شورای نگهبان و جفا به رهبری

حجت‌الاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز درباره‌ی دستور رهبری مبنی بر جبران ظلم به کاندیداهای احراز صلاحیت نشده و واکنش شورای نگهبان به این دستور نوشت:
                                  
عملکرد شورای نگهبان در نظارت غیرشرعی و غیرقانونی استصوابی- استسلاقی در این سه دهه، چنان غیر متقن بوده که هیچ‌گاه نتوانسته به نحو قانع کننده از عملکرد ناصواب خود دفاع کند. در این دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز عملکردش به گونه‌ای نامقبول افتاده که صدای اعتراض اصولگرایان را هم به آسمان رسانده است [برای نمونه ر. ک: بیانیه دبیر کل جامعه روحانیت مبارز تهران و بیانیه مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و …].

رهبری هم در سخنان 14 خرداد به عملکرد ناصواب شورای نگهبان در ردّ صلاحیت‌ها اعتراض کرد. همگان از آن سخنان برداشت کردند که ایشان «بعض عدم احراز صلاحیت‌ها را ظلم و جفا و بر اساس گزارش‌های نادرست دانسته و از شورا خواسته عملکرد ناصواب خود را جبران کند». سخنگوی شورا هم ابتدا صریحا این برداشت را اظهار و به نامعصوم بودن شورا اعتراف کرد و قول جبران داد ولی بر خلاف همه انتظارها، بیانیه شورا همچون آبی سرد، همه را در شوک فروبرد! شورا در بیانیه خود قبول کرد که گزارش‌های کذب و نادرست به شورا داده شده ولی بر خلاف نظر رهبری، اعلام کرد گزارش‌های کذب و نادرست مبنای عدم احراز صلاحیت نبوده‌ و در حق هیچ کاندیدایی جفا نشده که نیاز به جبران باشد!

بیانیه شورا بسیاری را واقعا شگفت‌زده کرد که چگونه این شورا که همه حیثیّت خود را مدیون رهبری است، این گونه به صراحت رهبری را تخطئه کرده و عملکرد خود را مطابق صواب شمرده است؟ بسیاری از اصولگرایان به شدّت بر شورا اعتراض کردند از جمله «مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم» بیانیّه‌اش را با عنوان «جفای به رهبری چرا؟» صادر کرد.  در این میان موضعگیری هفته‌نامه‌ی متعلق به سپاه از همه تعجب‌برانگیزتر شد!

هفته نامه صبح صادق -نشریه معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه- در دفاع از عملکرد شورای نگهبان وارد میدان شد و در فرازهایی از دفاعیه‌اش نوشت: «تذکر رهبری، تذکری شرعی و دینی و ناظر بر اعاده حیثیت فرد یا افرادی از ثبت‌نام‌کنندگان در انتخابات بود، نه «حکم حکومتی»! که از فحوای آن «ضرورت اعاده احراز صلاحیت افراد» برداشت شود! … اینکه گزارشی مبنای اتهام‌زنی به یک شخص یا خانواده او قرار گیرد و پس از بررسی‌ها مشخص شود آن گزارش غلط بوده، باید به همین مقدار اصلاح و جبران شود و این به معنای زیر سؤال رفتن کلیت عدم احراز صلاحیت فرد نیست، چون ممکن است ادله و مستندات دیگری باعث باشد که امکان رسانه‌ای شدن آنها وجود ندارد.» گردانندگان «نشریه نمایندگی رهبری در سپاه» قبول دارند که رهبری تصریح کرده «به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشده، ظلم و جفا شده» و این ظلم و جفا مستند به «گزارش‌هایی بوده که بعداً ثابت شد آن گزارشها غلط و خلاف بوده است» و  به صراحت خواستار جبران این ظلم و جفا از طرف دستگاه‌های مسئول شده ولی تقاضای ایشان نه «حکم حکومتی» که تذکری شرعی بوده‌است!

از گردانندگان نشریه نمایندگی رهبری در سپاه باید پرسید مگر الزامی شدن «تقبیح ظلم و جفا و جبران آن» باید با «حکم حکومتی» باشد و تذکر شرعی کافی نیست؟ اصولا اگر رهبری نه به عنوان رهبر بلکه به عنوان یک مطلع، شورای نگهبان را از دروغ و خلاف بودن این گزارش‌ها مطلع سازد و خواستار جبران گردد، آیا وظیفه‌ای به دوش آنها نمی‌آید؟ آیا اصلا حکم یا تذکر رهبری لازم است؟ آیا اگر فرد دیگری آنان را از دروغ و خلاف بودن این گزارشات مطلع سازد، آنها وظیفه‌ای ندارند؟

حالا که رسانه‌ی سپاه هم مانند شورای نگهبان مدعی است «این عدم احرازها مستند به گزارشهای صحیح دیگری است و جفا و ظلمی صورت نگرفته تا نیازمند جبران باشد»، چرا مستقیما به رهبری و مردم آگاهی نمی‌دهند مستند چه گزارشاتی است؟ کدام قانونی امکان رسانه‌ای شدن این گزارشات را نمی‌دهد؟ مگر ماده50 قانون انتخابات تصریح نمی‌کند: «رد صلاحیت داوطلبان نمایندگی باید «مستند به قانون» و براساس «مدارک و اسناد معتبر» باشد». مگر ماده واحده مصوب 22/8/1378 مجمع تشخیص همین مضمون را دوباره تأکید نمی‌کند؟ و آنان را موظف به ابلاغ کتبی دلایل به ردّ صلاحیت شده نمی‌گرداند؟ با این وجود با استناد به کدام قانون رسانه‌ای شدن استنادات عدم احراز را غیر ممکن می‌شمارید؟ این نهاد هم مانند شورای نگهبان هر چه دارد، از پشتیبانی رهبری به دست آورده و سزاوار نیست امروز که رهبری به صراحت اعلام کرده که «بر بعض کاندیداها به استناد گزارشات خلاف واقع ظلم و جفا شده و جفا کنندگان جبران کنند»، بدون ارائه دلیل محکم، رهبر را بر خطا بشمارند و به جای رهبری؛ پشتیبان شورای نگهبان گردند!

انتهای پیام