واکنش شاگرد آیتالله منتظری به اظهارت سیدعباس نبوی
حجتالاسلام مجتبی لطفی، از شاگردان و مسئولان دفتر مرحوم آیتالله منتظری در یادداشتی تلگرامی با عنوان «ناشکیبایی؟!» نوشت:
آقای سیدعباس نبوی، که از جمله مدرس حوزه و دانشگاه، معاون سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاون نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها و مدتی شاگرد آیت الله منتظری بوده، در گفتگو با انصاف نیوز، تصمیم امام درباره مرحوم آیت الله منتظری را عمدتاً مربوط به دو مسئله میداند: «ناشکیبا، و مسئولیتپذیر نبودن، زیرا امام پس از انقلاب بسیاری از تصمیمگیریها را در قوه قضاییه به ایشان داده بودند اما ایشان به بخش قضایی حمله میکردند در حالی که نتیجه تصمیمات خود ایشان بود»
من نیز با آقای نبوی در باره ناشکیبایی آیت الله منتظری موافقم ! به ویژه در باره وضعیت زندانیان. اگر در زندان بر اثر بی مبالاتی چند دختر زندانی رَحِمشان عفونت کرده و…، یا دختری در سلول انفرادی دیوانه شده و نجاستش را می خورد، یا اعدام یک زندانی به دلیل اینکه در بازجویی گفته من حاضر نیستم روی مین بروم، زنى را دستگیر و او را زدند تا سقط جنین كرده ، زدن با كابل برق و لگد و سوزاندن با فندك و به ماشین بستن و سوزاندن با نفت و گازوئیل ، و با چوب گازوئیلى عورت زندانی را سوزاندن..! . (خاطرات آیت الله منتظری ج1 ص529)؛ بله! او شب خوابش نمیبرد و میفرمود: «من از این قضایا خیلى متأثر شدم، رفتم خدمت امام به ایشان عرض كردم: « آقا امروز آمدهام بر خلاف روزهاى دیگر حضرتعالى را ناراحت كنم و مطالب ناراحت كنندهاى را بگو یم!… یك فكرى براى این مسائل بكنید آخر این چه جور زندانهایى است در جمهورى اسلامى! » ، بعد به امام گفتم: « البته كسانى كه پارتى داشته باشند وضع آنها به این جاها نمىكشد.» ( خاطرات، ج1 ص 525 ) ، آیا وی که از مسئولین و پایهگزاران انقلاب بود مىتوانست بىتفاوت باشد؟! وقتی نامهای بهدستش رسید که اعدام چند هزار زندانی که در حال طی کردن محکومیت خویش هستند، در حال انجام است، ناشکیباست و اصرار بر توقف اعدام دارد و وقتی آقای نیری می گوید اجازه دهید 200 نفر دیگر را اعدام کنیم تا بعد! صبور نیست و میگوید: من حتی یک نفرش را هم اجازه نمیدهم.
پاسخ استاد به پیشنهاد صبوری در پی سوال یک خبرنگار ژاپنی این بود: «یعنی الان دارند خون می ریزند و من سکوت کنم تا بعدا رهبر شوم، صد سال این رهبری را نمی خواهم!»
اما اینکه آقای نبوی گفتهاند: سیسم قضایی نتیجه تصمیمات آیت الله منتظری بود و ایشان را مقصر معرفی میکند؛ آقای نبوی با یک مراجعه ساده به درصد واگذاری بخشی از سیستم قضایی به آیت الله منتظری، بحث دادستانی، قضات مهم مانند قاضی اوین و دادستان ویژه آن(لاجوردی)، دور زدن سیستم قضایی در موارد بسیار از جمله اعدام های ۶۷ و… میتوانست قضاوت عادلانهتری داشته باشند. البته من منکر خطا و نبود تجربه نیستم اما همین سیستم قضا چرا تابع نظرات اصلاحی ایشان نبود و در موارد بسیار، از جای دیگری مانند دفتر امام خمینی هدایت میشد؟! نصب دادستانها که در حیطه مسئولیت ایشان نبود. در باره آقای لاجوردی سه مجتهد مسلم تقلید، آیات منتظری، اردبیلی و صانعی از عملکرد وی به شدت انتقاد داشتند اما با حمایتهای بیشائبه سید احمد آقا خمینی علی رغم دستور صریح امام مبنی بر عزل وی، در مسند باقی می ماند!
سخن بسیار است و فرصت بیان، نابرابر!
انتهای پیام