خرید تور نوروزی

تفسیر مسائل ایران با عینک قومی | امیر هاشمی‌مقدم

امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی درباره‌ی واکنش‌ها به اعتراضات روزهای اخیر در خوزستان نوشت:

خوزستان تشنه است و پاسخ تشنگان را شوربختانه با خشونت می‌دهند. همین است که تاکنون تنی چند از هم‌میهنان‌مان با لبان تشنه در خون خود غلتیده‌اند. چندین دهه مدیریت ناکارآمد و جدال با طبیعت که خود را در برنامه‌هایی همچون جنون سدسازی، خودکفایی در برخی محصولات کشاورزی، ساخت صنایع آب‌بر در مناطق بیابانی و… نشان داده، نه تنها خوزستان، که چهارمحال و بختیاری به‌عنوان سرچشمه بزرگترین رودخانه‌های ایران (کارون و زاینده‌رود)، اصفهان، یزد و کرمان را نیز با بحران کم‌آبی و خشکسالی روبرو کرده است.

اما در این میان برخی تلاش دارند این مسائل زیست‌محیطی و در پی آن، مسائل اجتماعی-فرهنگی رخ‌داده را با عینک قومی دیده و تئوری‌های توطئه خود را بپرورانند. برای نمونه، بی‌آبی در خوزستان را نتیجه تلاش حاکمیت برای کوچ اجباری اعراب خوزستان می‌دانند. همانگونه که در دیگر مسائل پیش‌آمده پیشین نیز، تنها با همین عینک قومی بود که هر مسئله‌ای را در خوزستان می‎‌دیدند. همین جریان یا جریان‌های همکار آن، پدیده‎‌های مشابه در بلوچستان و آذربایجان را نیز تنها با عینک قومی دیده و آن را بر قوم‌ستیزی حاکمیت تفسیر می‌کنند. در این باره بیان چند نکته شاید سودمند باشد؛ البته نه برای جریان یادشده که در پی مسئله‏‌سازی و بحران آفرینی بوده و طبیعتا گوش‌اش به این حرف‌ها بدهکار نیست.

1- کم‌آبی نه تنها برای عرب‌های خوزستان، بلکه برای فارس‌زبان‌های به‎‌ویژه شرق اصفهان نیز بیش از یک دهه است که تبدیل به مسئله و حتی بحران شده است. با یک جستجوی ساده در اینترنت می‌توان به ده‌ها کلیپ و فیلم از برخوردهای خشونت‌آمیز پلیس با کشاورزان معترض اصفهان و حتی زنان آنان دست یافت. کشاورزانی که به‌واسطه مدیریت ناکارآمد، همه دار و ندارشان از دست رفت. یعنی تنها یک قوم و سرزمین خاص نیست که از دستپخت مسئولین مربوطه در این زمینه برخوردار شده است. شخصا در سال 1384 در قالب یک تیم پژوهشی برای بررسی وضعیت مصرف آب در کشاورزی خوزستان، به این استان سفر کردم و در گزارش نهایی نیز به مدیریت فاجعه‌آفرین آب (به‌ویژه در ساخت غیر کارشناسی سد گتوند) اشاره شد. اما دقیقا یک سال پیش از آن، یعنی در سال 1383 در بررسی پیامدهای ساخت سد لفور در مازندران مشارکت داشتم. در آنجا هم دیدگاه کارشناسان این بود که ساخت این سد نه تنها برای محیط زیست و حتی کشاورزی منطقه زیان‌بار است، بلکه پیامدهای گسترده فرهنگی و اجتماعی برای منطقه دارد. پلیس در آنجا هم با خشونت با معترضان و حتی خانواده‌های آنان برخورد کرد. چندین سال است درباره انتقال غیرکارشناسی آب از استان و منطقه خودمان (چهارمحال و بختیاری) در رسانه‌ها می‌نویسم و هشدار می‌دهم. آیا آن را هم باید با عینک قومی ببینیم؟

2- کم‌آبی در شرایطی در خوزستان بحرانی شده که سراسر ایران دچار این پدیده است و در بیشتر استان‌ها قطعی پیاپی آب در طول روز و هفته گزارش می‌شود. هرچند شدت این بحران در خوزستان به مراتب جدی‌تر از دیگر جاهای کشور است. به گونه‌ای که در برخی مناطق دسترسی به آب خوردن برای بسیاری از مردمان دشوار شده و آنان را به اعتراضات به حق، آن هم با لب تشنه کشانده است.

3- یکی از رایج‌ترین دیدگاه‌ها در نظریات مرتبط با قوم‎گرایی و هویت، نظریه استفاده ابزاری نخبگان است. بر پایه این دیدگاه، نخبگان قومی تلاش می‌کنند با برجسته کردن مسائل هویتی و قومی، در واقع خود را به جایگاه‌های بالا (سیاسی یا اجتماعی) برسانند. بخش قابل توجهی از رفتار مسئولین (همچون برخی نمایندگان استان‌های اصفهان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری) و فعالان اجتماعی (به‌ویژه قوم‌گرایان) در روزهای اخیر، ایجاد شکاف‌های قومی و تحلیل و تفسیرهای قومی از مسئله کم‌آبی، تلاش برای سرپوش گذاردن بر ناکامی خود از یکسو و ماهیگیری از آب گل‌آلود از سوی دیگر است.

4- در بحران اخیر در خوزستان، همه ایران تمام‌قد در کنار خوزستان ایستاده و چه به کم‌آبی آن و چه به برخوردهای خشونت‌آمیز با معترضان اعتراض کرده‌اند. خیلی‌ها با یادآوری نقش خوزستانی‌ها در هشت سال دفاع مقدس، خیلی‌ها با اشاره به غنی بودن منابع آبی خوزستان که به این روز افتاده، خیلی‌ها با اشاره به حقوق شهروندی و حق اعتراض برای خوزستانی‌های تشنه‌لبی که مطالبه‌شان نه سیاسی، بلکه تنها حق حیات و زنده ماندن است؛ و خلاصه هر کس بدون توجه به قومیت معترضان، به روشی با عرب‌های خوزستانی همراهی و همدلی کرده است. هرچند به قول معروف، اینها برای فاطمه تنبان نمی‌شود و تا زمانی که حاکمیت منطقی و عقلانی برخورد نکند، این بحران فروکش نخواهد کرد (هرچند بحرانی که در چند دهه آفریده شده، در بهترین حالت چندین دهه به درازا می‌کشد تا برطرف شود).

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. نه جناب اقا ….وقتی حدنازل شعور ومعرفت ان باشد که مثلا بقا سوریه را بر بقا خوزستان اولی بدانند عمق فاجعه تنزل فهم وشعورمدیریتی را نسبت به مسائل حساس منطقه خوزستان بای فهمید….

  2. سلام‌‌من‌سالها‌در‌خوزستان‌بودم‌وزندگی
    کردم‌همه‌مسلمان‌وشیعه‌هستند‌منتها‌به‌هنگام‌مسابقات‌فوتبال‌باشگاههای‌
    آسیائی‌که‌از‌تلوزیون‌پخش‌میشد.
    متوجه‌شدم‌قسمت‌بزرگی‌از‌جوانان‌آن
    ‌منطقه‌هواداران‌برخی‌تیمهای….هستند
    بعد‌که‌در‌این‌قضیه‌دقیق‌شدم‌دیدم‌‌بهض
    جهت‌سیاستهای‌غلط‌اعمال‌شده‌این
    ‌احساسات‌وجود‌دارد‌حال‌اینکه‌در‌این
    ‌تنش‌آبی‌تاثیر‌داشته‌یا‌نداشته‌‌قضاوت
    ‌نمی‌کنم‌اما‌باید‌بدانیم‌وآگاه‌باشیم‌مگس
    روی‌زخم‌می‌نشیند‌‌‌‌لذا‌حق‌باید‌شناسائی
    شود‌وآنچه‌که‌برای‌قوم‌مرکزی‌
    می‌پسندند‌ر‌مورد‌بقیه‌هم‌‌حداقل‌مطالعه
    توسط‌انسانهای‌دانشمند‌نه‌احمق‌و
    احساساتی‌انجام‌شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا