خرید تور نوروزی

وقتی سلول جای بوتیک را می‌گیرد

بابک مجیدی، انصاف نیوز: وقتی برای درمان کرونا «قرارگاه» تشکیل می‌شود شاید طبیعی است که برای جذابیت بوتیک از دری شبیه سلول زندان استفاده شود. بوتیکی است که لباس‌های زنانه می‌فروشد اما آنچه جلب توجه می‌کند دری است شبیه به در یک سلول زندان. یکی از عابرین می‌گوید «من رو یاد فیلم مسیر سبز و اون زندان انداخت»؛ صاحب مغازه درباره‌ی در ورودی بوتیک می‌گوید در مغازه را از  کانتینر گرفته است.

داشتن یک ذهن خلاق در فروش اجناس و کالای خود به مردم، به شما کمک می‌کند تا فروش بیشتری داشته باشید. فروشندگان لباس برای اینکه بتوانند مشتری خاص خودشان را داشته باشند، دست به هرکاری می‌زنند تا نسبت به رقبا دست بالاتر را داشته باشند. از طراحی و تولید لباس‌های متفاوت گرفته تا طراحی دکوراسیون مغازه‌ی خود از مهم‌ترین نکاتی است که فروشنده‌ها به آن توجه می‌کنند. در این میان هستند افرادی که به دکوراسیون مغازه خود خیلی اهمیت می‌دهند تا مشتریان بیشتری را جذب کنند.

بعد از گرفتن آدرس بوتیک که در یکی از خیابان‌های تهران بود، به آن محل رفتم. در مغازه زرد رنگ، به طور غیر منظم از بالا تا پایین در، تعدادی میله‌ به رنگ نقره‌ای و به صورت اریب و افقی کار شده بود و در قسمت بالاییِ در هم پنجره‌ای فلزی که دیدی به داخل مغازه نداشت وجود داشت. در قسمت بالای در نیز یک صفحه کاملا مشکی رنگ شده بود که تعدادی سیم خاردار بر روی آن نصب شده بود. برای اینکه وارد مغازه شوید باید دستگیره‌ی آن را می‌گرفتید؛ دستگیره مغازه از یک میله افقی بود که روی آن دو تراشه آهنی به شکل چرخ دنده آمده بود.

وقتی وارد مغازه شدم زن جوانی که متصدی فروش لباس بود به استقبال آمد، بعد از سوال درباره‌ی صاحب اصلی این بوتیک، زن جوان دیگری که از او بزرگتر و در طبقه بالای بوتیک نشسته بود به پایین آمد. بعد از معرفی خود به عنوان خبرنگار، برای اینکه با مسئول بوتیک مصاحبه کنم مشغول هماهنگی با مدیر بوتیک بود. در همین هنگام که آن زن مشغول هماهنگی بود، به تماشای داخل مغازه مشغول شدم.

داخل بوتیک که همه‌ی لباس‌ها زنانه بود، مانند در ورودی، طراحی عجیب و غریبی دیده نمی‌شد. تعدادی رگال بلند مشکی رنگ که از جنس آهن بود،  دورتا دور مغازه و دو رگال هم در وسط سالن گذاشته شده بود که مسیر را تا حدودی برای رفت و آمد مشتریان سخت می‌کرد. بعد از هماهنگی با مدیر بوتیک مجبور شدم برای پرسیدن سوالات با تلفن همراه آن زن جوان با مدیر بوتیک گفت‌وگو کنم. ابتدا به دلیل نبود آنتن، تماس قطع شد و چند دقیقه‌ای وقت گذشت تا تماس دوباره برقرار شود. بعد از حدود 10 دقیقه، تماس تلفنی برقرار شد اما برای اینکه تماس قطع نشود، باید مقابل درب ورودی بوتیک می‌ایستادم.

کامیار که اسم مدیر این بوتیک بود در پاسخ به سوالی درباره‌ی طراحی این در که به در زندان شباهت دارد، گفت: « طراحی در این مغازه رو از پینترست گرفتم. شما اگر برید داخل این سایت و بخش طراحی دکوراسیون داخلی، مشابه این طراحی رو می‌بینی. بعد اینکه در این مغازه یک ماه است گذاشته شده.»

این مغازه‌دار درباره‌ی اینکه واکنش‌ها به طراحی در و همچنین نظر نهادهای نظارتی مثل اماکن چه بود گفت: «واکنش‌ها مثبت بوده و گفتند خیلی خوشگله و زیباست. تا حالا هم کسی انتقادی نکرده. تا حالا کسی به ما گیر نداده که بخوایم در رو عوض کنیم. در بوتیک اگر دقت کنی در کانتینر ماشین بزرگاست و در داخل بوتیک هم میزی که گذاشته شده از طرح کانتنیر است.»

او درباره‌ی میزان تاثیر طراحی در ورودی بوتیک بر فروش اجناس گفت: «در این کشور تنها چیزی که داره فروش میره دارو تو داروخانه‌هاست. اون هم به دلیل وجود شرایط کرونایی در کشوره و تنها این قشر هست که خیلی فروش دارند؛ الان وضعیت اقتصادی ما بده، خوب نیست. تمام کارهایی که داخل مغازه است، تولید خودمونه اما فعلا بازار و وضعیتش اینجوریه.»

بعد از قطع تماس با مدیر بوتیک، برای تکمیل گزارش، به سراغ چند نفر از مردم عبوری رفتم تا نظر و برداشتشان را درباره‌ی طراحی این در بپرسم.

زنی جوان در حالی که هندزفری در گوش داشت با اشاره من از حرکت ایستاد و بعد از آنکه خودم را به عنوان خبرنگار معرفی کردم، با اشاره من به در ورودی بوتیک، برداشتش را اینگونه توصیف کرد: « برداشت شخصی من این است که طراحی این در جالبه و تا حدودی هم عجیب و غریبه. انگاری می‌خوای وارد فضای تاریکی بشی. اگر در ویترین مغازه لباس‌های زنانه نبود فکر می‌کردم اینجا کلوب بازیه تا بوتیک زنانه.»

مرد و زن جوان دیگری که در حال عبور از مقابل این بوتیک بودند، درباره طراحی در مغازه گفتند: « انگار در زندانه، یعنی چی این در؟  این همه در قشنگ طراحی شده حالا چرا این شکلی؟!»

مرد میانسال دیگری گفت: «این طراحی‌ها قشنگ نیست و مخاطب را به جای اینکه جذب کنه، دور می‌کنه. این در منو یاد فیلم مسیر سبز می‌اندازه که همچین فضایی داشت.»

بعد از پرسیدن نظر مردم درباره‌ی طراحی این در، به سراغ بوتیک‌هایی که در نزدیکی این بوتیک بودند رفتم و برداشتشان را پرسیدم.

بوتیکی که حدود چند مغازه‌ای با ‌آن‌ها فاصله داشت و مدیر آن که مردی جوان بود درباره‌ی آن طرح گفت: «طراحی جالبی داره قشنگه، حتی امکان داره من هم یک طرحی با این سبک برای در مغازه‌ام انجام بدم. اما باید روحیه مشتریایی که وارد مغازه میشه رو در نظر گرفت. چون ممکنه خیلی‌ها براشون پذیرفتنی باشه اما بعضی‌ها با دیدن همین یک در دیگه پا نذارند. باید به این موضوع خیلی اصولی فکر کرد.»

بوتیک دیگری که زن و مرد جوانی آن را مدیریت می‌کردند درباره‌ی طراحی این در گفتند: «اینکه بوتیک خواسته همچین دری استفاده کنه نظر شخصیه و محترم. اما برداشت ما این است که اگر کارکردی غیر از فروش لباس داشت ما فکر می‌کردیم وارد یک فضای  گنگستری شدیم. استفاده از سیم خاردار، میله برای این در جالب و قابل توجه است اما ذهنیت مثبتی وجود ندارد.»

یک بوتیک زنانه که مدیر آن زن بود نیز گفت: «من اولین بار که این در رو دیدم خیلی جالب بود یک کار خلاقانه و جذابیه. فکر نویی بوده که حتما باعث میشه مشتری برای مدت کوتاهی هم که شده وارد مغازه بشه. این تفکرات با توجه به اینکه ضد تبلیغ به حساب میاد اما باعث میشه این حرکت ضد تبلیغ، بگیره و وظیفه‌ی خودش رو که جلب مشتریه انجام بده».

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا