خرید تور نوروزی

سردار جورکش درباره‌ی فایل صوتی ظریف: میدان هم قابل نقد است

سردار محمدرضا جورکش، از پیشکسوتان جنگ تحمیلی و عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران معتقد است که میدان هم قابل نقد است و قداست ندارد؛ او همچنین با تاکید بر اینکه درز پیدا کردن فایل صوتی ظریف ظلم به او و برای حذف ظریف از سپهر سیاسی بوده است در مورد ارجحیت میدان یا دیپلماسی می‌گوید «از نظر سیاسی و از منظر نظریات موجود، این دیپلماسی است که بر میدان ارجح است؛ ارجح است بر بروز و ظهور جنگ. ما به این مسئله کمتر توجه داریم و احساس می‌کنیم دیپلماسی را یک مشت آدم‌های فوکولی و بروکرات و کراواتی دنبال می‌کنند و انقلابی نیستند و چون انقلابی نیستند پس نباید به آنها اعتماد کرد؛ نه! این یک ضرورت است، یک نیاز است.»

متن گفت‌وگوی انصاف نیوز با سردار جورکش را در ادامه می‌خوانید:

انصاف نیوز: دوگانگی مورد اشاره‌ی دکتر ظریف در آن پروژه‌ی تاریخ شفاهی بالاخره باید حل شود یا نه؟

سردار جورکش: طبیعتا به نظر من قصد و نیت آقای ظریف برای بیان این موضوع –و نه انتشار فعلی آن در این شرایط- برای رفع همین دوگانگی است که در ساختار دیپلماسی و حکمرانی موجود کشور وجود دارد، بخصوص در ارتباط با سیاست خارجه.

برخلاف آن چیزی که با برخوردهای پوپولیستی مطرح کردند و دنبال شد، در واقع صحبت‌های آقای ظریف نقد وضع موجود ساختار دیپلماسی کشور بود؛ بیان کردند که در تاریخ بماند تا اگر زمانی رسید که احیانا قرار شد تغییراتی انجام گیرد و اصلاحی شود، به این موضوع توجه داشته باشند. اصلا به همین خاطر سراغ مصداق رفت؛ یعنی طرح مصداق میدان به این خاطر بود که تجلی این دوگانگی در رابطه با سیاستگذاری در سیاست خارجه، مجری در سیاست خارجه، رابطه‌ی دیپلماسی با میدان در سیاست خارجه، اولویت یکی بر دیگری مطرح شود که نهایتا بالاخره یک زمانی این موضوعات حل شود. می‌شود از این صحبت‌های آقای ظریف به وقتش استفاده‌ی علمی و کاربردی کرد.

راهکار حل این دوگانگی و تعارض چیست؟

اشکال و ایراد در تعارضی که هست و مسئله‌ای که پیش آمده این است که ما به نظریه‌ها و اندیشه‌های مطرح در سیاست و جامعه شناسی سیاسی و دیپلماسی بی‌توجه هستیم؛ در این بحث، تعارض اینجاست که بخاطر شرایط انقلابی کشور، شرایط حاکم بر قانون اساسی کشور که رسیدن به امر مستضعفین و امت اسلامی و این مباحث را مطرح می‌کند، بیشتر برای پیش برد این مسائل به میدان توجه می‌شود و ارجحیت با میدان دانسته می‌شود. اگر ما بدانیم که دیپلماسی و میدان با هم آمیخته و در ارتباط‌ند چنین نخواهد شد.

در زمان جنگ –که من خودم تمام دوران جنگ را حضور داشتم- تحلیلی که داشتیم این بود که جنگ ایران و عراق اصلا بخاطر فقدان دیپلماسی پیش آمد؛ برخی نظریه‌پردازانی که الان هم هستند، نظرشان است که اصلا نه اینکه دیپلماسی در جنگ هشت ساله یا برای شروع جنگ ضعیف شد، بلکه مفقود بود که جنگ شد. به این معنی که هرکجا دیپلماسی، چه در سطح تصمیم‌گیری و چه در سطح اجرا و سیاستگذاری و تعیین راهبردها، ضعیف و ناتوان باشد، میدان و جنگ پیش می‌آید و باید خواسته‌ها و اهداف را از طریق میدان دنبال کرد.

از نظر سیاسی و از منظر نظریات موجود، این دیپلماسی است که بر میدان ارجح است؛ ارجح است بر بروز و ظهور جنگ. ما به این کمتر توجه داریم و احساس می‌کنیم دیپلماسی را یک مشت آدم‌های فوکولی و بروکرات و کراواتی دنبال می‌کنند و انقلابی نیستند و چون انقلابی نیستند پس نباید به آنها اعتماد کرد؛ نه! این یک ضرورت است، یک نیاز است.

نکته‌ی دیگر اینکه برخلاف تصورِ افرادی که به قول معروف پوپولیستی برخورد می‌کنند، برخوردهای انتخاباتی دارند و به آقای ظریف هجمه آوردند، بنظرم اینجا آقای ظریف درواقع دارد خودش را تضعیف می‌کند. ظریف سیستم دیپلماسی را نقد می‌کند و بیان ضعف خودش است که این دیپلماسی نتوانسته باعث شود در منطقه‌ی ما سوریه، یمن، عراق و این جاهایی که هستند درست عمل کند و مجبور شدند در میدان این مشکلات را حل کنند.

این ضرورت که تشخیص داده شود کدام یک از این راهکارها مقدم است، باید اصلاح شود. تا کی می‌خواهیم اهدافمان را در نظام بین‌الملل و منطقه، در میدان دنبال کنیم؟ نظام و روابط بین‌الملل اینگونه نیست که در این سطح وسیع و پرتکرار پذیرش داشته باشد. لذا بنظرم ضرورت رجوع به یک نوع دیپلماسی عقلانی و کاربردی با یک قدرت بسیار زیاد وجود دارد که اصلا نگذارد میدان بوجود بیاید که بخواهد جنگی حادث شود.

بنظر من یکی از راه‌های از بین بردن تعارض، توجه و تعمق به ساختار دیپلماسی کشور و تقویت آن است که اصلا نگذارد میدانی بوجود آید که بخواهد در خدمت میدان باشد و تازه اگر هم میدان بوجود آمد باید در خدمت میدان باشد، همان‌طوری که اگر بخواهیم جنگی نباشد، جنگ و میدان و نیروهای مسلح باید در اختیار دیپلماسی باشند تا دیپلماسی بتواند قوی عمل کند و بازدارندگی از جنگ و میدان را هم طراحی کند. این مزیت نیست که ما بگوییم داریم دیپلماسی را در میدان پیش می‌بریم. اصلا این بحث در اندیشه‌ها و نظریه‌های جامعه شناسی سیاسی، مبنای علمی ندارد. مگر اینکه دیپلماسی اصلا ناتوان و ناکارآمد و ضعیف و منزوی باشد که در این صورت آن حالت پیش می‌آید.

آینده‌ی سیاسی آقای ظریف را باتوجه به درز فایل صوتی و واکنش رهبری به این موضوع چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

همه‌ی صحبت‌های مقام رهبری در جهت تضعیف آقای ظریف نبود و بلکه یک بخشی از آن جبران چالش‌های عمیقی بود که از سال 92 و بحث برجام، برای سیستم دیپلماسی کشور و آقای ظریف و دولت به وجود آورده بودند. هزاران موضوع جاسوسی، امنیتی، ناتوانی، ضعف و ایراد را به برجام نسبت دادند تا اینکه حتی گفتند «جنازه متعفن برجام» و… این صحبت آقا که فرمودند سیاست خارجه توسط بالادستی‌ها انجام می‌گیرد، از نظر من به نفع ظریف تمام شد و دیگر حالا فکر نمی‌کنم کسی جرئت کند در این شرایط بیاید علیه برجام یا عملکرد در دیپلماسی که «اینها ضعیف عمل کردند یا قوی عمل کردند، رفتار و گفتمانی که دارند خوب است یا بد است و یا برنامه‌ای که دنبال می‌کنند چگونه است» سخنی بگوید؛ اینجا به نفع آقای ظریف شد.

از نظر آینده‌ی سیاسی و مسائلی که هست، اگرچه شخص آقای ظریف کرارا گفته است که در انتخابات شرکت نمی‌کنم و نخواهم کرد، اگر یک اپسیلون هم بخواهد وارد شود بسته به رویکرد حاکمیت در انتخابات دارد. اگر انتخاباتی با مشارکت حداکثری مدنظر باشد بنظر من اتفاقی برای آقای ظریف نمی‌افتد و آنجا مردم‌اند که تصمیم می‌گیرند. به شرط اینکه صلاحیتش را شورای نگهبان تایید کند. منوط می‌شود به آزمون مردمی و انتخاباتی که با نگاه حداکثری در جامعه می‌خواهد برگزار شود. اما اگر نظام و حاکمیت به دنبال حضور حداکثری نباشد یا بخواهد در میدان یک مقدار محدودیت‌هایی اعمال کند، قطعا با این صحبت‌های آقای ظریف و آقا، آقای ظریف اگر هم که کاندید شود ردصلاحیت می‌شود.

تا زمانی هم که این دولت هست به نظر من نمی‌آیند الان سیستم بازی را با زدن ظریف عوض کنند. برنامه‌هایی در وین پیش رفته است، همه هم می‌دانند و دیگر متعلق به وزارت خارجه هم نیست، بلکه همانطور که آقا فرمودند در اختیار حاکمیت و کل نظام و سیستم بالادستی است. پس ظریف به نظرم در این مدت دست نخورده باقی می‌ماند که این معادلات و موافقت‌هایی که تا الان مطرح کردند بهم نخورد. اما برای دولت آینده، اگر دولت اصولگرا بیاید قطعا آقای ظریف دیگر جایگاهی در مباحث سیاسی ندارد و باید یک بازنشستگی را دنبال کند که به نظر من باتوجه به این عذرخواهی که از مردم و خانواده‌ی شهید حاج قاسم و مقام رهبری کرده و قبول کرده است که فصل‌الخطاب است، این صحبت‌ها می‌تواند حتی یکسری مباحث دادگاهی و پیگردهای قضایی‌اش هم مختومه تلقی شود.

اینها بستگی به تحولات آینده دارد که با محوریت انتخابات قابل تحلیل است. اگرنه تا آن زمان ظریف دستخوش حادثه‌ای نمی‌شود چرا که معادلات مذاکرات وین بهم خواهد خورد.

باتوجه به اتفاقات رخ داده اهداف احتمالی درز پیدا کردن این فایل صوتی را می‌توان تحلیل کرد؟

بنظر من آن چیزی که در این رابطه مطرح است، متاسفانه چون در آستانه‌ی انتخابات هستیم جریانات داخلی با یک رویکرد پوپولیستی در مواجهه با این مصاحبه، بحث میدان و بحث شهید سلیمانی را مطرح کردند که در مباحث انتخاباتی رقیب را بزنند. ولی بنظر من آقای ظریف در این رابطه هیچ قصدی نه برای تضعیف حاج قاسم سلیمانی داشته است، نه می‌خواسته که حاکمیت را تضعیف کند، بلکه بالعکس خودش و سیستم دیپلماسی را نقد کرده و نارسایی‌های موجود را مطرح کرده؛ نهایتا هم برای بازگو شدن و شکافته شدن موضوع به مصداق رو کرده است که این مصداق میدان در مباحث منطقه‌ای بوده است.

این به این معنا نیست که خواسته دیپلماسی سپاه قدس و یا حاج قاسم سلیمانی را زیرسوال ببرد. اگر نقدی داشته باشد باید با مصداق بگوید؛ تاریخ از او سوال می‌کرد که «اینکه گفتید اینگونه است و آنجا فلان‌طور پس چه شد؟ مصادیقش کجاست؟!» ظریف هم برای ماندگاری در تاریخ مصادیق را طرح کرده است.

بنظر من یک ظلم فاحشی تا قبل از صحبت‌های آقا به آقای ظریف شد؛ بخاطر اینکه در هیاهوی هجمه‌ی سنگینی که با بهانه‌ی تضعیف حاج قاسم و تضعیف دیپلماسی میدان، این مسائل را مطرح کردند اصلا فراموش کردند و دنبال این نرفتند که منتشر کنندگان این موضوع را بررسی کنند و تحت تعقیب قرار دهند. ببینند که چگونه به دستگاه‌های رسانه‌ای عربستان و… رسید و چه کسانی بودند که این را منتشر کردند و چرا؟ خود آقای ظریف که یقینا در انتشار این موضوع دستی نداشته. این مسائل را به فراموشی سپردند و به همین خاطر آدم اینجا شک می‌کند که شاید عواملی که منتشر کردند هدایت شده این کار را کردند و یا توانستند نظام را هم دور بزنند که این کار را کنند. سیستم امنیتی باید دنبال این موضوع باشد اما افتاده‌اند به دنبال وزیری که حالا 8 سال در سمتی بوده و اعتقاد هم دارد که خدمت کرده است و بارها مورد تایید مقام رهبری هم بوده است. این ظلم به آقای دکتر ظریف بود.

