سیدعباس نبوی به علی افشاری: عذرخواهی کن!
زهرا منصوری، انصاف نیوز: حجت الاسلام سیدعباس نبوی، عضو هیئت موسس دفتر تحکیم وحدت، خطاب به علی افشاری، از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت که مقیم آمریکاست گفت: آقای افشاری! شما جنبش دانشجویی را منفجر کردید. یک مقاله بنویس و بگو اشتباه کردم.
او که میخواهد در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شود، دربارهی حجاب میگوید: در جمهوری اسلامی بیحجابی رسمی نمیتوانیم داشته باشیم، از طرفی دیگر از حجاب استاندارد تا مرز این بیحجابی، برخورد قضایی و انتظامی با آن درست نیست.
آقای نبوی که مدرس حوزه و دانشگاه است، در مقطعی معاون سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بوده که مسئولیت رایزنیهای فرهنگی ایران در خارج کشور را بر عهده دارند. او همچنین معاون نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها و نیز عضو شورای فرهنگ عمومی کشور بوده است.
نبوی که از شاگردان مرحوم آیتالله منتظری است، میگوید «در آن زمان باید بهتر با ایشان برخورد میشد اما آقای منتظری ناشکیبا و مسئولیتناپذیر بود، به این دلیل امام با ایشان اینگونه برخورد کرد».
متن خلاصهی گفتوگو با سیدعباس نبوی که روز سهشنبه هفتم اردیبهشت بصورت زنده از اینستاگرام انصاف نیوز پخش شده است را در ادامه میخوانید.
فیلم این گفتوگو را در این لینکها ببینید: [لینک بخش اول]، [لینک بخش دوم]
نبوی: در جمهوری اسلامی نمیتوانیم بیحجابی رسمی داشته باشیم
چند روز پیش یک کلیپ از کمپین آقای سعید محمد و یک عکسی هم از کمپین آقای سعید جلیلی دیدم، از خانمهای بدون حجاب یا با حجاب باز استفاده کرده بودند، معمولا نزدیکای انتخابات این آزادی را داریم و اما بعد از آن دوباره مثل گذشته میشود. نظر شما چیست؟
مبانی پایه در قانون اساسی وقتی به دست سیاستمداران میرسد، حالت بازی پیدا میکند، ما نباید با هیچ بخشی از جامعه بازی رسانهای کنیم.
به نظر شما الزامی بودن حجاب مفید است یا مضر؟
در جمهوری اسلامی نمیتوانیم بیحجابی رسمی داشته باشیم. از طرف دیگر از حجاب استاندارد تا مرز این بیحجابی برخورد قضایی و انتظامی با آن درست نیست. یکی از دستاوردهای من برنامهای در زمینهی حجاب است که الان در جمهوری اسلامی اجرا میشود.
اما هنوز گشت ارشاد داریم.
بله. ما این مسئله را داریم. اما میدانیم حجاب دینی چیست و واضح است.
به نظر من واضح نیست. مثلا الان حجاب من مشکل دارد؟ این حدود چیست؟
حجاب دو قاعده دارد، یکی اینکه لباس تن چسبان نباشد و موها پوشانده شود و این در روایتها هم آمده است. اما اینکه در بخشهایی از جامعه این مسئله رعایت نشود، سلیقهی خود آنهاست. اینکه نیروی انتظامی با بدحجابها برخورد کند، مبنای شرعی و قانونی ندارد.
دربارهی پولی شدن واکسن چه نظری دارید؟
اینکه هرکسی پول بدهد، واکسن بزند، حرف بسیار بدی بود. واکسیناسیون ملی است و مسیر جامع کشوری است. باید واكسن را به مردم برسانند. اين مدل نئوليبراليستی است. در كل دنيا هم اجرا میشود.
به سیاستهای نئولیبرالی اشاره کردید؛ به نظر شما سیاست اقتصادی ایران نئولیبرالی است؟
یک چیزی بدتر از نئولیبرالیسم است. یعنی بالاخره سیاست اقتصادی به یک خط سیر نیاز دارد. این خط سیر باید نشان دهد، مبدا خط تولید و یا بخشهای دیگر را چگونه هدایت خواهیم کرد؟ آقای روحانی و جهانگیری طفره نروید و پاسخ دهید! شما بسیاری از کارخانههای مولد را در تور قضایی و بانکها قرار دادید و آنها را رها کردید.
فقط دولت را مقصر میدانید؟
آخرین تصمیم را دولت میگیرد.
چون معمولاً دولتها از کم بودن اختیارات خود صحبت میکنند.
این یک شوخی تعجب آور است و دیگر تکراری شده است، آن را نگویید. یک بزرگواری یک زمانی این حرف را زد که دولت ما را تدارکچی میخواهند، نگفت که دولت و رئیس جمهور تدارکچی هستند.
شما با تصویب FATF موافق هستید؟
این اواخر آقای روحانی یک مدلی مطرح کرد که به نظرم زودتر از این باید به آن میپرداخت، او گفت FATF را بر اساس یکسری تحفظهایی میپذیریم، این تحفظها را به طرف مقابل به نوعی تحمیل میکنیم و نمیگذاریم ما را در آن بخشها کنترل کنند. اگر مسیر تحفظی را بتوان خوب برنامهریزی کرد، بنده اینکار را میکنم.
دولت به تنهایی میتواند آن را انجام دهد؟
بله قابل انجام است. باید برای آن برنامهریزی کرد. اصل قضیه این است که الان دولت آقای روحانی یک فضایی از خودش در زمینهی بین المللی بازتاب داده که گویا دولتی است که فشار را میپذیرد و عقب نشینی میکند، با این زمینه هیچ دولتی نمیتواند تصمیم بگیرد.
جنبش دانشجویی از دههی 70 خودش را از درون منفجر کرد
شما از موسسین دفتر تحکیم وحدت هستید، به نظرشما فعالیت دانشجویی بیجان نشده است؟
جنبش دانشجویی از دههی 70 خودش را از درون منفجر کرد، به جای اینکه اندیشهورزی به تضارب آرا و علم تبدیل شود، به یک جریان مقابل تبدیل شد. از همین تریبون به آقای علی افشاری میگویم؛ قطعاً این برنامه را بعدا میبیند، آقای افشاری! شما جنبش دانشجویی را منفجر کردید. یک مقاله بنویس و بگو اشتباه کردم.
یعنی فعالیت دانشجویی امروز میتواند موج آفرینی کند؟
بله. بخش ستم دیده جامعه منتظر صداهای انتقادی میمانند. صداهای دانشجویی شفاف و جوان است. روحیه صادق و سالمی دارد. جامعه به این نوع صداها توجه دارند، پس جنبش دانشجویی میتواند پیشتاز باشد. اما نه اینکه هرچقدر پیش میرود، نارنجکها را بیشتر در دستش بگیرد. وقتی به آخر خط رسید، بگوید از اینجا به بعد نمیگذارند ما کاری کنیم، پس همه را منفجر کنیم.
دوستانی که مرا میشناسند، خبر دارند که چقدر در تلطیف کردن بخش امنیتی در کشور به ویژه در مواجه با جنبش دانشجویی ایفای نقش کردم.جنبش و فعالیت دانشجویی باشد اما از اینکه بخشهای امنیتی هم کار منطقی خود را انجام دهند، استقبال میکنم. اما وقتی دستگاه امنیتی دستپاچه میشود، منطق خود را از دست میدهد و به جامعه لطمه میزند، خوب نیست. برخورد با فعالان دانشجویی بیش از حد غیر منطقی و غیر متعارف است.
فرض کنید، یکسری دانشجو تجمعی را برگزار میکنند، عدهای از آنها بازداشت یا تهدید به بازداشت میشوند، برخورد متعارف با آنها چگونه است؟
زمانی در نهاد رهبری در دانشگاه بودم، طوری عمل میکردم که به فضای دانشجویی ما لطمه نخورد و دانشجویان اذیت نشوند. دانشجوها باید متوجه شوند که نظام مال آنهاست. سازمان سیا و اف بی آی تعامل خوبی دارند و در این زمینه موفق هستند. اگر جنبش دانشجویی احساس کند بدنه امنیتی چیز عجیب و غریبی است و نباید او به مردم نزدیک شود و آن دستگاه هم نباید به آنها نزدیک شود، این رویه درست نیست.
نظر شما نسبت به مجوز گرفتن برای تجمع چیست؟ چون خیلی به آن اشاره میکنند، فرض کنید 12 شب بنزین گران میشود، مردم خشمگین میشوند. وقت مجوز گرفتن ندارند.
آبان 98 فاجعه بود، آینه تمام نمای تصمیمهای دولت بود.
اما گران شدن بنزین حاصل تصمیم سه قوا بود.
درست است. مسئولیت را باید شورای سران سه قوه قبول میکردند. اینکه وسط کار فرار کنند، منصفانه نیست. دولت این طرح را بسیار بد اجرا کرد. کسانی خسارت جانی دیدند، همچنان فشار و سنگینی روی دوش همه در جامعه وجود دارد. اگر دولت از اعتراضات مردم نمیترسید احتمالا برق و آب را چند برابر میکرد. انرژی در کشور ما مهم است. باید در سال 1400 اقتصاد به سمتی برود که وابستگی به رانت انرژی کم شود.
به بخش اعظم کارمندان سازمان ارتباطات اسلامی نیازی نیست
شما در سازمان ارتباطات اسلامی بودید، به نظر شما این تعداد کارمند برای سازمانی که عمده فعالیت آن در خارج از کشور است، لازم است؟
بخش زیادی از نیروهای این سازمان آماده و توانمند نبودند. دورهی کارآمد بخش دیپلماسی فرهنگی ما در دو سه سالی بود که من آنجا بودم. با آسیا، آسیای جنوب شرقی کار کردیم. کسانی که در سفارت خانهها و مراکز ما منتظر حقوق دلاری خود بودند، نگذاشتند ما کار کنیم. یک نماینده که دورانش در مجلس تمام میشود، او را رایزن فرهنگی میکنند. به بخش اعظم کارمندان آنجا نیازی نیست. در مجموعهی خودم سعی کردم، به جای بازنشستهها نیروی جدید جذب نکنم. بنابراین از 400 نیرو به حدوداً 180 نیرو رسیدیم. چون مزایای خوبی دارد، از بیرون با فشار نیروی تزریقی میفرستند. اما من زیر بار این مسائل نرفتم.
چرا رایزن فرهنگی ما بیشتر در زمینهی فرهنگ فعال هستند؟
نه اینطور نیست ما در شاخههای مختلفی مثل خشونت، مسائل مدنی، همزیستی جوامع بشری، زبان فارسی و گفتوگوی میان ادیان فعالیت داشتیم اما در بخش هنری کسانی که مسئول بودند، برنامه ریزی مناسبی در این زمینه نداشتند.
شما شاگرد آقای منتظری بودید، به نظر شما برخوردها با ایشان درست بود؟
بهتر میتوانست عمل کرد. دست اندارکاران آن روزها هم این را قبول دارند. استاد برای انقلاب بسیار زحمت کشید، اما ناشکیبا بود. مثلا اگر در جلسهای بحث جدی میشد، در انتهای آن باید منتظر چند کلمه درست از ایشان میبودیم. تصمیم امام درباره ی مرحوم منتظری عمدتاً مربوط به دو مسئلهی اساسی بود، یکی اینکه ایشان ناشکیبا بود و اینکه ایشان مسئولیتپذیر نبود. مثلا خودش دربارهی مسئله تصمیم میگرفت اما همانها را نقض میکرد. امام پس از انقلاب بسیاری از تصمیمگیریها را در قوه قضاییه به ایشان داده بودند. اما ایشان به بخش قضایی حمله میکردند در حالی که نتیجهی تصمیمات خود ایشان بود.
منظور شما از برخورد بهتر چیست؟
در سال 81 از بنده خواستند، مسئولیت امور اطلاعاتی و دادستانی دادگاه ویژه روحانیت بخش مربوط به وزارت اطلاعات را بر عهده بگیرم. مسئلهی اصلی هم آقای منتظری بود. شش ماه با دوستان از مجموعه آقای فلاحیان جلسه برگزار میکردیم، صداها هم ضبط میشد. روش منطقی را به آنها توضیح دادم اما قبول نکردند. قبل از برخورد نیاز به تعامل توجیهی و صبورانه داریم. آقای موسوی ناشکیبایی کرد و پشت سر هم بیانیه صادر کرد. باید در همان زمان هم تعامل خود را با آنها ادامه میدادیم. نظام باید بخش تعاملی قوی و صبورانهای باشد. وقتی کسی را مجازات میکند انگار خودش را مجازات میکند.
در بسیاری از کشورها ادعای تقلب در انتخابات مطرح میشود، مثل انتخابات اخیر آمریکا. این برخورد در سال 88 اصلا لازم است؟
دستگاه امنیتی باید دورههای خود را طی کند.
40 سال کافی نیست؟
تقریبا 18 سال است که دستگاه امنیتی منطقی داریم.
شما با حصر آقای موسوی و کروبی موافق هستید؟
معتقد هستم این موجها باید کنترل شود. در غیر این صورت تبدیل به خصومتهای بسیار سنگینی میشوند که میتواند به فروپاشی بیانجامد. اما اینکه دختران آقای موسوی بگویند مثلاً اجازه نمیدهند پدر و مادر خود را ببینیم، اصلاً زیبنده نیست و باید به صورت تعاملی پیش رویم. معنی ندارد که در شورای عالی امنیت ملی بنشینیم و یک مصوبهای تصویب کنیم. من میدانم رهبری از ناکارآمدی در این بخشها ناراضی هستند. به قول شما 40 سال دیر است. اما دستگاههای امنیتی ما تا یک حدی به این منطق رسیدهاند و در این چند سال اخیر برخوردها بهتر شده است. اما در آبان 98 باز هم هول شدند. کسانی که در تور مسائل امنیتی میافتند؛ آنها نیز میگویند که شرایط بهتر شده است. بسیاری از مسئولان امنیتی که با ما صحبت میکنند، خودشان هم از این بهم ریختگیها راضی نیستند و میخواهند به یک قالب استاندارد برسیم تا شفاف با افراد مواجه شوند، گمنام و بی نام ونشان نباشد.
یک مسئلهای که وجود دارد موضوع تعدد نهادهای امنیتی است؛ برای مثال وقتی محیط زیستیها زندانی شدند، نظر دونهاد امنیتی درمورد اتهام آنها کاملا متناقض با هم بود، یکی آنها را جاسوس میدانست و دیگری جرم جاسوسی را قبول نداشت. تعدد این نهادها مشکل نیست؟
نه این مشکل نیست. اینکه محیط زیستیها فیلمهایی را که گرفتند به بیرون فرستادند واضح است. با توجه به گسترش تکنولوژی مردم برای هم فیلم و عکس میفرستند و البته برخی هم میگفتند این چیزها پوششی است.
تشخیصهای اشتباهی هم مثل مازیار ابراهیمی وجود داشت.
بله. مثلا انفجار در ملارد هم که اتفاق افتاد، تشخیص اشتباه بود. اما در یک جاهایی هم یک رد پوششی را تشخیص دادند و بعد آن فرد را دستگیر کردند. مثلاً آمریکا بعد از بازداشت آن فرد حاضر شد خسارت میلیاردی ما را برگرداند یا انگلستان حاضر است پول بپردازد تا نیروی خود را آزاد کند. بنابراین اینجا حق با نهادهای امنیتی است. اینکه یکی مثل مازیار ابراهیمی برای اینکه جان خودش را نجات بدهد، اعتراف ساختگی میکند، اصلا درست نیست و خسارتهایی را برای کشور دارد، دستگاه امنیتی باید به روز شود. اگر سریال گاندو واقعی بود، من خوشحال میشدم، اما مبالغه است. در سریال گاندو دستگاه امنیتی بر اساس رد و علائم پیش میرود. اما در موارد زیادی بر اساس رد و علائم پیش نمیروند.
گاهی یک جریانهایی در کشور تحت تاثیر افکار کسانی مثل آقای مصباح قرار می گیرند، مثلا قتلهای محفلی که در کرمان رخ داد. نظر شما چیست؟
شما مسئله را تمام شده، بررسی می کنید، فرض را بر این میگذارید که آنها تحت تاثیر مرحوم آقای مصباح بودند. من به چنین نتیجهای نرسیدم. کشورهایی مثل اسرائیل از این فرصت استفاده میکنند تا در کشور ما مسئلهسازی کنند. اما در ظاهر به نظر میرسد، بدنهی مذهبی کشور اینکار را انجام میدهد.
در قتل های محفلی کسانی متهم بودند، گفتند که تحت تاثیر حرفهای آقای مصباح اینکار را کردهاند.
یعنی آن چهار نفر که آخر کار اطلاعاتی بودند، در مقابل دوربین صادقانه اعتراف کردند؟ عجیب است. اما آن زمانی که آقای سعید اسلامی در اجلاس مسئولان نهاد در دانشگاهها در سال 77 یک سری خطوط را بیان کرد، وقتی از جلسه بیرون رفت، موقع سخنرانی گفتم صحبتهای این شخص را جدی نگیرید، باید تکلیف خود را از طریق مسئولان با این فرد روشن کنیم. باید ثابت شود که تحتتاثیر حرف آقای مصباح بودند.
الان بعضی از این متهمان مسئولیتهایی در کشور دارند.
کسانی در دهه 70 در دستگاه اطلاعاتی مسئولیت داشتند، همهی کارهایی که امروز شما به آن نقد دارید، را انجام دادند و امروز منتقد هستند. اصل این ماجرا که جمهوری اسلامی سیاست پالایش را رعایت نمیکند، یک نقص است. کسی که رنگ عوض میکند نباید در نظام باشد؛ مگر اینکه در مقابل دوربین بنشیند و بگوید دربارهی کارهای من بر اساس قانون تصمیمگیری شود. کسانی دائم خرابکاری میکنند و در بخش دیگر لابی میکنند، مثلا در جای قبلی اگر معاون بودند، بعد در یک جای دیگر رئیس میشوند.
پس از قتل های زنجیرهای یک کسانی پالایش شدند اما جذب یک نهاد موازی شدند.
نهاد موازی مد نظر شما در سپاه پاسداران طی سالهای اخیر بهتر از وزارت اطلاعات کار میکند.
با نهادهای موازی امنیتی مشکلی ندارم
با تعدد نهادهای موازی مشکلی ندارید؟
نه مشکلی ندارم. باید این تعدد باشد. اینکه ما فقط یک نهاد اطلاعاتی داشته باشیم خیلی خطرناک است.
یک سری از کاندیدها به شما فشار آوردند که نامزد ریاست جمهوری در 1400 نشوند؟
فشار نیاورند، پیغام فرستادند.
از طرف کدام طیف؟
شورای ائتلافی که الان ده نامزد مطرح کرده است. برخی احساس میکنند وجود من این وسط زیادی است. کاش انتخابات آینده سه ضلعی شود، یعنی اصلاح طلبان و اصولگرایان و ماهایی که در فضای عدالتخواهی هستیم، قدم برداریم.
به خاطر روحانی بودن شما نمیخواهند حضور داشته باشید؟
فکر میکنند روحانیت زیادی حضور داشته است.
طیف اصولگرا که الان کاندیدای روحانی دارند.
شاید آنها هم تلاش میکنند نوبت به کاندید روحانی نرسید. چون اجماع حاصل نمیشود، به دنبال کاندیدای روحانی هستند. یک روحانی برای اصل نظام می خواهند و میگویند بقیه قوا را آزاد کنید. شاید کم کم به سراغ قوه قضاییه هم بروند.
آقای ظریف هرچیزی زمانی دارد
نظرتان نسبت به فایل صوتی آقای ظریف چه بود؟
حق دارند که نظر خودشان را بگویند. اما هر چیزی زمانی دارد.
اما این فایل درز پیدا کرد.
در این صورت به دوستانی مثل آقای آشنا و دیگران میرسیم، مجموعهی آنها درز دارد.
در لایوها همیشه یک سوال تکراری هم داریم، آخوندها کی میرن؟
هر وقت اهل بیت بروند، آخوندها هم میروند. ما از سادات اصیل نبوی هستیم، از روستایی بین قم و تفرش. ببینیم اجدادمان را کی از مملکت بیرون میکنند.
موسیقی گوش میدهید؟
بله گاهی اوقات آهنگ سنتی. پاپ و رپ و جاز گوش نمیدهم. جاز از جهت فقهی جایز نیست.
موسیقی قبل یا بعد از انقلاب را گوش میدهید؟
در آن زمان همهی موسیقیها را حرام میدانستیم. چون حکومت غیر مشروع بود.
چه خوانندهای را دوست دارید؟
آقای ناظری، سالار عقیلی و گاهی هم آقای شجریان گوش میدهم.
نظر شما نسبت به خواندن زنان چیست؟
خواندن زنان به صورت غنایی و آواز خوانی عمومی شرعاً جایز نیست. اما دکلمه، حماسی و نثر و سجع باشد؛ مشکلی ندارد.
چند فرزند دارید؟
دو دختر و دو پسر.
حجاب دختران شما به چه صورت است؟
محجبه رسمی، چادری.
پست دولتی دارند؟
خیر.
برخورد قانونی با روزهخواری را درست میدانید؟
این معادله درست نیست. با هر کار غیر شرعی نمیتوان برخورد قضایی کرد. مثلاً کسانی که معذور هستند و نمیتوانند روزه بگیرند، یک جاهایی به صورت مشخص تعبیه شود و در آنجا بتوانند غذا بخورند. اما در ملا عام این قاعده باید رعایت شود.
انتهای پیام
از عجائب روزگار ما مواضع زیکزاکی اشخاص در مواقع انتخابات است…….در مناطق جنوب جوکی مطرح شده بود..از یکی هموطنان پرسیدند..سریال امام علی چطوربود..پاسخ داد..ولک خوب بودولی قطامش کم بود….
آقای عباس نبوی کتابی دارد بنام فلسفه قدرت .جدا از نام جذاب کتاب .بیشتر دنبال تحکیم و مشروعیت بخشی به قدرت است تا فلسفه قدرت .فلسفه قدرت اینکه قدرت متمرکز تباهی به بار می آورد مثل ۲۷۵۰ تن کودشیمیایی که در لبنان منفجر شد اگر این کود ها یکجا نبود و پای درختان پخش بود هیچ وقت این همه خسارت نمی زد