجلس مي‌شود! برخی نيز این گونه استدلال می‌کنند، از آنجا که لاریجانی در بزنگاه‌هایی مانند به تصویب رساندن برجام در مجلس، بسیار هوشمندانه عمل کرد،گزینه مطلوب دولت است و بسیاری از اصلاح طلبان هم به این نکته واقف شده‌اند که اگرچه عارف اصلاح‌طلب‌تر است، اما لاریجانی از کارآمدی بیشتری برخوردار بوده و قادر است تا اجماع بهتری را در مجلس رقم بزند. از سويي رگ گردن طیفی بیرون زده که چه معنا دارد اصلاح طلبان، از لاریجانی حمایت کنند؟ ناسلامتی عارف اصلاح طلب است و لاریجانی یک اصولگرا و همه، از رهبران اصلاحات گرفته تا رسانه‌های اصلاح طلب، همگی باید یک صدا ریاست عارف را فریاد و مطالبه کنند، نه اینکه در باب چرایی بهتر بودن لاریجانی نسبت به عارف مقاله منتشر کنند! این‌ روايت امروز مباحث ریاست مجلس است، اما سوال اینجاست که در وهله اول و در عمل، فاصله لاریجانی تا عارف چقدر است و دوم، صرف اینکه علی لاریجانی تخصص بده بستان با جناح‌های مختلف را داراست یا محمدرضا عارف، معاون اول دولت اصلاحات بوده، باید موجب شود تا از دیگران  برای تصدی کرسی ریاست مجلس شایسته‌تر به شمار آیند؟ آیا صرف اینکه عارف در صدر فهرست امید بوده، باید باعث شود که همگی او را گزینه‌مطلوب قلمداد کنند؟ یا چون لاریجانی با دولت داد و ستد دارد، باید موجب شود تا نمایندگان حامی دولت او را شایسته‌ترین گزینه برای ریاست ارزیابی کنند؟

مدير لازم است نه  آقا بالاسر!

یک پاسخ «نتیجه گرایانه» وجود دارد و پاسخی «آرمان گرایانه با لحاظ کردن واقعیات»؛ نتیجه گرایی حکم می‌کند شخصی رئیس مجلس شود که بهتر می‌تواند راه را برای دولت و حامیانش هموار کند اما آرمان گرایی توام با واقع بینی، می‌گوید که مجلس شورای اسلامی، مجلس و نهادی در راس امور است. قوه مقننه است، نه قوه مجریه! آن‌كس برای تکیه زدن به کرسی ریاستش شایسته‌تر است که هم تسلط کامل تری نسبت به اجرای آیین نامه داخلی مجلس دارد و هم بیشتر دغدغه صیانت از حقوق ملت را در سر می‌پروراند. حال اینکه این شخص، سر عناد با دولتی که قانون را به رسمیت می‌شناسد نداشته باشد، البته می‌تواند به عنوان یک نقطه قوت محسوب شود، اما شرط کافی برای شایسته‌تر بودن به شمار نمی‌رود.

نه به رئيس حزبي!

واقعیت این است که هر چه یک رئیس، تعلقات خاطر حزبی و جناحی‌اش بر دغدغه‌های تقنینی و صیانت از حقوق ملتش بچربد، خواه ناخواه ، پای عمل که برسد، ‌ بین حق و منافع حزبی، طرف حزبش را می‌گیرد، بین مصلحت کشور و حقوق ملت و مصلحت خود، سعی می‌کند ارتباطات شخصی‌اش با نهاد‌ها و سازمان‌های خاص را حفظ کند. براي مثال وقتی خود پیش از مجلس در نهادی عضو بوده، اگر وزیری از‌‌ همان نهاد معرفی شود، حتی حاضر می‌شود در حالی که ریاست مجلس را بر عهده دارد، در مقام مدافع و موافق آن وزیر نطق کند؛ چرا؟ چون خود نیز وابسته به‌‌ همان نهاد قدرتمند است!

چرا فقط لاريجاني و عارف؟

آن اصلاح‌طلبانی که به دنبال به ریاست رساندن نماینده‌ای هستند که چوب لای چرخ دولت نگذارد و آن اصولگرایان معتدلی که مدعی هستند مهم‌ترین ویژگی رئیس مجلس مطلوب آن‌ها، ایستادگی بر اصول قانونی و اجرای بی‌کم و کاست آیین نامه مجلس است، بهتر است به سراغ افرادی بروند که هم از حیث ایدئولوژیک به آن‌ها نزدیکند و هم از لحاظ حریت و تقوای سیاسی، نه به حزبی باج می‌دهند و نه منافع و ارتباطات برون مجلسی خود را در مواضع، کنش‌ها و رفتار‌هایشان تاثیر می‌دهند؛ افرادی همچون علی مطهری و مسعود پزشکیان که اولی به عنوان نماد شجاعت، مدرس امروز مجلس به شمار می‌رود و دومی اصلاح طلبی است که بسیاری از اصولگرایان نیز او را فردی متخصص و متعهد می‌دانند.

اصولگراي اصولگرا

اگر معیار اصولگرایی است، چه کسی از علی مطهری اصولگرا‌تر است؟ مطهری‌ای که هر لحظه بر اجرای آیین نامه مجلس و اجرای بی‌کم و کاست قانون اصرار ورزیده، چه در دولت قبل که مخالفش بود و چه در دولت فعلی که به آن رای داده است. اگر معیار اصلاح طلبی است، چه کسی تا کنون از مطهری مواضعی مصلحانه‌تر و پرهزینه‌تر اتخاذ کرده که هم در مجلس او را از جایگاه نطق پایین کشیدند و هم در شیراز او را مورد هجوم وحشیانه قرار دادند؟ چه کسی از شورای نگهبان به زحمت و با چانه زنی توانست عبور کند؟ عارف یا مطهری؟ گویا حتی شورای نگهبان هم مطهری را از عارف اصلاح طلب‌تر می‌داند.

مقبول چپ وراست

آیا مسعود پزشکیان که هم در اصلاح طلب بودن او شکی نیست و وزیر دولت اصلاحات نیز بوده و هم مقبولیتش فقط بین اصلاح طلبان نیست و سابقه ۸ سال حضور فعال در مجلس شورای اسلامی را داشته، از عارف که سال ابتدای حضورش در مجلس است، براي اصلاح‌طلبان شایسته‌تر به شمار نمی‌رود ؟

اصلاح‌طلبان اصولگرا

شاید جز اصولگرایان معتدل، بقيه آن ها میلی به رای دادن به ریاست مطهری یا پزشکیان نداشته باشند، اما بی‌شک مطهری و پزشکیان، از نظر شخصیتی و ایدئولوژیکی، گزینه‌های مطلوب تری برای اصلاح طلبان به شمار می‌روند تا لاریجانی یا عارف. یاد آن جمله آقای صادق زیباکلام در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران افتاديم؛ سال ۹۰ می‌گفت: «قطعا مطهری از عارف و تابش اصلاح طلب‌تر است.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. البته همان طور که نویسنده گفته ای کاش این نگاه مورد قبول اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل بود اما نیست.اما باز هم حتی در همین وضعیت نائب رئیسی برای مطهری و پزشکیان مناسب و در دسترس است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا