آقای جوانفکر! آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت
محمدباقر کریمی در یادداشتی برای انصاف نیوز، به یادداشت اخیر علی اکبر جوانفکر (کلیک کنید) پاسخ داد:
اخیراً آقای علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه ای آقای احمدی نژاد با فرض گرفتن انتساب نقل قولی به آیت ا… هاشمی رفسنجانی با مضمون “من هشدار میدهم و باید اینها (احمدی نژاد و اطرافیانش) را رصد کنیم و نگذاریم که فرصت بلند شدن از زمین پیدا کنند”، در وبلاگ خود مطلبی منتشر کرده که در آن به شخص آیت ا… هاشمی و نیز دولت محترم، بارها توهین روا داشته است. اما به نظر نگارنده ی این سطور، مطلب ساده تر از این حرف هاست؛ نه لازم است که آیت ا… نگران باشند و نه خیلی به جا هست که آقای جوانفکر از دغدغه ی ایشان در یک صحبت غیرعمومی منتسب به ایشان (که البته این سخنان تکذیب شده است)، اینچنین مکدر و آشفته شوند. چرا که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود.
برادر عزیز آقای جوانفکر! در نامه سرگشاده تان از عدم رأی «آری» مردم به خواسته ی دولت در رفراندوم یارانه گفته اید و دولت را در عدم توفیقش شماتت کرده اید. اگر انصاف می داشتید، خودتان به سادگی متوجه می شدید که مردم رأی اصلی شان را در انتخابات دادند و کار را تمام کردند.
اما ماجرای ثبت نام برای یارانه به دولت قبل برمی گردد، آنجا که دولت متبوع شما با بی تدبیری تمام و بی برنامگی و به هم ریختگی محض، آنچنان مردم را بدگمان کرد که مردم مثل مارگزیده ها از ریسمان سیاه و سفید میترسند و همچنان گمان می کنند که هر بار صحبت از یارانه می شود، افزایش بدون مهار تورم و چند برابر شدن قیمت ها هم به دنبال آن خواهد آمد! لذا محض احتیاط این یارانه ی ناقابل را که دوستان شما می گفتند “پول امام زمان هست و برکت دارد” می گیرند که به یمن و برکت آن بتوانند معاش خانواده شان را تأمین کنند.
و الا نمی توان اسم درخواست انصراف از یارانه را که از همه تریبون هایی که بعضاً در اختیار دولت هم نیستند پخش می شد، رفراندوم نامید. واقعاً اگر شما به آن دلخوش شده اید که مثلاً دولت حامیانش را از دست داده، زیاد هم دلخوش نباشید که واقعیت ندارد.
برادر من! از دستاوردهای بزرگ هسته ای و فضایی و علمی که دولت قبل به دست آورد، صحبت کرده اید. واقعاً اگر منظورتان این است که دولت در عرض چهار – پنج سال و بدون هیچ عقبه و پیشینه و عدم بهره برداری از حاصل تلاش های دولت های پیشین به آن دستاوردها رسیده است، باید بگویم یا مخاطب را ساده اندیش فرض کرده اید و یا خودتان بسیار ساده اندیش هستید.
در هر حال بهتر است بدانید که دستیابی به جایگاه بلند و رفیع در عرصه های فوق نیازمند برنامه ریزی بلند مدت بوده و از طریق یک فرآیند زمان بر حاصل میشود که شاید چندین دهه طول بکشد. این قبیل دستاوردها از جنس نتایج موجی و هیجانی کوتاه مدت که شما به آن عادت داشتید، نیست.
در ادامه گفته اید که دولت احمدی نژاد وامدار هیچ گروه و حزب داخلی و خارجی نیست. این حرف قبول و کسی هم البته منکر نیست که علیالخصوص در سال 84، تعداد کثیری از طبقات زیر متوسط جامعه به آقای احمدی نژاد اقبال نشان دادند و اصولگرایان نیز ایشان را تا حد یک ناجی نظر کرده قلمداد کردند. ولی آیا همه چیز تا پایان همان طور پیش رفت؟!
تا جایی که ما هم به عنوان احدی از آحاد این جامعه شاهد هستیم کمتر کسی از اصولگرایان طرفدار دوآتشه ی احمدی نژاد را می توانید سراغ دهید که امروز هم مثل سابق سرشان را بالا بگیرند و از عملکرد ایشان دفاع کنند.
بحث پاک دستی و درستکاری شخص ایشان نیست که در این مورد افرادی که باید اطلاعات دقیقی دارند باید نظر دهند. بحث سر این هست که سوء مدیریت ، بی تدبیری و آمار رانت و اختلاس در دوره ی دولت ایشان چنان بالا هست دیگر خواجه حافظ شیرازی هم خبردار شده است!
پرونده های قطور تخلفات نزدیکان دولت که هر روز خبرنگاران از سخنگوی قوه قضائیه سؤال می کنند و ایشان در پاسخ می گویند که: پرونده در حال طی کردن مراحل قانونی رسیدگی هست، اخبارش به مردم هم می رسد.
به طور نمونه، آقای ابوترابی فرد نائب رئیس مجلس اخیراً گفته اند که: “در اوج تحریمها و محدودیتهای ارزی، منابع ارزی خودمان را آتش زدیم که اگر مصیبتش را بخوانم همه ی شما گریه میکنید.”
مسئول آن همه تخلفات بی سابقه و سوء تدبیرها چه کسی است؟ کاری با سلامت شخص آقای احمدی نژاد نداریم، اما آیا می توان ایشان را از مسوولیت این همه سوء مدیریت ها مبرا دانست؟
و خلاصه اینکه لازم نیست هیچ فرد یا گروهی خود را قیم مردم بدانند. مردم ما در انتخابات سال 92 نشان دادند که سرد و گرم روزگاران اخیر آنچنان آنها را پخته کرده و به بلوغ سیاسی و فرهنگی رسانده که در پیچیده ترین انتخابات بعد از انقلاب اسلامی، انتخاب درستی کردند و به حق، حماسه ی سیاسی خلق کردند.
این مردم نشان دادند که دیگر قادرند فرق بین کسی که “مار” را می نویسد و کسی که مار را نقاشی می کند، بدانند. این مردم دیگر قادرند که فرق بین شعار و برنامه، فرق بین طرح های غیر کارشناسی پوپولیستی و طرح های مبتنی بر علم و برنامه ریزی را تشخیص دهند. این مردم می توانند تصمیم درست بگیرند. این مردم دیگر یاد گرفته است به حرف های کسی که خوب و با حرارت حرف می زند و شعارهای آتشین می دهد، گوش دهد و حتی او را تحسین کند و برای او کف هم بزند ولی رأیاش را به کسی بدهد که حرف درست می زند و برنامه ی کارشناسی ارائه می دهد.
پس مستدعی است نه شما و نه هیچ گروه دیگری از طرف ما مردم، نگران نباشید!
انتهای پیام




