بحران اخیر خوزستان از نگاه روحانی چگونه بود؟
محمد دورقی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز به بهانهی آخرین گفتوگوی تلویزیونی حسن روحانی نوشت:
هر نگرشی ( Attitude) از سه عنصر تشکیل می شود.عنصر شناختی (Cognitive component)، عنصر عاطفی (Affective component) وعنصر رفتاری (Behavioral component)
با یک مثال این سه عنصر را توضیح میدهم. عبارت «حقوق من کم است» نشان دهندهی عنصر شناختی نگرش است. عنصر شناختی، بُعدی از نگرش است که توصیف فرد یا اعتقاد او را به چگونگی اوضاع نشان میدهد. این عنصر زمینه را برای بروز عنصر مهمترِ نگرش یعنی عنصر عاطفی فراهم میکند. در این بخش از نگرش میگوییم «چون حقوق من کم است عصبانی هستم». آخرین عصر نگرش، پیامدهای رفتاری نگرش است. یعنی قصد فرد در خصوص رفتار به شیوهای خاص در مقابل موقعیت پیش آمده. در بخش رفتاری این عبارت خواهد آمد: «قصد دارم کاری پیدا کنم که حقوق بیشتری داشته باشد».
هر قدر که عنصر شناختی جامعتر و یقینیتر و عنصر عاطفی شدیدتر و گستردهتر باشد، احتمال شکلگیری عنصر رفتاری و رقم زدن یک کنش، بیشتر است. اما عنصر شناختی نگرش روحانی در آخرین مصاحبه درباره بحران بی آبی خوزستان چگونه بوده است؟ ایشان این بحران را به گرما و خشکسالی و برخی دلایل سطحی و مقطعی مرتبط دانست و هرگز به ریشههای تبعیض در توزیع آب و نادیده گرفتن الزامات حیاتی محیط زیست و توسعه نامتوازنی که آمایش سرزمین و استعداد طبیعی مناطق را نادیده میگیرد و مافیای موجد آنها اشارهای نمیکند. اصلا و ابدا نمیتوان انتظار داشت که چنین عنصر شناختی خطا و نامنصفانه، به عناصر عاطفی و رفتاری مناسب و کارگشا، منجر شود. در عمل هم دیدیم که از نظر عاطفی هیچگونه همذاتپنداری و همدردی با بحران بی آبی مردم مظلوم خوزستان در کلام روحانی چه در روزهای بحران و چه در مصاحبه اخیر، مشهود نبود و در نهایت هم هیچگونه کنش سودمندی در جهت حل ریشهای این معضل چندین ساله از سوی روحانی و وزرایش بوجود نیامد. اختصاص بودجه به معضلی که منشا غیرمادی دارد و ناشی از یک فرا ارادهی فاسد هست، چیزی جز ریشخند کردن زخمخوردگان نیست.
چرا در بیست سال گذشته نتوانستیم بر عنصر شناختی روسای جمهور مختلف تاثیر بگذاریم و بدینوسیله باعث شکلگیری یک نگرش مثبت و متوازن در قبال خوزستان در آنها شویم؟ در چند سال گذشته چه مقدار از صحبت نمایندگان خوزستان در مجلس شورای اسلامی به منظور تاثیرگذاشتن بر عنصر شناختی نگرش رییسجمهور و زمینهسازی برای بروز عناصر عاطفی و رفتاری مناسب در مجموعه تصمیمگیران، هدفگذاری شده بود؟ ممکن است عدهای بگویند عنصر شناختی در نگرش روحانی عنصری کاذب است و رییس جمهور سابق به شکل تعمدی و آگاهانه شناخت خود را از بحران خوزستان منحرف میکند تا نگرش صائبی در این زمینه شکل نگیرد و مافیای آب و قدرت فارغالبال به نیات شوم خود استمرار ببخشند. اما باز جای سوال باقی ست که چرا مردم خوزستان و نمایندگانشان نمیتوانند بر این راهبرد تقلیلانگارانه و حاشاکننده، فایق آیند؟ چرا وقتی روحانی و وزرایش به منظور کور کردن حملات مطالبه، در محوطه هجده قدم خود، بهشکل اتوبوسی دفاع میکنند و آگاهیها را منحرف می کنند، مردم و نمایندگان خوزستان نمیتوانند تاکتیک موثری برای رسیدن به دروازهی تحقق مطالبات اتخاذ کنند؟ این بحث از منظر روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی، نیاز به واکاویهای زیادی دارد اما شاید با نگاهی سطحی بتوان فاصله زیاد خطوط سه گانه مردم، نخبگان و نمایندگان را عامل اساسی در بازی کُند و کسل کننده تیم خوزستان دانست.
انتهای پیام