دلاوران ديروز فقط آب میخواهند؛ همين
مطهره شفیعی در یادداشتی روزنامهی آرمان نوشت:
دیروز هوای تهران بارانی بود و بوی نم یادآور بسیاری از خاطرات شد، اما در چهرهها نگرانی مردم بیش از همه مشهود بود؛ مردمی که هرچه فکر میکنند موضوعی در ذهنشان پیدا نمیکنند تا لبخندی هرچند کمرنگ بر لبانشان بیاورد و تنها نگرانی است که به آنها خوشامد میگوید. این مردم زیر لب زمزمه میکنند «ممد نبودی ببینی …» و اشک بر گونههایشان روان میشود. مهم نیست اهل مازندران باشند یا کردستان یا فارس باشند؛ بلکه همه به فکر مردمی هستند که در هشت سال دفاع مقدس عزیزانشان را مقابل توپ و تانک دشمن قرار داد تا وطن و هموطنانش از گزند غریبهها در امان باشند؛ مردم شهری که روی نفت صبح به شب و شب را به صبح میرسانند، اما شرایط سختی دارند؛ مردمی که هر چه صبوری کردند، در حد مطلوب دیده نشدند. امروز خوزستان درد میکشد، اما هیچگاه از دلاوریهایش پشیمان نیست و باز هم صبوری پیشه میکند تا مسئولان به یاد بیاورند سربلندی پرچم ایران مدیون ایستادگی این مردمی است که فقیر بودند، اما هیچگاه مطالبهگر پول نفتی نشدند که در زیر پاهایشان است. این مردم امروز تشنه هستند و آب را فریاد میزنند. مسئولان را فرا میخوانند و به آنها میگویند آنها همان قهرمان هشت سال دفاع برای حفظ ایران هستند که خشکی کارون دلهایشان را شکسته و دهانشان را خشک کرده است. سعید حجاریان دیروز در توئیتی به این مشکل چنین اشاره کرد:« ممد! کاش بودی و می دیدی… در جنگ هشتساله خوزستانیها بر سر خاک مقابل گلولههای روبهرو ایستادند، اما الان بر سر آب به گلولههای پشتسر فکر می کنند. با سرنوشت خوزستان بازی نکنید.» خوزستان تنهای تنهاست؛ خوزستان در روزهای سخت نگذاشت مسئولی احساس تنهایی کند و امروز نوبت مسئولان است که پاسخ دهند. خورستان تشنه امروز تبدیل به موضوعی برای سیرشدن عطش مقبولیت برخی مسئولان شده. بیتردید وضعیت امروز این استان نیاز به تصمیمات فوری دارد، اما قالیباف در جایگاه رئیسمجلس روز گذشته به کمیسیونهای عمران، انرژی و برنامهوبودجه دستور داد اجرای مصوبات مربوط به رفع مشکل آب خوزستان را پیگیری کنند! کاش یک نماینده از آقای رئیس سوال میکرد نتیجه این بررسی چیست و آیا لبهای تشنه مردم خوزستان باید در انتظار جلسات متعدد کمیسیونها باشد تا شاید قطره آبی در دهانشان ریخته شود؟ دغدغه این روزهای مجلس در خودنمایی خلاصه شده و بهجای تصمیمات جدی برای حل مشکل خوزستان، طرح مقابله با زمینخواری را با فوریت تصویب میکند! مردم خوزستان اعتراضهای شبانه دارند، اعتراضاتی که سالهاست در سینه جا گرفته اما دیگر آبی برای قورت دادن بغضهایشان ندارند. شایعه میشود که سه نفر در این اعتراضات درگذشتند، بعد میگویند یک نفر و در آخر هم تکذیب میکنند! 27 تیر هم نماینده مردم دشتآزادگان در مجلس گفت: «افرادی که از مکانی نامعلوم به سمت مردم تیراندازی کردند و دو جوان ما را کشتند، به دنبال آشوب هستند» اما فرصتطلبانی که جان مردم برایشان ارزش ندارند این ادعاها را رد میکنند؛ مانند خبرگزاری فارس که دیروز نوشت:
«دو تن از جوانان خوزستانی کشور در ماجرای اعتراضات اخیر توسط شلیک عدهای خرابکار جان باختند، اما ضدانقلاب سعی دارد تا با مقصر جلوه دادن ماموران امنیتی در این حادثه، افکارعمومی را منحرف کند؛ این ترفند، همان شیوه تکراری «کشتهسازی، ضدانقلاب است»
مردم ایران خسته هستند، تشنه هستند، آب ندارند…
کرونا یار کمکی افسردگی ایران
البته بغضهای امروز جامعه تنها برای تشنگی خوزستان نیست. وضعیت کرونا و از دست دادن عزیزان، یک چشمشان را اشک و چشم دیگرشان را خون کرده است. مردم ایران هیچگاه خودخواه نبودند و شادی و سلامتی را برای کل ایران آرزو میکردند، اما اکنون فرصت خوبی است تا آنانی که دل به کرسی قدرت خوش کردهاند، بقای خود را تضمین و وانمود کنند تنها مردم حوزه انتخابیه خودشان برایشان ارزش دارند؛ مانند دیروزکه جمع نمایندگان سیستانوبلوچستان با بیان اینکه از ۱۰۰ نفر بیمار کرونایی، ۱۰ نفر فوت میشوند از وزیر بهداشت و رئیسجمهور خواست که از مردم این استان عذرخواهی کنند. ایران در سیستانوبلوچستان خلاصه نیست و همه شهرها و روستاهای کشور در معرض ابتلا هستند، پس به جان مردم خیانت نکنید برای سلامت همه مردم تلاش شود. به راه انداختن بازی واکسن داخلی بهجای خارجی تنها اتلاف وقت و تلف شدن مردم بیگناهی است که تنها سلامتی برایشان مهم بود. مکانهای تزریق واکسن به شکل غیرمعمولی شلوغ است و زمانی که علت از مراجعهکنندگان سوال میشود، پاسخ مشترکی دارند: «کمبود واکسن»
بسیاری این سوال را مطرح میکنند کشوری که ادعای تولید شش نوع واکسن دارد، چگونه هر روز نگرانیهای نرسیدن واکسن کام هموطنانش را تلخ میکند؟ این روزها افزایش ابتلا به کرونا سبب شد تا تهران و کرج برای 6 روز تعطیل شود اما فقط چند ساعت لازم بود که بلیط هواپیما، قطار و اتوبوس به مقصد شهرهای دیگر به پایان برسد. تمام تقصیر را گردن مردم نیندازیم و مسئولان از خود سوال کنند چه کردند که این مردم آن اندازه خسته هستند که تنها به رفتن فکر میکنند و دور شدن از پایتختی که این روزها فقط غم و نگرانی دارد.
انتهای پیام