اصولگرایی خواهد مرد!
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: تقی آزادارمکی -جامعه شناس- معتقد است که با روی کار آمدن دولت جدید -که دولتی چندپاره خواهد بود- اصولگرایی خواهد مرد به این دلیل که دولت رئیسی طیفی از اصولگرایان رادیکال تندرو تا معتدل را در خود جای خواهد داد که دچار تعارضات جدی با یکدیگر خواهند شد. او مرگ را سرنوشت محتوم اصولگرایی میداند و میگوید که جریان اصولگرا اگر رادیکال عمل کند به سرعت میمیرد و اگر هم اصلاح طلبانه عمل کند کمی دیرتر خواهد مرد.
مسعود فروزنده -تاریخ پژوه- نیز معتقد است این احتمال وجود دارد که آزادیهای سال نخست ریاست رئیسی بر دولت در سالهای پسین محدود شود؛ و با اینحال به سیکلی تاریخی اشاره میکند که تکرار آن بسیار محتمل است «رئیس جمهور وقتی که به صحنهی عمل میآید ناچار است که به پرسشها و مطالبهگریها جواب دهد و میخواهد به آزادیها دست پیدا کند که محبوبتر شود. ولی گروههای منتقد و مطالبهگر اصولگرا نسبت به مبانی بنیادگرایی فرهنگ دلخواه خود، به ناچار و قطعا با رئیس جمهور رئیسی برخورد خواهند کرد و این سیکلی است که بارها تکرار شده است. از زمان هاشمی و حتی زمان آقای خامنهای همینطور بوده است.»
آزادیهای سیاسی و مدنی از جمله مطالبات بخش قابل توجهی از شهروندان و همچنین از جمله نگرانیهای آنها بعد از روی کار آمدن هر دولت تندرو یا هر مدیر اینچنینی در ردههای اثرگذار مدیریتی است. حالا با یکدستی کامل حاکمیت، یکی از نگرانیهای اصلی این است که با روی کار آمدن سیدابراهیم رئیسی آیا آزادیهای اجتماعی و سیاسی محدود خواهند شد؟ آیا فضا رو به بستهتر شدن خواهد رفت و یا به شیوهی بن سلمان برای کسب محبوبیت اجتماعی و مقبولیت بینالمللی آزادیهایی گلخانهای به شهروندان هبه خواهد شد؟ پاسخها به این سوالات متفاوت است؛ متن کامل گفتوگو با تقی آزادارمکی و مسعود فروزنده را در ادامه بخوانید:
آزادارمکی: دولت رئیسی چندپاره خواهد بود
آزادارمکی در پاسخ به اینکه «دولت رئیسی با حوزهی مدنی و آزادیهای اجتماعی چه خواهد کرد؟»، به انصاف نیوز میگوید: «دولت آقای رئیسی دولتی یکپارچه نخواهد بود؛ دولتی چندپاره است. یعنی از مجموعهی اصولگرایان همهی طیف اصولگرا در این دولت نماینده خواهند داشت. چنین نیست که مثلا یک مجموعهی منسجم هماهنگی باشد که نهایتا بتواندسیاستهای فرهنگیاش همراه و همسان با سیاستهای سیاسی و اقتصادی و غیرهاش باشد. چون یک طیفی در این دولت حاضرند، همهی اینها موضوعات و چالشهایی میشود برای پیدایش تعارضاتی درون جریان ریاست جمهوری آقای رئیسی.
مثل همان اتفاقی که برای آقای روحانی افتاد؛ روحانی هم وقتی مقابل رقبای خود پیروز شد طیفی پشت سرش بودند که بسرعت بخشی از آنها از او فاصله گرفتند و منتقد آقای روحانی شدند. این اتفاق برای آقای رئیسی هم خواهد افتاد. به این خاطر که طیفی از آنها در حوزهی فرهنگ بسیار تند و رادیکال هستند، در حوزهی فرهنگ و یا در حوزهی آزادیهای مدنی طیفی هستند که معتقدند باید کاملا فضا را بست و کنترل شده همه چیز را پیش برد. در مقابلش، بخشی از این طیف اصولگرایانی هستند که دید نسبتا مدرنی دارند و چنین دغدغهای ندارند، میخواهند مثل اصلاح طلبان عمل کنند اما با شعار اصولگرایی. من معتقدم که آقای رئیسی بیشتر مسیر و آدمهایش آدمهایی هستند که جای اصلاح طلبی دیروز نشستهاند؛ چون مسئلهی اصلاح طلبی دیروز تقویت جامعه و گوش دادن به مسائل و نیازهای جامعه بود؛ درنهایت این بخش که بخش مهمی هم در دولت آقای رئیسی است با آن بخش دیگری که اصولگرای سنتی و معارض با جامعهی باز است و اصلا جامعه و تکثر آن را به رسمیت نمیشناسد، این دو بخش در یک معارضه قرار خواهند گرفت.
این پاشنه آشیل رئیسی است
حاصل کار این است که دولت آقای رئیسی در مرحلهی اول یک نوع قول و قرار و تایید نیازهای جامعه و فضای عمومی را خواهد داد و سعی خواهد کرد از چیزی به نام «کنترل و نظارت» فاصله گیرد، اما خیلی زود آن فشار بخش اصولگرای رادیکال و سنتی -که میتواند با آقای رئیسی مقابله هم کند- او را واخواهد داشت به واکنشهای تند و تیز و به یک تناقض در دیدگاه اجتماعی و فرهنگی. بعد از آن آقای رئیسی، رئیس جمهوری خواهد شد که متناقض خواهد گفت و متناقض هم رفتار خواهد کرد. شاید بتوان گفت که این پاشنه آشیل آقای رئیسی است.»
چندی پیش حسین الله کرم از نمایندگان شاخص گروه «انصار حزبالله» و از نزدیکان منصور ارضی در حضور مولوی عبدالحمید و طلاب دارالعلوم مسجد مکی زاهدان از عبارت «مولانای اهل سنت و مسلمین» برای خطاب کردن مولوی عبدالحمید استفاده کرد.
این نحوهی مواجهه با آقای عبدالحمید که تقریبا همیشه از جانب جریان حزبالله مغضوب یا متهم بوده است پس از اعلام حمایت شورای نمایندگان اهل سنت از ابراهیم رئیسی در انتخابات اتفاق افتاد.
این اتفاق نفی اصلاحطلبی بود، نه اثبات اصولگرایی
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است جریان اصولگرا برای تقویت مقبولیت اجتماعی خود باتوجه به حداقلی بودن رای رئیس دولت جدید، تن به باز کردن فضا و وسیع کردن آزادیهای اجتماعی دهد یا خیر، گفت: خیر، ممکن نیست! چون معارض با اهداف و ایدهها و مسائل اصولگرایی است. یکوقتی هست که شما آدمها را دعوت میکنید اما نه به آن چیزی که خودشان میخواهند، بلکه دعوت میکنید به تعبیری که خود شما از آن جریان دارید. مثلا دعوت از جریان حاشیهای کشور نه به این دلیل است که مرکز مثل حاشیه شود، بلکه دعوت به این است که حاشیه مثل مرکز شود. یعنی دعوت از جریانات حاشیهای است که آنها مثل اصولگراها شوند و مانند آنها عمل کنند. این اتفاق [نحوهی مواجهه با مولوی عبدالحمید] نفی اصلاح طلبی بوده است تا اثبات اصولگرایی.
به همین دلیل وقتی اصولگرایی بخواهد بعد از مدت کوتاهی به خود بیاندیشد و جامعه و سیاست و اقتصاد و فرهنگ را براساس مبانی خود سرو سامان دهد، تناقضاتش ظهور خواهد کرد؛ ولی اینجاست که ورژنی جدید از اصولگرایی زاییده خواهد شد که این مدل جدید دقیقا میشود اصولگرایی که جای اصلاح طلبی در ایران مینشیند. یعنی میخواهد اقتصاد بازار را پی بگیرد، میخواهد با جهان ارتباط برقرار کند، میخواهد گروههای اجتماعی متعدد را بپذیرد و همهی اینها منجر به فروپاشی اصولگرایی در ایران میشود و به سرعت اصولگرایی علیه خودش اقدام خواهد کرد و تبدیل به ضد خود خواهد شد.
آزاد در پاسخ به اینکه آیا این روند را مثبت ارزیابی میکند، گفت: چون من از منظر اجتماعی نگاه میکنم بنظرم اتفاق بسیار خوبی است؛ چون آنچه تا دیروز موجب میشد کنش جمعی مدنی به سختی صورت گیرد اعتراض و رادیکالیزم اصولگرایی بود. وقتی خود اصولگرایی در مرکز قدرت قرار میگیرد دوراه بیشتر ندارد: یا باید رادیکال عمل کند و یا اصلاح طلبانه. رادیکال عمل کند به سرعت میمیرد و اصلاح طلبانه عمل کند کمی دیرتر میمیرد؛ در هردوصورت در آینده عبور از اصولگرایی رقم خواهد خورد. ما با تولد اصولگرایی جدیدی مواجه خواهیم شد که خیلی شبیه به اصلاح طلبی دیروز خواهد بود.
فروزنده: سیکلهای تاریخی تکرار خواهند شد
مسعود فروزنده -تاریخ پژوه- نیز دربارهی دولت جدید میگوید: دورهی جدید، ورود به یک دورهی تاریخی است. از مرداد 1400 شروع میشود و نمیدانیم که پایان آن چه زمانی است؛ که با ریاست جمهوری رئیسی و تیم جدیدی از وزرا آغاز میشود که میخواهند به یکسری از راهبردها دسترسی پیدا کنند. اصلیترین حرفی که رئیس جمهور منتخب زده، اقدام یا اقدام ملی و یا عملگرا بودن دولت جدید است که مشابهتی با شعار علی شمخانی دارد زمانیکه چند سال پیش کاندید ریاست جمهوری بود و از دولت اقدام ملی صحبت میکرد.
شعار آقای رئیسی درمورد «اقدام»، واکنشی به ناکارآمدیهای 8 سالهی اخیر است. مطابق با این تحلیل -که شاید آقای رئیسی به آن اعتقاد داشته باشد- امکانات و توانمندیهای فراوانی در زیرساختها وجود دارد که باید از قوه به فعل دربیاید. بنابراین در زمینهی حل مشکلات عادی مردم، حل مشکلات تولیدکنندگان، حل برخی از معظلاتی که در بخش عمران، اقتصاد و صنعت باقی ماندند، در دوسال آینده با پاسخهای همتراز با بینش دولت جدید مواجه هستیم که از عوارض آن خبر نداریم. برخی، عوارض اقدامات جدید دولت را افزایش نقدینگی و تورم میدانند.
این یک ادعاست، باید در عمل دید که چه خواهد کرد
این تاریخ پژوه دربارهی آزادیهای اجتماعی در دولت جدید نیز گفت: این زیرساخت اقتصادی دولت جدید ادامهی برنامهی توسعه و مطابق با چشمانداز است و اگرکه دولت جدید بخواهد نسبت به برنامه و چشمانداز وفادار باشد به ناچار باید در حوزهی فرهنگ و جامعه نیز اقدامات درخوری انجام شود. چه در زمینهی اینترنت، چه در زمینهی آزادی تاسیس انجمنهای اجتماعی، بومزیست، گردشگری، محیط زیست و مانند آن باید اقدامات درخور بوجود آورد. آقای رئیسی در گفتههایش اینگونه وانمود کرد که دولت و منشور فکریاش تباین و مخالفتی با فعالیتهای اجتماعی منجر به تاسیس نهادهای مدنی ندارد. این یک ادعاست و باید در صحنهی عمل دید که چه خواهد شد.
رئیسی 1401 با رئیسی 1400 متفاوت خواهد بود
تحلیلگران اعتقاد دارند که ممکن است آقای رئیسی در بحث اقتصاد به آزادی عمل و اقدامات مناسب دست بزند، اما در بخش سیاست، یعنی آزادیهای اجتماعی، آزادی گروهها، آزادی گروههای مجازی و… دست به انقباض بزند. در نظر تحلیلگران یک چشمانداز از دولت رئیسی نقش بسته است که در بخش سیاست ایشان راهبردی انقباضی پیش خواهد گرفت و در بخش اقتصاد، راهبردی انبساطی در پیش خواهد گرفت. این نگاه تحلیلگران ناظر به رفتار و جایگاه چهل سالهی آقای رئیسی در قوه قضاییه است و نمیتوان به سادگی دربارهی آن قضاوت کرد؛ زیرا رئیسی قوه قضاییه چرخشی ملایم و مطابق با مشکلات اجرایی کشور خواهد داشت و قطعا رئیسی سال 1401، با رئیسی خرداد 1400 تفاوتی آشکار خواهد کرد. این تغییر نتیجهی مواجهه با مشکلات اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی، فرهنگی و سیاسی جامعهی ایران است.
اما اینکه هم قطاران آقای رئیسی -اصولگرایان- از 2 تا 3 سال دیگر در مقابل او بایستند و یا اینکه رئیسی با هستهی مرکزی قدرت زاویه پیدا کند باید منتظر آینده شد.
فروزنده در پاسخ به اینکه آیا رئیسی ممکن است به شیوهی بن سلمان آزادیهایی گلخانهای را ایجاد کند، گفت: من فکر نمیکنم راهبرد رئیسی انطباقی با سیاستهای بن سلمان در حوزهی فرهنگ و سیاست داشته باشد. ولی اینکه آزادیهای اولیهی سال اول در سالهای پسین کمتر خواهد شد، محتمل است.
رئیس جمهور وقتی که به صحنهی عمل میآید ناچار است که به پرسشها و مطالبهگریها جواب دهد و میخواهد به آزادیها دست پیدا کند که محبوبتر شود. ولی گروههای منتقد و مطالبهگر اصولگرا نسبت به مبانی بنیادگرایی فرهنگ دلخواه خود، به ناچار و قطعا با رئیس جمهور رئیسی برخورد خواهند کرد و این سیکلی است که بارها تکرار شده است. از زمان هاشمی و حتی زمان آقای خامنهای همینطور بوده است. استنباط من این است که آقای خامنهای زمانیکه در مقام ریاست جمهوری بود، خیلی از برخوردهای تند و خشنی که موتورسواران انجام میدادند را قبول نمیکرد؛ براساس شنیدهها میگویم و سندی برای آن ندارم. رئیس جمهور این نوع برخوردهایی که در دههی شصت و در کف خیابان بوجود میآمد -نه در مورد برخورد با گروههای مسلح، منظورم در برخورد با بیحجابی و… – است، مخالف این موارد بودند. سیکلهای تاریخی در چهار دههی انقلاب مرتبا تکرار میشوند.
انتهای پیام
یکی اینها رو بیدار کنه خواب نمونن ! اصولگرایی و اصلاح طلبی دو کالبد متعفنی هستند که انها را باید در گورستان تاریخ سیاسی ایران جستجو کرد . انچه گاه شبهی از این دو در حیات سیاسی ایران مشاهده میشود روح سرگردان این اجساد متعفن است . مردم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری1400 به اصولگرایان رای ندادند انها اتفاقا با رای خود یک نه بزرگ به دوجریان سیاسی فوق گفتند . هیچکدام برندگان این دو انتخابات بر اصولگرایی خود تکیه و مانور ندادند که مردم هم به این ویژگی رای داده باشند . مردم به کارآمدی ، مردم داری ، ساده زیستی ، فسادستیزی و انقلابی بودن رای دادند . بهتر است شما سرخوشان هم از کنار منقل و بساطتان جدا شده و چرخی بین ملت بزنید تا کمی هوشیارانه سخن گویید
چرا فکر می کنید اصول گرایی یعنی عقب گرد!!!
اصولگرایی یعنی پیشرفت در همه عرصه ها با تکیه بر ملت خودمان
آزادی به معنی غربی را قبول نداریم! همانطور که آنها آزادی به تعبیر 90 درصد ملت های دنیا را قبول ندارند!!!
لطفا بفهمید