یادنامه سالگرد زمینلرزه «منجیل-رودبار»
فرهاد بنی زمان، کارشناس مدیریت ریسک و بحران، انصاف نیوز: در سالروز زلزله ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ منجیل و با گرامیداشت یاد و خاطره جانباختگان این فاجعه بزرگ، در این مقاله نگاهی کوتاه به این رویداد تلخ و در عین حال عبرتآموز خواهد شد. 39 هزار کشته، ۶۰ هزار مجروح و ۵۰۰ هزار بیخانمان، زمینلرزهی رودبار را در فهرست ۱۰ زلزله مرگبار صد سال گذشته در جهان ثبت کرد.
مشخصات زلزله منجیل- رودبار
زلزله منجیل در نیمه شب ۳۱ خرداد ۶۹ رخ داد. ساعت ۳۶ دقیقه بامداد آخرین شب بهار ۶۹ (برابر با ۲۰ ژوئن ۱۹۹۰ در ساعت ۲۱ به وقت گرینویچ) زلزلهای با بزرگای ۷.۳ تخریب وسیعی در محدوده شهرهای استان گیلان ایجاد کرد. کانون زلزله در عمق ۱۹ کیلومتری زمین اعلام شد، هر چند که به دلیل نبود تجهیزات کافی در آن زمان امکان خطا در تخمین عمق زمینلرزه وجود داشته است.
این زمینلرزه در نزدیکی شهر رودبار و روستاهای تابعه در استان گیلان روی داد و تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری از مرکز زمینلرزه موجب خسارات جانی و مالی فراوان گردید. ارتعاشات حاصل از امواج لرزهای در استانهای گیلان و در بخشهایی از استانهای زنجان، آذربایجان شرقی، تهران، مرکزی، مازندران، سمنان، همدان، قزوین (الموت غربی) و کردستان به مدت حدود ۶۰ ثانیه احساس شد و موجب وحشت عمومی شد، لیکن خسارات جانی و مالی به همراه نداشت.
واکنشهای اولیه به زمینلرزه
زمان رخداد زلزله بسیاری از مردم استان گیلان بهخصوص جوانان در دقایقی پس از ساعت ۲۴ پنجشنبه سرگرم تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا بودند که زمین به یکباره لرزید و اینچنین بود که به دلیل بیدار بودن، بسیاری از جوانان توانستند به هنگام وقوع فاجعه از منازل بگریزند و زیر آوار نمانند. اما علت بالا بودن خسارات جانی در زلزله منجیل درحقیقت، خطا در اعلام کانون زلزله بود چرا که در آن زمان به دلیل محدود بودن ایستگاههای لرزهنگاری، کانون زلزله منطقه دیلمان در استان گیلان اعلام شد و از این رو زمان طلایی برای امدادرسانی به مناطقی که خسارات جدی به آنها وارد شده بود از دست رفت، چرا که این زمان طلایی برای نجات آسیبدیدگان در زلزله ۲۴ تا ۷۲ ساعت است.
تلفات و خسارتهای زلزله منجیل
این زمینلرزه در یک منطقه پرتراکم از نظر جمعیت اتفاق افتاد، به طوری که شهرهای رودبار، منجیل، لوشان و ۷۰۰ روستای اطراف را به نابودی کشاند و به ۳۰۰ روستای دیگر، خسارت عمده وارد نمود.
آمار ثبتشده جمعیت هلال احمر نشان میدهد بر اثر این زمینلرزه، 29 هزار و 772 نفر از اهالی گیلان جان خود را از دست دادند، 39 هزار و 678 نفر مصدوم شدند و ۱۰ شهر و هزار و 871 روستای استان هم آسیب دیدند. ۳۵ هزار خانه، ۱۷۰ مرکز درمانی و سه هزار و 847 مرکز صنعتی و تجاری هم ویران شد. زنجان هم تلفات بالایی داشت؛ 9 هزار و 740 کشته، 20 هزار و 423 مصدوم، ۸۸۳ روستای آسیب دیده، 14 هزار و 370 واحد مسکونی ویران، ۵۴۲ مرکز صنعتی و تجاری تخریب شده و ۱۶ مرکز درمانی از بین رفت.
بررسی تأثیرات زلزله بر تاسیسات مهم منطقه
همانطور که گفته شد در اين زلزله به تأسیسات صنعتي مهمي در استانهاي گیلان و زنجان از جمله راهها، پلها، تونلها، نیروگاهها، پستهاي برق، آبرساني، سدها، مخازن آب، برجهاي آب، لولههاي انتقال آب، گاز، نفت و تأسیسات مربوطه، مخابرات، تأسیسات صنعتي، کارخانجات آسیب وارد شد. سد منجیل در جریان زمینلرزه به شدت آسیب دید، به طوریکه دریاچه پشت سد تا پایان مرحله بازسازی به طور کامل تخلیه شد. در تونلهای محور منجیل- رودبار شکستگیهای بزرگ و چپگرد به وجود آمد و مبادی ورودی تونلها به علت ریزش کوه تخریب گردیدند. سد سفیدرود، کارخانه سیمان 300 تني لوشان، کارخانه سیمان دو هزار تني خزر در لوشان، سد تاريک، منبع آب رشت و نیروگاه حرارتي لوشان از دیگر سازههاي مهم منطقه بودند که این زمینلرزه بر آنها اثرات مخربی بر جای گذاشت.
به عنوان مثال در نیروگاه ۳۶۰ مگاواتی حرارتی لوشان که دارای دو واحد ۱۲۰ مگاواتی بخاری و یک واحد ۱۲۰ مگاواتی گازی بود خرابیهای سازهای، مکانیکی و الکتریکی به وجود آمد. پی واحد شماره یک توربوژنراتور ۱۲۰ مگاواتی دچار نشست نامساوی گردید. بر اثر زلزله صفحههای فلزی یکی از پایهها چرخیده و بتن اطراف این صفحهها را دچار خرابی نمود. مشکل اصلی در نشست نامساوی پی توربوژنراتور بود که تراز خود را هم از دست داد. با قطع برق، خنککنندههای هیدروژنی نیروگاه نیز از کار افتاد و با خروج هیدروژن ناشی از باز شدن سوپاپهای اطمینان، دو انفجار مهیب رخ داد. در سد تاریک ترکها و خردشدگیهایی در سنگهای حفاظ بازوی راست آن به وجود آمد. منبع آب رشت نیز به علت تشکیل زلزله از پایه شکسته و منهدم شد ولی در پی آن هیچ خرابی به وجود نیامد.
خسارت وارد شده به کارخانة بزرگ روغنکشي، چرمسازي، کفش، چوب، سیمان و شیشه از ابعاد گستردهاي برخوردار بود و به کارخانجات صنايع نساجي و پوشاک شیمیايي و سلولزي، دارويي و غذايي، کاني غیرفلزي و صنايع فلزي نیز خسارتهايي وارد شد. علاوه بر موارد گفته شده، کارگاهها و کارخانجات صنايع کوچکي نظیر آردسازي، برنجکوبي، چايخشککني و واحدهاي تولیدکننده شن و ماسه صدمه ديده و در شرایطی نیز به کلی تخريب شدند.
عملکرد سازههاي خاصي نظیر سیلوي بزرگ رشت در سراوان در برابر زمینلرزه پایین بود ولي خسارتهاي وارد شده به ماشینآلات، نسبتاً قابل ملاحظه بود. عملکرد سازههاي خاصي نظیر سیلوها و بونکرهاي بتني و فولادي، برجهاي فولادي آب، مخازن فولادي عظیم و دودکشها نیز که در تأسیسات صنعتي مختلف مورد استفاده قرار داشتهاند خوب توصیف شد.
آسیبهای وارد شده از طرف زمینلرزه منجیل به ابنیه تاریخی
علاوه بر زیرساختها و تأسیسات وضعیت پلها نیز در اين منطقه قابل توجه بود؛ به اين ترتیب که پل بنايي قاجاريه لوشان آسیب زيادي ديد و قسمت آجری پل باستاني انبوه (مربوط به زمان صفويه) نیز دچار تخريب شد ولي بخش بتني و فولادي این پل عملکرد نسبتاً خوبی از خود نشان داد.
بشر دوستی فراتر از مرزها
ابعاد گسترده تلفات و خسارتهای حادثه زلزله منجیل باعث شده بود سایر کشورهای دنیا نیز در امدادرسانی شرکت کنند؛ 56 کشور در عملیات امدادی حضور داشتند و در جمع 8500 تن کمکهای امدادی، اقلام دارویی و مواد غذایی بین آسیبدیدگان توزیع کردند. همچنین 960 پزشک، پرستار، متخصص و امدادگر به ارائه خدمات درمانی پرداختند. کمکهای غیرنقدی خارجی از دارو گرفته تا تجهیزات سنگین خاکبرداری را شامل میشد؛ به طوری که 32 دستگاه آمبولانس، کامیون و وانت و همچنین 9 سری تجهیزات فزیوتراپی از طرف کشورهای دیگر در اختیار ایران قرار گرفت. براساس برآوردهای هلال احمر، در مجموع حدود 10 میلیون دلار آمریکا، 3 میلیون فرانک سوئیس، 8.8 میلیون ین ژاپن و 7 هزار پوند انگلیس کمک نقدی به حسابهای جمعیت هلال احمر در دبی و تهران واریز شده بود.
قصههای پر غصه منجیل
اکنون 31 سال از آن تاریخ و آن مصیبت بزرگ میگذرد، اما زخم آن خصوصاً برای مردم این شهرها که عزیزانشان را در آن زلزله از دست داده بودند، التیام نیافته است. یکی از شهروندان رشتی در این باره گفت: روبهروی تلوزیون نشسته و در حال تماشای فوتبال بودم که آن زلزله مهیب آمد. سراسیمه از خانه بیرون رفتیم. همه اهالی کوچه ما هم آن شب مانند ما از خانههایشان بیرون آمده بودند. یکنفر دیگر از شهدان عینی گفته است: آن شب تا صبح بیدار بودیم و ذوق و شوق جام جهانی یادمان رفت. آن زمان از هواداران سرسخت تیم ملی آلمان بودم. به خاطر زلزله و هراسی که همه داشتند تا صبح در کوچه خوابیدیم و این تا یک هفته ادامه داشت. در برخی شهرها که بیشتر آسیب دیده بودند مردم بیشتر از چند ماه خارج از منزل و در حیاط و یا کوچه میخوابیدند. وی ادامه میدهد: شدت زلزله در رشت به اندازهای نبود که بگوییم مردم به خاطر دیدن فوتبال زنده ماندند. برخی خانهها و یا یک ساختمان بهنسبت مدرن واقع در فلکه گاز و برج ساعت شهرداری فرو ریخته بود. در بسیاری از جاها مثل رودبار و منجیل شدت زمینلرزه به حدی بود که بیدار بودن برای تماشای فوتبال هم نتوانست مانع مرگشان شود و خانهها بر سر ساکنانش ویران شد.
زهرا، گیلانی مقیم پایتخت، از آن کودکانی است که زلزله مسیر زندگیاش را تغییر داد. وی که در روز سانحه 3 ساله بود گفتهاست: مردم رودبار بافت فرهنگی مستحکمی دارند. اصولاً بنیان خانواده برایشان بسیار مهم است و همه در کنار هم زندگی میکنند. آن وقتها خانه ما، عموها و عمههایم در کنار منزل پدربزرگم در روستای «فیشوم» بود. آن شب من با پدربزرگم به دلیل گرم بودن هوا در حیاط خانه خوابیدیم. به همین دلیل فقط ما 2 نفر از میان فامیل زنده ماندیم و باقی اهل خانه و فامیل ما زیر آوار ماندند و کشته شدند. برای خیلیها آن زلزله وحشتناک تمام شده و جز یادبودی از آن در تقویم چیزی باقی نمانده است، اما برای ما تاریخ به قبل از زلزله و بعد آن تقسیم میشود. من سنی نداشتم که همه خانوادهام را از دست دادم، اما پدربزرگم مادامی که زنده بود برای فرزندان و آوارهها نوحهسرایی میکرد. این بازمانده زلزله رودبار از تصاویر بر جا مانده درخاطراتش اینچنین روایت کرده است: احساس میکنم خاطرات برههای از زندگیام از ذهنم پاک شده است. هرچه تلاش میکنم نمیتوانم مراسم تدفین پدر، مادر، برادر، خواهرها، عموها و بقیه اقوامم را به خاطر آورم. اما صدای نوحههای تالشی، تاتی و گالشی هنوز در ذهنم هست. این تصویر را به یاد میآورم که به هرجا نگاه میکردم روی حصیری کهنه و خاکآلود کسانی خوابیده بودند که رویشان را ملحفه سفید کشیده بودند.
علیرضا از بازماندگان زلزله رودبار که اکنون یک خبرنگار است، گفت: ما ساکن روستای پشتهان از توابع بخش رحمتآباد بودیم. آن شب وحشت و تاریکی هیچگاه از یادمان نمیرود. آنقدر تاریک و ظلمانی بود که قابل توصیف نیست. آن شب همه هستی ما در چند ثانیه نابود شد. ساعت 12:30 شب بود. من همراه خانوادهام یعنی مادرم و خواهر و برادرم روی ایوان یک خانه کاهگلی خوابیده بودیم که چند دقیقه قبل از زلزله تمام حیوانات به طور غیر عادی همزمان شروع به سر و صدا کردند. پدرم آن شب سر کارش در رودبار بود و ما با عموی بزرگمان در یک ساختمان و در واحدهای جداگانه زندگی میکردیم. آن شب برق روستا قطع شده بود و مردم برای روشنایی از وسایلی مثل سوتکا و فانوس و… استفاده کرده بودند. بنابراین امکان تماشای فوتبال وجود نداشت. وقتی زلزله آمد، مرگ و گردو غبار بر تاریکی غلبه کرد و وحشت و هراس در زمین قدم میزد. بعد از اتمام خروج گاز 9 صبح بود که رگبار شدیدی گرفت. چنان بود که سیل ایجاد شد. بسیاری از پناهگاههای اهالی روستا را آب فرا گرفت. در حالی که هنوز بعضی از روستاییان زیر آوار بودند و بعضیها هم بر اثر آوار شدید،کشته شده بودند.
محمد متولد ۱۳۴۴ و ساکن تهران است. او هنگام وقوع زلزله ۲۵ ساله بود. محمد هیچگاه به مناطق زلزلهزده نرفته اما آن شب را اینطور روایت میکند: «زیاد اهل تماشای فوتبال نیستم چون دو برادرم فوتبال تماشا میکردند، من به پشت بام رفته بودم تا بخوابم. آسمان باز و شفاف بود که من لرزهای را احساس کردم. اول فکر کردم شاید در فوتبال گل زدهاند اما بعد که دیدم صدایی نیامد فهمیدم اشتباه کردم. بعد صدای همسایهها آمد که چند نفرشان بیرون آمدند. بعضیها میگفتند صدام دوباره تهران را زد. جنگ تمام شده بود اما تصور جنگ و وحشت از آن باقی مانده بود. صبح روز بعد فهمیدیم که رودبار زلزله آمده و آن لرزه هم برای همین بود».
این شبهای فوتبالی در اروپا و تلاقی آن با سالگرد زلزله ۳۱ خرداد باز ما را به یاد این مناسبت انداخته است. هر چند که باید یاد آن عزیزان را پاس داشت، اما باید به فکر زندگانی نیز بود. منجیل، رودبار و لوشان هنوز درد دارند. هنوز رد زخمهایشان پیداست. این مردم سینه سینه نوحه دارند و محرومیت برازندهشان نیست.
دستاوردها و اقدامات صورتگرفته پس از زلزله منجیل
زلزله منجیل بیتردید تأثیرگذارترین زلزله در زمینه ساخت و ساز اصولی و مقاومسازی در برابر زلزله و حوادث طبیعی بود و نقطه عطفی در مطالعات زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در ایران شد. در ادامه شماری از اقدامات کلان که پس از این واقعه تلخ انجام شد پرداخته میشود:
قرار دادن مطالعات زمینلرزه به عنوان بخشی از سرفصلهای دروس زلزلهشناسی و مهندسی زلزله؛
تشکیل ستاد مدیریت بحران وزارت کشور؛
تأسیس سازمان نظام مهندسی؛
تدوین آییننامههای ساخت و ساز مقاوم در کشور؛
توسعه مراکز پژوهشی مرتبط با زلزله؛
تجهیز و توسعه شبکه شتابنگاری مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن؛
تأسیس موزه میراث روستایی استان گیلان.
درس آموختههای زلزله منجیل
اگر برای آینده اندیشه میکنیم، این تمرکز جمعیت برای هر زمین لرزهای که بیدرنگ ممکن است در مرکزهای جمعیتی اصلی ما رخ دهد (مانند تهران، مشهد، تبریز، کرج و شیراز) وضعیت ما را در برابر خطر زمینلرزه بسیار آسیبپذیرتر از قبل کرده است. خردمندی حکم میکند که از پرداختن دائمی به کارهای فوری و بااهمیت، وضعی که هم اکنون و همچنان به آن دچاریم، به سوی مدیریت کاهش ریسک زلزله با در نظر داشتن مسائل مهم و غیرفوری (هنگامی که هنوز زلزله مخربی رخ نداده است) پیش برویم. وضعیت مدیریت کاهش ریسک در کشور ما در آستانه 31 سالگی زلزله ۱۳۶۹ منجیل، بیشتر پرداختن و هزینه کردن بعد از رخداد سانحههای مهم مانند زلزله است. مطالعات نشان دادهاند که در گامهای اول تمرکز حداقل ۲۰ درصد از منابع (انسانی و مالی) در کشورهای در حال توسعه بر پیشگیری، حداقل چهار برابر فایده نصیب این کشورها کرده است. چرا ما چنین راهی را نباید طی کنیم؟ در درازمدت، در پیش گرفتن برنامههای توسعه پایدار در کشوری بسیار لرزهخیز، در حال توسعه و موفق مانند شیلی جایگاهی در آستانه توسعهیافتگی به این کشور بخشیده و اکنون انتظار نمیرود که در شیلی زلزلههای بزرگ با تلفات زیاد و تخریبهای جبرانناپذیری مانند گذشته رخ دهد. ما هنوز با چنین شرایطی فاصله داریم، ولی انتخاب با خودمان است. زلزله منجیل بعد از رخداد زمینلرزه بزرگ ویرانگر باستانی مارلیک در اوایل هزاره اول پیش از میلاد در همان منطقه رخ داد.
فهرست مراجع
وبگاه پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
وبگاه پایگاه ملی بررسیهای زمینشناسی آمریکا، جولای 2011
پایگاه خبری جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
وبگاه سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران
خبرنامه پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، سال پنجم، شماره دهم، مرداد 1391
خبرگزاری بی بی سی
خبرگزاری ایسنا
خبرگزاری همشهری
دکتر علی بیتالهی، مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن
دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
شبکه اطلاعرسانی ساختمان ایران
انتهای پیام