آرمانهای سهگانه نئوطالبان | عبدالحمید نورزایی
عبدالحمید نورزایی، پژوهشگر افغان در یادداشتی با عنوان «سهگانه (توسعه – امنیت – عدالت) آرمانهای نئوطالبانها» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
امروز صحنه یک فیلم واقعی را تماشا کردم، یک فیلم آخرالزمانی. مردم زیرچرخهای یک هواپیمای ترابری سی17 ارتش امریکا سوار هستند و درهنگام اوج گرفتن تک به تک از آسمان سقوط میکنند و کشته میشوند. بسیاری میپرسند که درافغانستان چه خبر است؟ تعامل نئوطالبان با شیعیان و دیگر اقلیتها چگونه است؟ انتخابات برگزار خواهد شد؟ حکمرانی طالبان چگونه است؟ جایگاه حقوق بشر و حقوق زن کجاست؟ روابط بین المللی واقتصادی امارات اسلامی برچه اساسی است؟ کسانی که 21 سال از دولت داری دور بودهاند آیا توانایی اداره کردن یک کشور بزرگ را دارند؟ ملتسازی رقم خواهد خورد؟
در این نوشتار کوتاه ژورنالیستی نویسنده در تلاش است تا جواب سوالات مذکور و دیگر سوالات مخاطب را بر اساس آنالیز رفتاری نئوطالبانها بدهد.
از ظهور طالبان در 1994 تاکنون (25 سال) زمان زیادی است برای شکست دادن یک دشمن! طالبان اگر دشمن خارجی هم بودند قطعا تاکنون باید شکست میخوردند و یا اگر تحت حمایت یک کشور خارجی بودند قطعا هزینههای حمایت به قدری فرسایشی میشد که دولت حامی دچار ورشکستگی میشد بخصوص با حضور امریکا و خطکش محور شرارت هیچ دولت خارجی تاب و تحمل درافتادن با امریکا را نداشت.
در نتیجه به این مهم خواهیم رسید که طالبان فرزندان خاک افغانستان هستند و برای آرمانهای خود بیش از دو دهه با امریکا و 47 کشور دیگر جنگیدند و در این راه در زندانهای گوانتانامو و بگرام سالها درد و رنج اسارت را کشیدند و با خون خویش از آرمانهای خود دفاع کردند (فارغ از درست یا غلط بودن). پس طالبان یک پدیده سیاسی، اجتماعی، نظامی داخلی هستند و ازحمایت بخش بزرگی از توده برخوردار هستند چون در طول این 21 سال جنگ با امریکا نیروی انسانی جنگی طالبان از همین توده تامین شده است. در طول این سالها بی کفایتی دولت مرکزی و حضور امریکا کاتالیستهایی بودند که به مبارزه طالبان قدرت و تداوم بیشتری تزریق میکرد به گونهای که درحمایت از طالبان اقوام غیر پشتون نیز وارد صحنه این مبارزه فرسایشی شدند و در سالهای اخیر حتی گروههایی از شیعیان هزاره نیز در صفوف طالبان قرار گرفتند. همچنین ساختار اجتماعی افغانستان و هویت دینی باعث رغبت بیشتر بخشهایی از توده به طالبان شد.
با خروج سربازان امریکایی تاریخ پایان این جنگ فرسایشی بالاخره فرارسید و نئوطالبانها به مانند صاعقه به یکباره برهمه ولایات افغانستان حاکم گشتند. آنها در کمتر از 13 روز ارتش 350 هزار نفری بسیار مجهز به تسلیحات آمریکایی را شکست دادند وحتی بمبارانهای بسیار سنگین بی52های امریکایی نیز جلودار حرکت برقآسای آنها نبود. ریس جمهور افغانستان و کارمندان ارشد دولت همه به اقصی نقاط جهان فرار کردند و طالبان امارت خویش را در کابل مستقر کرد.
تسلط طالبان در 13 روز برای تمام سیاستمداران دنیا شوکهکننده بود. سرعت و اقتدارحاکمیت آنها به قدری سریع بود که حتی امریکا و متحدانش فرصت تخلیه اتباع و سفارتهای خویش را نیافتند و با حیرت مات و مبهوت وضعیت افغانستان شدند.
بر اساس فیلمهای منتشر شده در بسیاری از نقاط مردم به استقبال طالبان رفتند و حتی در برخی از شهرها مانند کنر مردم قبل از رسیدن طالبان با سنگ و چوب نیروهای امنیتی را بیرون میکنند و در دیگر شهرها ریش سفیدان و بزرگان شهر از اداره محلی خواهان انتقال مسالمتآمیز قدرت میشوند. همچنین هفت سپاه مستقر در افغانستان و تمام پایگاههای هوایی از راه مسالمتآمیز تسلیم طالبان شدند. طالبان نیز عفو عمومی اعلام نموده و هیچکس را تحت تعقیب قرار نداده و شگفتی دیگر این روزهای افغانستان ازادی تمام زندانیان است. شاید بتوان گفت تنها کشوری است که در حال حاضر نه زندانی دارد و نه ارتش و نه ریس جمهور، امروزاولین روز پایان جنگ داخلی 40 ساله افغانستان است و هیچ کسی بر اثر جنگ داخلی 40 ساله کشته نشد.
اما امتحان سخت طالبان تازه آغاز شده است. حکومت کردن عادلانه بسیار دشوارتر از جنگیدن است و اداره یک کشور 40 ملیونی به گونهای که حقوق آحاد ملت تامین شود کار سادهای نیست. بهخصوص با توجه به فقر و شکافهای عمیق اجتماعی، طالبان نیازمند تشریک مساعی وکمک گرفتن از آحاد ملت است. آنچه که تا اینجای کار برای ما مشخص شده است میتوان این را دریافت که نئوطالبانها (نئوطالبانها کسانی هستند که اغلب تحصیلات اکادمیک دارند و عضو هرم رهبری و ردههای میانی طالبان هستند. آنها دیالوگمحور و اهل دیپلماسی هستند، در دهه 90 میلادی آنها به حاشیه رانده شده بودند اما اکنون نظرات آنها از مقبولیت بالایی در شورای رهبری طالبان برخوردار است) به دنبال ایجاد یک دولت تکنوکرات (فن سالار) هستند.
در چند یادداشت قبلی اشاره کرده بودم که این طالبان طالبان دهه 90 میلادی نیست و دچار انقلاب بزرگی شدهاند؛ چهارویژگی برتر نئوطالبان عبارتند است:
- تکنوکرات هستند (فن سالار – مصداق: استفاده ازکادرهای متخصص حکومت قبلی در بعد سیاسی و فنی و اقتصادی)
- پراگماتیک هستند(عمل گرا هستند – مصداق: به سرعت نظم را در شهرها حاکم کردند وبه نگرانیهای بین المللی و داخلی توجه کردند)
- مصلحتاندیش هستند (اولویت قراردادن منافع ملی ومصالح کشور – مصداق: عفوعمومی اعلام کردند وخواستارحکومت مشارکتی شدند)
- به هنجارهای داخلی و خارجی پایبندهستند (مصداق: رفع نگرانیها در مورد مراکزدیپلماتیک، تامین امنیت مراسمهای مذهبی شیعیان)
ویژگیهای مذکور باعث شده است که اعتماد اجتماعی و بین المللی نسبت به نئوطالبانها افزایش یابد و یا در پروسه ترمیم قرار بگیرد. در این چند روز حکومت نئوطالبانها سیگنالهایی که از افغانستان میرسد بسیار امیدوار کننده و مثبت است و نشان میدهد که طالبان چقدر تغییر کردند.
