خرید تور نوروزی

مهدی نصیری تغییر کرده است؟

یکی از مخاطبان انصاف نیوز به نام «هادی» در پیامی ارسالی نوشت:

کل یعمل علی شاکلته تغییر لازمه ذاتی عالم طبیعت است. مهدی نصیری در بدو تولد حدود سه کیلو وزن داشته و الان که حدود ۷۰ کیلو وزن دارد نه تنها آن سه کیلو تغییر کرده بلکه چیزی از آن باقی نمانده است و از این جهت می توان گفت ایشان به کلی تغییر کرده است و دیگر آن نصیری نیست در عین حال شکی نیست که این نصیری همان نصیری است. به عبارت دیگر با وجود تغییر کلی جسم شاکله ایشان تغییر نکرده است. شاکله مادی جز در موارد نادر مثل مسخ ثابت است. اما در بحث اندیشه که مادی نیست هم تغییر با حفظ شاکله معمول است و هم بدون آن هر چند دومی در اینجا هم نادرتر از اولی است.

بنابراین در پاسخ به سوال تغییر باید هر دو را مد نظر قرارداد. شکی نیست که مهدی نصیری تغییر کرده است ولی آیا این تغییر با حفظ شاکله است و رفتار بیرونی او همان است که بر شاکله قبلی خود می‌تند یا نه شاکله هم تغییر کرده و این رفتار ظهور و بروز شاکله جدید است؟ برای پاسخ باید ببینیم نصیری چگونه نصیری شد. قبل از آن مثالی از شاگردان علامه طباطبایی مفید به نظر می‌رسد. از خیل زیاد شاگردان علامه مقایسه سیر تطور شهید مطهری، مرحوم منتظری، علامه مصباح، آیات جوادی آملی، سبحانی و دیگر مشاهیر ما را در هرکدام به محوری می‌رساند که شخصیت آنها حول آن شکل گرفته و با وجود نقاط مشترک آنها را از هم متمایز کرده است. همان گونه که در میان شاگردان علامه دیگرانی هم بوده‌اند که یا به شهرت این بزرگان نرسیده یا اصلا شهرتی کسب نکرده‌اند.

در این که نصیری چگونه نصیری شد در رزومه خود نوشت ایشان طلبه حوزه است که از میان خیل همگنان خود حرکت به سمت نصیری شدن را از کیهان فرهنگی شروع می‌کند، به روزنامه کیهان ادامه می‌دهد سپس به شورای سیاستگذاری امامان جمعه و از آنجا به نمایندگی فرهنگی خارج از کشور و… با ملاحظه این سیر هر ناظر خارجی به یک محور فرهنگی با غلبه قدرت قلم و روزنامه نگاری می‌رسد. از نظر شخصیت سیاسی هر چند ایشان از علاقه مندی به نهضت امام سخن می‌گوید ولی هیچ سابقه‌ای از کنش سیاسی در این جهت به دست نمی‌دهد.

ولی آیا محور فرهنگی یاد شده در شخصیت نصیری واقعیت دارد؟ برای پاسخ باید به نقطه آغاز سیر برگردیم آیا این آغاز بر پایه یک سابقه قلم زنی و کنش برجسته فرهنگی و اندیشه ای است؟ حقیقت این است که چنین نیست.
نقطه‌ی آغازین حرکت ایشان که در تمام سیر تطور نصیری شدن ادامه دارد کلمه‌ی «دامغان» است. بروز کنش نصیری در سیر نصیری شدن همان کلمه دامغان و ثابت است. اما تغییر در کنش نصیری از آنجا بروز می‌کند که نصیری خود را بی نیاز از محور دامغان می‌بیند و احساس می کند می تواند کنشگری مستقل از آن محور داشته باشد. در اینجا شاهد کنشهایی ۱۸۰ درجه مغایر کنشهای قبلی نصیری هستیم. نصیری که روزی عضو شورای سیاستگذاری امامان جمعه بوده حالا انتخابات را مهندسی، غیر ملی و غیر شرعی می خواند. ولی آیا این تغییر در شاکله فکری نصیری است به گونه ای که بتوان گفت این نصیری تفاوت ماهوی و شاکله ای با نصیری قبلی دارد آن گونه که خود ایشان تمایل دارد نمایش دهد یا نه این تغییر با حفظ شاکله و کنش های او بروز جلوه‌ی دیگری از همان شاکله قبلی به تناسب مقتضیات زمان است؟ به نظر نگارنده وجه دوم صحیح است. شاکله فکری نصیری بر پایه اندیشه‌های دکتر شریعتی است که بروز آن در زمینه فکری تمایل به آقای حکیمی و مکتب تفکیک و ضدیت با فلسفه و در زمینه سیاسی تمایل به منتظری است. البته اشکال اساسی آقای نصیری این است که مبنای تطور و برآمدن ایشان در فضای فکری سیاسی همان کلمه دامغان است نه صلاحیت و قوت فکری و اندیشه ای بنابراین اشاره به تمایل ایشان به شریعتی و منتظری و حکیمی به معنای پختگی اندیشه ایشان در حد اندیشمندی صاحب مبنا نیست. به همین دلیل اگر چه در جو فکری و فرهنگی کشور به عنوان صاحب نظر مورد عنایت قرار می گیرد و گاهی طرف مناظره با بعضی اندیشمندان قرار می گیرد ولی اهل خبره به آسانی می فهمند که نظرهای ایشان فقط بازگویی تقلیدی و کم عمق نظرهای اندیشمندان در این زمینه هاست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. نقد به شدت ضعیفی بود در باره مهدی نصیری بیشترجوک بود و اهانت تا نقد فکر ارزش انتشار نداشت

    5
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا