خرید تور تابستان

چرا زیارت‌نامه‌ی آیت‌الله خمینی قابل دفاع نیست؟

محسن‌حسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی تشیع و آیین‌های شیعی، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «چرا زیارت‌نامه‌ی آیت‌الله خمینی قابل دفاع نیست؟» نوشت:

انتشار یادداشت «نو‌اندیشی دینی و بیراهه‌ی نقد دین مردم به جای نقد دین قدرت» در روز گذشته، ‌بازتاب‌های گسترده و متنوعی داشت. حرف اصلی من در آن یادداشت، همان‌طور که از عنوانش پیداست، مشخصاً نقد رویکرد جریان نواندیشی دینی حوزوی در آسیب‌شناسی دینی بود که معتقدم مصداق نوعی استاندارد دوگانه است. مثالی که از وقایع نزدیک و روز ذکر کردم، کپی‌سازی تشریفات زیارت شیعی در مرقد آیت‌الله خمینی و سکوت نمایندگان شاخص جریان مذکور (که اغلب گرایش اصلاح‌طلبی و اعتدالی دارند) در قبال آن بود. اما به‌هردلیل توجه اغلب مخاطبان به این مثال جلب شد تا حرف اصلی یادداشت.
صرف‌نظر از توهین‌ها و هتاکی‌ها، نقدهای فراوانی درباره‌ی آن یادداشت گفته و نوشته شد که عمدتاً در دفاع از اصل «زیارت‌نامه‌ی آیت‌الله خمینی» بود. من قصد ورود مستقل به این موضوع را نداشتم. اما حالا که این بحث مطرح شده، توجه منتقدان و عموم مخاطبان گرامی را به چند نکته جلب می‌کنم:

اول. عصاره‌ی حرف مدافعان را در این چند گزاره می‌‌توان خلاصه کرد. آن‌ها می‌گویند:

۱. سنت زیارت‌نامه‌نویسی منحصر به امامان و امامزادگان نیست و برای بزرگان و مشایخ و برخی علما نیز سابقه داشته است.

۲. همه‌ی زیارت‌نامه‌ها مأثور نیستند و بسیاری‌شان انشاء علما بوده‌اند.

۳. مقام آیت‌الله خمینی از بسیاری از امامزادگان بالاتر است و وقتی آن‌ها زیارت‌نامه دارند، به طریق اولی ایشان هم مستحق آن است.

۴. زیارت‌نامه‌ی آیت‌الله خمینی را یکی عالم دینی (آقای جوادی آملی) انشاء ‌کرده و لذا مورد تأیید است.

و اما درباره‌ی این گزاره‌ها:

گزاره‌های 1 و 2 را (به‌عنوان گزاره‌های تاریخی و توصیفی) من هم قبول داشته و دارم. یکی از حوزه‌های موردعلاقه‌ام همین مطالعات زیارت شیعی است و آنقدری که منتقدان تصور کرده‌اند از پیشینه و تاریخ زیارت و زیارت‌نامه‌نویسی بی‌اطلاع نیستم. یادداشت دیروز هم منافاتی با این دو گزاره ندارد.

دوم. چنان‌که گفته شد در کتب زیارت، متن‌هایی عمومی برای زیارت امامزادگان و بزرگان آمده است. ازجمله سید بن طاووس در «مصباح الزائر» دو متن کوتاه را نقل کرده است. همچنین شیخ عباس قمی در ملحقات «مفاتیح الجنان». این قبیل متن‌ها نوعاً سیاق مشابهی دارند: با سلام به پیامبران و امامان آغاز می‌شوند و پس از سلام کوتاهی به صاحب مزار مجدداً عباراتی در فضیلت امامان را شامل می‌شوند و نهایتاً با دعا و طلب شفاعت از صاحب مزار نزد خدا خاتمه می‌یابند. جالب آن‌که در همه‌ی این زیارات، خطاب‌ها به پیامبران به‌صورت بی‌زمان و خطاب‌ها به چهارده معصوم به‌صورت دوم‌ شخص حاضر است که ریشه در باورهای کلامی شیعه دارد. به عبارت دیگر، محور و بنیاد نهاد زیارت در فرهنگ شیعه، به‌طور خاص چهارده معصوم و به‌طور اخص امام‌حسین است. به‌همین‌دلیل در دیگر زیارت‌ها کمتر جملاتی درباره‌ی شخص صاحب مزار آمده و عمده‌ی عبارات درباره‌ی مقام امامان است. این حتی درمورد زیارت‌نامه‌ی مشاهیر صاحب مزاری مثل حضرت معصومه و عبدالعظیم حسنی هم صدق می‌کند. اما یک نکته‌ی تأمل‌برانگیز در مورد زیارت‌نامه‌ی آیت‌الله خمینی این است که خلاف سیاق عمومی و سنت شیعی مذکور است و بیشتر عبارات آن (بیش از 50 درصد متن) اختصاصاً درمورد صاحب مزار است نه امامان شیعه.

سوم. نکته‌ی دیگر آن‌که برخلاف زیارت‌نامه‌های عمومی موجود در منابع زیارتی، برخی عبارات به‌کاررفته در زیارت‌نامه‌ی آیت‌الله خمینی، عمومی نبوده و اختصاص به امامان شیعه و بعضاً اختصاص به یک امام مشخص دارند. مانند «عبارت لیستنقذ عباد الله من الجهالة و حیرة الضلالة» که مشابه آن تنها در سه متن زیارتی که هرسه صرفاً‌ متعلق به امام‌حسین‌اند آمده است: «زیارت اربعین»، «زیارت عاشورای غیرمعروفه» و «زیارت امام‌حسین در اعیاد فطر و قربان». و یا عبارت «السلام علی الشهدا الذین بذلوا مهجهم دونک» که اشاره به شهدای جنگ/دفاع مقدس دارد و مشابه آن در زیارات در وصف اصحاب امام حسین آمده است. خوب است منتقدانی که مدعی‌اند این زیارت‌نامه چیزی بیش از زیارت‌نامه عمومی امامزادگان نیست، تنها یک نمونه مشابه از زیارت‌نامه‌های دیگر بیاورند.

چهارم. یکی از مسایلی که منتقدان از آن غافل مانده‌اند، این است که متنی که این سال‌ها در مرقد آیت‌الله خمینی به عنوان زیارت‌نامه ایشان خوانده می‌شود و در کتابچه‌های داخل مرقد موجود است با متن زیارت‌نامه‌ای که آقای جوادی آملی انشا کرده تفاوت‌هایی دارد. مقایسه‌ی این دو متن نشان می‌دهد در گذر زمان متن اولیه دستخوش تغییراتی شده است که انتساب کامل آن به آقای جوادی را مخدوش می‌سازد. در تصویر 1، متن اولیه زیارتنامه که چند ماه پس از درگذشت آیت‌الله خمینی و در سال 1369 منتشر شد را می‌توانید ببینید. (منبع: نشریه‌ی «مسکن و محیط روستا»، ش 25، اردیبهشت 1369). آن را مقایسه‌ کنید با تصویر 2 که بنر نصب‌شده در مرقد است. چنان‌که ملاحظه می‌شود عباراتی که من در یادداشت دیروز نقل کردم و در کلیپ ضمیمه توسط مداح خوانده شد و مربوط به پسران آیت‌الله خمینی بود، در متن اولیه وجود ندارد. طبیعی هم هست. چون آقای سیداحمد خمینی چند سال پس از تنظیم این زیارت‌نامه و در اسفند 1373 درگذشته است. پس انتساب متن به آقای جوادی آملی صحیح نیست.

پنجم. صرف‌نظر از اضافات متن زیارت، بزرگان دینی به ما توصیه کرده‌اند که اشخاص را با حق بسنجیم، نه برعکس. آقای جوادی آملی، که من شخصاً برایشان احترام زیادی قائل‌ هستم، به عنوان یک عالم و مفسر قرآن و مرجع تقلید جایگاه محترمی دارد. ولی بری از خطا نیست. عمل‌شان هم برای خودشان محترم است، اما ترویج و تکثیر آن عمل در مقیاس عمومی نیاز به استدلال و حجت عقلی دارد. صِرف اینکه گفته شود زیارت‌نامه انشای عالمی مثل ایشان بوده، شاید شرط لازم باشد، اما کافی نیست.

ششم. بر اهل فن پوشیده نیست که آقای جوادی آملی به عنوان یکی از شاگردان آیت‌الله خمینی، ارادت و علاقه‌ی خاصی به استاد خود داشته و از حیث نظری هم تعریف و تفسیر خاصی از جایگاه ایشان و مفهوم ولایت فقیه دارد. این تعریف را سال‌ها پیش در کتاب «بنیان مرصوص» بیان کرده و پس از آن نیز در سخنرانی‌های مختلف آن را بازگو کرده است. (ازجمله سه سال قبل در سخنرانی مراسم رونمایی از کتاب «تقریر الاصول» ـ دی ۱۳۹۷). یکی از محورهای تعریف ایشان که در متن زیارت‌نامه‌ی انشائی هم رگه‌هایش مشهود است، به‌نوعی قائل‌بودن به مقام «امام» آن‌هم در معنای شیعی‌اش نه پیشوای سیاسی و رهبر یک انقلاب یا جمهوری برای آیت‌الله خمینی است. (روشن است که آنچه مردم معمولی از رهبر فقید در ذهن دارند با آنچه در ذهن آقای جوادی است، چقدر فاصله دارد.) من الان در جایگاه مناقشه در این نظریه نیستم. تنها می‌خواهم به موقعیت متناقضی که گروهی از اصلاح‌طلبان مذهبی دارند توجه دهم. درهرحال باور مذکور به ولایت فقیه و آیت‌الله خمینی لوازم و پیامدهایی دارد. سؤال اینجاست که آیا منسوبان آیت‌الله خمینی و متولیان مرقد و نیز شرکای سیاسی اصلاح‌طلب‌شان به این لوازم هم پایبندی دارند؟ به عبارت دیگر تناقض حل‌ناشدنی اینست که کسی نمی‌تواند به فحوای این زیارت‌نامه معتقد باشد و هم‌زمان داعیه‌ی اصلاح‌طلبی هم داشته باشد. این دو قابل جمع نیست. و استمرار این موقعیت متناقض، تنها اتهام سوءاستفاده از باورهای مذهبی برای رسیدن به منافع سیاسی و جناحی را اثبات می‌کند.

هفتم. من چنانکه بارها نوشته‌ام به سیاست توسعه‌ی اماکن متبرکه و گسترش مکان‌های مقدس و رقابت تولیت‌های مذهبی در حرم‌سازی و صحن‌سازی انتقاد کرده‌ام. اما از یک تفاوت مهم نباید غافل شد. اینکه تکریم امامزاده‌ها و حرم‌سازی و تشریفات زیارت آن‌ها عمدتاً متکی بر نذورات و تبرعات و خیرات بدنه‌ی مذهبی است. درحالیکه مخارج سنگین ساخت و حفظ و توسعه‌ی کاخ ـ مرقد آیت‌الله خمینی و این تشریفات مذهبی چاپ زیارت‌نامه و ترویج آن از محل بودجه‌‌ی عمومی کشور تأمین می‌شود. اینجا هم باز با یک موقعیت متناقض روبه‌رو هستیم. اگر این کاخ ـ مرقد آن‌طور که در گفتار رسمی ادعا شده و تبلیغ می‌شود یک «حرم» و مکان مقدس و معنوی است که باید بنیادش بر سرمایه‌ ومشارکت داوطلبانه‌ی خود مردم باشد، نه دولت و بیت‌المال. و اگر یک آرامگاهی است که نظام سیاسی برای بنیانگذارش ساخته و خواسته است در شأن او چنین مجلل باشد، پس دیگر ادعای مقدس بودن و معنویت و زیارت دست به سینه ایستادن و عتبه‌بوسی و اتاقک نذورات و ضریح و کتابچه‌های زیارت‌نامه و… چه معنایی دارد؟

توضیح تصاویر:
سمت راست: متن اولیه‌ی زیارت‌نامه‌ی آیت‌الله خمینی ـ منتشرشده در اردیبهشت 1369
سمت چپ: متن جدید زیارت‌نامه‌ با عبارات اضافه‌شده درباره سیدمصطفی و سیداحمد خمینی ـ نصب‌شده در مرقد آیت‌الله خمینی در سال‌های اخیر

هشتم. جای تعجب است که یکی از دوستان فاضل، در کانال «تقریرات»، در مطلبی که از آن حمایت از زیارت‌نامه آیت‌الله خمینی برداشت می‌شود، از کتاب «زیارت‌نامه پدر طالقانی» اثر حسن توانایان‌فرد که پس از درگذشت مرحوم طالقانی منتشر شده، سخن گفته است.
آیا واقعاً‌ یک کتاب غیرمشهور شامل متنی ادبی که به زبان فارسی نوشته شده با زیارت‌نامه‌ای به زبان عربی و کاملاً مشابه زیارت‌نامه‌های بزرگان دینی که با پول بیت‌المال در شمارگان بالا منتشر می‌شود و سالهاست در مراسم‌های رسمی نظام قرائت می‌شود و در یک «حرم» و مقابل ضریح و با تشریفات شبیه‌سازی‌شده‌ی زیارت شیعی و… اساساً قابل مقایسه است؟ واقعاً‌ دور از انتظار بود متن این دوست عزیز.
برخی هم معترض شده‌اند که چرا من پیشتر به این موضوع نقد وارد نکرده‌ام و تصور کرده‌اند که من خواسته‌ام متعرض رییس‌جمهور جدید شوم! درحالی‌که من سال‌های قبل هم در نقد متولیان مرقد آیت‌الله خمینی و سیاست مذهبی‌شان نوشته‌ام و نمونه‌هایش در آرشیو کانال موجود است. بگذریم که چسباندن انگ تخریب دولت جدید به یادداشتی که ازقضا پیکان نقدش به‌جانب جریان سیاسی مخالف دولت است، هم هنری است تنها برخی‌ منتقدان بی‌انصاف از آن بهره دارند.
برخی هم با نازل‌کردن سطح بحث، مدعی شده‌اند که این عبارات یک ادای احترام ساده است و فقط به زبان عربی بیان شده. واقعاً دربرابر چنین ادعایی چه می‌شود گفت؟ این دسته از منتقدان را دعوت می‌کنم یک بار همان ترجمه‌ی فارسی که در کتابچه‌های «آستان مقدس حضرت امام خمینی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و توسط «تولیت آستان مقدس..» ذیل جملات این زیارت‌نامه درج شده را بخوانند. احتمالاً نظرشان عوض خواهد ‌شد.

توضیح تصاویر:
سمت راست: صفحه‌ای از «زیارت‌نامه‌ی امام خمینی» در کتاب‌های ادعیه و زیارت موجود در مرقد ایشان. با گرافیک و شکل و شمایلی کاملاً مشابه دیگر کتب ادعیه
سمت چپ: مطلب منتشرشده در کانال «تقریرات»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. حالاهمه چیزدرست کردین رسیدین به زیارت نامه امام خمینی شماکه میگیدازخیلی امام زاده ها مقامشان بالاتره این ازنظرتعصبی شماست که یک سیدرابالاترازامازاده بدانیدحضرت ابوالفضل هم امام زاده بودن،نذرکردن برای غیرخداحرام ست،شماازآنهایدکه میگیدامام حسین گناه کبیره را میخشد،مریض شان دخیل امامین میکنند امام دوازه نفرن امامریض های مثل شماکه امامین راتاخدایی بالامیبریدزیادیداسفلوسافلین شمایید شما افتخارشیاطین هستیدتمام امامان شهیدشدن که زیاتنامه دارن کلام شماهارامیخوانم میفهمم ازمنم جهنمی ترهم هست نمگم خداهدایتت کند چون شرک درخون واستخوانت رسوخ کرده

    1
    1
  2. سلام بر شما
    ما در سالهای اخیر با پدیده حزب اللهیان سابقی مواجعیم که با توسل به موضوعات سطحی و جنجالی در قالب روشنفکری نُمود می کنند اما چهره شدنشان از اساس وابسته به رانتهای حکومتی است از حضرت عالی درخواست می کنم از این دوستِ حزب اللهیِ سابق یعنی آقای مظاهری سؤال کنید ایشان نشریه فتیان را با کدام امکانات منتشر می کردند ؟ اگر واقعا دل نگران حق و عدالتند چرا از امکانات رانتی حکومت که در اختیار آقای حسام مظاهری و دوستان حزب اللهی ایشان در دانشکده اجتماعی دانشگاه تهران قرار می گرفت بهره می بردئند؟ بد نیست ایشان در مورد امکانات و قضاهایی که در اختیار نشریه هابیل قرار می گرفت هم توضیح دهند! امکانات و فضاهایی که در اختیار غیر خودیها نبوده و نیست ! مگر در قرآن نخوانده اند لم تقولون مالاتفعلون

  3. نقدوسخن ونوشته نویسنده منطقی وبدوراز جریانات سیاسی بنظرمیرسدبهرحال بایداقاسیدحسن عزیز مجددا بابررسی دقیقی نسبت به اصلاح ان اقدام نماید..

  4. یادداشت بجایی بود. در عین داشتن گرایش سیاسی مخالف سایت انصاف نیوز، از انتشار این مطلب دقیق سپاسگزارم. موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا