ما و مسئله فلسطین
حجتالاسلام شهابالدین حائری شیرازی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «ما و مسئله فلسطین» نوشت:
بگو: آيا شما را آگاه كنيم كه كردار چه كسانى بيش از همه به زيانشان بود؛ آنهايى كه كوششان در زندگى دنيا تباه شد و مىپنداشتند كارى نيكو مىكنند.(1)
تصور کنید خانه همسایه شما را به زور از دستش درآوردهاند، خراب کردند، دوباره ساختهاند و به نام خود سند زدهاند وامکان باز پس گیری آن هم نیست.
همسایه مظلوم شما هم واقعیت عدم امکان بازپس گیری خانهاش را پذیرفته و بهدنبال کنار آمدن با غاصب برای بهرهمندی نسبی از خانه خود است.
در این میان شما بیایی بگویی من جلو همه اهل محل بلکه همه شهر میایستم تا فرد زورگو خانه را ترک کند در حالیکه بهواسطه حمایت افراد صاحب نفوذ از فرد زورگو همه یک طرف باشند و تو یک طرف.
واضح است که نتیجه این آرزوی دور از دسترس، چیزی جز فرسوده شدن اهل و عیال شما و تحمیل فقر و فاقه برای آنها نیست.
حکایت فوق، داستان ما و فلسطین و اسرائیل است.
آیا بهتر نبود بهجای آن همه سختی و تلاش که فرجام خاصی برآن مترتب نیست، رشد و ارتقاء زندگی و فرهنگ اهل خانه خود را وجهه همت خود ساخته و در کنار آن به تلاشهای سنجیدهتر وکم هزینهتر مبتنی بر دیپلماسی عمومی که به تحریم و فقر و فاقه ملت نمیانجامید، میپرداختیم.
مگر روسیه، آذربایجان و گرجستان و… را در جنگی نابرابر از ما نربود چرا هیچگاه بهدنبال بازپس گیری آنها نبودیم؟ جز این است که امری ناشدنی بوده و هست؟
مشکل ما وآمریکا بلکه ما و دنیا نه هستهای و نه حقوق بشر، بلکه اصرار بر آزاد سازی فلسطین است و حمایت نظامی از ایشان.
اگر دنیا با مسئله هستهای و موشکی ما مشکل دارد به سبب آن است که شعار ما نابودی اسرائیل و آزادسازی قدس شریف است و بر موشک این شعار را مینویسیم و پرتاب کرده و هر روز تهدید به زدن تلاویو میکنیم.
دشمنان انقلاب اسلامی بهدرستی ایران را وارد بازی کردند که جز شکست ثمری ندارد.
ما بایست از اول با واقع بینی و محاسبه امکانات و اولویتها و سطح تحمل مردم به تعیین اهداف در سیاست خارجی میپرداختیم و سپس استراتژیها و راهبردهایی عملی برای وصول به آن اهداف را انتخاب میکردیم که به اجماع جهانی علیه ما نینجامد.
وظیفه جمهوری اسلامی پاک کردن جهان از ظلم و غصب نیست! مگر ما توان چنین کاری را داریم که مکلف به آن باشیم؟!
وظیفه ما نابودی اسرائیل نیست که عضو سازمان ملل است و به رویارویی ما با همه عالم خواهد انجامید.
امامان شیعه بهواسطه تقیه توسط نحلههای افراطی شیعه به ذلیل کردن مومنین متهم میشدند اما هیچگاه راضی به از کف رفتن بی سرانجام جان ومال و آبروی شیعیان نشدند (2).
__
1) قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا(103)الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا(کهف 104)
2) پس از صلح امام حسن با معاویه بعضی شیعیان افراطی به ایشان با لقب و عنوان مذل المومنین (ذلیل کننده مومنین) خطاب میکردند. حال آنکه تقیه امری بدیهی و ضروری دین است به روایت زیر که یکی از دهها روایت به همین مضمون است توجه نمائید.
امیرالمومنین علیه السلام:
وَ آمُرُکَ اَنْ تَسْتَعْمِلَ التَّقِیَّةَ فِی دِینِکَ، وَاِیّاکَ ثُمَّ اِیّاکَ اَنْ تَتَعَرَّضَ لِلْهَلاکِ وَ اَنْ تَتْرُکَ التَّقِیَّةَ الَّتِی اَمَرْتُکَ بِها فَاِنَّکَ شائِطٌ بِدَمِکَ وَدِماءِ اِخْوانِکَ، مُعَرِّضٌ لِنِعَمِکَ وَلِنِعَمِهِمْ لِلزَّوالِ مُذِلُّهُمْ فِی اَیْدِی اَعْداءِ دِینِ اللّهِ وَقَدْ اَمَرَکَ اللّهُ تَعالی بِاِعْزازِهِمْ.
امیرالمومنین علیه السلام:
به تو امر میکنم که تَقیّه را در دینت به کار ببری. مبادا، مبادا خود را در معرض هلاک شدن قرار دهی، و مبادا تقیهای که به تو دستور میدهم را ترک کنی که در این صورت، خونِ خود و برادرانت را در مسیر ریخته شدن و نعمتهای خود و برادرانت را در معرض نابودی قرار داده ای و آنان را در دست دشمنانِ دین خدا (که صاحب قدرتند)، خوار و ذلیل کرده ای؛ در حالی که خداوند، عزیز داشتن آنها را به تو امر کرده است!
تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص ۱۷۶
انتهای پیام