در بخش امنیت طالبان به سرعت نیروهای کوماندوی خود را که آموزشهای ایدئولوژیک لازم را دیده بودند در کابل و دیگر شهرها مستقر کردند و دیگر خبری از خودسری و هرجومرج نیست، همچنین سهیل شاهین عضو دفتر سیاسی دوحه اعلام کرد که هیچکس حق ورود به منازل مردم ودسترسی به اموال خصوصی آنها را ندارد و تاسیسات عمومی و زیربنایی باید حفظ گردد. همچنین نیروهای طالبان امنیت مراکز دیپلماتیک و منازل کادرهای ارشد دولت سابق را به گونه جدی تامین کردند و دیگر اینکه فاصله خود را با نیروهای امریکایی مستقر درفرودگاه کابل حفظ کردند تا آنها بتوانند با سهولت خارج شوند.
در بخش همکاریهای بین المللی در این چند روز اخیر به صورت مکرر با دیپلماتهای دیگر کشورها در ارتباط بودند تا آنها را مجاب به حفظ سفارتخانهها کنند، حتی ملاقاتهایی با برخی از دیپلماتها مانند سفیر روسیه در کابل داشتند و به کنسولگری ایران در مزار شر یف رفتند تا از امنیت آنجا اطمینان بدهند، همچنین خروج همکاران افغان ارتش امریکا و ناتو را تسهیل کردند و به درخواستهای بین المللی در مورد ورود مسالمتآمیز به کابل جواب مثبت دادند واز نزدیک با دیپلماتهای دیگر کشورها در مورد تشکیل دولت همهشمول رایزنی میکنند.
در مورد احترام به هنجارهای اجتماعی و مذهبی نیز نئوطالبان از برگزاری هرگونه مراسم عزاداری شیعیان اعلام حمایت امنیتی کردند و امنیت این مراسمها درتمام مناطق شیعهنشین بهصورت کامل تامین شده است. در روزهای اخیر حتی پرچمهای عزاداری شیعیان دوباره برافراشته شد، همچنین در مناطق شیعهنشین تلاش شده است از افراد نئوطالب شیعه برای اداره آنجا استفاده شود.
در بخش آموزش و ادامه تحصیل زنان نیز نئوطالبان با انتشار بیانیهای اعلام کرده که هیچگونه ممانعتی از ادامه تحصیل دختران نمیکند و فقط تفکیک جنسیتی و رعایت حجاب اسلامی قائل شده است و دیروز در شهر غزنی و کابل و هرات برخی از مراکز تحصیلی باز بود. همچنین نمایندههای امارات اسلامی طالبان به صورت مکرر با دانشجویان واساتید جلسههایی را برگزار میکنند و در وزارت تحصیلات عالی افغانستان بخشی ازکارمندان به وظایف خویش بازگشتهاند. همچنین در مورد حق اشتغال نیز تاکنون مخالفتی با حضور زنان نشده است وحتی امارات اسلامی از پزشکان و پرستاران زن در هرات درخواست کردند به کار خود ادامه دهند اما ممکن است برخی از مشاغل مانند قضاوت برای بانوان ممنوع گردد.
در مورد دادرسیها نیز همانگونه که در هرات اعلام کردند تمام متهمین به دادگاه سپرده خواهند شد و از حق دادرسی عادلانه برخوردار خواهند شد و دیگر خبری از هرجومرج در دادرسی نیست. احتمالا برخی از مجازاتها مانند سنگسار و گردن زدنها کمرنگ شود یا تعلیق شود زیرا با وجود سلسله مراتب دادرسی بار اثباتی این جرایم مثل سابق نخواهد بود اما تشهیر دزدان و اراذل با حکم قضایی صورت پذیرد. از نظر حقوق بشری نیزدتمامی حقوقی که در شرع مقدس آمده است بر پا میشود، البته با سهولتهای مضاعف.
درمورد برگزاری انتخابات هنوز تصمیم روشنی گرفته نشده است و با توجه به وضعیت کنونی افغانستان بعید است تا یک سال اینده انتخاباتی صورت گیرد اما برگزاری لویه جرگه با حضورنمایندگان تمام اقشار مردم در قندهار برگزار خواهد شد و حکومت آینده ائتلافی از برخی سیاسیون اسبق که خوشنام هستند با نئوطالبان رقم خواهد خورد. همچنین سیگنالهایی که از طرف نئوطالبان به گوش میرسد شکل حکومت به صورت صدارت خواهد بود و شورای رهبری در راس خواهد بود در حالی که صدر اعظم یا نخست وزیر امور اجرایی را بر عهده دارند. ماهیت حاکمیت تلفیقی از تئوکراسی (دین سالاری) اریستوکراسی (نخبه سالاران) و دموکراسی خواهد بود ودر امور اجرایی نیز تکنوکراتها دست برتر را خواهند داشت.
حضور گروههای مسلح خارجی درافغانستان نیز تحت یک کمیسیون ویژه رسیدگی خواهد شد. جنگجویان خارجی مانند حرکت اسلامی ازبکستان که قبلا تحت نظارت کمیسیون خاصی فعال بودند احتمالا حالا این گروهها رقیق شوند، همچنین کسانی که حرکت مسلحانه علیه همسایگان افغانستان انجام میدهند مانند «جیش العدل بلوچستان» در افغانستان جایی نخواهند داشت و امارات اسلامی این اطمینان را به تمام کشورهای همسایه و جامعه جهانی داده است که از خاک افغانستان منافع آنها مورد حمله واقع نخواهد شد و سراسر مرزهای افغانستان در امنیت کامل خواهد بود. همچنین به نظر میرسد تولید و فروش مواد مخدر بهسرعت و به شدت کاهش پیدا کند و لازم به ذکر است که تراکم بسیار بالای نیروهای امارات اسلامی وضد تکفیری بودن آنها گروه منفوری مانند «داعش خراسان» به صورت کامل از بین برود و قابل توجه است که هنوز القاعده پیروزی طالبان را تبریک نگفته است. همچنین در بیانیه قبلی القاعده آنها از مذاکرات دوحه و موافقت نامه حمایت کرده بودند با اینکه در آن موافقت نامه طالبان پذیرفته بودند که تمام ارتباطهای خود رابا القاعده قطع کنند.
دربعد اقتصادی نیز طالبان موفق شدند گامهای موثری رابردارند که با مقامات ایرانی در مورد صادرات برق به موافقتهایی برسند و خطوط انتقال نیرو را به سرعت ترمیم کنند و با چین و ترکیه و ازبکستان هم رایزنیهای فشرده اقتصادی دارند وذاین کشورها سفرای خود را در کابل حفظ کردند. حفظ منافع اقتصادی دیگر کشورها باعث آرامش اقتصادی در کشور و مقبولیت امارات اسلامی خواهد شد.
درمورد دولتسازی نیز باید بگوییم که فارغ ازحکومت 5ساله دهه نود میلادی در طول این 21 سال هم طالبان دارای دولت در سایه بودند و در هرولایت والی وادارات در سایه داشتند و سیستم قضایی آنها فعال بود. کمیسیونهای نئوطالبان بهجای وزارتخانهها فعال بودند و اکنون میبینیم که روسای همان کمیسیونها با کارمندان و وزیران سابق دیدار میکنند و از سیستم اداری آنها بازدید میکنند اما هنوز قشر تحصیلکرده و جوان غیر طالب جذب بدنه نشده است، همچنین به علت فرار و برکناری افراد فاسد پستهای زیادی برای جوانان خالی شده است که با توجه به عدم سوء پیشینه آنها امید میرود که سیستم بدون فساد آغاز به کار کند.
در بعد ملت سازی – هویت سازی نیز نئوطالبان از چهار عامل (خاک، اسلام، توسعه و امنیت) استفاده خواهند نمود و دیگرخبری از پرچمهای جهادی دهه نود میلادی و حزب پرستی و شخصیت پرستی نخواهد بود، زیرا عوامل آنها به دیگر کشورها فرار کردهاند وتودههای مطیع آنها رهبرانی ندارند و این فرصت خوبی خواهد بود تا نئوطالبان شایستگی خود را نشان بدهند و آخرین رشته های ارتباطی را قطع کنند. همچنین تلویزیونهای احزاب تحت کنترل طالبان قرار دارد و دیگر رسانهای برای جذب مخاطب ندارند، در هویتسازی نیز تنها قومی که با طالبان نسبت به بقیه دارای زاویه حداکثری است هزارههای شیعه هستند. آنها بخاطر اتفاقاتی که درمزارشریف در دهه 90 میلادی رخ داد جذب حداقلی شدند نسبت به بقیه اقوام و در صفوف طالبان حضور کم رنگی دارند (البته حضور طالبانی که هزاره-شیعه هستند در مناظق مرکزی تایید شده است) اما سهولتهای طالبان نسبت به شعائر و مراسمات مذهبی آنها و مذاکرات مخفیانه رهبران هزاره مانند آقای کریم خلیلی با طالبان باعث هویتآفرینی ملی تحت یک دولت شده است.
مخاطب این مقاله اگر مخالف طالبان باشد احتمالا نگارنده را به تطهیر و جانبداری از طالبان متهم کند؛ باید عرض شود همانگونه که ذکر شد طالبان 2021 با طالبان 1994 بسیار تفاوت دارند واین تفاوتها را در ماههای آینده خواهید دید. نئوطالبانها آرمانهای سهگانه (توسعه – امنیت – عدالت) را فریاد میزنند و در تلاش برای نیل به آن آرمانها از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند.
انتهای پیام
ممنون از مقاله خوبتون. تا حد زیادی موافقم اما فکر میکنم در عمل تعارض ها بروز میکنند و قطعا جوانانی که با مدرنیته در ارتباط بودند و به آزادیهای نیمه لیبرال عادت کردهاند با طالبان و قوانین شریعت به مشکل برمیخورند اما خب مثل دهه شصت ایران اینها در حاشیه هستند و عملگرایی خاصی ازشون نخواهیم دید.
ترک عادت موجب مرض است کاری به افغانستان ندارم همین ایران خودمان جامعه ای که عادت به سنتهای گذشته مثل پدرسالاری و زن ستیزی دارد ترک عادت سخت است .ملتی که ۲۵۰۰ سال پادشاهی و دیکتاتوری عادت کرده و به ان افتخار می کند سخت است ترک عادت ولی این عادات در تمام دنیا هم بوده چرا انها توانستند عادات زشت را ترک کنند ولی ما به عادات زشت افتخار می کنیم الان دعوا در ایران رئیسی و خاتمی هست هیچ وقت رییسی و بهرام مشیری نمی شود خاتمی نسخه ضعیف شده ( واکسن) رییسی است ولی مثل بهرام مشیری قطب مخالف رئیسی پس دعوا ها در ایران و افغانستان و خاور میانه درون حزبی است و از داخل آن بیش از همان حزب در نمی آید
مقاله خوب اما بسیار خوشبینانه ایست.در عمل باید دید آیا طالبان می تواند بین فشار عربستان و پاکستان و حقوق قومی و مذهبی مردم فارسی زبان و ازبک تعادل برقرار کند یا همچنان به مبارزه کور با زبان فارسی و مذهب شیعه ادامه خواهد داد؟ایا در هزاره سوم که مذهب و بخصوص قومیت تا حدود زیادی رنگ باخته طالبان می خواهد با تحمیل قومیت پشتون به اکثریت مردم بازهم چالش درست کند؟ما که امیدواریم همسایه همتاریخمان به مدد نیوطالبانها شادی و صلح را تجربه کند