«رئیسی از سعید قاسمی تبری بجوید»
زهرا منصوری، انصاف نیوز: مسعود فروزنده -تاریخپژوه- میگوید محل تولد حزبالله خیابان بود، در ماه دوم و سوم انقلاب از تعارض مردم طرفدار انقلاب و گروههای سیاسی معاند و معارض -بزعم حزباللهیها- در خیابانها پدید آمدند و تشکیلات مشخصی ندارند.
از سوی دیگر شهاب الدین حائری شیرازی معتقد است «نباید نه ما و نه انصار حزبالله هیچکدام همدیگر را تکفیر یا تحقیر کنیم. جامعه مدرسین و جامعه روحانیت و آقای رئیسی باید به سعید قاسمی یک تشری بزنند، اخمی کنند و یا آقای رئیسی از صحبتهای سعید قاسمی تبری بجوید».
چند روز پیش سعید قاسمی از فرماندهان پیشین سپاه در طی سخنرانی ادعا کرد حزبالله در داخل و خارج در اوج قدرت قرار دارد و در آن کلیپ به محمود احمدینژاد و محمد جواد ظریف اهانتهایی را کرده بود. به این بهانه با مسعود فروزنده، تاریخپژوه و شهابالدین حائری شیرازی، فعال سیاسی دربارهی پیشینه و مشی انصار حزبالله گفتوگویی کردیم که متن آن در ادامه میآید:
فروزنده: محل تولد حزبالله خیابان بود
دکتر مسعود فروزنده- تاریخپژوه- دربارهی پیشینهی انصار حزبالله در جمهوری اسلامی ایران به انصاف نیوز گفت: در حال حاضر یک گروه سیستماتیک نیستند، حزبالله یک مفهوم عام سیاسی و با مصادیق بسیار متفاوت در جغرافیای انسانی و سیاسی کشور است که در ماه دوم و سوم انقلاب از تعارض مردم طرفدار انقلاب و گروههای سیاسی معاند و معارض به زعم حزباللهیها در خیابانها پدید آمدند. این تولد بر سر مبارزات فکری و یا از درون جلسات مستمر اهل قلم و فرهنگ طرفدار انقلاب اسلامی و یا مثلاً از درون حوزه علمیه پس از تفحص و تحقیق سیاسی، ممارست اجتماعی پدیده نیامده است؛ بلکه از کف خیابان به وجود آمد. بنابراین از محل یک تعارض و تصادم بود، در حقیقت از یک بیگ بنگ سیاسی حزبالله به وجود آمد و تا حالا ادامه دارد. در گذشته سازمان سیستماتیک نداشته است، الانش را خبر ندارم.
وی با تاکید بر اینکه شناخت او از انصار حزبالله مربوط به اوایل انقلاب تا اوایل جنگ است، تصریح کرد: این آدمها از اول انقلاب تا به حال مواضع مختلفی پیدا کردند، از سنین نوجوانی تا شصت ساله در میان آنها حضور داشت. بعضی از آنها به جنگ عراق با ایران رفتند. منظور از حربالله کسانی هستند که در خیابانهای تهران و شهرستانها خیلی فعال بودند. معروف به حزبالله بودند، اما بسیحی و سپاهی و جهادی هم بودند. این آدمها در تهران و شهرستانها بیش از دیگران در خیابان و صحنهی جامعه حضور داشتند. بیشتر برای تظاهراتهایی که مورد نیاز انقلاب و دولت و مسئولین بود، به کار گرفته میشدند.
فروزنده با اشاره به اینکه حزبالله در اوایل انقلاب بیشتر عملگرا و عاطفی بودند، اذعان کرد: حزبالله در واقع متشکل از آدمهای عملگرا، عاطفی بودند، قطعا نمیتوان گفت آنها مقید به احکام اسلامی بودند، بلکه بیشتر از جوش و خروش عاطفی برخوردار بودند، شعارهایی که میدادند، برعلیه سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق و کمی هم علیه بیحجابی بود. وقتی جبههملی هم اقدام به تظاهرات کرد، در مقابل آنها ایستادند. موتور سواری کردند و یا در مقابل یک ساختمان تجمع میکردند. خود جوش بودند و مراکز آنها در مساجد محلهها بوده است. البته از محلهها برخاستند، نه مساجد. شغل آنها پیشهوری، بازار و صنوف و دانشآموزی بود.
این تاریخپژوه دربارهی نگاه مردم در اوایل انقلاب به انصار حزبالله توضیح داد: تا قبل از شروع جنگ از نگاه من بخش اعظمی از مردم با حزباللهیها خوب بودند، البته ممکن است کسی طرفدار گروه سیاسی دیگری بوده باشد و بگوید مردم با اینها خوب نبودند. مردم قبل از شروع جنگ آنها را کسانی میدانستند که از انقلاب دفاع میکنند اما به صورت استعارهای میتوان گفت مردم با خودشان میگفتند «حالا چرا انقدر تند!» تند در برابر مسائلی مثل حجاب. از نظر مردم حزباللهی احساسی، اهل جوش و خروش، مدافع انقلاب، مدافع منافع مردم، مدافع امنیت مردم و کوچه و بازار بودند.
تا قبل از جنگ دکههای گروههای سیاسی بسیار زیادی در تهران و شهرستانها بود. در انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری اینها حضور داشتند. حضور آنها به صورت تجمع در مقابل ساختمان یا حرکت با موتور بود. اوج آنها در سی خرداد و اعتراضهای خیابانی علیه منافین بود. بیشتر مواقع به نهادهای امنیتی کمک اطلاعاتی میکردند، در بعضی از بازداشت ها و تظاهراتی که بایستی قدرتی از سوی نظام نشان داده میشد، شرکت میکردند. بههیچوجه نگاه مردم از اول انقلاب به حزبالله مثل امروز نبوده است، الان حزبالله را یک گروه کوچک میبینید. شمار آدمها و کمیت و کیفیت آنها خیلی متفاوت بود. بسیار گستردهتر از امروز بود.
به دنیا به چشم عطسهی بز نگاه میکردند
بسیاری از کسانیکه در شمار حزبالله قلمداد میکردید، به مرور سن پیر شدند، در جبهه شهید شدند، شغل خود را تغییر دادند، محافظهکار شدند و یا متوجه شدند اینکارها تاثیر چندانی ندارد. در اوایل انقلاب تجمعات هزار نفری برگزار میکردند، اگر عکسهای آنها را ببینید با گروههای حزباللهی فعلی متفاوت است. در آن زمان جوش و خروش خالص و نابتری وجود داشت. اهل حلال و حرام بودند و به دنیا به چشم عطسهی بز نگاه میکردند، الان وضعیت کمی تغییر کرده است. نمیتوان حزبالله را برخاسته از موتلفه یا حزب جمهوری اسلامی دانست.
هرچند حزبالله گاهی از حزب جمهوری اسلامی دفاع میکردند. هرچند حزباللهی با گروه فداییان اسلام بیشتر شباهت تشکیلاتی داشتند، اما به هیچدام از اینها منتسب نیست. حزبالله از حزب جمهوری اسلامی دفاع میکرد، چون سران حزب به واقع سران انقلاب بودند. خودش برای خودش تصمیمگیری میکرد، فکر میکرد میتواند به صورت مستقیم از رهبر انقلاب خط بگیرد. در آن دوران رهبر انقلاب هم مرتباً آنها را مورد ارشاد یا تشر قرار میداد. حتی سران شورای انقلاب بارها از برخی از رفتارهای حزبالله به طور عام ناراضی بودند. آنها ستاد، تابلو و یا مقری نداشتند، از نظر تشکیلاتی تکلیف مشخصی نداشتند و این مسائل نارضایتیهایی را به همراه داشت. اما در کل در دفاع از انقلاب حرکت کردند.
حائری: نباید هیچکدام همدیگر را تکفیر یا تحقیر کنیم
شهابالدین حائری شیرازی، دربارهی کلیپی که از سعید قاسمی در فضای مجازی منتشر شد و در آن به محمود احمدینژاد و محمد جواد ظریف توهین کرده بود، به انصاف نیوز گفت: کسی که خود را حزبالله میخواند، نباید اینطور رفتار کند. افرادی انگیزههای ایمانی قویدارند اما متاسفانه آدابدان نیستند، ما یک جامعهی متکثر داریم، که هم افراد روشنفکر در آن هستند که خوشایندشان نیست به مسائل سیاسی و اجتماعی رنگ و لعاب مذهبی بدهیم، از آن طرف هم یک طیفی هستند که دیدگاه خاصی نسبت به مذهب دارند و خواستگاه هر علمی را مذهب میدانند ما با بهرسمیت شناختن همین تکثر باید یاد بگیریم با هم زندگی کنیم. آقای سعید قاسمی و طرفداران آنها افراد محترمی هستند و با طیف دیگری اختلاف سلیقه دارند. باید در چارچوب قانون با هم کنار بیایند، نباید هیچکدام همدیگر را تکفیر یا تحقیر کنیم.
وی با اشاره به اینکه در همهی جوامع تکثر وجود دارد، اضافه کرد: باید بتوانیم با هم زندگی کنیم. در آمریکا هم افراد گوناگونی مثل لائیک و سنتی با هم زندگی میکنند. به نظر من آقای سعید قاسمی نه واقعیت را بیان کرد و نه خوب صحبت کرد، احتمالا طیف اصولگرا هم منتقد رفتار ایشان هستند و آنها هم از این رفتارها نگران میشوند چرا که میترسند موجب واکنش شدید مردم شود و در انتخابات در واکنش به رفتار امثال قاسمی، به رقیب رای دهند و رأی خاکستری، به سبد اصلاحطلبان بریزد. هیچکدام از این کاندیداها یا احزاب طرفدارشان مثل مؤتلفه یا جامعه روحانیت به آقای ظریف توهین نمیکنند، اما آقای قاسمی اینکار را میکند، میتوان آقای قاسمی را نزدیک به طیف پایداری دانست. اصولگرایان طیفبندی دارند، در میان آنها افراد تندرو و معتدل داریم. جامعه پویا جامعهی متکثر است. از اینکه افرادی با هم اختلاف فکری دارند، نباید بترسیم.
حائری افزود: جامعه مدرسین و جامعه روحانیت و آقای رئیسی باید به سعید قاسمی یک تشری بزند، اخمی کنند و یا آقای رئیسی از صحبتهای سعید قاسمی تبری بجوید. آقای قاسمی میتواند به آقای ظریف شدیدترین نقدها را وارد کند، اما باب اهانت کردن اگر باز شود، آن طرفیها هم به این طرفیها اهانت میکنند طرفداران آقای ظریف بیش از منتقدین ایشان اند لذا اگر بنا بر اهانت باشد سنگ روی سنگ بند نمیشود و جامعه به خشونت کشیده میشود.
وی دربارهی تغییر رویکرد و افکار انصار حزبالله در طول زمان گفت: همانگونه که علاقمندان گفتمان مهندس بازرگان، تا به امروز فرق چندانی نکردهاند انصار هم چندان تغییری نکرده اند. شخصیت انسان در اثر تربیت، اطلاعات و محیط شکل میگیرد و چنانچه گفتهاند از کوزه همان برون طراود که در اوست؛ موضعگیریهای آنها در مسائل مختلف رنگ و بوی واحدی میدهد. طرفداران گفتمان نهضت آزادی عقایدشان همان رنگ و بوی گذشته را میدهد، آنها امروز هم اهل تعامل با آمریکا هستند و توصیه میکنند در حمایت از فلسطین بهقدر مقدور هزینه کنیم و اولویت را به داخل بدهیم. از نظر ما افکار وعملکرد انصار حزب الله تند است اما به عقیدهی خود آنها افکارشان معقول و معتدل است. ممکن است آنها به طیف مقابل تندرو بگویند. هرکس از نگاه خودش به مسائل نگاه میکند. اختلاف سلیقهها در جامعه خوب است. اما مسئله اهانت است، آقای ظریف به آنها اهانت نمیکند، آنها هم حق اینکار را ندارند، اگر قوهقضاییه شجاع و قوی بود، آقای قاسمی جرئت اهانت پیدا نمیکرد. باید هم جناحهای ایشان مواضع او را محکوم کنند.
نباید سعی کنیم که آقای سعید قاسمی را همرنگ خودمان کنیم
او با تاکید بر اینکه باید خصوصیات فردی را بپذیریم، اذعان کرد: افراد بر اساس شخصیت خود به مسائل نگاه میکنند، باید افراد را با همان خصوصیات فردی و تحلیلها بپذیریم. نباید سعی کنیم که آقای سعید قاسمی را همرنگ خودمان کنیم. شخصیت او شکل گرفته است. باید چارچوبی را درست کنیم تا همزیستی مسالمت آمیزی در چارچوب قانون داشته باشیم و بدون اینکه بهم آسیب برسانیم ویا یکدیگر را تحقیر کنیم، باید بتوانیم کنار هم زندگی کنیم. اگر ما هم به سعید قاسمی اهانت کنیم، مثل او میشویم. نباید وارد وادی اهانت شویم. آقای رئیسی اگر ببیند صحبتهای آقای قاسمی مردم را ناراحت کرده است، قطعاً به او تذکر میدهد.
حائری دربارهی فضای سیاسی پس از به قدرت رسیدن ریاست جمهوری بیان کرد: بعضی از روشنفکران میگویند «چون اصولگرایان میخواهند، مسئلهی خارجی را حل کنند، میخواهند به دست خودشان انجام شود تا افتخارش هم برای آنها بماند»، البته اینها احتمالات است. بعید نمیدانم فضای مجازی بستهتر شود، البته اگر با توجه به اینترنت ماهواره ای و کرونا بتوانند محدودیت را بیشتر کنند. اما در مجموع با توجه به محدویتهای فعلی اتفاق جدیدی درحوزهی مجازی بعید است که رخ دهد.
حائری دربارهی منظور سعید قاسمی از اوج قدرت حزب الله، توضیح داد: این نظر ایشان است، یعنی میگوید ما در سطح خاورمیانه یعنی سوریه و یمن موفق شدیم و در برابر اسراییل مقاومت کردیم. طیف حوثیها در یمن، حزبالله در لبنان یا حماس در فلسطین وابسته به ایران هستند. یعنی به اینها کمک کردیم، الان قدرتمند هستند. از طرفی در داخل هم گمان میکنند با توجه به این رد صلاحیتهای شورای نگهبان دولت طرفدار آنها انتخاب میشود اما الان ثباتی برای آنها نمیبینم، ارز بالا و پایین میشود، وضعیت اقتصادی که خوب نیست. امیدواریم بتوانند در آینده ثبات ایجاد کنند. ممکن است در متن کار به ضرورت تغییر بعضی سیاستهای مشکل ساز خارجی برسند که اگر چنین شود زهی سعادت است .
انتهای پیام
فکر نکنم ساختار این افراد را رها کند ابزاری است غیر معقول و گذرا و ناراحت کننده
امثال سعید قاسمی وحسن عباسی والله کرم رائفی پور و … کل عمرشان در توهم بوده اند درک درستی از دموکراسی و حقوق بشر وآزادی مطبوعات و همزیستی مسالمت آمیز ندارند فکر می کنند ایران یک جنگل است واینها همه کاره جنگل.