با یک برخورد و رویکرد غوغاسالارانه و با سوءاستفاده از موقعیت برجسته و شایسته‌ی سردار سلیمانی این را بهانه قرار دادند که «آقای ظریف به این اسطوره ملی حمله کرده و تضعیف کرده»؛ برای اینکه بتوانند ظریف را بزنند. ظریف از زاویه‌ی خودشان در نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که نسبت به کاندیداهای مطرح دیگری که وجود دارند محبوبیت بیشتری دارد، شناخته‌شده‌تر است و در آستانه‌ی مذاکرات وین است که می‌تواند دستاوردهای خوبی داشته باشد و برجام احیا شود و یک مقدار گشایش معیشتی برای مردم ایجاد کند؛ علیرغم اینکه آقای ظریف بارها گفته بود که من شرکت نخواهم کرد، اما می‌گویند «نه! تو می‌خواهی و خودت نمی‌دانی!»،  این نوع برخوردها را کردند برای اینکه ظریف را بزنند، قصدشان هم تخریب بود. که خب نتیجه‌اش همین نقد و ایرادی بود که آقا گرفت و آنها را به نتیجه رساند؛ ظریف را به گفته‌ی خودش شرمنده‌ی رهبری کرد، ظریف را از دور رقابت‌ها بیرون کرد، در مباحث بررسی صلاحیت شورای نگهبان مواد لازم را برای رد صلاحیت ایشان فراهم کرد و درواقع همان شد که خواستند؛ یک رقیب جدی و مطرح از صحنه حذف شد.

من هم رشته‌ام علوم سیاسی است و هم تجربیات زیادی از میدان دارم، پژوهش‌های فراوانی هم در این مورد کرده‌ام که آیا مثلا تداوم جریان مک فارلین می‌توانست به میدان کمک کند و یا این اتفاقی که افتاد ضربه زد به میدان؛ یعنی آنها که باعث افشای مک فارلین شدند به میدان خدمت کردند و یا خیانت. یک آمیختگی خیلی نزدیک و فشرده‌ای بین دیپلماسی و میدان هست.

چرا عزیزان مطرح می‌کنند که «آنکه در میدان نیست نمی‌تواند درمورد میدان حرف بزند»، این حرف خیلی عوام‌فریبانه است؛ میدان یک محیطی است که باید با رزم و اسلحه و پوتین و آمادگی و این بحث‌ها باشد و مقابله و مبارزه کند و دیپلماسی هم باید به شکل دبگری در جای دیگری باشد. دیپلماسی باید در جوامع بین‌الملل باشد، پشت میز باشد، با رسانه مصاحبه کند، در شبکه باشد و اصلا ضرورتی برای حضور در میدان ندارد. ولی اینها را مطرح می‌کنند که بگویند «آنها که در میدانند بر حق‌اند و آنها که در دیپلماسی هستند نه!» و اصلا هم نمی‌خواهند نقدی شود. میدان هم قابل نقد است. همین الان این نقد به میدان در زمان جنگ وارد است که آیا باید بعد از خرمشهر جنگ ادامه پیدا می‌کرد یا نه؛ این را که نمی‌شود در تاریخ فراموش کرد؛ نمی‌شود این سوال را بی‌پاسخ گذاشت که حالا چون میدان است قداستی هم به آن بدهیم.

بله! خدمات شهید سلیمانی بی‌نهایت بزرگ، بی‌نهایت ارزشمند، ولی می‌تواند ضعف‌هایی هم داشته باشد  و یا نقدی به آن وارد باشد؛ که حالا این را باید تاریخ قضاوت کند، من خودم معتقدم که محاسنش بسیار بیش از نقدهاست. ولی نه اینکه به این وسیله بخواهند یک فرد مطرح، وزیر خارجه‌ی کشور را اینگونه برای رسیدن به اهداف خودشان متلاشی کنند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. برجام بزرگترین تلاش اصلاح طلبانه ی قرن حاضر در ایران است.
    اصلاح طلبان از سال 1300 تا 1400 شمسی دستاوردی همچون برجام نداشته اند.

  2. خدایی حرف منطقی جواب ندارد ، حرف که معقول و منطقی باشد بر دل می نشیند ممنون
    پ.ن جناب شفیعیان ، با سلام یک مطلبی نیمه شبان نوشتم ببینید به درد درج در جایی می خورد ، اگر مناسب نشر بود عنوانش با شما متشکرم

    ۱/صدای اذان مسجد محل ، در خنکای یک صبح اردیبهشتی خود را به اتاقم می اندازد ، موذنی با صدای زمخت ، کش دار و خشن که اصرار عجیبی دارد تا بعد از هر جمله اذان ، تکمله ای از تعظیم ، تکریم و حتی تفسیر و تحلیل!! بر آن بیفزاید تا آنجا که اذانی دو دقیقه ای حتی تا پنج ، شش دقیقه هم به درازا می کشد ، دوری نسبی مسجد تا خانه ما هم چیزی از این وحشت نیمه شبانه کم نمی کند ، حال فرزندی را دارم که با لگد پدر از خواب می پرد تا نماز صبحش را بخواند ، نهایت بدفهمی از دین ، احتمالاً امر به معروف پدر هم کیفیت نماز پسر را دارد به همان بد سلیقگی پدر و بی حوصلگی پسر ، خودم را از تخت پایین می اندازم و برای اقامه نماز به اتاق نشیمن می روم.۲/ بعد از نماز دوباره خود را به رختخواب می کشانم ، یادم می آید مدتی قبل تر ، نمی دانم همین مسجد بود یا مسجد دیگری که اذان پخش می کرد ولی قبلی علاوه بر تن صدای پایین بلندگو ، موذن هم صدای نرم و لطیفی داشت ، جملات اذان را کوتاه و بدون هیچ تکمله ای ادا می کرد و به محض اتمام اذان بلافاصله بلندگو قطع می شد ، همانند صدای آب زلالی که نرم نرمک در جوی آب می دود تا در پایین دست جان های تشنه ای را سیراب کند از پنجره اتاقم سُر می خورد و به درون می خزید ، آن موقع ها مانند انسانی که بین خواب و بیداری احساس شنیدن صدای آشنایی می کند و با حس خوشایندی از خواب بیدار می شود ، قطرات اذان همچون آب گوارایی بعد از روزه داری طولانی تابستانی به کامم می ریخت ، این بار حس فرزندی را داشتم که با طنین صدای گرم و نازک مادر از خواب نوشین بامدادی برمی خواست : *پسر گلم ، وقت نمازه ، بیدار نمی شی ؟ نمازت قضا نشه پسرم* به همین زیبایی و لطافت و هم زمانی بوسه مادر بر روی تو و بوسه تو بر مهر نماز.۳/ در محله قبلی مان مدت ها بود با صدای اذان صبح برای نماز بیدار نشده بودم ، به شخصه و با رعایت حق الناس و عدم ایجاد مزاحمت برای اهالی محل و خصوصاً همسایگان مسجد ، نه تنهامشکلی با طنین انداختن صدای دلنواز اذان برای بیداری نمازگزاران و حتی دانستن وقت *برای کسانی مثل خودم که شبی چند بار برای دانستن زمان به ساعت نگاه می کنم!!* ندارم ، حتی آن را برای کشوری که اکثریت اش مسلمانند پسندیده نیز می دانم ولی انتخاب موذنی با صدای زمخت و اذانی با عبارات طولانی در صبحگاهان را ناشی از بد سلیقگی یا خدای ناکرده لجبازی با خفتگان *نمازنخوان* می دانم و یا ترکیب نامیمونی از هر دو و تقدم نهی از منکر خشن پدر بر امربه معروف زیبا و نرم مادر، قربه الی الله.۴/در این اندیشه ام که در زمانه تعطیلی مراکز آموزشی و دانشگاهی حتی به هنگام اذان صبح هم می شود درس آموخت ، قیاس بین دو نوع اذان گویی و هر دو هم به قصد اشاعه دین و اقامه نماز حتی در من نمازخوان هم نتایج دوگانه و متفاوتی دارد بنگرید که تفاوت بین دو قرائت رحمانی از دین از یک سو و طالبانی و داعشی از سوی دیگر می تواند چه تاثیر مخربی در جامعه بشری امروز و اسلام هراسی مردم و خصوصاً جوانان داشته باشد.۵/امیدوارم دین رحمانی از سیطره بدفهمان ، کج سلیقگان و دوستان نادان و ایضاء دشمنان دانا رهایی یابد ، دین علیرغم دافعه هایی که عملکرد متولیان خودخوانده سابق و لاحق دارد ، به گمانم هنوز آنقدرها جاذبه دارد که اگر چه نتواند با توجه به سوء عملکرد آقایان ، جوانان را مانند قبل جذب کند ولی لااقل توانایی جلوگیری از دین گریزی هرچه بیشتر آنان را دارد. والسلام

  3. شرکت نکردن درانتخابات مصلحت مردم است، اگر ظریف با شرکتش در انتخابات باعث میشد که حضور مردم درپای صندوقهای رای بیشترشود باید خداراشکرکردکه ایشان حذف بشود،درواقع عدوشودسبب خیر اگرخداخواهد! ظریف خودش هم همین عقیده را داشت که شرکت من درانتخابات بنفع مردم نیست!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا