آیا قربانیکردن، فعل اخلاقی است؟ | پاسخ سروش محلاتی
سخنان آیتالله محمد سروش محلاتی، استاد حوزه، در نشست مجازی “آیا قربانیکردن فعل اخلاقی است؟” را به نقل از کانال «کانون توحید» میخوانید:
این بحث را از دو جنبه می توان مطرح کرد:
- آیا اساساً ذبح حیوان عمل اخلاقی است؟
- با فرض اینکه کشتن حیوان چنانچه به منظور استفاده از گوشت آن ضد اخلاق محسوب نشود آیا می تواند عبادت و مقرِب انسان به سوی حق تعالی گردد؟
درجنبه اول یعنی ذبح حیوان دو نگاه متفاوت وجود دارد: یک نگاه مخالف و دیگری موافق.
در آیین های شرقی آزار رساندن به حیوان ظلم است و امر غیر اخلاقی میباشد. بنابراین در این مکاتب جایی برای کشتن حیوان به منظور استفاده از گوشت آنها وجود ندارد.
در برابر این رویکرد، دیدگاه عقلانی است که عمل ذبح حیوان را برای استفاده از گوشت آن قابل دفاع میداند از جمله علامه طباطبایی و شهید مطهری. هر چند استدلال این دو بزرگوار با هم متفاوت و در برخی موارد مشترک است.
استدلال علامه طباطبایی مبتنی بر این مقدمه است که شریعت باید مطابق با فطرت باشد. لذا باید اول تحقیق کنیم که تغذیه موجودات زنده چطور صورت می گیرد و بعد بر اساس آن، تشریع چطور اتفاق می افتد. اصل اینکه انسان میتواند از گوشت حیوانات نیز استفاده کند بستگی به ساختمان وجودی انسان دارد. همچنین ایشان استدلال می کنند که در نظام آفرینش، حیوانات از گیاهان یا برخی حیوانات دیگر تغذیه می کنند و مسئله تغذیه موجودات مبتنی بر عاطفه نیست بلکه مبتنی بر مساله واقعی زندگی و حیات است.
مرحوم شهید مطهری مقدمه دیگری دارد. ایشان می فرمایند برخی آزارها می تواند مصداق ظلم باشد و برخی مصداق ظلم نباشد و غیر اخلاقی هم نباشد مانند بحث عدالت. باید به دستگاه خلقت رجوع کرد و روابط بین اشیا را دید. برخی اشیا و موجودات، غایت برای دیگری محسوب میشوند. به همین دلیل تحقق آن، عدالت است. در قلمرو حیات مادی هر چه که برای انسان خلق شده، انسان نسبت به آن حقی پیدا می کند.
چرا قربانیکردن در ردیف عبادات است؟
اصل قربانی قبل از اسلام نیز وجود داشته است البته قربانی در اسلام با قبل از آن تفاوت هایی دارد.
اولین ویژگی در قربانی اسلامی این است که قربانی فقط برای خداوند جایز است و بس و محلی برای تبلور تقوا و اخلاص بندگان محسوب میشود.
ابن عباس می گوید پیش از اسلام سنتی وجود داشت که پس از قربانی، آن را به خانه خدا میمالیدند و معتقد بودند چون نمی شود قربانی را به خدا رساند حداقل خون آن را به خانه خدا برسانیم تا پذیرفته شود. البته اکنون نیز کمابیش در جامعه ما چنین تفکری وجود دارد که قربانی انجام می دهند و به طور مثال خون آن را به سپر ماشین می زنند و گمان می کنند این طور در سلامت وسیله نقلیه تاثیر می گذارد. اینها بر میگردد به همان سنت های جاهلی و اسلام همه آنها را ابطال کرده است.
نکته دوم این است که پیش از اسلام مطرح می شد که قربانی برای خداست و آن را به دور می انداختند. اسلام جلوی این عمل را نیز گرفت و مطرح کرد قربانی پاک و منزه است و نباید آن را اسراف کرد.
اقدام دیگر اسلام این بود که بر خلاف سایر ادیان، تشریفات قربانی را که انجام آن مختص روحانیان و علمای دینی بود و صبغه طبقاتی و تشریفاتی داشت و برای این اقشار نوعی امتیاز محسوب می شد؛ از میان برداشت و انجام آن را برای همه آزاد قرار داد.
از دیدگاه شهید مطهری مسئله ذبح قربانی موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد. آنچه مقرِب به خداست کشتن حیوان نیست؛ بلکه اطعام طعام است. در واقع ما احتیاج به حسن فعلی داریم یعنی عملی که برای انسان کمال به همراه آورد. از نظر شهید مطهری اثر دیگر قربانی، زنده کردن خاطره قهرمان توحید حضرت ابراهیم است.
اما استدلال دیگری نیز میتوان در این زمینه داشت و آن این است که قربانی کردن به جز فایدهای که در مصرف آن و اطعام است؛ در ذبح حیوان نیز یک مطلوبیت و مصلحت وجود دارد که نمونه آن در هیچ کار دیگری وجود ندارد و آن مسئله فدا شدن و فدا کردن در راه خداست. انسان باید آماده باشد برای فدا شدن و از هر آنچه که دارد حتی خودش بگذرد.
اینکه انسان گوشتی را به صورت آماده تهیه کند و به نیازمندان بدهد مطلوب است اما قربانی محسوب نمی شود؛ زیرا قربانی دو ویژگی را باید با هم به همراه داشته باشد: هم امر فدا شدن و فدا کردن محقق شود و هم اطعام الطعام.
در میان اهل ادب لطافت هایی است که برای فهم مسئله به ما کمک می کند از جمله سعدی که میگوید:
فدای جان تو گر من تلف شوم چه شود
برای عید بود گوسفند قربانی
در اینجا قربانی شدن گوسفند، نمادی از فدا شدن انسان در برابر حق تعالی میباشد.
انتهای پیام