طالبان یا بداخلاقان؟
جلال جلالیزاده، نمایندهی اسبق مردم سنندج در مجلس شورای اسلامی، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «طالبان یا بداخلاقان؟» نوشت:
پیروزیهای اخیر طالبان موجب واکنشهای مثبت و منفی در داخل و خارج کشور و از سوی احزاب و افراد مختلف شد. برخی با صدور بیانیه و برخی در فضای مجازی آن را مصیبت و پیروزی ارتجاع نامیدند.
خطبه های مولانا عبدالحمید امام جمعه زاهدان نیز موجب واکنش های زیادی شد که لازم دانستم بیشتر به تبیین این مسأله بپردازم.
در اینکه طالبان در دور حکومت اول خود کارنامهی مثبتی نداشتند کسی با آن مخالف نیست, و مقالات و انتقادات نگارنده از عملکرد و رفتار آنان بر کسی پوشیده نیست. اما منشأ این اعتراضات از کجا نشأت می گیرد؟
طالبان چه بخواهیم و یا نخواهیم بیست سال در مقابل اشغالگران غربی و آمریکای جنایتکار مقاومت کرده و این سومین باری است که ملت شجاع افغان امپریالیست ها و متجاوزان را با ذلت بیرون می کند. انگلیسی ها, روس ها وآمریکائی ها. حال چرا طالبان پیروز شده اند؟و کدام کشور از آن ها حمایت کرده حتما در آینده مشخص خواهد شد. اما به نظر من پیروزی طالبان معلول علل چندی است که نمی توان بدون بررسی آن ها در این باره اظهار نظر کرد.
1- مقاومت و ایستادگی و خلوص طالبان که پس از حملهی فراگیر ناتو و غرب برای نابودی آنان که با همکاری همهی کشورهای منطقه صورت گرفت, توانست پس از بیست سال آنان را بار دیگر پیروز میدان نماید.
2- تقابل منافع کشورهای متخاصم و رقیب در سطح جهان که نمی خواهند به آسانی منطقه سوق الجیشی افغانستان را از دست دهند که از نظر استراتژیکی محیط بر چین, پاکستان, ایران و آسیای مرکزی و مسیر جاده ابریشم است.
3- معادن و منابع غنی بکر و دست نخورده و نیروی کار ارزان قیمت که بهترین بازار برای تولید و مصرف است.
4- فساد مسؤولان حکومتی و عدم توانایی در اداره حکومت و باندبازی و ناهماهنگی و عدم اعتماد که موجب ناهماهنگی و ناامنی و ترور بسیاری از نخبگان وفعالان مدنی و سیاسی شد.
5- خستگی و فرسودگی نیروهای خارجی و ناامید شدن آنان از شکست طالبان.
6- پایگاه سنتی و مذهبی طالبان بویژه در میان پشتون ها وحس تنفر از اشغالگران.
7- خیانت نیروهای حکومتی و همدستی با طالبان و ناامیدی از آینده.
8- عبرت از گذشته و تجربه اندوزی از دیگر کشورها و انقلاب ها و پذیرش واقعیت و تغییر اوضاع منطقه و جهان و لزوم انطباق با مطالبات عصر.
اما سؤالی که از مخالفان طالبان مطرح است به فرض حضور طالبان با این دیدگاه هایی که جهانیان به آنان نسبت می دهند آیا تخریب, تهمت, فحش و ناسزا و تهدید از سوی مخالفان طالبان ارزش است و طالب بودن ضد ارزش؟ به نظر من طالبان هرچند قرائت تندروانه و خشن از اسلام داشته باشند اما اهل تهدید, تخریب و توهین به مخالفان نیستند. دیدگاه و تصور ما و یا ترس و بیم از حضور و تسلط طالبان به خاطر چه چیزی است؟ مگر نه این است که ما آنان را قائل به دموکراسی و حقوق شهروندی نمی دانیم, آیا شما که خود را خیلی دموکرات و آزادی خواه و اهل تسامح می دانی با ادبیات خشن و توهین و تهدید چه تفاوتی با طالبان داری؟
متاسفانه در بین طالبان و مخالفان آنان هیچ فرق و اختلافی نیست و تنها اختلاف دراین است که طالبان صاف و ساده و صادقند اما مخالفان آنان هرچند مدعی دموکراسیاند اما متاسفانه از لحاظ رفتاری بی اخلاق و پرخاشگر و خشن ترین ادبیات را دارند که اگر حکومت به دست آنان بیفتد بدتر از طالبان عمل می کنند.
چگونه این افراد طالبان را بهانهی حمله به دیگران قرار می دهند اما هیچگاه نامی از خمرهای سرخ, جنایات روس ها در چچن, رفتار چینی ها در ترکستان شرقی و جنایات اسد در سوریه حساسیتی نشان نمی دهند اما امروز دایهی دلسوزتر از مادر برای مردم افغانستان شده اند. ملت افغانستان آن قدر از فهم و شعور سیاسی برخوردار هستند که در اداره کشور و حل مشکلات نیازی به توصیه شما نداشته باشند.
و بحث آخر واکنش ها نسبت به بیانات مولانا عبدالحمید خطاب به طالبان است. مولوی عبدالحمید شخصیتی مستقل با حس دلسوزی برای همگان است واظهار نظرهای او ربطی به دیگران ندارد. اگر قرار باشد که یک عالم دینی ویا یک روشنفکر همیشه منتظر تحسین و تمجید دیگران باشد و با تشویق و تحریک آنان اعلام موضع کند رهبر یا روشنفکر نیست بلکه یک مقلد منفعت طلب است که وجود واقدامش فایده ای ندارد.
طالبان تنها در افغانستان نیست, در هر محل ومنطقه ای که شهروند درجه چندم باشی و حق انتخاب شدن نداشته باشی و پس از چهل و سه سال لیاقت وزیر شدن نداشته باشی و تازه همان اقلیتی که به سبب نظارت استصوابی فضای مجازی را مسدود می کنند طالبان حاکم است.
و نیز هرکس و هر فردی که بی ادب و پرخاشگر که به جای استدلال نسبت به مخالف خود از واژه های مستهجن استفاده می کند هرچند مخالف طالبان باشد اما طالبان است.
انتهای پیام
تبعیض میان اقوام و مذاهب امری نکوهیده است، اما دفاع از طالبان یا توجیه دفاع از آنان به همان اندازه نکوهیده است. طالبان خود منشأ تبعیض است. مواضع اخیر دکتر جلالی زاده آدم را ناامید می کند.