عکس یادگاری دو سفیر یادآور توهینی تاریخی | مسعود فروزنده
یک هفته مانده به سالروز کودتای ننگین
مسعود فروزنده، تاریخ پژوه، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داد، به بهانهی عکس شب گذشتهی سفارت روسیه در توییتر [لینک]، نوشت:
در فضای کرونایی و قبل از تشکیل دولت جدید در ایران، انتشار یک عکس از سفارت روسیه خبر ساز شد و واکنشی گسترده از جنس غرور ملی را برانگیخت.
دو سفیر روسیه و انگلیس، لوان جاگاریان و سایمون شرکلیف، با نشستن بر صندلی های زوار در رفته در همان مکانی که چرچیل و روزولت و استالین نشسته بودند عکس یادگاری گرفتند و یک صحنه تاریخی را بازسازی کردند، سپس به دلایلی که بر ما پوشیده است در فضای مجازي منتشر گردید. صندلی خالی و متعلق به آمریکا نیز در وسط تصویر دیده می شود. آن دو دیپلمات در تصویر خنده بر لب داشتند.
دو سفیر یاد شده از تاریخ معاصر ایران آگاهی نسبتا کاملی دارند و از این بابت تحلیلگران رفتار آنان را فراتر از گرفتن یک عکس یادگاری خیال پردازانه تفسیر کردند. اولین واکنش از سوی جواد ظریف صورت گرفت که به تندی همراه بود، سپس خیل عظیم کنشگران فضای مجازی به او پیوستند. امیر عبداللهیان نیز آن را محکوم کرد.
تصویر اصلی را همه ایرانیان دیده اند و میشناسند زیرا یادآور سالهای تلخ جنگ جهانی دوم، اشغال ایران، خروج اجباری رضا شاه و کنفرانس تهران توسط سران متفقین، آمریکا و روسیه و انگلیس است. این کنفرانس بدون اطلاع دولت ایران در مرکز پایتخت و با هدف ساماندهی طرحهای آینده متفقین صورت گرفت. خاطر نشان می سازد دو ارتش روسیه و انگلیس از شمال و جنوب در شهریور ۱۳۲۰ ایران را مورد تاخت و تاز قرار دادند.
واکنشها از سوی مردم و اهل فرهنگ و سیاست در اینستاگرام و تویتر و کلاب هاوس دیدنی و شنیدنی بود. همه نوشتهها و سخنان برای من که دنبالشان کردم جذابیت در خور داشت. زیرا به نوعی عوام و خواص را به مطالعه و تفسیر یک رویداد تاریخی فرا می خواند. نزدیک به نود درصد کاربران این اقدام را محکوم کردند.
برخی به اتحاد پیوسته و خیانت بار انگلیس و روس در طول قرن نوزدهم اشاره نمودند و تحلیلی از عملکرد سفارت خانههای یاد شده در زمانه قاجار که محل تصمیمسازی و رقابت و توطئه بود نوشتند. همچنین عدهای از ايران قدرتمند کنونی و پایان دوره سلطه استعماری سخن گفتند و شماری به صندلی خالی آمریکا پرداختند و به زبان طعن و طنز چند قصیده سرودند. گروهی نیز آن را نتیجه نادانی دیپلماتها از فرهنگ سیاسی ایرانیان قلمداد کردند. در مقابل چند کاربر با تاکید بر آگاهی دیپلماتها از فرهنگ و حساسیت سیاسی ایرانیان این اقدام را در حد یک عکس یادگاری تلقی کردند.
یک جوان در کلاب هاوس گفت اگر رضا شاه جوانانی همچون باکریها و همتها و نسل دهه شصت داشت حالا این دو دیپلمات باید میرفتند در کنار گورستان سربازانشان در انزلی و آبادان عکس یادگاری میگرفتند. میخواستم پاسخش دهم که شاید و اگر در تاریخ راه ندارد پشیمان شدم، تصمیم گرفتم سخنش را در این یادداشت ثبت کنم و تقدیم دوستان کنم.
مسعود فروزنده
تهران
۲۱ مرداد ۱۴۰۰
(یک هفته مانده به سالروز کودتای ننگین)
انتهای پیام
چه نکته تازه ای داشت که می خواست به آن جوان بگوید؟
در ظاهر میخواسته به آن جوان بگوید که سخنت درست نیست ، اما در واقع آن را تائید کرده است؛ به ویژه وقتی میگوید (از ارائه پاسخ به آن جوان پشیمان شدم، تصمیم گرفتم سخنش را در این یادداشت ثبت کنم و تقدیم دوستان کنم.)، همین عبارت بخوبی نشان میدهد که عملا کلام آن جوان را تائید کرده است. و البته هم که آن جوان به درستی به این نکته اشاره کرده است.