خرید تور تابستان

تحریم انتخابات؛ از ایده تا اجرا

احمد هاشمی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «تحریم انتخابات؛ از ایده تا اجرا» نوشت:

رأی بخش زیادی از مردم به روحانی از ترس به قدرت رسیدن تندروها بود، بااین‌حال آنچه در عمل اتفاق افتاد موجب دلسردی همین طرفداران کم‌توقع شد. خروج ترامپ از برجام و تحریم‌های همه‌جانبه تمرکز دولتیان را به هم زد. از طرفی هجمه باندهای قدرت جناح رقیب عرصه را بر روحانی و دولتش تنگ کرد. مردم از دولت انتظار ایستادگی داشتند و حسن روحانی یکی‌یکی سنگرها را از دست می‌داد. مردمانِ روزگار تنگدستی همان‌ها نیستند که به روحانی رأی دادند، حالا زمانه اعلام برائت و ابراز پشیمانی است. آیا امروز هم کسی پیدا می‌شود که از ترس رقیب به یکی مانند روحانی رأی دهد؟

محسن شریف‌زاده در شماره 127 نشریه چشم‌انداز ایران در مقاله‌ای رفتار انتخاباتی مردم ایران را در سال‌های گذشته تحلیل کرده است. وی نتیجه می‌گیرد حدود 40 درصد از مردم درهرحال در انتخابات شرکت می‌کنند. بخشی از این افراد کسانی هستند که شرکت در انتخابات را جزئی از وظیفه خود در طرفداری از نظام جمهوری اسلامی می‌دانند. به‌ بیان دیگر منفعت این افراد در حفظ نظم موجود است. بخشی دیگر از این 40 درصد نیز به دلیل اشتغال در برخی ارگان‌ها یا نهادها حسب وظیفه شغلی و برای پیشگیری از تبعات احتمالی رأی ندادن در انتخابات شرکت می‌کنند. برای این دسته از افراد هم حفظ ساختار موجود اهمیت دارد.

حسب محاسبات شریف‌زاده 15 درصد از افراد جامعه هرگز رأی نمی‌دهند. این گروه نیز دو دسته هستند؛ یکی کسانی که منفعتشان در کم‌رونق شدن انتخابات است، یعنی هدفشان براندازی حکومت است و خود را گزینه جایگزین این نظام می‌دانند. برای برخی دیگر نیز حفظ نظم موجود یا تغییر آن علی‌السویه است. دسته‌ای دیگر از اساس هیچ‌ نوع سازوکار مربوط به نظام را قبول ندارند.

نتیجه بررسی‌های شریف‌زاده نشان می‌دهد حدود 15 درصد از مردم طرفداران اصلاح‌طلبان و 30 درصد افراد حسابگر هستند. به نظر می‌رسد لفظ حسابگر در اینجا با کمی اغماض به کار رفته است، چون به‌قاعده در هر کنش سیاسی نوعی حسابگری هست. مجموع این 45 درصد را گروه افراد مردد را تشکیل می‌دهند. هدف‌گذاری تحریم‌کنندگان رساندن میزان مشارکت به زیر 40 درصد است. برای نیل به این هدف لازم است افزون بر افراد مردد، بخشی از کسانی که همیشه رأی می‌دهند از شرکت در انتخابات منصرف شوند.

تحریم‌کنندگان باید رأی‌دهندگان را قانع کنند که در صورت کاهش معنی‌دار مشارکت، حکومت در موضع ضعف قرار گرفته و به خواسته‌های آن‌ها تن خواهد داد یا حتی در بلندمدت مشروعیت خود را از دست می‌دهد و تغییرات ساختاری رخ خواهد داد. همچنین اینکه در کوتاه‌مدت انتخاب فرد میانه‌روتر یا کاندیدای تندروتر تأثیر معنی‌داری بر زندگی آن‌ها نخواهد داشت.

آنچه این روزها در کوچه و خیابان می‌شنویم این است که عملکرد حسن روحانی آن‌قدر بد بوده که تفاوت چندانی با عملکرد احتمالی رقیبش نداشته باشد، اما به نظر می‌رسد زمانی که تنور انتخابات داغ شود، باز هم بخشی از نیروهای مردد خود را قانع می‌کنند که به کاندیدای معتدل‌تر رأی دهند؛ کسی که معتقد است دولت روحانی در شرایط حساس بین‌المللی خطر جنگ را از کشور دور کرده است، کسی که در حوزه فرهنگ فعالیت می‌کند و از افزایش فشار و ایجاد محدودیت و سانسور بیم دارد، کسی که فکر می‌کند با به قدرت رسیدن کاندیدای محبوب حاکمیت آزادی‌های اجتماعی محدود می‌شود و به فرض اینترنت ملی راه‌اندازی می‌شود یا حتی کسی که به‌واسطه به قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان در سازمان‌های زیرمجموعه دولت مشغول به کار شده و کسان دیگری به دلایل عدیده دیگر در انتخابات شرکت خواهند کرد. این پیش‌بینی مبتنی بر بررسی رفتار انتخاباتی مردم در انتخابات‌های 92 و 96 است. مشخصاً در سال 92 تا سه روز مانده به انتخابات فضای جامعه به‌شدت سرد بود و حتی بخش زیادی از مردم در فاصله صبح تا غروب روز انتخابات خود را به شرکت در انتخابات مجاب کردند.

واقعیت این است که در حال حاضر بخشی از هسته سخت قدرت قید حاکمیت حداکثری را زده و در فکر تحول پارادایمی جمهوری اسلامی به جمهوری دموکراتیک توده‌ای و نفی ضرورت مشارکت مردم در اداره کشور است. از طرفی اگر حتی 10 درصد از افراد مردد در انتخابات شرکت کنند –که دور از ذهن نیست- مشارکت در انتخابات دست‌کم 50 درصد خواهد بود که این وضعیت به معنی شکست ایده تحریم و پیروزی احتمالی کاندیدای نزدیک به بخش تندروی حاکمیت خواهد بود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. وقتی سایتی مثل انصاف نیوز که جاذبه اش نشر کامنتهای بی پرده بود ،محافظه کار می شود و قید مخاطب را می زند .چرا حکومت قید مشارکت را نزند؟!؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا