خرید تور تابستان

آغاز همان پایان است و پایان همان آغاز | حسین سیوانی

حسین سیوانی، دانش آموخته‌ی دانشگاه تهران، در یادداشتی درباره‌ی وضعیت افغانستان نوشت:

شرایطی که امروز در افغانستان رقم می‌خورَد یک نقطه عطف تاریخی‌ست با وجوهِ متعدد و چند گانه، که هر وجه از آن از زوایای متفاوت نیازمند تجزیه و تحلیل و شایان توجه، نه فقط برای افغانستان بلکه برای کل منطقه‌ست.

سقوط بی دردسر و بی هزینهٔ دولت افغانستان، فرار و خیانت اشرف غنی در مقام ریاست این دولت، تسلیم بی قید و شرط والیان ولایت‌ها و فرار و تسلیم ارتش افغانستان، نبود اندک مقاومتی از جانب مردم، خالی کردن پشت مردم و حکومت افغانستان با این شکل و شمایل توسط امریکا، تسلط سریعِ طالبان بر تمامیت افغانستان و ادعای اتمام جنگ در این کشور و تصمیم به مذاکره با بزرگان سیاسی و قومی افغانستان برای تشکیل حکومت جدید “بخوانید امارت اسلامی افغانستان“ غیرمنتظره بلکه تکان دهنده بود و تمامی ناظران سیاسی، بازیگران افغانی، منطقه‌ای و حتی غرب و امریکا را شگفت زده کرد.
« همین جا اشاره کنم که به نظر من بعید است طالبان دیگر گروهها و شخصیت‌های سیاسی را واقعاً در قدرت سیاسی و حکومت آیندهٔ افغانستان شرکت دهد و …»

تمامی آنچه در بالا ذکر شد از نشانه‌های مهم پایان یک دورهٔ تاریخی در منطقهٔ خاورمیانهٔ اسلامی و آغازِ دروه ای جدید با مناسبات و تعریفی نو از بازیگران و‌ امنیت منطقهٔ خاورمیانه‌ست و ….

چرا امریکا در صدد است به حضور خود در اشکال و شیوه‌های شناخته شده در خاورمیانه پایان دهد و چرا سیاست خاورمیانه‌ای امریکا در حال تغییر بنیادین است، و چرا خاورمیانه از کانون توجه در سیاست خارجی امریکا دور می‌شود؟
با توجه به شرایطِ ایجادشده، رقابت بین بازیگران مهم منطقه «ایران، ترکیه، عربستان و رژیم صهیونیستی» چگونه خواهد بود؟
تقسیم و توازن قدرت میانِ این بازیگران، امنیت و پیمان‌های امنیتی منطقه به سوی صورتبندی جدیدی در حال حرکت است و لذا ایران به عنوان مهم‌ترین بازیگر منطقه‌ای در موقعیت مهم و خطیری قرار می‌گیرد. در چنین شرایطی چه تغییراتی در سیاست خارجی ایران و روابطش با غرب، کشورهای منطقه و حتی در سیاست داخلی ایران قابل پیش بینی‌ست؟

آیا در تبانی و تدبیر طراحی شدهٔ امریکا و دیگر شرکایش در خالی کردن پشت حکومت افغانستان و استقرار حاکمیت طالبان، به ایران و آسیای مرکزی هم نظری بوده؛ در این صورت منافع و امنیتِ خاورمیانهٔ اسلامی، حتی روسیه و چین چه تأثیری از این رخداد خواهد پذیرفت؟ و این کشورها چه واکنش‌هایی خواهند داشت؟

آیا ایران یک منطقهٔ نفوذ و نیروهای نیابتی دیگری تعریف خواهد کرد و‌ با عربستان این بار در افغانستان به رقابت و مناقشه کشیده خواهد شد؟

شکل و ساختار امارتِ اسلامی طالبان چگونه خواهد بود؟ نظام انتخاباتی پارلمانی؟ نظام ریاستی؟ امارتِ اسلامی و … ؟

و دهها پرسش و ابهامِ نگران کنندهٔ دیگر «به خصوص از مَنظَرِ اهمیتش برای منافع و امنیت ایران» کاملا ً نیازمند دقت و توجه و نیز تجزیه و‌تحلیل های جدی و موشکافانه‌ست.

اما در کنار همهٔ این مسائل و‌ موارد و اهمیت سرنوشت ساز آنها، بُهت و حیرتِ مردم و بازیگران ِ منطقه، افکار عمومی جهان حتی دولتمردان امریکا و اروپا از سرعت سقوط دولت، عدم مقاومت مردم، تسلیم و فرار ارتش و مهم‌تر رئیس جمهور افغانستان، خود مسئله‌ای قابل توجه شده است “ارتشی که با صرف صدها میلیون دلار به خوبی تجهیز و‌ تعلیم شده و قرار بود به جای ناتو امنیت را برقرار کند” .

ناگفته نباید گذاشت که از عواملِ مهم این فروپاشی و تسلیم مقامات دولتی و ایالتی و فرار ارتش، فساد گسترده و سازمان یافته و تاراج مالی توسط عوامل حکومت افغانستان می‌باشد. این بی صلاحیتی و بی لیاقتی و فساد و آلودگیِ مردان دولتی و عوامل حکومتی و در رأس همه شخص اشرف غنی بود که بی عملی و حتی رضایت پنهان مردم را موجب شد و …

وقتی طالبان پا به کابل گذاشت و‌ پشت میز اشرف غنی نشست، نوشتهٔ ابن مُقَفَّع، دیوانیِ صاحب نامِ ایرانی قرن دوم هجری در رسالة فِی الصَّحابه به ذهنم خطور کرد که ذکر آن اینجا خیلی هم بی وجه نیست. او به منصور خلیفهٔ عباسی توصیه می کند به فکر تدبیر امور مردم و سپاه باشد چون بی توجهی به مردم و سپاه باعث تفرقه و تشتت آرا و آشفتگی و نابسامانی را سبب می‌شود و برای هر حکومتی خطرناک بوده و در آن صورت مَثَلِ حکومت و خلیفه در زمانِ هجومِ دشمن «مَثَلِ کسی که با مردانی که نمی‌داند در عمل و نظر با او موافقت دارند به دشمن حمله می‌کند، مَثَلِ مردِ ترس خورده و وحشت زده‌ای ست که بر شیری سهمگین سوار شده باشد.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا