محمد آقازاده از «خبرنگاران هزارتومانی» میگوید
امیرحسین ناظری کنزق، انصاف نیوز: محمد آقازاده، خبرنگار پیشکسوت، ضمن تشریح رانت و فساد مالی در رسانهها و میان خبرنگاران میگوید که «فساد تنها این نیست که کسی رفته در یک هیات مدیره، به نظرم فساد این است که کسانی که مستقل، حرفهای و سالماند در خانه نشستهاند. الان کار به جایی رسیده که هر مسئول روابط عمومی میداند که با یک کارت هدیه میتواند خبرنگاران را توجیه کند که علیه ارگان او خبر کار نکنند. به نوعی با آن کارت هدیه او را نمک گیر میکند.»
بخشی از خبرنگاران و صاحبان رسانه از هر دو جناح سیاسی حالا هرکدام تبدیل به اعضای هیات مدیرهی شرکتها و موسسات دولتی و یا تحمیل کنندهی نیروی انسانی به این نهادها هستند. از طرفی باجنیوزهایی هم وجود دارند که با خبرسازی یا خبرگیری و یا تهدید به افشاگری پول یا موقعیتی را دریافت میکنند.
این روزها تقریبا این حقایق از چشم کسی پوشیده نسیت ولی چرا رسانههایی که خود باید مصلح جامعه باشند به این روز افتادهاند؟ برای یافتن این پاسخ با محمد آقازاده، خبرنگار پیشکسوت و یک خبرنگار که نخواست که نامی از او برده شود گفتوگو کردهایم. در ادامه متن کامل این گفتوگوها را مطالعه میکنید.
«محمد آقازاده» خبرنگار پیشکسوت در پاسخ به سوالی در مورد دلایل فاسد شدن بخشی از خبرنگاران گفت: ما باید شرایط کلی جامعه را بررسی کنیم. کلیت جامعه به دو سمت مختلف متضاد حرکت میکند. بخش مهمی از جامعه زیر خط فقر و فلاکت زندگی میکند و یک بخش کوچکی از جامعه به سمت زندگی نمایشی فوق اشرافی حرکت میکند. بخش زیادی از این فاصله طبقاتی و ثروت انباشته شده جز از راه فساد قابل دسترسی نبودند.
وی افزود: در این شرایط رسانهها نمیتوانند مثل جزیرهای جدا از جامعه عمل کنند. وقتی یک روزنامه نگار که از حداقل حقوق برخوردار است میبیند که تنها راه خانه خریدن برایش وصل شدن به کانال قدرت است این فرآیند یک فرآیند ناگزیر است و فاسد نشدن یک کار سخت است.
او با اشاره به دنیای مدرن ادامه داد: از طرفی چون دنیای ما مجازی شده و سرنوشت سیاستمداران گره خورده با فضای مجازی است برای آنها خیلی مهم است که در موردشان چه چیزی میگویند. رسانهها بخش کوچکی از این فضای مجازی هستند و اصحاب قدرت تمایل دارند که حداقل این بخش را در اختیار داشته باشند و با سمت و پول آنرا بدست آورند و یا جلوی آنرا بگیرند.
آقازاده در مورد تجربیات خود از این اتفاق گفت: در زمانی که من روزنامه نگار بودم؛ مصاحبهیی انجام دادم با تیتر «خبرنگار هزار تومانی» که مصاحبه با مدیر یکی از روابط عمومیها بود. او به من میگفت خبرنگاری را میشناسم که روزی هزارتومان میگیرد و خبر میفروشد و البته به او گفتم شما هم حتما میخرید.
این پیشکسوت خبرنگاری افزود: بعد از دوم خرداد روزنامه نگاری ما به روزنامه نگاری جناحی تبدیل و مستقلها منزوی و خانه نشین شدند، این باعث شد روزنامه نگاران بیش از اینکه به نفع عمومی و حقیقت فکر کنند به منافع جناح خود فکر میکنند چون منافع شان با بقای این جناحها گره خورده است
او به سوالی در مورد «نقش دولتی یا خصوصی بودن رسانهها در فساد رسانهای» پاسخ داد: معتقدم روزنامه نگار دولتی و خصوصی در کشور ما خیلی تفاوتی با هم ندارند. ما اصولا رسانهی خصوصی نداریم. به این دلیل که اگر آنها یارانه و یا تبلیغات رانتی نگیرند نمیتوانند ادامه حیات بدهند. ما به این سمت رفتهایم که آگهی تبدیل به یک رانت شده است. در دهه 60 یک آگهی فیلم و محصول در روزنامه کیهان در فروش آنها تاثیر میگذاشت ولی الان تبلیغ در روزنامه بیشتر رانت است.
وی افزود: با توجه به اینکه هزینههای بخش خصوصی بسیار بالا رفته است پس بنابراین خیلی سخت است که ما تصور کنیم بخش خصوصی واقعی داریم. دولتیها هم که اصولا بدون کمک ماهانهی دولتی حتی حقوق خودشان را نمیتوانند پرداخت کنند. در زمان ما روزنامهی همشهری و ایران نه تنها هزینهی خود را در میآورد بلکه توسعه هم می یافتند چون به هر حال صدای مردم هم بودند.
او راه حل را اینطور تبیین کرد: باید فساد و فاصلهی طبقاتی را از بین برد. اما به نظرم نه تنها به این سمت نمیرویم بلکه به نظرم اوضاع هر روز بدتر هم میشود. موضوع دوم این است که هزینهی رسانهداری زیاد میشود. شما یا باید تن به بستن رسانه بدهید یا اینکه به سمت رانت بروید. موضوع سوم این است که برخی بگویند ما شغل دیگری داریم و برای دلمان یک سایت راه میاندازیم که به نظرم این هم خیلی جواب نمی دهد. چون حوزههای خبری به چنین سایتهایی اجازه نمیدهند که فعالیت خبری کنند
وی ادامه داد: به نظرم فساد تنها این نیست که کسی رفته در یک هیات مدیره، به نظرم فساد این است که کسانی که مستقل، حرفهای و سالماند در خانه نشستهاند. الان کار به جایی رسیده که هر مسئول روابط عمومی میداند که با یک کارت هدیه میتواند خبرنگاران را توجیه کند که علیه ارگان او خبر کار نکنند. به نوعی با آن کارت هدیه او را نمک گیر میکند. من کسانی را میشناسم که زندگی خود را از همین کارت هدیهها میگذرانند. حتی کسانی را میشناسم که دیگر خبرنگار هم نیستند ولی همچنان در آن حوزه کار میکنند.
محمد آقازاده در انتها خاطر نشان کرد: نکتهی اصلی این است که باید به سمت این برویم که سندیکاها و انحمنهای صنفی قوی داشته باشیم تا آن سندیکاها بتوانند از نیروهای خود حمایت کنند. ما حالا سندیکا نداریم یا اگر داریم خیلی دولت ساخته اند. به نظرم اگر یک انجمن صنفی واقعی وجود داشت که میتوانست بخشی از مشکل مسکن و امنیت شغلی را تامین میکرد بسیار میتواند موثر باشد که اجازه این کار داده نمی شود.
یکی از خبرنگاران که نخواست نامی از او برده شود در مورد نقش وضعیت مالی در فساد رسانهها گفت: واقعیت این است که شرایط کاری، امنیت شغلی و سطح درآمد خبرنگاران در ایران اسفبار است. من در چندین برهه کار خبرنگاری کردم، آن هم روزنامههای خیلی خوب ولی بیمه نمیشدم. میزان حقوق بسیاری از خبرنگاران از حداقل حقوق کارگر کمتر است.
وی افزود: چند روزنامه هستند که درآمد نجومی دارند، با همه میبندند و پول در میآورند ولی به خبرنگارشان میگویند سه ماه اول را کارآموزی بیا، یا چند ماه حقوق نمیدهند یا بهجای حقوق بن فلان فروشگاه را میدهند که از آن آگهی گرفته است. باوجوداینکه روزنامه نگاران سواد بالا دارند و زحمت زیاد کشیدهاند ولی کمتر از کارگران درآمد دارند.
او رسانهها را به چند دسته تقسیم کرد: یک دسته رسانههای دولتی هستند که برای آنهایی که پولشان را میدهند کاری میکنند. دسته دوم آنهایی که برای خیر عمومی کار میکنند، مثل همین انصاف نیوز شما و اسکان نیوز. دستهی سوم رسانههایی هستند که در حوزههای شرکتها فعالیت میکنند و گاهی یک صفحه هم در فضای مجازی دارند. اینها میروند اطلاعات از این شرکتها پیدا میکنند و بعد خبر منتشر میکنند و از آن شرکتها پول میگیرند.
این خبرنگار گفت: الان این دوستان بسیار زیاد شدهاند که خبری منتشر میکنند و با آن اخاذی میکنند. میگردند که چه کسی با چه کسی دعوایش شده و میروند خبر کار میکنند و پول میگیرند. از دوستان اصلاح طلب چندان انتظار انصاف نیست ولی بعضی کانالها با استفاده از نام نهادهای خاص شروع به تخریب میکنند. کارها اینها تقریباً شبیه به کار آمد نیوز است.
او به سوالی در مورد مصادیق پاسخ داد: مصادیقی زیادی وجود دارد. بدی این اتفاق این است خیلی از اینها دیگر خودشان را رسانه دار نمیدانند. یعنی خبرنگاری که حالا عضو یک هلدینگ شده خودش را اقتصاد دانی میداند که فعالیت خبری هم میکند. این دوستان به نسبت خیلی از آنهایی که شرکت داری میکنند بیشتر است.
وی افزود: الان کار به جایی رسیده که تعدادی از این دوستان رسانه دار رسیدهاند به جایی که باهم تیم شدهاند. ما یک طیفی حول جریان اصلاحات داریم که در توییتر از هم حمایت میکنند، در کلابهاوس به هم تریبون میدهند و… . اینها هر روز در یک وزارتخانه هستند. مثلاً میگویند فلان وزیر توییتر میخواهد. این تیم همه به آن وزارتخانه میروند. در توییتر هم را پوشش میدهند و بعد فاکتور صادر میکنند! یا به جای گرفتن پول فلان پست را میگیرند. مخصوصاً بعد از پول پاشی انتخابات سال 96 در فضای مجازی این اتفاقات خیلی هم بیشتر شد.
این خبرنگار توضیح داد: انصافاً بیش از 90 درصد روزنامه نگاران مشکلات معیشتی دارند، اینها سربازان یک شاه رسانه دار شدهاند. پس نمیتوان به روزنامهنگاران نقد زیادی وارد کرد باید به رسانه دارها انتقاد کرد.
او ادامه داد: وقتی شما سالنامهی آخر سال یک رسانه را را ورق میزنید میبینید و متوجه میشوید بسیاری از این هلدینگها تبلیغ دادهاند و سرانگشتی که حساب کنید چند میلیارد درآمد دارد ولی عیدی روزنامه نگاران خودش را نمیدهد. یا بعد از 6 ماه به اندازهی آبدارچی یک شرکت دولتی عیدی میدهند. از طرفی این رسانه برای رسانه دار تبدیل به یک اهرم سیاسی شده است.
وی در انتها خاطر نشان کرد: به نظرم راه حل بالا بردن حقوق روزنامه نگاران و از طرفی افشا کردن این رسانههای باج گیر است. اگر این باجگیر معرفی شوند دیگر نمیتواند آن کار را انجام بدهد. الان شرایط طوری شده که هر دستگاه دولتی میداند که با یک کارت هدیه میتواند خودش را مثبت به مردم معرفی کند.
انتهای پیام
برنامه ی عباس آخوندی برای اداره کشور به نفع مردم است