«محرومیتزدایی در سیستان و بلوچستان با این روشها ممکن نیست»
زهرا منصوری، انصاف نیوز: «احمدنصری» استاندار سیستانوبلوچستان در دولت میرحسین موسوی میگوید دربارهی مشکلات و محرومیت سیستان و بلوچستان بزرگنمایی شده است، در همهی شهرهای ایران کسانی هستند که به نیازهای اولیه دسترسی ندارند، اما عدهای میخواهند این استان همیشه محروم جلوه کند.
او در ادامه راهکار حل مشکلات این شهر را تقویت سرمایهگذاری و بازرگانی و استفاده از پولداران این شهر دانست و معتقد است مشکلات این استان با کارهای کمیته امدادی حل نخواهد شد.
بیشتر بخوانید:
فرزندآوری بالا در سیستان و بلوچستان، مسالهی فرهنگی یا مکانیسم دفاعی؟
گزارش: سیستان و بلوچستان چگونه به اینجا رسید؟
فعال اجتماعی سیستان و بلوچستان از سیل میگوید
گزارشی از سیستان و بلوچستان: اینجا همه عادت میکنند
صید ماهی مرده در دریاچهی خشک هامون
گشتی میان قاچاقچیان در بلوچستان
در سال 1360 سید احمد نصری بهعنوان استاندار سیستان و بلوچستان منصوب شد و 2 سال بعد عهدهدار استانداری بوشهر شد؛ وی در چهارمین دورهی مجلس شورای اسلامی نمایندهی مردم قزوین در خانهی ملت بود و در دولت نهم هم استاندار قزوین شد
نصری: تشکیلات اداری در سیستانوبلوچستان بیاندازه گسترده شده
احمد نصری -استاندار سیستانوبلوچستان در دولت میرحسین موسوی- دربارهی اینکه اگر دفترهای مرکزی سازمانهای مهمی مثل «ستاد اجرایی فرمان امام»، «کمیته امداد» و… به استان سیستانوبلوچستان منتقل شود، تغییری در وضعیت آن ایجاد خواهد کرد، گفت: اگر کمیته امداد سازمان مرکزی خود را به آنجا انتقال دهد، هیچ فایدهای نخواهد داشت. همانطور رفتن شخصیتهای مهم هم به این شهر تاثیری ندارد. فرض کنید، اگر از استانهای دیگر با دفتر مرکزی کمیته امداد کاری داشته باشند، باید به این استاد بروند. آیا شدنیست؟
او میگوید: الان هم همین کمیته امداد در آنجا دفتر دارد. حالا کمیته امداد یک مثال است، بقیهی استانها هم این وضعیت را دارند. در زمان ما این شهر شش شهرستان داشت. امروز فقط یک شهرستان زابل به پنج شهرستان تبدیل شده است. نتیجهی این طرح فقط و فقط استخدام کارمندان بیشتر است، چون تمام این شهرستانها به فرماندار و نیروی کار نیاز دارد. تشکیلات اداری در این استان بیاندازه گسترده شده است. مشکل این شهر این مسائل نیست.
او با اشاره به اینکه اگر سیستانوبلوچستان را فقیرترین استان ایران بدانیم، غلط است، توضیح داد: استاندار فعلی آنجا در تلاش است که این استان را به پنج استان تبدیل کند. در هر جمعی این طرح را مطرح کرده، همه آن را مسخره کردهاند. از روسای بانک این شهر بپرسید، مردم در نزد شما چقدر سپرده دارند، در این زمینه متناسب با جمعیت رتبهی اول کشور را دارد. یک آدم ثروتمند تهرانی یا اراکی در آن استان سرمایهگذاری نمیکند، بلکه ساکنین استان پولهای خود را در آنجا سرمایهگذاری میکنند.
این استاندار سابق در پاسخ به این پرسش که براساس آمار غیر رسمی 420 هزار نفر بیشناسنامه در این شهر وجود دارند، گفت: کسانی که از تحصیل محروم هستند و شناسنامه ندارند، اکثراً ایرانی نیستند. وقتی در استان بودم، اعلام میکردیم، هرکسی ایرانی است، بیاید و شناسنامه بگیرد. برای یک پاکستانی و افغانستانی ایدهآل این است که بیاید و شناسنامهی ایرانی بگیرد، بعد کارت ملی هم بگیرد و از تمام حقوق و مزایای آن بهرهمند شود. هر وقت هم اراده کرد، به کشور خودش برگردد. به کرات اعلام شده، هرکسی شناسنامه ندارد، مراجعه کند. دیگر این حرفها قبول نیست. چون اگر کسی شناسنامه نداشته باشد، نمیتواند هیچکاری کند، اصلاً نمیشود.
«زاهدان چیزی از تهران کم دارد؟»
نصری با بین اینکه در سیستانوبلوچستان محرومیتی وجود ندارد، اضافه کرد: محرومیتی در آنجا وجود ندارد، بزرگنمایی شده است. تا صورت مسئله را حل نکنیم، مسائل در آنجا حل نمیشود. در حال حاضر بیخودی در آنجا پول خرج میشود. به زاهدان بروید، آیا آنجا چیزی از تهران کم دارد؟ البته همین شهر یک بخش حاشیهنشینی هم دارد. در تهران هم حاشیهنشینی وجود دارد. در تهران جایی به نام بهارستان وجود دارد که یک میلیون نفر جمعیت دارد. اما 14 سال پیش چهل هزار جمعیت داشت. این جمعیت از شهرهای دیگر آمدند. همهی مملکت را به سمت سیستان و بلوچستان بسیج کردهایم. اما مشکل حاشینهنشینی در تهران را نمیتوانیم حل کنیم.
زمانی که من استاندار بودم، چابهار 7000 هزار نفر جمعیت داشت. الان 120 هزار نفر جمعیت دارد. در زمان ما، فقط ماشین دولتی وجود داشت، مردم با گاری رفت و آمد میکردند. دو ماه پیش یک سفر به چابهار داشتم؛ ماشینهایی را در آنجا دیدم که فقط در منطقهی یک تهران میتوان دید. در تهران و استانهای دیگری هم افرادی هستند که به نان شب محتاج هستند، البته کسی که توانایی کار کردن دارد اما به نان شب محتاج است، میخواهد مثل یک انگل باشد.
او با ذکر مثالی افزود: دو مثال میزنم تا ببینید مردم چابهار ثروتمند هستند، تنها جایی که در سواحل جنوبی کشور ماهی تن صید میشود، چابهار است. سه سال پیش به دعوت استاندار فعلی به چابهار رفتم، میگفتند بالای سیصد هزار تن در آنجا ماهی صید میشود، آن زمان ماهی تن کیلویی 20 هزار تومان بود، الان که رقم خیلی بیشتر است. به پول همان موقع شش هزار میلیارد تومان پول آن ماهیها بوده. یعنی نزدیک به 40 هزار نفر مشغول صید و صیادی ماهی تن هستند.
«برخی میخواهند همیشه بهعنوان استانی محروم بر سر زبان باشد»
برخی میخواهند سیستان و بلوچستان همیشه به عنوان یک استان محروم سر زبان باشد، هرکسی میخواهد هر کاری کند، در این استان خرج میکنند. برخی فکر میکنند تمام محرومین این مملکت در آنجا جمع شدهاند. در زمانی که من استاندار بودم، اگر از یک تجهیزات پزشکی دو تا وارد کشور میشد، یکی را به تهران و دیگری را به سیستانوبلوچستان میبردند. در آن زمان برای پروژههای عمرانی شش میلیارد تومان بودجه گرفتیم. در همان زمان شهر قزوین 700 میلیون تومان بودجه داشت. در حالی که جمعیت بیشتری داشت.
