انتخابات ۱۴۰۰ و اهمیت انتخاب «مجری» سیاست خارجی
سارا معصومی، خبرنگار دیپلماسی و بینالملل در یادداشتی تلگرامی با عنوان «در پرونده هستهای به کدام سو میرویم؟» نوشت:
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی امروز اعلام کرد در صورت عدم تمدید تفاهمنامه فنی با ایران یک «سیاهچاله» اطلاعاتی در فعالیتهای هستهای ایران از ماه فوریه به بعد ایجاد خواهد شد.او با اذعان به برخورداری ایران از حق غنیسازی هشدار داد غنیسازی در سطحی که ایران در حال انجام آن است( ۶۰٪) در یک برنامه غیرتسلیحاتی «کاملاً غیرمعمول» است.
دولت روحانی به شمول وزارتخارجه+سازمان انرژی اتمی با آگاهی از اراده نظام برای احیای برجام،پایان اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی بدون تفاهم فنی موقت با آژانس را قراردادن کشور در مسیر خطرناک حقوقی، فنی و سیاسی با شورای حکام، شورای امنیت و ۱+۴ میدانست.
علیرغم تهدید نمایندگان مجلس به محاکمه روحانی، صالحی و ظریف، صالحی در گفت و گوهای فشرده با گروسی در اسفند۹۹، او را متقاعد به پذیرش نقشهراهی کرد تا در سایه آن هم اجرای پروتکل متوقف شده و نظر مجلس لحاظ شود هم اختلالی در تصمیم نظام برای احیای برجام ایجاد نشود.
امروز نیز طرفهای مقابل ایران در مذاکرات به شدت از تاثیر تغییر فرمان و «هویت سیاسی مجری» در سیاست خارجی ایران ترسیدهاند و نمونه آن را در پرسش رسانههای غیرایرانی از مذاکرهکنندگان و سخنگوی وزارت خارجه میبینیم.مذاکره کنندگان با استناد به سخنان رهبری و شخص ظریف به منظور کاستن از تاثیر این ترس بر مذاکرات و زیاده خواهی طرف مقابل، تاکید دارند که اصول سیاست خارجی و تصمیم نهایی با حاکمیت و نه دولتها است و مذاکرات و توافق از تغییر دولت تاثیر نمیپذیرد.
با اینهمه اهل فن به یاد دارند که اشتباه محاسباتی چهرهای میانهرو چون علی لاریجانی و پس از آن نادیده گرفتن هشدارهای شورای حکام، اعضای شورای امنیت به شمول چین و روسیه و کاغذ پاره خواندن قطعنامهها توسط دولتمردان دولتهای نهم و دهم یا پیشنهاد خرید آژانس بینالمللی به جای مذاکرات فنی و ابتکارهای هستهای برای مهار شورای حکام، چه بر سر ایران آورد.
حتی با پذیرش اصل بدیهی تصمیمگیری درباره سیاست خارجی در نهادهای حاکمیتی نه دولتی، ما تجربه «اجرای» نادرست و دیکته پرغلط حقوقی، سیاسی و فنی در پرونده هستهای را داریم.اشتباهی پرهزینه با ماحصل گرفتارشدن پرونده در گرداب قطعنامههای متنوع با هزینههای تحمیلی بسیار بر مردم.
امروز پرونده هستهای ایران در دو محور برجام و حل اختلافهای پادمانی با ۱+۴ و آمریکا و آژانس در پیچ حساس و خطرناکی قرار گرفتهاست. ما همانقدر به تفاهم و احیای برجام نزدیک هستیم که از آن دور. تنها یک تصمیم سیاسی اشتباه و غیرکارشناسی میتواند پرونده را دوباره به دره پرتاب کند.همزمان ادامه مسیر با استفاده از نظرات کارشناسی هستهای، درنظر گرفتن نیازهای اقتصادی ایران و استفاده درست از کارتهای در اختیار میتواند حداقل یکی از مشکلات در حوزه سیاست خارجی را مدیریت کند.
از جواد ظریف، وزیر خارجه در آخرین مصاحبه سوال کردم:«مردم میگویند چرا رای بدهیم وقتی دولت روحانی با تحریم آغاز با تحریم پایان یافت؟»او هم از تلاشها برای برجام گفت، هم از ترامپ و هم از سهم اشتباهات داخلی.
امیدوار باشیم هرکه رییسجمهور شد ترمز بریده رفتار نکند.مجری باشد که بداند کجا ترمز بگیرد و کجا بر سرعت بیفزاید.دولت بعد تجربه ۲ دولت قبل را در شکست مذاکرات، حصول توافق، کارشکنیهای داخلی تا پیش از خروج امریکا و بازگشت تحریم در نتیجه تصمیم ترامپ در چنته دارد.
نادیده گرفتن نقش مجری در کاستن یا افزودن بر فواید یا هزینههای یک تصمیم حاکمیتی چیزی جز سادهانگاری در عالم سیاست نخواهد بود. حفظ نقاط قوت و دستاوردها در حوزه سیاست خارجی بر بازی جناحی ارجح است. مردم از سیاست خارجی پرهزینه+تصمیمگیریهای اقتصادی نادرست در داخل به ستوه آمدند.
انتهای پیام