او گفت: زابل هفت دانشگاه دولتی دارد، پنج سال پیش 15 هزار دانشجو داشت، دولت در سیستانوبلوچستان نامحدود هزینه میکند. تولیدمثل در سیستانوبلوچستان چهار برابر نرخ رشد کشور است. خانوادهای هشت فرزند دارد، دولت چقدر باید برای آنها هزینه کند. یکبار بانک اقتصاد نوین برای چهار نفر آگهی استخدام میدهد، شش هزار نفر برای مصاحبه میروند. اینها همه تحصیلکردههای دانشگاهی هستند.
او میگوید: در استان قزوین 90 درصد مسئولان غیر بومی هستند، اما در سیستانوبلوچستان 90 درصد از مدیران آنها بومی هستند. آنها تحصیلکردههای همان دانشگاههای استان هستند.
در ادامه توضیح میدهد: براساس شاخصهای توسعه این استان محروم نیست. بیخود پول خرج میکنیم. ما باید پولهای آنجا را فعال کنیم. باید به آنها یاد بدهیم بیایند و سرمایهگذاری کنند. تا سال 98 میانگین 600 میلیون دلار موز وارد میکردیم. در حالی که در چابهار میتوان موز تولید کرد. آبوهوا برای اینکار بسیار مناسب است. آب را میتوان شیرین کرد و وارد نخلستان کرد. دولت باید به جای استخدام آدمها و کمیتهی امداد اینکارها را انجام دهد، در حال حاضر کار درست را ستاد اجرایی فرمان امام انجام میدهد؛ ستاد اجرایی برای ایجاد درآمد و اشتغال به افراد برخی از شهرها مثل سیستانوبلوچستان و روستاها وام میدهد.
کارهای کمیته امدادی جواب نمیدهد
این استاندار سابق معتقد است کارهای کمیته امدادی جواب نمیدهد: با این روشها محرومیتزدایی اتفاق نمیافتد. حالا موز را مثال زدم، میوههای گرمسیری زیادی را میتوان در آنجا کاشت. آب هم وجود دارد، دریای عمان این همه آب دارد. پروژهای اجرا کردند و آب را به سیرجان رساندیم. خب آب را به دیگر بخشهای این استان هم برسانیم. سرمایهدارهای زیادی در این استان وجود دارد باید از این ظرفیت استفاده کرد. سیستانوبلوچستان تنها استانی است که با پاکستان مرز دارد. پاکستان 260 میلیون جمعیت دارد و بیش از 100 میلیون دلار واردات دارد. سهم ما زیر نیم درصد است. به پولدارهای این استان یاد بدهیم با آنها تجارت کنند. باید تجار بلوچ و سیستانی صادرات به پاکستان را در دست بگیرند. این همه پول دولت و ملت را به آنجا میریزند اما جواب نمیگیرند.
وی در پایان تاکید کرد: در سالهای اخیر عضو هیئت مدیرهی شرکتی بودم، به اعضای هیئت مدیره پیشنهاد کردم در زاهدان یک کارخانه بزنیم. در نهایت کارخانه را افتتاح کردیم که یک قطعه برای راهآهن تولید میکرد. به راهآهن گفتیم این قطعه را از ما بخرید، آنها گفتند از چین وارد میکنند. ماجرا را رسانهای کردیم و آنها هم گفتند بگذارید تا قطعه را آزمایش کنیم. بعد از آزمایش مشخص شد، مقاومت قطعهی ما شش برابر مدل چینی آن است. الان کارخانه سود ده است، پنجاه نفر در آن کار میکنند. باید از این اتفاقها در آنجا رخ بدهد.
انتهای پیام
تصویر کنار دریا کجاست ؟ در سیستان و بلوچستان است ؟ اگر نیست چه ربطی به آنجا دارد ؟ چرا هیچ توضیحی در مورد این عکس نداده اید ؟ به این می گویند روزنامه نگاری آماتور .